حمیدالدین بلخی، عمر بن محمود: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = حمید الدین بلخی، عمر بن محمود | تصویر = NUR03420.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = | نامهای دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = | نام پدر = | ولادت = | محل تولد = | کشور تولد = | محل زندگی = | رحلت = | شهادت = | مدفن =...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۲۴
حمید الدین بلخی، عمر بن محمود | |
---|---|
حمیدالدین بلخی، یا محمد بن عمر محمودى بلخى (متوفی 559ق)، از نویسندگان و شعرای معروف و مؤلف مقامات حمیدى است.
نام و نسب
نام او را محمود و عمر، اما به نوشته محمد قزوینى و اقبال آشتیانى، ظاهرا نام پدر و پسر در نوشته عوفى و بهتبعیت از او در «تذکره هفت اقلیم» امین احمد رازى اشتباه شده است. اغلب منابع لقب او را حمیدالدین دانستهاند و در «چهار مقاله» نظامى عروضى و «نزهة المجالس» خلیل شروانى بهصورت حمید و حمید بلخى از او یاد شده است.
چون قاضى حمیدالدین به خاندان محمودیان طالقان بلخ منسوب بوده در اغلب منابع نسبت محمودى نیز براى او ذکر شده است.
صفىالدین بلخى در کتاب فضائل بلخ اصل وى را از تالقان بلخ دانسته و دولتشاه سمرقندى او را «حمیدالدین ولوالجى» (ولوالج از نواحى بلخ) نامیده است.
مسئولیتها
پدر حمیدالدین از 536 قاضىالقضات بلخ بود و در 547 درگذشت. پس از وى، به فرمان سلطان سنجر، قاضىالقضاتى بلخ، که بهاحتمال بسیار در خاندان محمودى موروثى بوده است، به حمیدالدین محمد واگذار شد و او ظاهراً تا پایان عمر در این مسند باقى ماند.
شعر و شاعری
وى به هنگام قاضىالقضاتى بلخ، با شاعر همروزگار خود، انورى ابیوردى، مراوده داشت. حمیدالدین همچنین با شاعر و ادیب اهل بلخ، یعنى رشیدالدین وطواط و شمسالدین دقایقى مروزى، نیز مرتبط بوده و دقایقى در نامهاى به حمیدالدین، او را ستوده است.
در کنار اشعار حمیدالدین بلخى که در مقامات آمده است «غزلهاى منثور» او نیز دلالت بر هنر شاعرى نویسنده دارد.
وفات
ابن اثیر فوت حمیدالدین را در حوادث سال 559 ذکر کرده است.
آثار
شهرت حمیدالدین بیشتر به سبب کتاب مقامات اوست. آثار دیگرى نیز به او نسبت دادهاند که منشأ اغلب آنها نوشته عوفى در «لباب الألباب» است. او این رسالهها را به حمیدالدین نسبت داده است:
- وسيلة العفاة إلى أكفى الكفاة؛
- حنين المستجير إلى حضرة المجير؛
- روضة الرضا في مدح أبيالرضا؛
- قدح المغني في مدح المعني (که اقبال آشتیانى صحیح آن را «قدح المعين في مدح المعين» مىداند)؛
- رسالة الاستغاثه إلى إخوان الثلاثه؛
- منية الراجي في جوهر التاجي (که اقبال آشتیانى صحیح آن را «منية الراج في جوهر التاج» مىداند[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج14، ص224-225
منابع مقاله
جلالی پندری، یدالله، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1389.