فلسفی، محمدتقی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى كرد' به 'می‎كرد')
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR00857.jpg|بندانگشتی|فلسفی، محمدتقی]]
[[پرونده:NUR00857.jpg|بندانگشتی|فلسفی، محمدتقی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|فلسفی، محمدتقی
! نام!! data-type="authorName" |فلسفی، محمدتقی
|-
|-
|نام های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'|  
| data-type="authorOtherNames" |  
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |[[محمدرضا تنکابنى]]
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|1283 ش
| data-type="authorbirthDate" |دهم ربیع ‏الاول سال ۱۳۲۶ق برابر با 1286ش
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |تهران
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|1377 ش  یا 1418 ق
| data-type="authorDeathDate" |جمعه ۲۷ آذر ۱۳۷۷ش یا 1418 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |[[آشتیانی، مهدی|میرزا مهدى آشتیانى]]
 
[[عصار، سید محمدکاظم|سید کاظم عصّار]]
 
[[میرزا طاهر تنکابنى]]
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[کودک از نظر وراثت و تربیت]]  
| data-type="authorWritings" |[[کودک از نظر وراثت و تربیت]]
[[بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات (ویرایش جدید)]]


[[جوان از نظر عقل و احساسات]]  
[[عزت و ذلت از دیدگاه نهج‌البلاغه]]
|-class='articleCode'
 
الحدیث - روایات تربیتی
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE857AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE00857AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
==ولادت==


'''حجت‌الاسلام محمدتقى فلسفى'''، به سال 1286ش در تهران متولد شد.
'''محمدتقى فلسفى''' (۱۲۸۶- ۱۳۷۷ش)، واعظ، سخنور، از شخصیتهای انقلابی قبل و بعد از انقلاب اسلامی 


== ولادت ==
به سال دهم ربیع ‏الاول سال ۱۳۲۶ق برابر با 1286ش در تهران متولد شد. پدرش، آیت‌اللَّه شیخ [[محمدرضا تنکابنى]] (متولّد ۱۲۸۲-1385ق.) از مجتهدان و مدرّسان زبردست بود. مادر آقاى فلسفى، طوبى خانم  (فرزند آقا ابوالحسن تاجر اصفهانى مقیم تهران) بسیار متدیّن و با عاطفه بود و در دوره کشف حجاب، هرگز از خانه‌‏اش خارج نشد.وى تلاش بسیارى براى تربیت فرزندانش کرد. این بانوى محترمه سرانجام در ۱۲ شعبان سال ۱۳۶۰ق. بر اثر سکته قلبى رحلت کرد.<ref>[https://olama-orafa.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%D9%89-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%89-%DB%B1%DB%B3%DB%B7%DB%B7/ پایگاه علماء و عرفاء]</ref>


==کسب علم و دانش==
==تحصیلات==
 


در 6 سالگى به دبستان توفيق رفت و به تحصيل صرف و نحو و مقدمات علوم دينى پرداخت و با پافشارى و اصرار مادر به منبر روى آورد.<ref>مركز بررسى اسناد تاريخى وزارت اطلاعات، زبان گوياى اسلام، ج 9، 1378، ص يازده</ref>خود در اين باره مى‌گويد: «چون مادرم عاشق ابا عبدالله الحسين(ع) بود به آرزوى خويش رسيد و مرا در مسير خطابه و منبر قرار داد».<ref>همان، ص سيزده</ref>
در 6 سالگى به دبستان توفيق رفت و به تحصيل صرف و نحو و مقدمات علوم دينى پرداخت و با پافشارى و اصرار مادر به منبر روى آورد.<ref>مركز بررسى اسناد تاريخى وزارت اطلاعات، زبان گوياى اسلام، ج 9، 1378، ص يازده</ref>خود در اين باره مى‌گويد: «چون مادرم عاشق ابا عبدالله الحسين(ع) بود به آرزوى خويش رسيد و مرا در مسير خطابه و منبر قرار داد».<ref>همان، ص سيزده</ref>
خط ۴۵: خط ۵۲:


پدر وى آيت‌الله حاج شيخ محمدرضا تنكابنى متولد رامسر با بزرگانى چون مرحوم سيد حسن مدرس و مرحوم آيت‌الله كاشانى مرتبط بود. همچنين در غائله انجمن‌هاى ايالتى و ولايتى وارد مبارزه با دولت شد و مادر وى دختر مرحوم ابوالحسن تاجر اصفهانى ساكن تهران بود.<ref>همان، ص يازده</ref>
پدر وى آيت‌الله حاج شيخ محمدرضا تنكابنى متولد رامسر با بزرگانى چون مرحوم سيد حسن مدرس و مرحوم آيت‌الله كاشانى مرتبط بود. همچنين در غائله انجمن‌هاى ايالتى و ولايتى وارد مبارزه با دولت شد و مادر وى دختر مرحوم ابوالحسن تاجر اصفهانى ساكن تهران بود.<ref>همان، ص يازده</ref>
=== اساتید ===
بعد از پایان تحصیلات ابتدایى شروع به تحصیل مقدمات علوم اسلامى در مدرسه حاج ابوالفتح کرد و در نزد شیخ [[محمد رشتى]]؛ صرف و نحو آموخت و علم معانى و بیان را بر اساس کتاب مطوّل از میرزا [[یونس قزوینى]] فراگرفت. در علم فقه و اصول از شیخ [[محمدعلى کاشانى]] در مدرسه عبداللَّه خان و از شیخ مهدى در مدرسه محمدیه بهره‏مند شد و آنگاه در دروس سطح از پدرش (آیت‌اللَّه تنکابنى)، قوانین و شرح لمعه را آموخت. محمدتقى به تحصیل فلسفه نیز پرداخت و از محضر [[آشتیانی، مهدی|میرزا مهدى آشتیانى]] (۱۳۰۶ – ۱۳۷۲ق) و شیخ [[ابراهیم امامزاده زیدى]] (متوفاى حدود ۱۳۵۸ق) و [[عصار، سید محمدکاظم|سید کاظم عصّار]] (متوفای ۱۳۵۳ش) و [[تنکابنی، میرزا محمدطاهر|میرزا طاهر تنکابنى]] (متوفای ۱۳۲۰ش) استفاده کرد.محمدتقى همان ابتداى تحصیل رسماً به سلک روحانیّت درآمد و به دستِ پدرش معمّم شد.<ref>[https://olama-orafa.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%D9%89-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%89-%DB%B1%DB%B3%DB%B7%DB%B7/ پایگاه علماء و عرفاء]</ref>


حجت‌الاسلام فلسفى در 24 - 23 سالگى با دخترعموى خويش ازدواج نمود.<ref>همان، ص سيزده</ref>
حجت‌الاسلام فلسفى در 24 - 23 سالگى با دخترعموى خويش ازدواج نمود.<ref>همان، ص سيزده</ref>
خط ۵۲: خط ۶۲:
به‌رغم فشار مأموران رضاخان با كسب جواز عمامه از مرحوم آقا شيخ حسين يزدى دومين رويارويى سياسى خود را با نظام رضاخان تجربه نمود و با اخذ جواز از قيچى شدن لباس و عبا و پاره شدن عمامه جلوگيرى كرد.<ref>همان، ص چهارده</ref>
به‌رغم فشار مأموران رضاخان با كسب جواز عمامه از مرحوم آقا شيخ حسين يزدى دومين رويارويى سياسى خود را با نظام رضاخان تجربه نمود و با اخذ جواز از قيچى شدن لباس و عبا و پاره شدن عمامه جلوگيرى كرد.<ref>همان، ص چهارده</ref>


شبى از شب‌هاى سال 1316ش و در منبر با اشاره به حادثه مسجد گوهرشاد ممنوع المنبر و از پوشيدن لباس روحانيت محروم گرديد، ليكن پس از سه سال با آغاز جنگ جهانى دوم و عزل رضاخان از ممنوعيت خارج شد.<ref>همان، ص 15</ref>
شبى از شب‌هاى سال 1316ش و در منبر با اشاره به حادثه مسجد گوهرشاد ممنوع المنبر و از پوشيدن لباس روحانیت محروم گرديد، ليكن پس از سه سال با آغاز جنگ جهانى دوم و عزل رضاخان از ممنوعيت خارج شد.<ref>همان، ص 15</ref>


فلسفى با شكل‌گيرى حزب توده در ايران و درك ضرورت مبارزه با اين انحراف به مبارزه با اين گروه وابسته پرداخت، لذا توده‌اى‌ها از وى كينه شديدى به دل داشتند و در همان دوران بود كه چندين بار توسط حزب توده مورد سوء قصد قرار گرفت.<ref>همان، ص 15</ref>
فلسفى با شكل‌گيرى حزب توده در ايران و درك ضرورت مبارزه با اين انحراف به مبارزه با اين گروه وابسته پرداخت، لذا توده‌اى‌ها از وى كينه شديدى به دل داشتند و در همان دوران بود كه چندين بار توسط حزب توده مورد سوء قصد قرار گرفت.<ref>همان، ص 15</ref>
خط ۶۰: خط ۷۰:
از مهم‌ترين مبارزات وى در دهه 20 و 30 شمسى مى‌توان از 1. جلوگيرى از تخريب مسجد مادر شاه و ساخت مسجد ارك؛ 2. الزامی‎كردن دروس تعليمات دينى و از همه مهم‌تر مبارزه با بهائيت، نام برد.
از مهم‌ترين مبارزات وى در دهه 20 و 30 شمسى مى‌توان از 1. جلوگيرى از تخريب مسجد مادر شاه و ساخت مسجد ارك؛ 2. الزامی‎كردن دروس تعليمات دينى و از همه مهم‌تر مبارزه با بهائيت، نام برد.


وى در ماه مبارك رمضان سال 32ش به افشاگرى عليه بهائيت پرداخت. خود در اين خصوص مى‌گويد: «در سخنرانى ماه مبارك رمضان... راجع به بهائيت و موقعيت آنها در ايران صحبت كردم. فرداى آن روز علم كه وزير كشور بود تلفنى به من هشدار داد كه: «آقاى فلسفى من اجازه نمى‌دهم كه درباره بهائى‌ها اين چنين صحبت كنيد و امنيت را مختل نماييد و موجب خون‌ريزى شويد»! به او گفتم: «مؤدب سخن بگوييد و الا گوشى تلفن را مى‌گذارم» او هم لحن صحبت را عوض كرد. من گفتم: «با لحنى جدى به مسلمانان مى‌گويم هدف من آشكار ساختن گمراهى بهائى‌ها است؛ مبادا مسلمانى دست تجاوز بگشايد و بر روى يك بهائى سيلى بزند و اينكه موجب قتل و خون‌ريزى گرديد».<ref>همان، ص 193 - 190</ref>
وى در ماه مبارک رمضان سال 32ش به افشاگرى عليه بهائيت پرداخت. خود در اين خصوص مى‌گويد: «در سخنرانى ماه مبارک رمضان... راجع به بهائيت و موقعيت آنها در ايران صحبت كردم. فرداى آن روز علم كه وزير كشور بود تلفنى به من هشدار داد كه: «آقاى فلسفى من اجازه نمى‌دهم كه درباره بهائى‌ها اين چنين صحبت كنيد و امنيت را مختل نماييد و موجب خون‌ريزى شويد»! به او گفتم: «مؤدب سخن بگوييد و الا گوشى تلفن را مى‌گذارم» او هم لحن صحبت را عوض كرد. من گفتم: «با لحنى جدى به مسلمانان مى‌گويم هدف من آشكار ساختن گمراهى بهائى‌ها است؛ مبادا مسلمانى دست تجاوز بگشايد و بر روى يك بهائى سيلى بزند و اينكه موجب قتل و خون‌ريزى گرديد».<ref>همان، ص 193 - 190</ref>


سخنرانى عليه بهائى‌ها در مسجد شاه [امام خمينى] و پخش آن از راديو، موج عجيبى در مملكت ايجاد كرد و مردمى كه از دست آن فرقه ضاله ستم ديده بودند به هيجان آمدند. حجت‌الاسلام فلسفى مى‌گويد: «برايم نقل كردند كه در آن ايام حسين علا نخست‌وزير جديد كه براى معالجه به اروپا رفته بود، به شاه تلگراف زده و گفته بود كه عكس‌العمل مبارزه با بهائيان در اروپا خوب نيست، زيرا غربى‌ها اعتراض مى‌كنند و مى‌گويند در ايران آزادى نيست».
سخنرانى عليه بهائى‌ها در مسجد شاه [امام خمينى] و پخش آن از راديو، موج عجيبى در مملكت ايجاد كرد و مردمى كه از دست آن فرقه ضاله ستم ديده بودند به هيجان آمدند. حجت‌الاسلام فلسفى مى‌گويد: «برایم نقل كردند كه در آن ايام حسين علا نخست‌وزير جديد كه براى معالجه به اروپا رفته بود، به شاه تلگراف زده و گفته بود كه عكس‌العمل مبارزه با بهائيان در اروپا خوب نيست، زيرا غربى‌ها اعتراض مى‌كنند و مى‌گويند در ايران آزادى نيست».


در ادامه فلسفى مى‌گويد: «روزى در نيمه ماه رمضان از طرف سرتيپ تيمور بختيار و سرلشگر علوى مقدم به من هشدار دادند كه اعليحضرت امر فرمودند كه به شما ابلاغ كنيم از ضديت و سخنرانى عليه بهائيت دست برداريد...».
در ادامه فلسفى مى‌گويد: «روزى در نيمه ماه رمضان از طرف سرتيپ تيمور بختيار و سرلشگر علوى مقدم به من هشدار دادند كه اعليحضرت امر فرمودند كه به شما ابلاغ كنيم از ضديت و سخنرانى عليه بهائيت دست برداريد...».
خط ۶۸: خط ۷۸:
با اين احوال فلسفى اين هشدارها را مورد توجه قرار نداد و چنان‌كه خودشان مى‌گويد: «خلاصه ما به مخالفتمان با بهائى‌ها ادامه داديم. از طرف ديگر تعدادى از نمايندگان مجلس طرحى را آماده كردند كه به موجب آن اين فرقه، غير قانونى اعلام شود و پيروان آن از ادارات اخراج شوند».<ref>همان، ص 197</ref>
با اين احوال فلسفى اين هشدارها را مورد توجه قرار نداد و چنان‌كه خودشان مى‌گويد: «خلاصه ما به مخالفتمان با بهائى‌ها ادامه داديم. از طرف ديگر تعدادى از نمايندگان مجلس طرحى را آماده كردند كه به موجب آن اين فرقه، غير قانونى اعلام شود و پيروان آن از ادارات اخراج شوند».<ref>همان، ص 197</ref>


فعاليت فرقه بهائى توسط اداره كل سوم ساواك با دقت دنبال مى‌شد، ولى بهائى‌ها بعد از حملات حجت‌الاسلام فلسفى و دستور شاه مبنى بر تخريب حظيرةالقدس مركز بهائيان در ايران احساس خطر كردند و در پى آن، ايادى، پزشک مخصوص شاه مدتى از ايران خارج شد. بهائيت جهانى اين تصور را داشت كه ايران ارض موعود بهائيان به حساب مى‌آيد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاى سياسى اطلاعات، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، 1370، ص 374</ref>
فعاليت فرقه بهائى توسط اداره كل سوم ساواک با دقت دنبال مى‌شد، ولى بهائى‌ها بعد از حملات حجت‌الاسلام فلسفى و دستور شاه مبنى بر تخريب حظيرةالقدس مركز بهائيان در ايران احساس خطر كردند و در پى آن، ايادى، پزشک مخصوص شاه مدتى از ايران خارج شد. بهائيت جهانى اين تصور را داشت كه ايران ارض موعود بهائيان به حساب مى‌آيد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاى سياسى اطلاعات، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، 1370، ص 374</ref>


در نهايت جناب فلسفى مى‌گويد: «نتيجه مقاومت من تا پايان رمضان سال 34 راجع به بهائى‌ها اين شد كه شاه از من خشمگين شود و لذا نه تنها ملاقاتم با شاه جهت ابلاغ پيام‌هاى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] قطع گرديد، بلكه از سوى امام جمعه تهران ديگر براى سخنرانى دعوت نشدم و پخش سخنرانى‌هايم از راديو ممنوع شد».
در نهايت جناب فلسفى مى‌گويد: «نتيجه مقاومت من تا پايان رمضان سال 34 راجع به بهائى‌ها اين شد كه شاه از من خشمگين شود و لذا نه تنها ملاقاتم با شاه جهت ابلاغ پيام‌هاى [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]] قطع گرديد، بلكه از سوى امام جمعه تهران ديگر براى سخنرانى دعوت نشدم و پخش سخنرانى‌هايم از راديو ممنوع شد».
خط ۷۴: خط ۸۴:
مى‌توان گفت با اينكه بهائيت در طول اين سال‌ها ضربه خورد، ولى آنچه آنها را از بين برد انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى بود.<ref>خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفى، ص 199 - 196</ref>از ديدگاه امام، فرقه بهائى يك گرايش مذهبى نبود، بلكه يك حزب سياسى بود كه در گذشته مزدور و جاسوس انگليس بوده است.<ref>روزنامه جمهورى اسلامى، فروردين 1384،‌ش 7457، ص 12</ref>
مى‌توان گفت با اينكه بهائيت در طول اين سال‌ها ضربه خورد، ولى آنچه آنها را از بين برد انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى بود.<ref>خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفى، ص 199 - 196</ref>از ديدگاه امام، فرقه بهائى يك گرايش مذهبى نبود، بلكه يك حزب سياسى بود كه در گذشته مزدور و جاسوس انگليس بوده است.<ref>روزنامه جمهورى اسلامى، فروردين 1384،‌ش 7457، ص 12</ref>


حجت‌الاسلام فلسفى در طول مبارزات خود مردم را به افشاى چهره رژيم آشنا كرد و از ياران امام محسوب مى‌شد. بعد از پيروزى انقلاب اسلامى نيز على‌رغم كبر سن همچنان در سنگر تبليغ به اداى وظيفه مشغول بود و در سال 1377 در سن 93 سالگى در اثر كسالت به جوار رحمت حق شتافت.<ref>حسين خادمى، ياران امام به روايت اسناد، مركز اسناد انقلاب اسلامى، ج 19، ص 185</ref>وى در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسنى در شهر رى به خاک سپرده شد. از ايشان تأليفات بسيارى در زمينه‌هاى گوناگون روان‌شناسى دينى برجاى مانده كه علاوه بر آنها تعدادى مقاله و سخنرانى نيز از ايشان در كتاب اسرار خلقت به چاپ رسيده است.<ref>زبان گوياى اسلام، ص بيست و پنج</ref>
حجت‌الاسلام فلسفى در طول مبارزات خود مردم را به افشاى چهره رژيم آشنا كرد و از ياران امام محسوب مى‌شد. بعد از پيروزى انقلاب اسلامى نيز على‌رغم كبر سن همچنان در سنگر تبليغ به اداى وظيفه مشغول بود.
 
== وفات ==
در روز جمعه ۲۷ آذر ۱۳۷۷ش در سن 93 سالگى در اثر كسالت به جوار رحمت حق شتافت.<ref>حسين خادمى، ياران امام به روايت اسناد، مركز اسناد انقلاب اسلامى، ج 19، ص 185</ref>وى در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسنى در شهر رى به خاک سپرده شد.


== آثار ==
== آثار ==
از ايشان تأليفات بسيارى در زمينه‌هاى گوناگون روان‌شناسى دينى برجاى مانده كه علاوه بر آنها تعدادى مقاله و سخنرانى نيز از ايشان در كتاب اسرار خلقت به چاپ رسيده است.<ref>زبان گوياى اسلام، ص بيست و پنج</ref>
{{ستون-شروع|2}}


# آيةالكرسى، پيام آسمانى توحيد؛
# آيةالكرسى، پيام آسمانى توحيد؛
خط ۹۵: خط ۱۱۰:
# راه و رسم تبليغ (جمعى از نويسندگان از جمله مرحوم فلسفى)؛
# راه و رسم تبليغ (جمعى از نويسندگان از جمله مرحوم فلسفى)؛
# مقتل فلسفى، روضه‌هاى واعظ شهير مرحوم فلسفى(قدس‌سره)؛
# مقتل فلسفى، روضه‌هاى واعظ شهير مرحوم فلسفى(قدس‌سره)؛
 
{{پایان}}


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />


== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}
[[کودک از نظر وراثت و تربیت]]
[[بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات (ویرایش جدید)]] 
[[عزت و ذلت از دیدگاه نهج‌البلاغه]]
[[شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق]]
[[الحدیث - روایات تربیتی]]  
[[الحدیث - روایات تربیتی]]  


[[تفسیر بیان تفسیر سوره‌های حمد و بقره]]  
[[تفسیر بیان تفسیر سوره‌های حمد و بقره]]  
[[کودک از نظر وراثت و تربیت]]


[[جوان از نظر عقل و احساسات]]  
[[جوان از نظر عقل و احساسات]]  
خط ۱۱۲: خط ۱۳۴:
[[آیه الکرسی: پیام آسمانی توحید]]  
[[آیه الکرسی: پیام آسمانی توحید]]  


[[در مکتب اهلبیت(ع)]]  
[[در مکتب اهل‌بیت(ع)]]  


[[تعلیم و تربیت در اسلام و مقایسه آن با فرهنگ غرب]]  
[[تعلیم و تربیت در اسلام و مقایسه آن با فرهنگ غرب]]  


[[بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات]]  
[[بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات]]  
[[بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات (ویرایش جدید)]]
[[عزت و ذلت از دیدگاه نهج‌البلاغه]]


[[جوان از نظر عقل و احساسات (بدليل وجود نسخه جديد اين کتاب با اتوماسيون 16931، کتاب حاضر در تاريخ 14-5-92 پس از تصحيح مقابله از چرخه کار خارج شد.)]]  
[[جوان از نظر عقل و احساسات (بدليل وجود نسخه جديد اين کتاب با اتوماسيون 16931، کتاب حاضر در تاريخ 14-5-92 پس از تصحيح مقابله از چرخه کار خارج شد.)]]  
خط ۱۲۷: خط ۱۴۵:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:سخنوران]]
[[رده:خرداد (1400)]]
[[رده:شارحان صحیفه سجادیه]]