جستاری در مذهب اسماعیلی فردوسی و بیست و سه گفتار دیگر از شاهنامه شناسان درباره دین و مذهب فردوسی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =PIR۴۴۹۷/د۹الف۴ | ||
| موضوع = | | موضوع =فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق. -- دین,نقد و تفسیر فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق.,قرن ۴ق. -- تاریخ و نقد شعر فارسی,تاریخ و نقد ادبیات اسماعیلیه,ایران -- تاریخ -- اسماعیلیان، ۴۸۳ - ۶۵۴ق | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =نگاه معاصر | | ناشر =نگاه معاصر | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:مقالات جدید(بهمن) باقی زاده]] | [[رده:مقالات جدید(بهمن) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]] |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۱
جستاری در مذهب اسماعیلی فردوسی و بیست و سه گفتار دیگر از شاهنامه شناسان درباره دین و مذهب فردوسی | |
---|---|
پدیدآوران | اردستانی رستمی، حمیدرضا (نویسنده) |
ناشر | نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۹ |
شابک | 4-77-7028 -622-978 |
موضوع | فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق. -- دین,نقد و تفسیر فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق.,قرن ۴ق. -- تاریخ و نقد شعر فارسی,تاریخ و نقد ادبیات اسماعیلیه,ایران -- تاریخ -- اسماعیلیان، ۴۸۳ - ۶۵۴ق |
کد کنگره | PIR۴۴۹۷/د۹الف۴ |
جستاری در مذهب اسماعیلی فردوسی و بیست و سه گفتار دیگر از شاهنامهشناسان درباره دین و مذهب فردوسی تألیف حمیدرضا اردستانی رستمی؛ مجموعهای از گفتارها درباره ی دین و مذهب فردوسی است که در دورهی معاصر از زبان فردوسی پژوهان بازگفته شده است.
ساختار
عناوین این کتاب در یک نگاه:
بخش نخست: جستاری در مذهب اسماعیلی فردوسی
بخش دوم: بیست و سه گفتار از شاهنامه شناسان درباره ی دین و مذهب فردوسی
گزارش محتوا
آنچه پیش رو دارید مجموعهای از گفتارها درباره ی دین و مذهب فردوسی است که در دورهی معاصر از زبان فردوسی پژوهان بازگفته شده است. از آن چه خواهیم دید، چنین برمی آید که پیوسته پژوهشگران به چیستی دین و مذهب فردوسی توجه داشتهاند و کم تر پژوهندهای را میبینیم که از بینش دینی و مذهب فردوسی پرسش نکرده باشد؛ از همین روی، این نکته پیش می آید که چرا باید پژوهندگان این اثر حماسی به این اندازه به دین و مذهب سراینده ی آن اثر توجه داشته باشند؟ به راستی چه پیوندی است میان حماسه ی فردوسی و دین و مذهب وی که پیوسته از نگرش دینی و مذهبی او پرسیده اند؟
پرسش از دین و مذهب فردوسی، یکی از سؤال هایی است که پیوسته ذهن نگارنده را هم چون دیگرانی که به حوزهی شاهنامه پژوهی وارد شدهاند، به خود مشغول می داشت و به دلیل همین پرسش و سؤالاتی همانند آن، گه گاه مورد سرزنش برخی منتقدان قرار گرفته است که به راستی سخن گفتن از دین و کیش فردوسی، اساسا چه مشکلی را می گشاید و چه یاریای به شناخت شاهنامه میرساند؟ پاسخ به این گروه که بیشتر فریفتهی زیبایی های ادبی به حق شاهنامه هستند و خویش کاری های دیگر این اثر در فرهنگ ما را چندان مهم نمی دانند، این خواهد بود که شناخت دین ومذهب فردوسی، چیستی اندیشه ی ایرانیان پیش رو آن قرن ها را روشن میسازد که البته این مسأله برای کسانی که صرفا می خواهند از یک متن ادبی لذت ببرند و به زیباییهای هنری اثر سرگرم باشند، موضوعی مهم نخواهد بود؛ اما دغدغهمندانی که سیر تحول فکری ایرانیان، تاریخ علوم عقلی در ایران، چگونگی افتادن در ابتذال خردستیزی و علل توسعه نیافتگی ایران را جست و جو میکنند و از سرگشتگیهای فکری و تناقض در کردار ایرانی به تنگ آمدهاند، قطعا شناخت برآمیختگی اندیشهی ملی گرایانه و مذهب اسماعیلی فردوسی راه گشا خواهد بود. فردوسی از یک سو در پی آن است که با ارائهی شاهنامه به عنوان آیینهای از فرهنگ ایرانی، ضعف و نقص و البته شایستگیهای این فرهنگ را بنماید و از سوی دیگر با درآمیختگی بخش کارآمد فرهنگی کهن ایرانی و تفکر شیعی (اسماعیلی) که خرد را اساس زیست مادی و معنوی خود ساخته است، طرحی برای زندگی ایرانیان به دست دهد. او این برآمیختگی فرهنگ کهن ایرانی و تفکر اسماعیلی را که در همان اندیشه های کهن ایرانی بنیاد دارد و پیکرهای اسلامی گرفته است، به زیبایی در دیباچهی اثرش به نمایش می گذارد و این اندیشه و باور را در بن داستانهای شاهنامه میپراکند. او با آمیزش فرهنگ دیرپای ایرانی و اندیشهی شیعی، آمیختگی دین ورزی با خردگرایی، دنیاگرایی توسعه گرا و رستگاری اخلاقی یا به تعبیری دیگر، زیست اخلاقی هم راه با شاید را جست و جو میکند و البته چه طرحی برای زندگی در روزگار کنونی از این خوش تر. نکته ای دیگر را که گروه یاد شده از آن غفلت کرده اند، وجود اندیشه ی دینی (اسماعیلی) در بن داستانهای شاهنامه است که حتی ساخت ادبی و زیبایی شناسی آن متن را رقم می زند و متأثر میسازد. در این باره کافی است به دیدگاه فردوسی درباره ی داستانهای شاهنامه نگاه کنیم. از نظر نگارنده، این دید به داستانها از بینش اسماعیلی فردوسی برمی خیزد که پس از این بدان خواهیم پرداخت؛ بنابراین آیا میتوان جنبه ی ادبیاتی متن شاهنامه را از بن مایههای فکری و باوری سراینده اش جدا ساخت؟
بنابرآنچه یاد شده، شناخت بن مایههای اندیشه ی شاعر در توضیح و تحلیل ادبیات متن شاهنامه بایسته است و نمیتوان فارغ از علت و انگیزه ی سراینده ی متن، به نتیجه ی چندان درستی از تحلیل متن رسید؛ از همین روی، در بخش نخست این مجموعه، نگارنده بر آن بوده که بینش مذهبی فردوس را بررسی کند و در این راه از دیباچه به صورت ویژه و دیگر بخشهای شاهنامه یاری بگیرد و نهایتا فردوسی را به عنوان شاعری اسماعیلی مذهب بشناساند. پس از آن نیز در بیست و سه گفتار، آن چه را درباره ی دین و مذهب فردوسی گفتهاند، آورده است تا خوانندگان در یک مجموعه تقریبا همه ی سخنان پژوهندگان شاهنامه را در این باره ببینند و در آن درنگ ورزند.
درباره ی بخش دوم کتاب، به این نکته باید توجه داشته باشیم که نگارنده در آن، در ترتیب قرار گرفتن جستارها بر آن بوده است که زمان نگارش هر گفتار در نظر گرفته شود؛ از همین روی، جستارها را مانند آن چه نوشته شده است، در آغاز با رعایت زمان نگارش آنها آورده است. از سوی دیگر، تناسب موضوعی مقالهها نیزدر نظر بوده است؛ به طور مثال جستارهایی را که در آن نویسندگان، فردوسی را شیعهی دوازده امامی دانسته اند، پی در پی آورده است. دراین بخش گفتار پایانی، سخنانی کوتاه از شاهنامه شناسان و پژوهندگان درباره ی دین و مذهب فردوسی است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران