تفسير سورة التوحيد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'هـ.ق' به 'ق')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR01721J1.jpg
    | تصویر =NUR01721J1.jpg
    | عنوان =رسائل ابن سینا
    | عنوان =رسائل ابن سینا
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله]] (نويسنده)
    [[ابن سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏362‎‏ ‎‏1359
    | کد کنگره =
    | موضوع =
    | موضوع =
    فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
     
    | ناشر =  
    | ناشر =  
    بيدار
    بيدار
    خط ۱۵: خط ۱۳:
    | سال نشر = 1400 ق  
    | سال نشر = 1400 ق  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1721AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01721AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11579
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01721
    | کتابخوان همراه نور =01721
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۵: خط ۲۴:


    '''تفسير سورة توحيد'''، برگرفته از بيانات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست كه به زبان عربی نوشته شده است.
    '''تفسير سورة توحيد'''، برگرفته از بيانات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست كه به زبان عربی نوشته شده است.
    این کتاب به همراه بیست دو رساله دیگر در مجموعه‌ای به نام [[رسائل ابن سينا (23 رساله)|رسائل ابن سينا]]، به چاپ رسیده است.
    این رساله به همراه بیست و دو رساله دیگر در مجموعه‌ای به نام [[رسائل ابن سينا (23 رساله)|رسائل ابن سينا]]، به چاپ رسیده است.
     
    == ساختار ==


    ==ساختار==
    رساله، پس از مقدمه‌اى كوتاه، بدون هر گونه باب‌بندى و فصل‌بندى، وارد اصل موضوع مى‌شود و در پايان، مطالبى را تحت عنوان «خاتمة لهذ التفسير» بيان مى‌نمايد.
    رساله، پس از مقدمه‌اى كوتاه، بدون هر گونه باب‌بندى و فصل‌بندى، وارد اصل موضوع مى‌شود و در پايان، مطالبى را تحت عنوان «خاتمة لهذ التفسير» بيان مى‌نمايد.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    نویسنده‌ي مقدمه در اين رساله بعد از بيان خطبه‌ای وارد تبيين جايگاه قرآن می‌شود و میگويد: با اينكه عقل، باب نقل می‌باشد، ولي در عين حال كمال عقول و در نهايت هدايت ما، در پرتو كتاب منزل بر نبي مرسل، ميسر می‌باشد. وي، مسئله‌ي توحيد را غايت تمام اهداف و مقاصد می‌داند كه در هيچ كجا بمانند سوره‌ي اخلاص به آن پرداخته نشده است.


    نويسنده‌ي مقدمه در اين رساله بعد از بيان خطبه‌اي وارد تبيين جايگاه قرآن مي‌شود و مي‌گويد: با اينكه عقل، باب نقل مي‌باشد، ولي در عين حال كمال عقول و در نهايت هدايت ما، در پرتو كتاب منزل بر نبي مرسل، ميسر مي‌باشد. وي، مسئله‌ي توحيد را غايت تمام اهداف و مقاصد مي‌داند كه در هيچ كجا بمانند سوره‌ي اخلاص به آن پرداخته نشده است.
    بوعلى، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد'''«قل هو الله احد»''' میدهد و «هو» را هويت مطلقه‌ای می‌داند كه هويتش از خودش می‌باشد و در ادامه میگويد: از آن‌جايي كه از هويت الهيه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمی‌توان تعبير كرد، به همين جهت بعد از كلمه‌ي هو به بيان «الله» پرداخته است. وي«احد» را مبالغه‌ي در وحدت می‌داند و میگويد: مبالغه‌ي تامه در وحدت، مگر زمانى كه واحديت به گونه‌اى باشد كه كامل‌تر از آن و شديدتر از آن ممكن نباشد، صحيح نخواهد بود.
     
    بوعلى، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد'''«قل هو الله احد»''' مي‌دهد و «هو» را هويت مطلقه‌اي مي‌داند كه هويتش از خودش مي‌باشد و در ادامه مي‌گويد: از آن‌جايي كه از هويت الهيه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمي‌توان تعبير كرد، به همين جهت بعد از كلمه‌ي هو به بيان «الله» پرداخته است. وي«احد» را مبالغه‌ي در وحدت مي‌داند و مي‌گويد: مبالغه‌ي تامه در وحدت، مگر زمانى كه واحديت به گونه‌اى باشد كه كامل‌تر از آن و شديدتر از آن ممكن نباشد، صحيح نخواهد بود.


    در مورد آيه‌ي'''«الله الصمد»'''، مي‌گويد: براي معناي صمد دو تفسير مي‌باشد: یکی به معني كسي كه جوف ندارد و ديگرى به معني سيّد كه بنا بر تفسير اول، معني سلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معناي اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است.
    در مورد آيه‌ي'''«الله الصمد»'''، میگويد: برای معنای صمد دو تفسير می‌باشد: یکی به معنیکسی كه جوف ندارد و ديگرى به معنیسيّد كه بنا بر تفسير اول، معنیسلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معنای اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است.


    در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص مي‌شود كه صدور مثل از وي ممتنع مي‌باشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط براي ماده مي‌باشد. نهايتا نتيجه اين مي‌شود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بوعلی، در مورد آيه'''«و لم يكن له كفوا احد»''' مي‌گويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم مي‌شود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوه‌ي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره مي‌پردازد.
    در تفسير آيه'''«لم يلد و لم يولد»'''، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص می‌شود كه صدور مثل از وي ممتنع می‌باشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط برای ماده می‌باشد. نهايتا نتيجه اين می‌شود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بوعلی، در مورد آيه'''«و لم يكن له كفوا احد»''' میگويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم می‌شود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوه‌ي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره می‌پردازد.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[رسائل ابن سينا (23 رساله)]]
    [[رسائل ابن سينا (23 رساله)]]
    خط ۵۱: خط ۴۷:
    [[الحدود]]؛
    [[الحدود]]؛


    [[حى بن يقظان]]؛
    [[حي بن يقظان]]؛


    [[هدية الرئيس للامير (فى القوى النفسانية)]]؛
    [[هدية الرئيس للأمير (في القوى النفسانية)]]؛


    [[الفعل و الانفعال]]؛
    [[الفعل و الانفعال]]؛


    [[اسباب الرعد]]؛
    [[أسباب الرعد]]؛


    [[سر القدر]]؛
    [[سر القدر]]؛


    [[العرشية (فى التوحيد)]]؛
    [[العرشية (في التوحيد)]]؛


    [[السعادة و ذكر الحجج على جوهرية النفس]]؛
    [[السعادة و ذكر الحجج على جوهرية النفس]]؛
    خط ۶۷: خط ۶۳:
    [[الحث على الذكر]]؛
    [[الحث على الذكر]]؛


    [[الموسيقی]]؛
    [[رسالة في الموسيقی]]؛


    [[ماهية الصلاة]]؛
    [[ماهية الصلاة]]؛
    خط ۷۵: خط ۷۱:
    [[تفسير سورة الناس]]؛
    [[تفسير سورة الناس]]؛


    [[سبب اجابة الدعاء و كيفية الزيارة]]؛
    [[سبب إجابة الدعاء و كيفية الزيارة]]؛


    [[الشفاء من خوف الموت]]؛
    [[الشفاء من خوف الموت]]؛


    [[القضاء و القدر(مناظرة الشيخ مع قدرى)]]؛
    [[القضاء و القدر(مناظرة الشيخ مع قدري)]]؛


    [[العشق]]؛
    [[العشق]]؛
    خط ۸۵: خط ۸۱:
    [[الطير]]؛
    [[الطير]]؛


    [[الاجوبة عن مسائل ابى الريحان البيرونى]]؛
    [[الأجوبة عن مسائل أبي الريحان البيروني]]؛


    [[علة قيام الارض وسط السماء]]؛
    [[علة قيام الأرض وسط السماء]]؛
     
    [[رسالة بعض الافاضل الى علماء مدينة السلام]]


    [[رسالة بعض الأفاضل إلى علماء مدينة السلام]].
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
    [[رده:فلسفه اسلامی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:عصر صاحب نظران فلسفه اسلامی]]
    [[رده:25 دی الی 24 بهمن]]
    [[رده:تفسیر]]
    [[رده:تفاسیر سور و آیات]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۱

    رسائل ابن سینا
    تفسير سورة التوحيد
    پدیدآورانابن سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده)
    ناشربيدار
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1400 ق
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تفسير سورة توحيد، برگرفته از بيانات ابن سيناست كه به زبان عربی نوشته شده است. این رساله به همراه بیست و دو رساله دیگر در مجموعه‌ای به نام رسائل ابن سينا، به چاپ رسیده است.

    ساختار

    رساله، پس از مقدمه‌اى كوتاه، بدون هر گونه باب‌بندى و فصل‌بندى، وارد اصل موضوع مى‌شود و در پايان، مطالبى را تحت عنوان «خاتمة لهذ التفسير» بيان مى‌نمايد.

    گزارش محتوا

    نویسنده‌ي مقدمه در اين رساله بعد از بيان خطبه‌ای وارد تبيين جايگاه قرآن می‌شود و میگويد: با اينكه عقل، باب نقل می‌باشد، ولي در عين حال كمال عقول و در نهايت هدايت ما، در پرتو كتاب منزل بر نبي مرسل، ميسر می‌باشد. وي، مسئله‌ي توحيد را غايت تمام اهداف و مقاصد می‌داند كه در هيچ كجا بمانند سوره‌ي اخلاص به آن پرداخته نشده است.

    بوعلى، در تفسير اين سوره، ابتدا توضيحي در مورد«قل هو الله احد» میدهد و «هو» را هويت مطلقه‌ای می‌داند كه هويتش از خودش می‌باشد و در ادامه میگويد: از آن‌جايي كه از هويت الهيه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمی‌توان تعبير كرد، به همين جهت بعد از كلمه‌ي هو به بيان «الله» پرداخته است. وي«احد» را مبالغه‌ي در وحدت می‌داند و میگويد: مبالغه‌ي تامه در وحدت، مگر زمانى كه واحديت به گونه‌اى باشد كه كامل‌تر از آن و شديدتر از آن ممكن نباشد، صحيح نخواهد بود.

    در مورد آيه‌ي«الله الصمد»، میگويد: برای معنای صمد دو تفسير می‌باشد: یکی به معنیکسی كه جوف ندارد و ديگرى به معنیسيّد كه بنا بر تفسير اول، معنیسلبي خواهد داشت و بنا بر تفسير دوم معنای اضافي؛ يعنى او نسبت به همگان سيد است.

    در تفسير آيه«لم يلد و لم يولد»، گفته شده: وقتي مشخص شد كه همه موجودات مستند به واجبند و محتاج به او و او معطي وجود به جميع موجودات است، مشخص می‌شود كه صدور مثل از وي ممتنع می‌باشد، زيرا هر چيزي كه مثلش از آن متولد گردد، ماهيتش مشترك بين خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غير نيز فقط برای ماده می‌باشد. نهايتا نتيجه اين می‌شود كه «لم يلد» لانه «لم يولد». بوعلی، در مورد آيه«و لم يكن له كفوا احد» میگويد: وقتي مشخص گرديد كه واجب نه متولد از غير است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم می‌شود كه هيچ كفوى ندارد كه در قوه‌ي وجود با او مساوي باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبيين كلي حقايق اين سوره می‌پردازد.

    وابسته‌ها