۱۰۶٬۶۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'NUR0000J1.jpg' به 'NUR00000J1.jpg') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در بخش اول کتاب، ابتدا تغییر و تحولات فقهی نسبت به مسائل سیاسی بررسی میشود. نویسنده عقیده دارد که بعد از عصر خلفای راشدین، همراه با استیلای امویان، نظام فکری و مفاهیم سیاسی دچار تحول شد و در مسائلی نظیر شورا، ضدیت با عصبیت جاهلی و قبیلهگری و حقوق بیگانگان، با توجیهاتی درصدد حمایت از مصالح حاکمان و گسترش اختیارات و قدرت آنها برآمدند و نظامها راه استبداد را در پیش گرفتند. احکام فقهی و شرعی جدید ظهور نمود و گرچه فقهای بزرگی مخالفت نمودند، ولی نتیجهای نداد و دوره بعد از خلفای راشدین، عقاید و فرق مذهبی مختلف روی کار آمدند. | در بخش اول کتاب، ابتدا تغییر و تحولات فقهی نسبت به مسائل سیاسی بررسی میشود. نویسنده عقیده دارد که بعد از عصر خلفای راشدین، همراه با استیلای امویان، نظام فکری و مفاهیم سیاسی دچار تحول شد و در مسائلی نظیر شورا، ضدیت با عصبیت جاهلی و قبیلهگری و حقوق بیگانگان، با توجیهاتی درصدد حمایت از مصالح حاکمان و گسترش اختیارات و قدرت آنها برآمدند و نظامها راه استبداد را در پیش گرفتند. احکام فقهی و شرعی جدید ظهور نمود و گرچه فقهای بزرگی مخالفت نمودند، ولی نتیجهای نداد و دوره بعد از خلفای راشدین، عقاید و فرق مذهبی مختلف روی کار آمدند. | ||
در بخش دوم کتاب، نگرش فقه اسلامی به مسائل سیاسی جدید بررسی میشود. این بخش، به جایگاه مردم در نظامهای سیاسی جدید و دیدگاه فقه اسلامی نسبت به این مسئله پرداخته و دیدگاه شرع اسلام نسبت به حقوق انسانها را توضیح داده است. دین در بحث از جایگاه مردم در نظامهای سیاسی، نقش اصلی در حکومت را به مردم داده است. همچنین به گروهی از متفکران غربی ضدیت این ایده در اندیشه اسلامی با اصول دموکراسی نسبت داده شده است؛ زیرا آنان عقیده دارند مبدأ حکومت در اسلام خداست، و لذا جایگاهی برای مردم وجود ندارد. نویسنده برای پاسخ به این اشکال، ابتدا سیر تاریخی حکومتهای مردمی را بررسی نموده و سپس نگرش فقه اسلامی نسبت به نقش مردم و مشارکت آنان را بیان کرده است. او برای بیان عقیده خود، از قرآن دلیل آورده است. خلاصه دلیل او این است که قرآن، همواره احترام به حقوق انسان و فرد و اجتماع را در نظر دارد و با تعبیر «خلیفة الله» این نظر را بیان داشته است. کتاب الهی، نسبت به مشارکت مردم اهمیت خاصی میدهد و به پیامبر(ص) سفارس میکند که نسبت به مردم با خوشرویی برخورد نماید. در نمونههای تاریخی حکومت صدر اسلام، نظارت و دخالت مردم در حکومت فراوان به چشم میخورد. از طرف | در بخش دوم کتاب، نگرش فقه اسلامی به مسائل سیاسی جدید بررسی میشود. این بخش، به جایگاه مردم در نظامهای سیاسی جدید و دیدگاه فقه اسلامی نسبت به این مسئله پرداخته و دیدگاه شرع اسلام نسبت به حقوق انسانها را توضیح داده است. دین در بحث از جایگاه مردم در نظامهای سیاسی، نقش اصلی در حکومت را به مردم داده است. همچنین به گروهی از متفکران غربی ضدیت این ایده در اندیشه اسلامی با اصول دموکراسی نسبت داده شده است؛ زیرا آنان عقیده دارند مبدأ حکومت در اسلام خداست، و لذا جایگاهی برای مردم وجود ندارد. نویسنده برای پاسخ به این اشکال، ابتدا سیر تاریخی حکومتهای مردمی را بررسی نموده و سپس نگرش فقه اسلامی نسبت به نقش مردم و مشارکت آنان را بیان کرده است. او برای بیان عقیده خود، از قرآن دلیل آورده است. خلاصه دلیل او این است که قرآن، همواره احترام به حقوق انسان و فرد و اجتماع را در نظر دارد و با تعبیر «خلیفة الله» این نظر را بیان داشته است. کتاب الهی، نسبت به مشارکت مردم اهمیت خاصی میدهد و به پیامبر(ص) سفارس میکند که نسبت به مردم با خوشرویی برخورد نماید. در نمونههای تاریخی حکومت صدر اسلام، نظارت و دخالت مردم در حکومت فراوان به چشم میخورد. از طرف دیگر، آیاتی نظیر آیات شورا دلیل بر این اهمیت است. اصول شورا، بیعت، اختیار مردم در انتخابات والیان و نظارت بر اعمال آنان، نمونههای دیگری از اهمیت و جایگاه مردم در حکومت است. | ||
مؤلف در بررسی دیدگاه اسلام و شریعت اسلامی نسبت به حقوق انسان، همراه با استناد به آیات و ذکر برخی نمونههای تاریخی، اصول حقوق انسان را بررسی نموده است. حق حیات، حق مالکیت فردی و ابعاد آن، حق آزادی شخصی، مساوات در برابر قانون، حقوق و سایر مسائل مربوط به حقوق بشر نیز به تفصیل تجزیه و تحلیل شده است. | مؤلف در بررسی دیدگاه اسلام و شریعت اسلامی نسبت به حقوق انسان، همراه با استناد به آیات و ذکر برخی نمونههای تاریخی، اصول حقوق انسان را بررسی نموده است. حق حیات، حق مالکیت فردی و ابعاد آن، حق آزادی شخصی، مساوات در برابر قانون، حقوق و سایر مسائل مربوط به حقوق بشر نیز به تفصیل تجزیه و تحلیل شده است. |