ابوالفداء، اسماعیل بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ناصر الدين' به 'ناصرالدين')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR02108.jpg|بندانگشتی|ابوالفداء، اسماعیل بن علی]]
    [[پرونده:NUR02108.jpg|بندانگشتی|ابوالفداء، اسماعیل بن علی]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابوالفداء، اسماعیل بن علی
    ! نام!! data-type="authorName" |ابوالفداء، اسماعیل بن علی
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| ابوالفداء حموی
    | data-type="authorOtherNames" | ابوالفداء حموی


    ملک الموید
    ملک الموید
    خط ۱۷: خط ۱۷:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |علی
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1273 م
    | data-type="authorbirthDate" |672ق برابر با 1273م
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |دمشق
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|732 هـ.ق یا 1331 م
    | data-type="authorDeathDate" |732ق یا 1331م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |تاريخ أبي‌الفداء المسمی المختصر في أخبار البشر
    |-class='articleCode'
     
    [[تقویم البلدان]]
     
    [[الكناش في النحو و التصريف]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE2108AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE02108AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''ابوالفِدا، اسماعیل بن علی بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن ايوب بن شادى بن مروان''' (672-732ق)، مشهور به الملک المؤید عمادالدین ایوبی، مورخ و جغرافى‌دان و حکمران عرب. شاهزاده‌ای ایوبی، حاکم موروثی شهر حماة، و از فرماندهان مسلمانان در جنگ‌های صلیبی در شام. لقب او ابتدا الملك الصالح بود كه پس از مدتى به الملك المؤيد تغيير يافت، ولى در غرب او را بيشتر با كنيه ابوالفدا مى‌شناسند.


    == مؤلف شناسى ==
    ==خاندان ابوالفداء==
    ابوالفدا كه از خاندان ايوبيان بود، نياى بزرگ او شاهنشاه برادر صلاح‌الدين ايوبى بوده است - در دمشق تولد يافت. در آن زمان خانواده او به سبب ترس از حمله تاتارها حماة را ترك گفته و به دمشق آمده بودند.


    ==همراهی ابوالفداء در جنگ با صلیبیان==
    وى در 12 سالگى همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانى امیرحماة در محاصره و فتح دژ مرقب و بيرون راندن صليبيان از آن دژ شركت جست. همچنين هنگامى كه 16 ساله بود، در پیکار برای بيرون راندن صليبيان از طرابلس شركت نمود و در 691ق، در فتح قلعه روم به فرماندهى الاشرف خليل بن سلطان قلاوون، شركت داشت. در 697ق در لشكركشى به ارمنستان صغير تحت فراندهى لاچين، سلطان مملوك كه گویا همراه صليبيان به فلسطين آمده و سپس جانب مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانى ارتقاء يافته بود، مشاركت داشت.


    «ابوالفداء» الملك المؤيد عماد الدين اسماعيل بن على بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن ايوب بن شادى بن مروان (672-732ق)، مورخ و جغرافى‌دان و اميرحماه. لقب او ابتدا الملك الصالح بود كه پس از مدتى به الملك المؤيد تغيير يافت، ولى در غرب او را بيشتر با كنيه ابوالفدا مى‌شناسند. ابوالفدا كه از خاندان ايوبيان بود، نياى بزرگ او شاهنشاه برادر صلاح‌ الدين ايوبى بوده است - در دمشق تولد يافت. در آن زمان خانواده او به سبب ترس از حمله تاتارها حماه را ترك گفته و به دمشق آمده بودند.
    ==مناصب حکومتی==
    وى از 698ق و در زمان الناصر جانشين لاچين با ممالیک رابطه كامل برقرار نمود و تا پایان زندگى به آنان وفادار ماند. وى در 698ق، هنگامى كه حكومت ايوبيان در حماة قطع شد، به خدمت فرمانروايان آن سرزمین و به ديگر سخن، به خدمت ممالیک مصر درآمد و حمايت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در 701ق، در دومین حمله ممالیک به ارمنستان و نيز جنگ با مغولان در آسياى صغير شركت داشت. در همین ايام، نخستين بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با احترام مورد پذيرايى قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشين موروث به نيابت حماة منصوب گرديد و از آن پس در كاخ خود سكنى گزيد و اغلب برای شركت در مراسم باشكوه به قاهره مى‌رفت.


    وى در 12 سالگى همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانى اميرحماه در محاصره و فتح دژ مرقب و بيرون راندن صليبيان از آن دژ شركت جست. همچنين هنگامى كه 16 ساله بود، در پيكار براى بيرون راندن صليبيان از طرابلس شركت نمود و در 691ق، در فتح قلعه روم به فرماندهى الاشرف خليل بن سلطان قلاوون، شركت داشت. در 697ق در لشكركشى به ارمنستان صغير تحت فراندهى لاچين، سلطان مملوك كه گويا همراه صليبيان به فلسطين آمده و سپس جانب مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانى ارتقاء يافته بود، مشاركت داشت.
    وى چند بار روانه مكه و زيارت بيت‌الله الحرام شد و گاه در این سفرها، الناصر سلطان مصر را همراهى مى‌كرد كه یکى از این سفرها در 719ق بوده است. وى بار ديگر در لشكركشى به آسياى صغير شركت كرد. او چند بار برای به دست آوردن حكومت حماة تلاش كرد و سرانجام در 17 محرم 720ق، الملك المؤيد لقب گرفت و بر همه فرمانروايان سرزمین شام برترى يافت.


    وى از 698ق و در زمان الناصر جانشين لاچين با مماليك رابطه كامل برقرار نمود و تا پايان زندگى به آنان وفادار ماند. وى در 698ق، هنگامى كه حكومت ايوبيان در حماه قطع شد، به خدمت فرمانروايان آن سرزمين و به ديگر سخن، به خدمت مماليك مصر درآمد و حمايت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در 701ق، در دومين حمله مماليك به ارمنستان و نيز جنگ با مغولان در آسياى صغير شركت داشت. در همين ايام، نخستين بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با احترام مورد پذيرايى قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشين موروث به نيابت حماه منصوب گرديد و از آن پس در كاخ خود سكنى گزيد و اغلب براى شركت در مراسم باشكوه به قاهره مى‌رفت.
    هنگام اقامت در مصر از سلطان اجازه گرفت كه امارت حماة در خاندان او باقى بماند و پس از وى پسرش به امارت آنجا منصوب گردد. وى هنگام سفر مصر، به اسكندريه رفت و در مجالس پذيرايى با شكوه از شخصيت‌هاى مهم از جمله سفير خايمه دوم پادشاه آراگون و نيز سفير خان مغول حضور يافت. سپس همراه سلطان به مصر عليا سفر كرد و از شهر دندره در ساحل چپ رود نيل ديدن نمود.  


    وى چند بار روانه مكه و زيارت بيت الله الحرام شد و گاه در اين سفرها، الناصر سلطان مصر را همراهى مى‌كرد كه يكى از اين سفرها در 719ق بوده است. وى بار ديگر در لشكركشى به آسياى صغير شركت كرد. او چند بار براى به دست آوردن حكومت حماه تلاش كرد و سرانجام در 17 محرم 720ق، الملك المؤيد لقب گرفت و بر همه فرمانروايان سرزمين شام برترى يافت.
    ابوالفدا و اخلاف او مدتى دراز بر مسند قدرت باقى نماندند. پس از او پسرش ناصرالدين محمد در ربيع‌الثانى 723ق به جاى پدر نشست و در 741ق درگذشت. در 742ق نوه‌اش به سبب اوضاع و احوال آن زمان توانست تنها عنوان امیر را برای خود محفوظ دارد، ولى در 758ق با مرگ او دوران فرمانروايى دودمان ابوالفدا بر حماة به پایان رسيد.


    هنگام اقامت در مصر از سلطان اجازه گرفت كه امارت حماه در خاندان او باقى بماند و پس از وى پسرش به امارت آنجا منصوب گردد. وى هنگام سفر مصر، به اسكندريه رفت و در مجالس پذيرايى با شكوه از شخصيت‌هاى مهم از جمله سفير خايمه دوم پادشاه آراگون و نيز سفير خان مغول حضور يافت. سپس همراه سلطان به مصر عليا سفر كرد و از شهر دندره در ساحل چپ رود نيل ديدن نمود. وى اواخر عمر را به آرامى در حماه گذرانيد و در همانجا درگذشت.
    ==وفات==
    وى اواخر عمر را به آرامى در حماة گذرانيد و در همانجا در 23 محرم الحرام 732ق درگذشت. آرامگاه ابوالفدا در جامع الدهشه (يا جامع الحيايا) كه خود آن را بنا كرده بود، برجاست.


    ابوالفدا و اخلاف او مدتى دراز بر مسند قدرت باقى نماندند. پس از او پسرش ناصرالدين محمد در ربيع‌الثانى 723ق به جاى پدر نشست و در 741ق درگذشت. در 742ق نوه‌اش به سبب اوضاع و احوال آن زمان توانست تنها عنوان امير را براى خود محفوظ دارد، ولى در 758ق با مرگ او دوران فرمانروايى دودمان ابوالفدا بر حماه به پايان رسيد.
    ==آثار==
    زندگى پرتحرك و اداره امور دولت، مانع از آن نبود كه ابوالفدا به تأليف آثار در زمینه‌هاى مختلف بپردازد، چنانكه وى داراى آثار بسيارى در زمینه تاريخ، جغرافيا، صرف و نحو، حديث، فقه، ادبيات، طب و نيز اديان است. از آثار او المختصر في اخبار البشر، تقویم البلدان، الكناش، العروض و الاطوال، نظم الحاوى الصغير، الموازين، التبر المسبوك في تواريخ الملوك، مختصر اللطائف السنية في التواريخ الاسلامية و شرح نظم الكافية را مى‌توان نام برد<ref>رضا، عنایت الله، ج6، ص115-118</ref>.
    ==پانویس==
    <references/>


    آرامگاه ابوالفدا در جامع الدهشه (يا جامع الحيايا) كه خود آن را بنا كرده بود، برجاست.
    ==منابع مقاله==


    == آثار ==
    رضا، عنایت الله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1373.




    زندگى پرتحرك و اداره امور دولت، مانع از آن نبود كه ابوالفدا به تأليف آثار در زمينه‌هاى مختلف بپردازد، چنانكه وى داراى آثار بسيارى در زمينه تاريخ، جغرافيا، صرف و نحو، حديث، فقه، ادبيات، طب و نيز اديان است. از آثار او المختصر في اخبار البشر، تقويم البلدان، الكناش، العروض و الاطوال، نظم الحاوى الصغير، الموازين، التبر المسبوك في تواريخ الملوك، مختصر اللطائف السنية في التواريخ الاسلامية و شرح نظم الكافية را مى‌توان نام برد.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == منابع ==


    [[تاريخ أبي‌الفداء المسمی المختصر في أخبار البشر]]


    برگرفته از دايرةالمعارف بزرگ اسلامى.
    [[تقویم البلدان]]


    [[تقويم البلدان (ترجمه)]]


    == وابسته‌ها ==
    [[الكناش في النحو و التصريف]]  
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[تاريخ أبي الفداء المسمی المختصر في أخبار البشر]]
     
    [[تقویم البلدان]]
     
    [[کتاب الکناش في فني النحو و الصرف]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۵۵

    ابوالفداء، اسماعیل بن علی
    نام ابوالفداء، اسماعیل بن علی
    نام‌های دیگر ابوالفداء حموی

    ملک الموید

    عمادالدین ابوالفداء

    صاحب حماة، اسماعیل بن الافضل علی

    ابوالفداء عمادالدین اسماعیل

    نام پدر علی
    متولد 672ق برابر با 1273م
    محل تولد دمشق
    رحلت 732ق یا 1331م
    اساتید
    برخی آثار تاريخ أبي‌الفداء المسمی المختصر في أخبار البشر

    تقویم البلدان

    الكناش في النحو و التصريف

    کد مؤلف AUTHORCODE02108AUTHORCODE

    ابوالفِدا، اسماعیل بن علی بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن ايوب بن شادى بن مروان (672-732ق)، مشهور به الملک المؤید عمادالدین ایوبی، مورخ و جغرافى‌دان و حکمران عرب. شاهزاده‌ای ایوبی، حاکم موروثی شهر حماة، و از فرماندهان مسلمانان در جنگ‌های صلیبی در شام. لقب او ابتدا الملك الصالح بود كه پس از مدتى به الملك المؤيد تغيير يافت، ولى در غرب او را بيشتر با كنيه ابوالفدا مى‌شناسند.

    خاندان ابوالفداء

    ابوالفدا كه از خاندان ايوبيان بود، نياى بزرگ او شاهنشاه برادر صلاح‌الدين ايوبى بوده است - در دمشق تولد يافت. در آن زمان خانواده او به سبب ترس از حمله تاتارها حماة را ترك گفته و به دمشق آمده بودند.

    همراهی ابوالفداء در جنگ با صلیبیان

    وى در 12 سالگى همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانى امیرحماة در محاصره و فتح دژ مرقب و بيرون راندن صليبيان از آن دژ شركت جست. همچنين هنگامى كه 16 ساله بود، در پیکار برای بيرون راندن صليبيان از طرابلس شركت نمود و در 691ق، در فتح قلعه روم به فرماندهى الاشرف خليل بن سلطان قلاوون، شركت داشت. در 697ق در لشكركشى به ارمنستان صغير تحت فراندهى لاچين، سلطان مملوك كه گویا همراه صليبيان به فلسطين آمده و سپس جانب مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانى ارتقاء يافته بود، مشاركت داشت.

    مناصب حکومتی

    وى از 698ق و در زمان الناصر جانشين لاچين با ممالیک رابطه كامل برقرار نمود و تا پایان زندگى به آنان وفادار ماند. وى در 698ق، هنگامى كه حكومت ايوبيان در حماة قطع شد، به خدمت فرمانروايان آن سرزمین و به ديگر سخن، به خدمت ممالیک مصر درآمد و حمايت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در 701ق، در دومین حمله ممالیک به ارمنستان و نيز جنگ با مغولان در آسياى صغير شركت داشت. در همین ايام، نخستين بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با احترام مورد پذيرايى قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشين موروث به نيابت حماة منصوب گرديد و از آن پس در كاخ خود سكنى گزيد و اغلب برای شركت در مراسم باشكوه به قاهره مى‌رفت.

    وى چند بار روانه مكه و زيارت بيت‌الله الحرام شد و گاه در این سفرها، الناصر سلطان مصر را همراهى مى‌كرد كه یکى از این سفرها در 719ق بوده است. وى بار ديگر در لشكركشى به آسياى صغير شركت كرد. او چند بار برای به دست آوردن حكومت حماة تلاش كرد و سرانجام در 17 محرم 720ق، الملك المؤيد لقب گرفت و بر همه فرمانروايان سرزمین شام برترى يافت.

    هنگام اقامت در مصر از سلطان اجازه گرفت كه امارت حماة در خاندان او باقى بماند و پس از وى پسرش به امارت آنجا منصوب گردد. وى هنگام سفر مصر، به اسكندريه رفت و در مجالس پذيرايى با شكوه از شخصيت‌هاى مهم از جمله سفير خايمه دوم پادشاه آراگون و نيز سفير خان مغول حضور يافت. سپس همراه سلطان به مصر عليا سفر كرد و از شهر دندره در ساحل چپ رود نيل ديدن نمود.

    ابوالفدا و اخلاف او مدتى دراز بر مسند قدرت باقى نماندند. پس از او پسرش ناصرالدين محمد در ربيع‌الثانى 723ق به جاى پدر نشست و در 741ق درگذشت. در 742ق نوه‌اش به سبب اوضاع و احوال آن زمان توانست تنها عنوان امیر را برای خود محفوظ دارد، ولى در 758ق با مرگ او دوران فرمانروايى دودمان ابوالفدا بر حماة به پایان رسيد.

    وفات

    وى اواخر عمر را به آرامى در حماة گذرانيد و در همانجا در 23 محرم الحرام 732ق درگذشت. آرامگاه ابوالفدا در جامع الدهشه (يا جامع الحيايا) كه خود آن را بنا كرده بود، برجاست.

    آثار

    زندگى پرتحرك و اداره امور دولت، مانع از آن نبود كه ابوالفدا به تأليف آثار در زمینه‌هاى مختلف بپردازد، چنانكه وى داراى آثار بسيارى در زمینه تاريخ، جغرافيا، صرف و نحو، حديث، فقه، ادبيات، طب و نيز اديان است. از آثار او المختصر في اخبار البشر، تقویم البلدان، الكناش، العروض و الاطوال، نظم الحاوى الصغير، الموازين، التبر المسبوك في تواريخ الملوك، مختصر اللطائف السنية في التواريخ الاسلامية و شرح نظم الكافية را مى‌توان نام برد[۱].

    پانویس

    1. رضا، عنایت الله، ج6، ص115-118

    منابع مقاله

    رضا، عنایت الله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1373.


    وابسته‌ها