تمنای کابلی، محمدعلی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۸۵: خط ۸۵:
}}
}}


 
'''محمدعلی تمنای کابلی'''(د 1160ق/1747م)، شاعر پارسی ـ ‌گوی ایرانی‌تبار.  
تمنای کابلی، محمدعلی(د 1160ق/1747م)، شاعر پارسی ـ ‌گوی ایرانی‌تبار.  


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==


اصلش از کرمان بود، اما در کابل متولد شد. او با علی مردان خان، ولایت‌دار قندهار، در زمان پادشاهی شاه صفی‌الدین صفوی(سل‍ 1038-1052ق) نسبت داشت و در کابل سال‌ها شاگرد عبداللطیف تنها(د 1116ق) بود. وی از سوی فرخ سیر(حک‍ 1124- 1131ق) مأمور به نثر در آوردن شاهنامه شد، اما کار خود را به پایان نرساند و همراه با عبداللطیف به هند کوچ کرد. در مرشدآباد به خدمت علی وردی‌خان مهابت جنگ، فرماندار بنگال، رسید و در زمرۀ ندیمان وی درآمد، تا اینکه از جانب او به خطاب «خانی» نایل شد و مرتبه‌ای بلند یافت. تمنا سرانجام در عهد محمدشاه(سل‍ 1131-1161ق) در بنگال درگذشت. به نوشتۀ خوشگو وی «شاعر کهنه» بود و دعوی زبان‌دانی داشت، اما اکثر مردم تهمت انتحال بر او می‌زدند.  
اصلش از کرمان بود، اما در کابل متولد شد. او با علی مردان خان، ولایت‌دار قندهار، در زمان پادشاهی شاه صفی‌الدین صفوی(سل‍ 1038-1052ق) نسبت داشت و در کابل سال‌ها شاگرد عبداللطیف تنها(د 1116ق) بود. وی از سوی فرخ سیر(حک‍ 1124- 1131ق) مأمور به نثر در آوردن [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] شد، اما کار خود را به پایان نرساند و همراه با عبداللطیف به هند کوچ کرد. در مرشدآباد به خدمت علی وردی‌خان مهابت جنگ، فرماندار بنگال، رسید و در زمرۀ ندیمان وی درآمد، تا اینکه از جانب او به خطاب «خانی» نایل شد و مرتبه‌ای بلند یافت. تمنا سرانجام در عهد محمدشاه(سل‍ 1131-1161ق) در بنگال درگذشت. به نوشتۀ خوشگو وی «شاعر کهنه» بود و دعوی زبان‌دانی داشت، اما اکثر مردم تهمت انتحال بر او می‌زدند.  


==آثار==
==آثار==


آثار: دیوان اشعار، که ابراهیم خلیل خان، آن را مختصر می‌داند. همچنین یک مثنوی و اثری تاریخی در شرح احوال فرخ سیر پادشاه که از آنها جز ابیاتی پراکنده در تذکره‌ها نشانی باقی نمانده است<ref>طاهره اسماعیل‌زاده، ج 16، ص156</ref>
دیوان اشعار، که ابراهیم خلیل خان، آن را مختصر می‌داند. همچنین یک مثنوی و اثری تاریخی در شرح احوال فرخ سیر پادشاه که از آنها جز ابیاتی پراکنده در تذکره‌ها نشانی باقی نمانده است<ref>طاهره اسماعیل‌زاده، ج 16، ص156</ref>