۱۰۷٬۲۳۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
او را از «اصلاحکنندگان زبان» دانستهاند، اما تصرفات او در کلمات، در حد اصلاح زبان نیست. طرزی با حذف بخش دوم فعلهای مرکب و تصرفات جزیی دیگر، فعلهایی غریب ساخته که دریافتن معنی برخی از آنها، آسان است؛ مانند «بخشمند»، به معنای (خشم بگیرند) و «میفرارد»، به معنای (فرار میکند)، اما معنای برخی از آنها را بهدشواری و فقط با کمک بافت جمله میشود فهمید؛ مانند «میگلد»، به معنای (در گل فرو میرود) و «نچشمیده»، به معنای «به چشم خود ندیده است». او گاه از اسم خاص، فعل ساخته است؛ مانند «اصفهانیدن»، به معنای (به اصفهان سفر کردن) و «حافظیدهای»، به معنای (همچون [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] شعر گفتهای) و با اضافه کردن حروف منفیساز «نون» و «میم» به ابتدای اسم و حذف بخش دوم فعل مرکب، فعل منفی ساخته است؛ مانند «مطمع»، به معنای «طمع مدار» و «نسرشکد»، به معنای «سرشک نریزد». در یکی از غزلهایش نیز «کاف» تحبیب را به انواع کلمه، از جمله اسم و صفت و قید، چسبانده است، مانند: | او را از «اصلاحکنندگان زبان» دانستهاند، اما تصرفات او در کلمات، در حد اصلاح زبان نیست. طرزی با حذف بخش دوم فعلهای مرکب و تصرفات جزیی دیگر، فعلهایی غریب ساخته که دریافتن معنی برخی از آنها، آسان است؛ مانند «بخشمند»، به معنای (خشم بگیرند) و «میفرارد»، به معنای (فرار میکند)، اما معنای برخی از آنها را بهدشواری و فقط با کمک بافت جمله میشود فهمید؛ مانند «میگلد»، به معنای (در گل فرو میرود) و «نچشمیده»، به معنای «به چشم خود ندیده است». او گاه از اسم خاص، فعل ساخته است؛ مانند «اصفهانیدن»، به معنای (به اصفهان سفر کردن) و «حافظیدهای»، به معنای (همچون [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] شعر گفتهای) و با اضافه کردن حروف منفیساز «نون» و «میم» به ابتدای اسم و حذف بخش دوم فعل مرکب، فعل منفی ساخته است؛ مانند «مطمع»، به معنای «طمع مدار» و «نسرشکد»، به معنای «سرشک نریزد». در یکی از غزلهایش نیز «کاف» تحبیب را به انواع کلمه، از جمله اسم و صفت و قید، چسبانده است، مانند: | ||
{{شعر}} | |||
گر بنگری به سویک ما گاهگاهکی'' | {{ب|''از حسنک تو ذرهاکی کم نمیشود''|2=''گر بنگری به سویک ما گاهگاهکی''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
این شیوه تصرف در لفظ، مصداق بارز آشناییزدایی در حوزه لفظ و از فنون بلاغی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | این شیوه تصرف در لفظ، مصداق بارز آشناییزدایی در حوزه لفظ و از فنون بلاغی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط محسن عزیزی]] |