رأس الحسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''رأس الحسین''' تألیف احمد بن تیمیۀ، تصحیح محمدحامد فقهی، نويسندۀ كتاب (م٧٢٨ق)، فقيه و متكلّم متعصّب حنبلى واز دانشوران متحجّر و جنجال‌برانگیز در جهان اسلام است او فراوان به شیعه خُرده می‌گرفت و پس از مرگش نيز افكارش دستمايۀ حملۀ وهابيان و سلفيان به شيعه شد و بر اين دو فرقه تأثیری ژرف گذاشت.
    '''رأس الحسین''' تألیف [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن تیمیه]]، تصحیح [[فقهی، محمد حامد|محمد حامد فقهی]]، نويسندۀ كتاب (م٧٢٨ق)، فقيه و متكلّم متعصّب حنبلى و از دانشوران متحجّر و جنجال‌برانگیز در جهان اسلام است او فراوان به شیعه خُرده می‌گرفت و پس از مرگش نيز افكارش دستمايۀ حملۀ وهابيان و سلفيان به شيعه شد و بر اين دو فرقه تأثیری ژرف گذاشت.


    رأس الحسين، هم به صورت مستقل و هم دو بار در ضمن دو كتاب چاپ شده است: بدين ترتيب كه يك بار در ضمن كتاب استشهاد الحسين (ص١٧٣ - ٢١٥)، كه برشى از تاريخ طبرى است، به اهتمام سيّد جميلى منتشر شده أست. (چاپ اوّل: بیروت، دارالكتاب العربى، 1406). بار ديگر در ضمن كتابى باهمين عنوان استشهادالحسين (ص١٥٣ - ١٩٠)، كه برشى از كتاب البداية والنهاية است، به كوشش محمّد جميل احمد غازى چاپ شده است. (جدّه، دار المدنى، تاريخ مقدّمه رجب ١٣٩٧). ما به چاپ مستقل رأس الحسين، كه مشخصات آن در فوق آمده است، دست نيافتيم و متن آن را در دو کتاب مزبور ملاحظه کردیم. مشخصات كتابشناختى چاپ مستقل رأس الحسين در كتاب معجم ما كتب عن الرّسول واهل‌البيت صلوات الله عليهم (ج٧، ص ٢٨١)،از عبدالجبّار رفاعى، آمده است.
    رأس الحسين، هم به صورت مستقل و هم دو بار در ضمن دو كتاب چاپ شده است: بدين ترتيب كه يك بار در ضمن كتاب استشهاد الحسين (ص١٧٣ - ٢١٥)، كه برشى از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] است، به اهتمام سيّد جميلى منتشر شده أست. (چاپ اوّل: بیروت، دارالكتاب العربى، 1406). بار ديگر در ضمن كتابى باهمين عنوان استشهادالحسين (ص١٥٣ - ١٩٠)، كه برشى از كتاب [[البداية و النهاية (دارالکتب العلمیه)|البداية و النهاية]] است، به كوشش [[محمّد جميل احمد غازى]] چاپ شده است. (جدّه، دار المدنى، تاريخ مقدّمه رجب ١٣٩٧). ما به چاپ مستقل رأس الحسين، كه مشخصات آن در فوق آمده است، دست نيافتيم و متن آن را در دو کتاب مزبور ملاحظه کردیم. مشخصات كتاب‌شناختى چاپ مستقل رأس الحسين در كتاب [[معجم ما كتب عن الرسول و أهل‌البيت صلوات‌الله‌عليهم|معجم ما كتب عن الرّسول و اهل‌البيت صلوات‌الله عليهم]] (ج٧، ص ٢٨١)، از [[رفاعی، عبدالجبار|عبدالجبّار رفاعى]]، آمده است.


    رأس الحسين در پی پرسشهايى دربارۀ محلّ دفن سر امام حسين -ع - فراهم شده است.  
    رأس الحسين در پی پرسشهايى دربارۀ محلّ دفن سر امام حسين -ع - فراهم شده است.  


    ابن تیميّه در این رساله عهده‌دار اثبات اين موضوع است كه محلّ دفن سر آن حضرت، عسقلان (در سوريه) و قاهره نيست، بلكه مدينه است. وى هشت دليل برای این موضوع اقامه کردہ که چکیدۀ آن چنین است: ١.در صورتی که محلّ دفن سر در عسقلان و قاهره بود، متجاوز از چهارصد سال پس از كشته شدن امام كشف نمی‌شد. ٢. کسانی چون ابوبکر بن ابی‌دنیا و ابوالقاسم بغوى و ديگران، كه اخبار دربارۀ امام حسین را گردآوری کرده‌اند، هیچکدام نگفته‌اند که سر امام را به عسقلان و
    [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیميّه]] در این رساله عهده‌دار اثبات اين موضوع است كه محلّ دفن سر آن حضرت، عسقلان (در سوريه) و قاهره نيست، بلكه مدينه است. وى هشت دليل برای این موضوع اقامه کردہ که چکیدۀ آن چنین است:
    قاهره برده‌اند. ٣.کسانی که مورد اعتماد دانشمندان هستند، گفته‌اند که سر امام به مدینه برده و در کنار برادرش دفن شد. از این گروه می‌توان به زبير بن بكّار (صاحب كتاب الانساب)، و محمّد بن سعد (صاحب كتاب الطّبقات)، اشاره كرد. ٢. در صحيح بخاری آمده است که سرامام در نزد عبیدالله بن زياد برده شد و او در حضور انس بن مالک چوب به دندانهای آن حضرت می‌زد. همچنين در مسند آمده است كه اين عمل در حضور ابوبرزۀ اسلمی بود. و این دو در عراق بودند و یزید در شام بود. 5.اگر فرض شود که سر امام را در نزد یزید برده باشند، چه غرضی از دفن آن در عسقلان، که ناحیه‌ای مرزی و پررفت و آمد بود، وجود داشت؟ ۶.رسم آن روزگار اين بود كه مردم در بقیع دفن شوند. زیرا هنگامی که در فتنه‌ها مردى كشته مى شد كه از قبيلۀ دیگری بود، سر و بدنش را به خانواده‌اش تحو یل می‌دادند. پس هنگامی که از سپردن سر امام به خانواده‌اش منعی نبود، ممكن نیست آن را در مدينه، در كنار مدفن عمو و مادر و برادرش، دفن نكنند و در شام، در كنار دشمنانش، دفن كنند. ٧. نه از اهل سنّت و نه از شیعه، كسى را نمى‌شناسيم كه به عسقلان براى زيارت رفته باشد. ٨. اهل علم همواره می‌گفته‌اند محلّی که در قاهره منسوب به امام حسين است، دروغ است.


    چكيدۀ اين رساله و مقصود ابن تيميّه، در آخرين جملۀ آن آمده است: «وانّما كان المقصود تحقيق مكان رأس الحسين -رضی‌الله عنه -و بيان انّ الامكنة المشهورة عندالنّاس بمصر والشّام انّها مشهد الحسین وانّ فيها رأسه، فھی كذب و اختلاق و افک و بهتان. والله‌اعلم.)
    ١.در صورتی که محلّ دفن سر در عسقلان و قاهره بود، متجاوز از چهارصد سال پس از كشته شدن امام كشف نمی‌شد.  


    البتّه ابن تیمیّه در ضمن این رساله، گاه از مقصود خود خارج شده واز مسائلى چون فرزند نداشتن امام حسن عسکری-ع-و گناه بزرگداشت مقابر و نمازگزاردن در کنار آن سخن گفته و بر شیعه خُرده گرفته است.
    ٢. کسانی چون ابوبکر بن ابی‌دنیا و ابوالقاسم بغوى و ديگران، كه اخبار دربارۀ امام حسین را گردآوری کرده‌اند، هیچکدام نگفته‌اند که سر امام را به عسقلان و
    قاهره برده‌اند.
     
    ٣.کسانی که مورد اعتماد دانشمندان هستند، گفته‌اند که سر امام به مدینه برده و در کنار برادرش دفن شد. از این گروه می‌توان به [[زبیر بن بکار|زبير بن بكّار]] (صاحب كتاب الانساب)، و [[ابن سعد، محمد بن سعد|محمّد بن سعد]] (صاحب كتاب الطّبقات)، اشاره كرد.
     
    4. در [[صحيح البخاري|صحيح بخاری]] آمده است که سرامام در نزد عبیدالله بن زياد برده شد و او در حضور انس بن مالک چوب به دندانهای آن حضرت می‌زد. همچنين در مسند آمده است كه اين عمل در حضور ابوبرزۀ اسلمی بود. و این دو در عراق بودند و یزید در شام بود.
     
    5. اگر فرض شود که سر امام را در نزد یزید برده باشند، چه غرضی از دفن آن در عسقلان، که ناحیه‌ای مرزی و پررفت و آمد بود، وجود داشت؟
     
    ۶.رسم آن روزگار اين بود كه مردم در بقیع دفن شوند. زیرا هنگامی که در فتنه‌ها مردى كشته مى شد كه از قبيلۀ دیگری بود، سر و بدنش را به خانواده‌اش تحو یل می‌دادند. پس هنگامی که از سپردن سر امام به خانواده‌اش منعی نبود، ممكن نیست آن را در مدينه، در كنار مدفن عمو و مادر و برادرش، دفن نكنند و در شام، در كنار دشمنانش، دفن كنند.
     
    ٧. نه از اهل سنّت و نه از شیعه، كسى را نمى‌شناسيم كه به عسقلان براى زيارت رفته باشد.
     
    ٨. اهل علم همواره می‌گفته‌اند محلّی که در قاهره منسوب به امام حسين(ع) است، دروغ است.
     
    چكيدۀ اين رساله و مقصود [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميّه]]، در آخرين جملۀ آن آمده است: «وانّما كان المقصود تحقيق مكان رأس الحسين -رضی‌الله عنه -و بيان انّ الامكنة المشهورة عندالنّاس بمصر والشّام انّها مشهد الحسین وانّ فيها رأسه، فھی كذب و اختلاق و افک و بهتان. والله‌اعلم.)
     
    البتّه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیّه]] در ضمن این رساله، گاه از مقصود خود خارج شده واز مسائلى چون فرزند نداشتن امام حسن عسکری-ع-و گناه بزرگداشت مقابر و نمازگزاردن در کنار آن سخن گفته و بر شیعه خُرده گرفته است.
     
    بنا به گزارش [[رفاعی، عبدالجبار|عبدالجبّار رفاعى]] در كتاب [[معجم ما كتب عن الرسول و أهل‌البيت صلوات‌الله‌عليهم|معجم ما كتب عن الرسول واهل‌البيت صلوات‌ الله علیھم]] (ج٧، ص۶٧)، عبدالسلام هارونی مقاله‌ای با عنوان «إبن تیمیّة و موقفه من الحسین و یزید) به کنگرۀ جھانی ابن تیمیّه، که در سال ١٩٨٧ میلادی در هندوستان برگزار شد، تقدیم کرده است.<ref> اسفندیاری، محمد، ص85-87</ref>


    بنا به گزارش عبدالجبّار رفاعى در كتاب معجم ما كتب عن الرسول واهل‌البيت صلوات‌ الله علیھم (ج٧، ص۶٧)، عبدالسلام هارونی مقاله‌ای با عنوان «إبن تیمیّة و موقفه من الحسین و یزید) به کنگرۀ جھانی ابن تیمیّه، که در سال ١٩٨٧ میلادی در هندوستان برگزار شد، تقدیم کرده است.<ref> اسفندیاری، محمد، ص85-87</ref>





    نسخهٔ ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۱

    رأس الحسین
    رأس الحسین
    پدیدآورانابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم (نویسنده) فقهی، محمد حامد (تصحیح)
    ناشرمطبعۀ السنۀ المحمدیۀ
    مکان نشرقاهره
    سال نشر1949م
    موضوعحسین بن علی (ع)، امام سوم،۶۱ -۴ ق ,واقعه کربلا ,راس الحسین
    کد کنگره
    ‏BP۴۱،/۷۵/الف۲ر۲

    رأس الحسین تألیف احمد بن تیمیه، تصحیح محمد حامد فقهی، نويسندۀ كتاب (م٧٢٨ق)، فقيه و متكلّم متعصّب حنبلى و از دانشوران متحجّر و جنجال‌برانگیز در جهان اسلام است او فراوان به شیعه خُرده می‌گرفت و پس از مرگش نيز افكارش دستمايۀ حملۀ وهابيان و سلفيان به شيعه شد و بر اين دو فرقه تأثیری ژرف گذاشت.

    رأس الحسين، هم به صورت مستقل و هم دو بار در ضمن دو كتاب چاپ شده است: بدين ترتيب كه يك بار در ضمن كتاب استشهاد الحسين (ص١٧٣ - ٢١٥)، كه برشى از تاريخ طبرى است، به اهتمام سيّد جميلى منتشر شده أست. (چاپ اوّل: بیروت، دارالكتاب العربى، 1406). بار ديگر در ضمن كتابى باهمين عنوان استشهادالحسين (ص١٥٣ - ١٩٠)، كه برشى از كتاب البداية و النهاية است، به كوشش محمّد جميل احمد غازى چاپ شده است. (جدّه، دار المدنى، تاريخ مقدّمه رجب ١٣٩٧). ما به چاپ مستقل رأس الحسين، كه مشخصات آن در فوق آمده است، دست نيافتيم و متن آن را در دو کتاب مزبور ملاحظه کردیم. مشخصات كتاب‌شناختى چاپ مستقل رأس الحسين در كتاب معجم ما كتب عن الرّسول و اهل‌البيت صلوات‌الله عليهم (ج٧، ص ٢٨١)، از عبدالجبّار رفاعى، آمده است.

    رأس الحسين در پی پرسشهايى دربارۀ محلّ دفن سر امام حسين -ع - فراهم شده است.

    ابن تیميّه در این رساله عهده‌دار اثبات اين موضوع است كه محلّ دفن سر آن حضرت، عسقلان (در سوريه) و قاهره نيست، بلكه مدينه است. وى هشت دليل برای این موضوع اقامه کردہ که چکیدۀ آن چنین است:

    ١.در صورتی که محلّ دفن سر در عسقلان و قاهره بود، متجاوز از چهارصد سال پس از كشته شدن امام كشف نمی‌شد.

    ٢. کسانی چون ابوبکر بن ابی‌دنیا و ابوالقاسم بغوى و ديگران، كه اخبار دربارۀ امام حسین را گردآوری کرده‌اند، هیچکدام نگفته‌اند که سر امام را به عسقلان و قاهره برده‌اند.

    ٣.کسانی که مورد اعتماد دانشمندان هستند، گفته‌اند که سر امام به مدینه برده و در کنار برادرش دفن شد. از این گروه می‌توان به زبير بن بكّار (صاحب كتاب الانساب)، و محمّد بن سعد (صاحب كتاب الطّبقات)، اشاره كرد.

    4. در صحيح بخاری آمده است که سرامام در نزد عبیدالله بن زياد برده شد و او در حضور انس بن مالک چوب به دندانهای آن حضرت می‌زد. همچنين در مسند آمده است كه اين عمل در حضور ابوبرزۀ اسلمی بود. و این دو در عراق بودند و یزید در شام بود.

    5. اگر فرض شود که سر امام را در نزد یزید برده باشند، چه غرضی از دفن آن در عسقلان، که ناحیه‌ای مرزی و پررفت و آمد بود، وجود داشت؟

    ۶.رسم آن روزگار اين بود كه مردم در بقیع دفن شوند. زیرا هنگامی که در فتنه‌ها مردى كشته مى شد كه از قبيلۀ دیگری بود، سر و بدنش را به خانواده‌اش تحو یل می‌دادند. پس هنگامی که از سپردن سر امام به خانواده‌اش منعی نبود، ممكن نیست آن را در مدينه، در كنار مدفن عمو و مادر و برادرش، دفن نكنند و در شام، در كنار دشمنانش، دفن كنند.

    ٧. نه از اهل سنّت و نه از شیعه، كسى را نمى‌شناسيم كه به عسقلان براى زيارت رفته باشد.

    ٨. اهل علم همواره می‌گفته‌اند محلّی که در قاهره منسوب به امام حسين(ع) است، دروغ است.

    چكيدۀ اين رساله و مقصود ابن تيميّه، در آخرين جملۀ آن آمده است: «وانّما كان المقصود تحقيق مكان رأس الحسين -رضی‌الله عنه -و بيان انّ الامكنة المشهورة عندالنّاس بمصر والشّام انّها مشهد الحسین وانّ فيها رأسه، فھی كذب و اختلاق و افک و بهتان. والله‌اعلم.)

    البتّه ابن تیمیّه در ضمن این رساله، گاه از مقصود خود خارج شده واز مسائلى چون فرزند نداشتن امام حسن عسکری-ع-و گناه بزرگداشت مقابر و نمازگزاردن در کنار آن سخن گفته و بر شیعه خُرده گرفته است.

    بنا به گزارش عبدالجبّار رفاعى در كتاب معجم ما كتب عن الرسول واهل‌البيت صلوات‌ الله علیھم (ج٧، ص۶٧)، عبدالسلام هارونی مقاله‌ای با عنوان «إبن تیمیّة و موقفه من الحسین و یزید) به کنگرۀ جھانی ابن تیمیّه، که در سال ١٩٨٧ میلادی در هندوستان برگزار شد، تقدیم کرده است.[۱]


    پانويس

    1. اسفندیاری، محمد، ص85-87


    منابع مقاله

    اسفندیاری، محمد؛ کتاب‌شناسی تاریخی امام حسین(ع) به ضمیمه امام حسین(ع) در الذریعه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، زمستان 1380

    وابسته‌ها