۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دیوان ابوطالب کلیم کاشانی'''، مجموعه اشعار ابوطالب کلیم کاشانی (متوفی 1061 یا 1062ق)، مشتمل بر قصاید، غزلیات، مثنویات و مقطعات وی میباشد که با تصحیح ح. پرتو | '''دیوان ابوطالب کلیم کاشانی'''، مجموعه اشعار [[کلیم کاشانی، ابوطالب|ابوطالب کلیم کاشانی]] (متوفی 1061 یا 1062ق)، مشتمل بر قصاید، غزلیات، مثنویات و مقطعات وی میباشد که با تصحیح [[بیضایی، حسین|ح. پرتو ضیایی]]، منتشر شده است. | ||
کلیم را همطراز صائب در رأس گویندگان سبک مشهور به هندی جا دادهاند<ref>ر.ک: ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا، ص29</ref>. صافی زبان و زلالی تعبیر، در عین دوری از ابتذال و نزدیکی عبارت به محاوره طبیعی عامه با ایجاز و صراحتی در حد ضربالمثل و تعریف توأم با حال و هوای شاعرانه، کلام و بیان و تشبیه و استعارههای گیرا و زیبا، تیزبینی و ژرفاندیشی همراه با بدگمانی شدید و لحن طنز و تمسخر که گاه به تهکم و پرخاش میرسد، از جمله خصوصیات اشعار کلیم میباشد. بااینحال، دیوان کلیم از ضعف عبارت و مضامین بارد نیز عاری نیست و سکته مجاز که در غزل قبیح است و «ملیح» محسوب نمیشود، فراوان دارد<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | [[کلیم کاشانی، ابوطالب|کلیم]] را همطراز صائب در رأس گویندگان سبک مشهور به هندی جا دادهاند<ref>ر.ک: ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا، ص29</ref>. صافی زبان و زلالی تعبیر، در عین دوری از ابتذال و نزدیکی عبارت به محاوره طبیعی عامه با ایجاز و صراحتی در حد ضربالمثل و تعریف توأم با حال و هوای شاعرانه، کلام و بیان و تشبیه و استعارههای گیرا و زیبا، تیزبینی و ژرفاندیشی همراه با بدگمانی شدید و لحن طنز و تمسخر که گاه به تهکم و پرخاش میرسد، از جمله خصوصیات اشعار کلیم میباشد. بااینحال، دیوان کلیم از ضعف عبارت و مضامین بارد نیز عاری نیست و سکته مجاز که در غزل قبیح است و «ملیح» محسوب نمیشود، فراوان دارد<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | ||
باآنکه کلیم ابیات عاشقانهای در مایه وقوعگویی دارد، اما در عشق و عاشقی، یا به عبارت دقیقتر در مضامین مربوط به عشق و عاشقی، به افراط نمیرود و رویهمرفته کوتاه آمده است. چون اساسا آدمی است پخته و سنجیده و درعینحال بدگمان و مأیوس، اصراری ندارد؛ قانع است و واقع بین؛ خیلی به دل خود وعده نمیدهد و امیدوارش نمیکند؛ بهویژه در سن پیری هوس عاشقی را به ریشخند میگیرد و نیشخند میزند: | باآنکه [[کلیم کاشانی، ابوطالب|کلیم]] ابیات عاشقانهای در مایه وقوعگویی دارد، اما در عشق و عاشقی، یا به عبارت دقیقتر در مضامین مربوط به عشق و عاشقی، به افراط نمیرود و رویهمرفته کوتاه آمده است. چون اساسا آدمی است پخته و سنجیده و درعینحال بدگمان و مأیوس، اصراری ندارد؛ قانع است و واقع بین؛ خیلی به دل خود وعده نمیدهد و امیدوارش نمیکند؛ بهویژه در سن پیری هوس عاشقی را به ریشخند میگیرد و نیشخند میزند: | ||
'''باریک بینیات چو ز پهلوی عینک است | |||
باید ز فکر دلبر لاغرمیان گذشت | '''باریک بینیات چو ز پهلوی عینک است''' | ||
باید ز فکر دلبر لاغرمیان گذشت | |||
'''قدت از پیری کمان شد گوشه خوش کرد ای کلیم | '''قدت از پیری کمان شد گوشه خوش کرد ای کلیم | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
کلیم در اشعار خود، به عشق معنای والا نمیدهد و از حسن و عشق همین مفاهیم ابتدایی و بدیهی متبادر به ذهن را مراد میکند. در این معنا البته حسن، گیرایی دارد؛ مخصوصا وقتی بیپرده و طناز باشد، اما در واقع از آشنایی آن نتیجهای عاید نمیشود: | کلیم در اشعار خود، به عشق معنای والا نمیدهد و از حسن و عشق همین مفاهیم ابتدایی و بدیهی متبادر به ذهن را مراد میکند. در این معنا البته حسن، گیرایی دارد؛ مخصوصا وقتی بیپرده و طناز باشد، اما در واقع از آشنایی آن نتیجهای عاید نمیشود: | ||
'''به ملک حسن که فیضی ز آشنایی نیست | |||
در آشنایی خورشید روشنایی نیست | '''به ملک حسن که فیضی ز آشنایی نیست''' | ||
در آشنایی خورشید روشنایی نیست | |||
'''با من آمیزش او الفت موج است و کنار | '''با من آمیزش او الفت موج است و کنار |