تمیم داری، ابورقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸۵: خط ۸۵:
}}
}}


تَمیمِ داری، ابورقیه تمیم بن اوس بن خارجۀ داری لخمی، صحابی پیامبر(ص) و پیشگام فرهنگ قُصّاص در تاریخ اسلام.  
'''تَمیمِ داری، ابورقیه تمیم بن اوس بن خارجۀ داری لخمی'''، صحابی پیامبر(ص) و پیشگام فرهنگ قُصّاص در تاریخ اسلام.  


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
خط ۹۹: خط ۹۹:
تمیم داری پس از اسلام آوردن، دو قریۀ حبرون و عینون در منطقۀ فلسطین را از حضرت محمد(ص) درخواست کرد. اگرچه مسلمانان هنوز بر آن سرزمین دست نیافته بودند، اما پیامبر(ص) آن دو را به اقطاع به وی داد و این امر در روایات به عنوان یکی از آینده‌نگریهای پیامبر گرامی یاد شده است. جالب توجه آن است که در این میان تمیم برای این اقطاع از پیامبر(ص) طلب مکتوبی می‌کند و رسول اکرم(ص) نیز با اطمینان از آینده، چنین نوشته‌ای را که دال بر مالکیت تمیم و خاندان او بر آن سرزمین است، به وی می‌دهد. موضوع این نامه توجه بسیاری کسان را به خود جلب کرده، و حتى برخی از شرق‌شناسان در صحت آن تردید نموده، و با ارائۀ دلایلی آن را از برساخته‌های سده‌های پسین دانسته‌اند. اما به هر روی در سده‌های میانی کسانی همچون صفدی و مجیرالدین حنبلی از نسخۀ موجود این نوشته خبر داده‌اند. قلقشندی با نگاهی ادبی به این نامه، آن را از نخستین نمونه‌های دیوان انشا یاد کرده است.  
تمیم داری پس از اسلام آوردن، دو قریۀ حبرون و عینون در منطقۀ فلسطین را از حضرت محمد(ص) درخواست کرد. اگرچه مسلمانان هنوز بر آن سرزمین دست نیافته بودند، اما پیامبر(ص) آن دو را به اقطاع به وی داد و این امر در روایات به عنوان یکی از آینده‌نگریهای پیامبر گرامی یاد شده است. جالب توجه آن است که در این میان تمیم برای این اقطاع از پیامبر(ص) طلب مکتوبی می‌کند و رسول اکرم(ص) نیز با اطمینان از آینده، چنین نوشته‌ای را که دال بر مالکیت تمیم و خاندان او بر آن سرزمین است، به وی می‌دهد. موضوع این نامه توجه بسیاری کسان را به خود جلب کرده، و حتى برخی از شرق‌شناسان در صحت آن تردید نموده، و با ارائۀ دلایلی آن را از برساخته‌های سده‌های پسین دانسته‌اند. اما به هر روی در سده‌های میانی کسانی همچون صفدی و مجیرالدین حنبلی از نسخۀ موجود این نوشته خبر داده‌اند. قلقشندی با نگاهی ادبی به این نامه، آن را از نخستین نمونه‌های دیوان انشا یاد کرده است.  


پس از فتح سرزمینهای شام، خلفای وقت با پذیرش صحت اهدای این قطیعه از سوی پیامبر(ص)، تمیم و خاندان وی را مالک آن سرزمین شناختند. تمیم پس از کشته شدن عثمان، مدینه را به قصد شام ترک کرد. در برخی منابع به امارت وی بر بیت‌المقدس اشاره شده است. ذهبی در سدۀ 8 ق اختیار آن سرزمین را در دست خاندان تمیم یاد کرده است. موضوع این اقطاع اسباب تألیف آثاری در این زمینه را به وجود آورد که از میان آنها می‌توان به آثاری چون الفضل العمیم فی اقطاع تمیم از جلال‌الدین سیوطی و القول القویم فی اقطاع تمیم از نجم‌الدین محمد بن احمد غیطی(د 981ق) اشاره کرد.  
پس از فتح سرزمینهای شام، خلفای وقت با پذیرش صحت اهدای این قطیعه از سوی پیامبر(ص)، تمیم و خاندان وی را مالک آن سرزمین شناختند. تمیم پس از کشته شدن عثمان، مدینه را به قصد شام ترک کرد. در برخی منابع به امارت وی بر بیت‌المقدس اشاره شده است. ذهبی در سدۀ 8 ق اختیار آن سرزمین را در دست خاندان تمیم یاد کرده است. موضوع این اقطاع اسباب تألیف آثاری در این زمینه را به وجود آورد که از میان آنها می‌توان به آثاری چون [[الفضل العمیم فی اقطاع تمیم]] از [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‌الدین سیوطی]] و [[القول القویم فی اقطاع تمیم]] از [[نجم‌الدین محمد بن احمد غیطی]](د 981ق) اشاره کرد.  


==جایگاه تاریخی==
==جایگاه تاریخی==
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
تمیم در نقلی، از سفر دریایی پررمز و رازی به برخی جزایر ناآشنا سخن به میان آورده که دجال و جَسّاسه در آن جزایر دیده شده بوده‌اند؛ بر پایۀ نقل روات، پیامبر اکرم(ص) نیز خبر را به روایت تمیم برای جماعت نقل می‌کند. این روایت حضرت از تمیم در مباحث علم‌الحدیث از نمونه‌های نادر در روایت کبار از صغار است که در بیشترینۀ آثار روایی نیز دیده می‌شود.  
تمیم در نقلی، از سفر دریایی پررمز و رازی به برخی جزایر ناآشنا سخن به میان آورده که دجال و جَسّاسه در آن جزایر دیده شده بوده‌اند؛ بر پایۀ نقل روات، پیامبر اکرم(ص) نیز خبر را به روایت تمیم برای جماعت نقل می‌کند. این روایت حضرت از تمیم در مباحث علم‌الحدیث از نمونه‌های نادر در روایت کبار از صغار است که در بیشترینۀ آثار روایی نیز دیده می‌شود.  


این خبر که موضوعات جالب توجهی را دربر داشته، توجه بسیاری کسان را به خود جلب کرده، و اسباب تألیف آثاری در این زمینه گشته است که از آن جمله می‌توان به کتاب اِفحام المُماری باخبار تمیم الداری از شهاب‌الدین احمد بن محمد مقدسی(د 765ق) و الضوءالساری فی معرفه خبر تمیم الداری از مقریزی(د 845 ق) اشاره کرد. همچنین حکایه تمیم الداری الانصاری به فارسی که آقابزرگ آن را معرفی و از وجود نسخه‌ای پر از اغلاط نزد خود یاد کرده، از همین دست است. در همین موضوع با رویکرد حدیثی و نگاه روایت «اکابر از اصاغر» ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم وراق بغدادی معروف به منجنیقی(د 304ق) در کتابی با عنوان روایه الاکابر عن الاصاغر، به این گونه از روایات پرداخته که روایت نبی اکرم(ص) از تمیم را هم نمونه‌ای از آن دانسته است.  
این خبر که موضوعات جالب توجهی را دربر داشته، توجه بسیاری کسان را به خود جلب کرده، و اسباب تألیف آثاری در این زمینه گشته است که از آن جمله می‌توان به کتاب [[اِفحام المُماری باخبار تمیم الداری]] از [[شهاب‌الدین احمد بن محمد مقدسی]](د 765ق) و [[الضوءالساری فی معرفه خبر تمیم الداری|الضوء الساری فی معرفه خبر تمیم الداری]] از [[مقریزی، احمد بن علی|مقریزی]](د 845 ق) اشاره کرد. همچنین حکایه تمیم الداری الانصاری به فارسی که [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] آن را معرفی و از وجود نسخه‌ای پر از اغلاط نزد خود یاد کرده، از همین دست است. در همین موضوع با رویکرد حدیثی و نگاه روایت «اکابر از اصاغر» ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم وراق بغدادی معروف به منجنیقی(د 304ق) در کتابی با عنوان روایه الاکابر عن الاصاغر، به این گونه از روایات پرداخته که روایت نبی اکرم(ص) از تمیم را هم نمونه‌ای از آن دانسته است.  


به نظر می‌رسد تمیم داری به سبب سفرهای فراوان تجاری که داشته، آزموده و دارای برخی تواناییهای شخصی بوده است. توجه او به دسته‌ای از موضوعات و امکان بهره‌برداری از تجربیات پیشین سبب شده است تا نام او در موضوع «اوایل» آورده شود. بر پایۀ نقل برخی منابع روایی اهل سنت، زمانی که پیامبر گرامی اسلام در اواخر عمر خود از خستگی ایستاده سخن گفتن برای مردم ابزار ناخرسندی نمود، تمیم چاره‌ساز مشکل گشت. او که پیش‌ترها در شام نمونۀ منبر را دیده بوده، پیشنهاد ساخت آن را داد و پس از ساخته شدن منبر، پیامبر(ص) برای نخستین‌بار بر منبر رفته، نشسته، سخن گفت. همچنین در منابع آمده است که تمیم در بازگشت از یکی از سفرهای تجاری خود، چراغی که با موادی سوختنی چون نفت روشن می‌شد، با خود آورد. بر همین اساس در منابع، او نخستین کسی معرفی شده که در مسجد چراغ افروخت و منبر ساخت.  
به نظر می‌رسد تمیم داری به سبب سفرهای فراوان تجاری که داشته، آزموده و دارای برخی تواناییهای شخصی بوده است. توجه او به دسته‌ای از موضوعات و امکان بهره‌برداری از تجربیات پیشین سبب شده است تا نام او در موضوع «اوایل» آورده شود. بر پایۀ نقل برخی منابع روایی اهل سنت، زمانی که پیامبر گرامی اسلام در اواخر عمر خود از خستگی ایستاده سخن گفتن برای مردم ابزار ناخرسندی نمود، تمیم چاره‌ساز مشکل گشت. او که پیش‌ترها در شام نمونۀ منبر را دیده بوده، پیشنهاد ساخت آن را داد و پس از ساخته شدن منبر، پیامبر(ص) برای نخستین‌بار بر منبر رفته، نشسته، سخن گفت. همچنین در منابع آمده است که تمیم در بازگشت از یکی از سفرهای تجاری خود، چراغی که با موادی سوختنی چون نفت روشن می‌شد، با خود آورد. بر همین اساس در منابع، او نخستین کسی معرفی شده که در مسجد چراغ افروخت و منبر ساخت.  
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:


در پایان باید به دسته‌ای از روایات اشاره کرد، مبنی بر اینکه تمیم و برادرش در طی اتفاقاتی که در یکی از سفرهایشان رخ داده است، در امانتی خیانت روا داشته‌اند. داوری میان ایشان و خانوادۀ امانت گذارنده به پیامبر(ص) واگذار می‌شود؛ تمیم که در آن زمان هنوز اسلام نیاورده بود، شهادت به دروغ می‌دهد و این شهادت سبب تضییع حق صاحبان مال می‌شود. اما پس از مسلمان شدن، وی به خیانت و شهادت دروغ خود اقرار می‌کند. مفسران این رخداد را سبب نزول آیۀ 106 سورۀ مائده دانسته، ذیل این آیه به این موضوع می‌پردازند. پرداختهای مفسران به این رخداد همچنین در تفسیر و تبیین آیات 282-284 سورۀ بقره(2) با استشهاد به آیۀ 106 مائده نیز مشاهده می‌شود. گفتنی است برخی از آراء، نظریات و آنچه در زندگی تمیم روی داده، همچون قضیۀ امانت و خیانت، و موضوع قطیعۀ وی در شام، توسط فقیهان مذاهب گوناگون در سده‌های بعد مورد توجه قرار گرفته، و از آنها در برخی آراء فقهی بهره‌برداری شده است<ref> فرامرز حاج‌منوچهری، ج 16، ص169-172</ref>
در پایان باید به دسته‌ای از روایات اشاره کرد، مبنی بر اینکه تمیم و برادرش در طی اتفاقاتی که در یکی از سفرهایشان رخ داده است، در امانتی خیانت روا داشته‌اند. داوری میان ایشان و خانوادۀ امانت گذارنده به پیامبر(ص) واگذار می‌شود؛ تمیم که در آن زمان هنوز اسلام نیاورده بود، شهادت به دروغ می‌دهد و این شهادت سبب تضییع حق صاحبان مال می‌شود. اما پس از مسلمان شدن، وی به خیانت و شهادت دروغ خود اقرار می‌کند. مفسران این رخداد را سبب نزول آیۀ 106 سورۀ مائده دانسته، ذیل این آیه به این موضوع می‌پردازند. پرداختهای مفسران به این رخداد همچنین در تفسیر و تبیین آیات 282-284 سورۀ بقره(2) با استشهاد به آیۀ 106 مائده نیز مشاهده می‌شود. گفتنی است برخی از آراء، نظریات و آنچه در زندگی تمیم روی داده، همچون قضیۀ امانت و خیانت، و موضوع قطیعۀ وی در شام، توسط فقیهان مذاهب گوناگون در سده‌های بعد مورد توجه قرار گرفته، و از آنها در برخی آراء فقهی بهره‌برداری شده است<ref> فرامرز حاج‌منوچهری، ج 16، ص169-172</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۵۰: خط ۱۴۸:


[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:زندگی‌نامه]]  
 
[[رده:مقالات جدید(بهمن) باقی زاده]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]]
[[رده:فاقد کد پدیدآور]]
[[رده:فاقد کد پدیدآور]]