تفسير سورة التوحيد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =رسائل ابن سینا | | عنوان =رسائل ابن سینا | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
بيدار | بيدار | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
| سال نشر = 1400 ق | | سال نشر = 1400 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01721AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01721 | |||
| کتابخوان همراه نور =01721 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تفسير سورة توحيد'''، برگرفته از بيانات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست كه به زبان عربی نوشته شده است. | '''تفسير سورة توحيد'''، برگرفته از بيانات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست كه به زبان عربی نوشته شده است. | ||
این | این رساله به همراه بیست و دو رساله دیگر در مجموعهای به نام [[رسائل ابن سينا (23 رساله)|رسائل ابن سينا]]، به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | |||
رساله، پس از مقدمهاى كوتاه، بدون هر گونه باببندى و فصلبندى، وارد اصل موضوع مىشود و در پايان، مطالبى را تحت عنوان «خاتمة لهذ التفسير» بيان مىنمايد. | رساله، پس از مقدمهاى كوتاه، بدون هر گونه باببندى و فصلبندى، وارد اصل موضوع مىشود و در پايان، مطالبى را تحت عنوان «خاتمة لهذ التفسير» بيان مىنمايد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نویسندهي مقدمه در اين رساله بعد از بيان خطبهای وارد تبيين جايگاه قرآن میشود و میگويد: با اينكه عقل، باب نقل میباشد، ولي در عين حال كمال عقول و در نهايت هدايت ما، در پرتو كتاب منزل بر نبي مرسل، ميسر میباشد. وي، مسئلهي توحيد را غايت تمام اهداف و مقاصد میداند كه در هيچ كجا بمانند سورهي اخلاص به آن پرداخته نشده است. | |||
بوعلى، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد'''«قل هو الله احد»''' میدهد و «هو» را هويت مطلقهای میداند كه هويتش از خودش میباشد و در ادامه میگويد: از آنجايي كه از هويت الهيه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمیتوان تعبير كرد، به همين جهت بعد از كلمهي هو به بيان «الله» پرداخته است. وي«احد» را مبالغهي در وحدت میداند و میگويد: مبالغهي تامه در وحدت، مگر زمانى كه واحديت به گونهاى باشد كه كاملتر از آن و شديدتر از آن ممكن نباشد، صحيح نخواهد بود. | |||
بوعلى، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد'''«قل هو الله احد»''' | |||
در مورد آيهي'''«الله الصمد»'''، | در مورد آيهي'''«الله الصمد»'''، میگويد: برای معنای صمد دو تفسير میباشد: یکی به معنیکسی كه جوف ندارد و ديگرى به معنیسيّد كه بنا بر تفسير اول، معنیسلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معنای اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است. | ||
در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص | در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص میشود كه صدور مثل از وي ممتنع میباشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط برای ماده میباشد. نهايتا نتيجه اين میشود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بوعلی، در مورد آيه'''«و لم يكن له كفوا احد»''' میگويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم میشود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوهي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره میپردازد. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رسائل ابن سينا (23 رساله)]] | [[رسائل ابن سينا (23 رساله)]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
[[الحدود]]؛ | [[الحدود]]؛ | ||
[[ | [[حي بن يقظان]]؛ | ||
[[هدية الرئيس | [[هدية الرئيس للأمير (في القوى النفسانية)]]؛ | ||
[[الفعل و الانفعال]]؛ | [[الفعل و الانفعال]]؛ | ||
[[ | [[أسباب الرعد]]؛ | ||
[[سر القدر]]؛ | [[سر القدر]]؛ | ||
[[العرشية ( | [[العرشية (في التوحيد)]]؛ | ||
[[السعادة و ذكر الحجج على جوهرية النفس]]؛ | [[السعادة و ذكر الحجج على جوهرية النفس]]؛ | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
[[الحث على الذكر]]؛ | [[الحث على الذكر]]؛ | ||
[[الموسيقی]]؛ | [[رسالة في الموسيقی]]؛ | ||
[[ماهية الصلاة]]؛ | [[ماهية الصلاة]]؛ | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
[[تفسير سورة الناس]]؛ | [[تفسير سورة الناس]]؛ | ||
[[سبب | [[سبب إجابة الدعاء و كيفية الزيارة]]؛ | ||
[[الشفاء من خوف الموت]]؛ | [[الشفاء من خوف الموت]]؛ | ||
[[القضاء و القدر(مناظرة الشيخ مع | [[القضاء و القدر(مناظرة الشيخ مع قدري)]]؛ | ||
[[العشق]]؛ | [[العشق]]؛ | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
[[الطير]]؛ | [[الطير]]؛ | ||
[[ | [[الأجوبة عن مسائل أبي الريحان البيروني]]؛ | ||
[[ | [[علة قيام الأرض وسط السماء]]؛ | ||
[[رسالة بعض الأفاضل إلى علماء مدينة السلام]]. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده:تفسیر]] | ||
[[رده:تفاسیر سور و آیات]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۱
رسائل ابن سینا | |
---|---|
پدیدآوران | ابن سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده) |
ناشر | بيدار |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1400 ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسير سورة توحيد، برگرفته از بيانات ابن سيناست كه به زبان عربی نوشته شده است. این رساله به همراه بیست و دو رساله دیگر در مجموعهای به نام رسائل ابن سينا، به چاپ رسیده است.
ساختار
رساله، پس از مقدمهاى كوتاه، بدون هر گونه باببندى و فصلبندى، وارد اصل موضوع مىشود و در پايان، مطالبى را تحت عنوان «خاتمة لهذ التفسير» بيان مىنمايد.
گزارش محتوا
نویسندهي مقدمه در اين رساله بعد از بيان خطبهای وارد تبيين جايگاه قرآن میشود و میگويد: با اينكه عقل، باب نقل میباشد، ولي در عين حال كمال عقول و در نهايت هدايت ما، در پرتو كتاب منزل بر نبي مرسل، ميسر میباشد. وي، مسئلهي توحيد را غايت تمام اهداف و مقاصد میداند كه در هيچ كجا بمانند سورهي اخلاص به آن پرداخته نشده است.
بوعلى، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد«قل هو الله احد» میدهد و «هو» را هويت مطلقهای میداند كه هويتش از خودش میباشد و در ادامه میگويد: از آنجايي كه از هويت الهيه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمیتوان تعبير كرد، به همين جهت بعد از كلمهي هو به بيان «الله» پرداخته است. وي«احد» را مبالغهي در وحدت میداند و میگويد: مبالغهي تامه در وحدت، مگر زمانى كه واحديت به گونهاى باشد كه كاملتر از آن و شديدتر از آن ممكن نباشد، صحيح نخواهد بود.
در مورد آيهي«الله الصمد»، میگويد: برای معنای صمد دو تفسير میباشد: یکی به معنیکسی كه جوف ندارد و ديگرى به معنیسيّد كه بنا بر تفسير اول، معنیسلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معنای اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است.
در تفسير آيه«لم يلد و لم يولد»، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص میشود كه صدور مثل از وي ممتنع میباشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط برای ماده میباشد. نهايتا نتيجه اين میشود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بوعلی، در مورد آيه«و لم يكن له كفوا احد» میگويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم میشود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوهي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره میپردازد.