پنج گنج: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
اثر حاضر، از جمله مثنویهای ماندگار ادب فارسی است که مضامین اندرزی و حکمی در آن با اندیشههای عرفانی درهم آمیخته و مشحون از مفاهیم و موضوعات اخلاقی و تعلیمی است که برخی از آنها، عبارتند از: | اثر حاضر، از جمله مثنویهای ماندگار ادب فارسی است که مضامین اندرزی و حکمی در آن با اندیشههای عرفانی درهم آمیخته و مشحون از مفاهیم و موضوعات اخلاقی و تعلیمی است که برخی از آنها، عبارتند از: | ||
*قناعت و پرهیز از حرص و آز: عماد، انسان قانع را عزیز هر دو عالم میداند و عزت و سربلندی را در قناعت میبیند: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''بود قانع عزیز هر دو عالم''|2=''که عزت در قناعت گشت مدغم''}} | {{ب|''بود قانع عزیز هر دو عالم''|2=''که عزت در قناعت گشت مدغم''}} | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
{{ب|''خلاصم ده از بوته حرص و آز''|2=''کزین آتشم روز و شب در گداز''}} | {{ب|''خلاصم ده از بوته حرص و آز''|2=''کزین آتشم روز و شب در گداز''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
*گشادهدستی و سخاوت: فضیلت جود در پنجگنج عماد، بسامدی بالا دارد. او شیوه کرم را شیوه انبیا میداند: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''رسم کرم قاعده انبیاست''|2=''هرکه ندارد کرم، از اشقیاست''}} | {{ب|''رسم کرم قاعده انبیاست''|2=''هرکه ندارد کرم، از اشقیاست''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
*صبر در اندیشه عماد: صبر همچون شربتی است که اگرچه تلخنماست، باید آن را همچون شکر نوشید؛ زیرا عین دواست: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''شربت صبر ار چه مرارتنماست''|2=''چون شکرش نوش، که عین دواست''}} | {{ب|''شربت صبر ار چه مرارتنماست''|2=''چون شکرش نوش، که عین دواست''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
*توکل: عماد درباره توکل بر این باور است که: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''هرکه توکل به خدا میکند''|2=''یاری او در همه جا میکند''}} | {{ب|''هرکه توکل به خدا میکند''|2=''یاری او در همه جا میکند''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
این شاعر توکل را به معنی واگذاری صرف امور به خدا و گسستن از اسباب نمیداند، بلکه معتقد است عارف از اسباب دل برنمیگیرد، اما اسباب را از مسبب میبیند. | این شاعر توکل را به معنی واگذاری صرف امور به خدا و گسستن از اسباب نمیداند، بلکه معتقد است عارف از اسباب دل برنمیگیرد، اما اسباب را از مسبب میبیند. | ||
*امانتداری: عماد که شعرش سرشار از درسهای اخلاقی است، انسان را به امینی و ترک حرص در زمان امانتداری فرامیخواند: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''وقت امانت چو امینی کنی''|2=''زیبدت ار گوشهنشینی کنی''}} | {{ب|''وقت امانت چو امینی کنی''|2=''زیبدت ار گوشهنشینی کنی''}} |
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۱
پنج گنج | |
---|---|
پدیدآوران | عماد فقیه کرمانی، علی بن محمود (نويسنده) همایونفرخ، رکنالدین (سایر) |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
پنجگنج، اثر خواجه عمادالدین علی فقیه کرمانی (احتمالا 690-773ق)، عبارت است از پنج مثنوی به نامهای «صحبتنامه»، «محبتنامه»، «دهنامه»، «صفانامه» یا «مونس الابرار» و «طریقتنامه» که به اهتمام رکنالدین همایونفرخ، منتشر شده است.
موضوع این مثنویها، به سبب مقام عرفانی و مذهبی عمادالدین، بیشتر مسائل اخلاقی و عرفانی، معارف مذهبی و آموزههای تعلیمی و آداب خانقاهی است[۱].
اثر حاضر، از جمله مثنویهای ماندگار ادب فارسی است که مضامین اندرزی و حکمی در آن با اندیشههای عرفانی درهم آمیخته و مشحون از مفاهیم و موضوعات اخلاقی و تعلیمی است که برخی از آنها، عبارتند از:
- قناعت و پرهیز از حرص و آز: عماد، انسان قانع را عزیز هر دو عالم میداند و عزت و سربلندی را در قناعت میبیند:
بود قانع عزیز هر دو عالم | که عزت در قناعت گشت مدغم |
او همچنین حرص و آز را که نقطه مقابل قناعت است، آتشی گدازنده میداند و از خدا میخواهد که او را از این آتش برهاند:
خلاصم ده از بوته حرص و آز | کزین آتشم روز و شب در گداز |
- گشادهدستی و سخاوت: فضیلت جود در پنجگنج عماد، بسامدی بالا دارد. او شیوه کرم را شیوه انبیا میداند:
رسم کرم قاعده انبیاست | هرکه ندارد کرم، از اشقیاست |
- صبر در اندیشه عماد: صبر همچون شربتی است که اگرچه تلخنماست، باید آن را همچون شکر نوشید؛ زیرا عین دواست:
شربت صبر ار چه مرارتنماست | چون شکرش نوش، که عین دواست |
- توکل: عماد درباره توکل بر این باور است که:
هرکه توکل به خدا میکند | یاری او در همه جا میکند |
این شاعر توکل را به معنی واگذاری صرف امور به خدا و گسستن از اسباب نمیداند، بلکه معتقد است عارف از اسباب دل برنمیگیرد، اما اسباب را از مسبب میبیند.
- امانتداری: عماد که شعرش سرشار از درسهای اخلاقی است، انسان را به امینی و ترک حرص در زمان امانتداری فرامیخواند:
وقت امانت چو امینی کنی | زیبدت ار گوشهنشینی کنی | |
حرص رها کن، چو امانت نهند | ورنه گواهی به خیانت دهند[۲] |
پانویس
منابع مقاله