آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '= ' به '='
جز (جایگزینی متن - '= ' به '=')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی
| عنوان =آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =
[[فخلعی، محمدتقی]] (زير نظر)
[[فخلعی، محمدتقی]] (زير نظر)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
| موضوع =
| موضوع =
 
| ناشر =
| ناشر =  
مشعر
مشعر
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1387 ش  
| سال نشر =1387 ش  
 
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18471AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =18471
| چاپ =1
| چاپ =1
| شابک =978-964-540-132-8
| شابک =978-964-540-132-8
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19341
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18471
| کتابخوان همراه نور =
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۲: خط ۴۱:
مسئله تقريب مذاهب اسلامى، همچنان‌كه موافقان و مناديان فراوانى در كشورهاى مختلف اسلامى دارد، با مخالفت برخى انديشمندان مسلمان نيز مواجه است. مخالفت اينان به دو پندار متفاوت بازمى‌گردد: برخى تقريب مذاهب اسلامى را ناممكن مى‌پندارند و برخى آن را اساساً جايز نمى‌شمارند. نویسنده در بخش دوم، هریک از این دو پندار را به‌اختصار بررسى كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/21 همان، ص21]</ref>
مسئله تقريب مذاهب اسلامى، همچنان‌كه موافقان و مناديان فراوانى در كشورهاى مختلف اسلامى دارد، با مخالفت برخى انديشمندان مسلمان نيز مواجه است. مخالفت اينان به دو پندار متفاوت بازمى‌گردد: برخى تقريب مذاهب اسلامى را ناممكن مى‌پندارند و برخى آن را اساساً جايز نمى‌شمارند. نویسنده در بخش دوم، هریک از این دو پندار را به‌اختصار بررسى كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/21 همان، ص21]</ref>


نویسنده بر این باور است كه مخالفت برخى پيروان مذاهب اسلامى با تقريب و روا ندانستن آن از حيث مذهبى، زاده برداشت نادرستى است كه از این موضوع داشته‌اند؛ چراكه اينان غالباً تقريب مذاهب را به معناى انفعال مذاهب در برابر یکديگر و مستلزم دست شستن از پاره‌اى عقايد و ديدگاه‌هاى اساسى هر مذهب به سود مذهب ديگر انگاشته‌اند. این در حالى است كه نویسنده از این مقوله تعريف متفاوتى ارائه داده و معتقد است كه تقريب مذاهب اسلامى، اساساً چيزى جز تعامل و گفتگوى مفيد و قانونمند مذاهب نيست؛ چيزى كه ريشه در فرهنگ اصيل اسلامى و آموزه‌هاى قرآن كريم دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>
نویسنده بر این باور است كه مخالفت برخى پيروان مذاهب اسلامى با تقريب و روا ندانستن آن از حيث مذهبى، زاده برداشت نادرستى است كه از این موضوع داشته‌اند؛ چراكه اينان غالباً ً تقريب مذاهب را به معناى انفعال مذاهب در برابر یکديگر و مستلزم دست شستن از پاره‌اى عقايد و ديدگاه‌هاى اساسى هر مذهب به سود مذهب ديگر انگاشته‌اند. این در حالى است كه نویسنده از این مقوله تعريف متفاوتى ارائه داده و معتقد است كه تقريب مذاهب اسلامى، اساساً چيزى جز تعامل و گفتگوى مفيد و قانونمند مذاهب نيست؛ چيزى كه ريشه در فرهنگ اصيل اسلامى و آموزه‌هاى قرآن كريم دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>


البته ممكن است جريان‌هایى وجود داشته باشند كه اساساً گفتگوى مذاهب اسلامى را نيز برنمى‌تابند و هرگونه تعامل غير خصمانه با افكار ديگر را روا نمى‌شمارند. اينان گفتگو و تعامل علمى با ساير مذاهب را قرار دادن مذهب خود در معرض خطر و زمینه شك در دين و گمراهى مذهبى مى‌پندارند. اما به باور نویسنده، چنين توهم نامبارکى، نه‌تنها هيچ مبناى درستى در كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) و سيره اهل‌بيت(ع) و منش سلف صالح ندارد، كه گونه‌اى گريز از واقعيت‌ها و چشم بستن به روى حقيقت و سد باب علم و هدايت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/23 ر.ک: همان، ص23-24]</ref>
البته ممكن است جريان‌هایى وجود داشته باشند كه اساساً گفتگوى مذاهب اسلامى را نيز برنمى‌تابند و هرگونه تعامل غير خصمانه با افكار ديگر را روا نمى‌شمارند. اينان گفتگو و تعامل علمى با ساير مذاهب را قرار دادن مذهب خود در معرض خطر و زمینه شك در دين و گمراهى مذهبى مى‌پندارند. اما به باور نویسنده، چنين توهم نامبارکى، نه‌تنها هيچ مبناى درستى در كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) و سيره اهل‌بيت(ع) و منش سلف صالح ندارد، كه گونه‌اى گريز از واقعيت‌ها و چشم بستن به روى حقيقت و سد باب علم و هدايت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/23 ر.ک: همان، ص23-24]</ref>
خط ۴۸: خط ۴۷:
در بخش سوم، به بررسى اصول و مبانى تقريب پرداخته شده است. منظور نویسنده از اصول و مبانى تقريب، عواملى است كه تقريب مذاهب اسلامى بدون آن‌ها میسر نمى‌شود. این عوامل عبارتند از: پذيرش كثرت و اختلاف؛ اعتقاد به گفتگو؛ تأكيد بر مشتركات و رعايت اخلاق اسلامى.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/39 همان، ص39]</ref>
در بخش سوم، به بررسى اصول و مبانى تقريب پرداخته شده است. منظور نویسنده از اصول و مبانى تقريب، عواملى است كه تقريب مذاهب اسلامى بدون آن‌ها میسر نمى‌شود. این عوامل عبارتند از: پذيرش كثرت و اختلاف؛ اعتقاد به گفتگو؛ تأكيد بر مشتركات و رعايت اخلاق اسلامى.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/39 همان، ص39]</ref>


پذيرش كثرت و اختلاف، به این معناست كه اختلاف نظر میان انسان‌ها، یک واقعيت طبيعى و غير قابل انكار است و مادامى كه به درگيرى‌هاى غير منطقى و خروج از موازين انسانى نينجامیده، ذاتاً خوب و منشأ بركات فراوان است و در واقع با توجّه به تفاوت ذاتى میان استعدادهاى مردم، به‌سختى مى‌توان حالتى را تصور كرد كه همگان از ديدگاه واحدى پيروى كنند و هيچ اختلاف نظرى میان آن‌ها وجود نداشته باشد؛ چنين حالتى احتمالاً قابل تصوّر نيست. به نظر نویسنده، آنچه قابل تصور و مطلوب است، اتفاق نظر مردم درباره باورهاى بنيادين است كه در ارتباط مستقيم با فطرت مشترك و عقل عمومى آنان قرار مى‌گيرد. از نگاه قرآن كريم نيز همه مردم بر فطرت مشتركى آفريده شده‌اند و این «فطرت مشترك»، بنيادى‌ترين اصلى است كه مى‌تواند مبناى تفاهم عموم انسان‌ها قرار گيرد و روشن است كه اختلاف نظر میان مذاهب اسلامى نيز هرگاه مبتنى بر این اصل الهى و منطبق بر اصول و مبانى تقريب باشد، نه‌تنها زيانبار نيست، بلكه مى‌تواند منشأ رشد و پویايى امّت و مقدّمه تكامل و ترقّى مسلمین باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/39 ر.ک: همان، ص39-40]</ref>
پذيرش كثرت و اختلاف، به این معناست كه اختلاف نظر میان انسان‌ها، یک واقعيت طبيعى و غير قابل انكار است و مادامى كه به درگیرى‌هاى غير منطقى و خروج از موازين انسانى نينجامیده، ذاتاً خوب و منشأ بركات فراوان است و در واقع با توجّه به تفاوت ذاتى میان استعدادهاى مردم، به‌سختى مى‌توان حالتى را تصور كرد كه همگان از ديدگاه واحدى پيروى كنند و هيچ اختلاف نظرى میان آن‌ها وجود نداشته باشد؛ چنين حالتى احتمالاً قابل تصوّر نيست. به نظر نویسنده، آنچه قابل تصور و مطلوب است، اتفاق نظر مردم درباره باورهاى بنيادين است كه در ارتباط مستقيم با فطرت مشترك و عقل عمومى آنان قرار مى‌گیرد. از نگاه قرآن كريم نيز همه مردم بر فطرت مشتركى آفريده شده‌اند و این «فطرت مشترك»، بنيادى‌ترين اصلى است كه مى‌تواند مبناى تفاهم عموم انسان‌ها قرار گیرد و روشن است كه اختلاف نظر میان مذاهب اسلامى نيز هرگاه مبتنى بر این اصل الهى و منطبق بر اصول و مبانى تقريب باشد، نه‌تنها زيانبار نيست، بلكه مى‌تواند منشأ رشد و پویايى امّت و مقدّمه تكامل و ترقّى مسلمین باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/39 ر.ک: همان، ص39-40]</ref>


به اعقتاد نویسنده، شايد معناى حديث «اختلاف أمّتي رحمة» كه در منابع روايى اهل سنت از رسول خدا(ص) روايت شده است نيز همین باشد؛ هرچند در منابع روايى شيعه، ضمن تأييد صحت این حديث، برداشت متفاوتى از آن به دست داده شده است؛ زيرا در برداشت شيعى، منظور از اختلاف امت پيامبر(ص) تعامل و ارتباط علمى آنان با یکديگر است؛ چراكه «اختلاف» از حيث لغوى به «آمدوشد» نيز اطلاق مى‌شود؛ چنان‌كه در قرآن كريم از ''' «اخْتِلافِ اللَّيلِ وَ النَّهارِ» ''' (يونس: 9)؛ يعنى: «آمدوشد شب و روز»، سخن به میان آمده است؛ اما ناگفته پيداست كه این برداشت زيبا، نه‌تنها با برداشت اهل سنت، در نتيجه منافاتى ندارد، كه با تعريف نویسنده از تقريب مذاهب اسلامى كاملاً مطابق است <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/40 ر.ک: همان، ص40-41]</ref>
به اعقتاد نویسنده، شايد معناى حديث «اختلاف أمّتي رحمة» كه در منابع روايى اهل سنت از رسول خدا(ص) روايت شده است نيز همین باشد؛ هرچند در منابع روايى شيعه، ضمن تأييد صحت این حديث، برداشت متفاوتى از آن به دست داده شده است؛ زيرا در برداشت شيعى، منظور از اختلاف امت پيامبر(ص) تعامل و ارتباط علمى آنان با یکديگر است؛ چراكه «اختلاف» از حيث لغوى به «آمدوشد» نيز اطلاق مى‌شود؛ چنان‌كه در قرآن كريم از''' «اخْتِلافِ اللَّيلِ وَ النَّهارِ»''' (يونس: 9)؛ يعنى: «آمدوشد شب و روز»، سخن به میان آمده است؛ اما ناگفته پيداست كه این برداشت زيبا، نه‌تنها با برداشت اهل سنت، در نتيجه منافاتى ندارد، كه با تعريف نویسنده از تقريب مذاهب اسلامى كاملاً مطابق است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/40 ر.ک: همان، ص40-41]</ref>


در چهارمین بخش، به بحث پيرامون موانع تقريب مذاهب پرداخته شده است. این موانع عبارتند از: موانع اخلاقى؛ جهالت؛ تعصب جاهلانه و دسيسه دشمنان.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/45 همان، ص45-55]</ref>
در چهارمین بخش، به بحث پيرامون موانع تقريب مذاهب پرداخته شده است. این موانع عبارتند از: موانع اخلاقى؛ جهالت؛ تعصب جاهلانه و دسيسه دشمنان.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19341/1/45 همان، ص45-55]</ref>
خط ۶۸: خط ۶۷:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]]