نهاية الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =2 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =2 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور = ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۵: خط ۱۵:
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1415 ق  
| سال نشر = 1415 ق  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02768AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02768AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02768
| کتابخوان همراه نور =02768
| کتابخوان همراه نور =02768
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۴۲: خط ۴۱:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مقدمه، 11 امر را در بر دارد به اين شرح: امر اول، تمايز علوم و موضوع علم اصول<ref>نهایة الأصول‌، بروجردی، حسین‌، ص۹ به بعد</ref>؛ امر دوم، مبحث وضع<ref>همان، ص13 به بعد</ref> <ref>همان، ص17 به بعد</ref>، انشاء و اخبار<ref>همان، ص23 به بعد</ref> <ref>همان، ص27 به بعد</ref>؛ امر سوم، حقيقت و مجاز<ref>همان، ص24 به بعد</ref> <ref>همان، ص28 به بعد</ref>؛ امر چهارم، حقيقت استعمال<ref>همان، ص28 به بعد</ref> <ref>همان، ص33 به بعد</ref>؛ امر پنجم، عدم توقف دلالت الفاظ بر اراده<ref>همان، ص31 به بعد</ref> <ref>همان، ص37</ref> ؛ امر ششم، عدم وضع مستقل براى لفظ مركب<ref>همان، ص32</ref> <ref>همان، ص38</ref> ؛ امر هفتم، علائم حقيقت و مجاز<ref>همان، ص32 به بعد</ref> <ref>همان، ص39</ref> ؛ امر هشتم، حقيقت شرعى<ref>همان، ص38</ref> <ref>همان، ص44</ref> ؛ امر نهم، صحيح و اعم<ref>همان، ص38</ref> <ref>همان، ص46</ref> ؛ امر دهم، استعمال لفظ مشترك در بيشتر از يك معنى و امر يازدهم.<ref>همان، ص51</ref> <ref>همان، ص59 به بعد</ref> <ref>همان، ص56 به بعد</ref> <ref>همان، ص65 به بعد</ref> 
مقدمه، 11 امر را در بر دارد به اين شرح: امر اول، تمايز علوم و موضوع علم اصول<ref>نهاية الأصول‌، بروجردی، حسین‌، ص۹ به بعد</ref>؛ امر دوم، مبحث وضع<ref>همان، ص13 به بعد</ref> <ref>همان، ص17 به بعد</ref>، انشاء و اخبار<ref>همان، ص23 به بعد</ref> <ref>همان، ص27 به بعد</ref>؛ امر سوم، حقيقت و مجاز<ref>همان، ص24 به بعد</ref> <ref>همان، ص28 به بعد</ref>؛ امر چهارم، حقيقت استعمال<ref>همان، ص28 به بعد</ref> <ref>همان، ص33 به بعد</ref>؛ امر پنجم، عدم توقف دلالت الفاظ بر اراده<ref>همان، ص31 به بعد</ref> <ref>همان، ص37</ref> ؛ امر ششم، عدم وضع مستقل براى لفظ مركب<ref>همان، ص32</ref> <ref>همان، ص38</ref> ؛ امر هفتم، علائم حقيقت و مجاز<ref>همان، ص32 به بعد</ref> <ref>همان، ص39</ref> ؛ امر هشتم، حقيقت شرعى<ref>همان، ص38</ref> <ref>همان، ص44</ref> ؛ امر نهم، صحيح و اعم<ref>همان، ص38</ref> <ref>همان، ص46</ref> ؛ امر دهم، استعمال لفظ مشترك در بيشتر از يك معنى و امر يازدهم.<ref>همان، ص51</ref> <ref>همان، ص59 به بعد</ref> <ref>همان، ص56 به بعد</ref> <ref>همان، ص65 به بعد</ref> 


مقاصد هشت‌گانه عبارتند از: اوامر؛ نواهى؛ مفاهيم؛ عموم و خصوص؛ مطلق و مقيد؛ قطع، ظن و شك.
مقاصد هشت‌گانه عبارتند از: اوامر؛ نواهى؛ مفاهيم؛ عموم و خصوص؛ مطلق و مقيد؛ قطع، ظن و شك.
خط ۵۸: خط ۵۷:
از ديگر نكات قابل ذكر اينكه چون مسئله حجيت شهرت و اجماع، فرع بر مسئله حجيت خبر است، بر خلاف ترتيب كلام [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]]، مسئله حجيت خبر، مقدم شده است.
از ديگر نكات قابل ذكر اينكه چون مسئله حجيت شهرت و اجماع، فرع بر مسئله حجيت خبر است، بر خلاف ترتيب كلام [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]]، مسئله حجيت خبر، مقدم شده است.


==== ويژگى‌هاى كتاب ====
== ويژگى‌هاى كتاب ==
كتاب نهاية الأصول، يكى از بهترين كتاب‌هاى اصولى از نظر تنوع مباحث مطرح شده است. در اين كتاب، مباحث اصولى، فلسفى، تاريخى و نكات فقهى باارزشى كه مترتب بر مباحث اصولى است، مطرح شده است.
كتاب نهاية الأصول، يكى از بهترين كتاب‌هاى اصولى از نظر تنوع مباحث مطرح شده است. در اين كتاب، مباحث اصولى، فلسفى، تاريخى و نكات فقهى باارزشى كه مترتب بر مباحث اصولى است، مطرح شده است.


خط ۷۹: خط ۷۸:
علاوه بر نظريات جديد و ابتكاراتى كه در كتاب ديده مى‌شود، آنچه در اين كتاب از تازگى خاصى برخوردار است، توجه به تاريخچه مباحث اصولى و بحث اجماع است كه در كمتر كتاب اصولى مطرح شده است.
علاوه بر نظريات جديد و ابتكاراتى كه در كتاب ديده مى‌شود، آنچه در اين كتاب از تازگى خاصى برخوردار است، توجه به تاريخچه مباحث اصولى و بحث اجماع است كه در كمتر كتاب اصولى مطرح شده است.


==== نظريات جديد مطرح شده: ====
== نظريات جديد مطرح شده: ==
# در بحث موضوع علم، موضوع علم اصول، «الحجة في الفقه»، عنوان شده، بنا بر اين مسئله مقدمه واجب و مبحث ضد و امثال آن، از مبادى علم اصول محسوب مى‌شوند و داخل در علم اصول نيستند.
# در بحث موضوع علم، موضوع علم اصول، «الحجة في الفقه»، عنوان شده، بنا بر اين مسئله مقدمه واجب و مبحث ضد و امثال آن، از مبادى علم اصول محسوب مى‌شوند و داخل در علم اصول نيستند.
# در بحث ملازمه بين وجوب چيزى و مقدمات آن(مقدمه واجب)، مى‌گويد: «قد اتضح بما ذكرناه في موضوع علم الأصول، عدم كون المسئلة أصولية و إنما هي من المبادي الأحكاميّة للفقه».<ref>همان، ص142</ref> <ref>همان، ص154</ref> 
# در بحث ملازمه بين وجوب چيزى و مقدمات آن(مقدمه واجب)، مى‌گويد: «قد اتضح بما ذكرناه في موضوع علم الأصول، عدم كون المسئلة أصولية و إنما هي من المبادي الأحكاميّة للفقه».<ref>همان، ص142</ref> <ref>همان، ص154</ref> 
خط ۹۰: خط ۸۹:
و...
و...


==== تاريخچه مباحث اصولى ====
== تاريخچه مباحث اصولى ==
تاريخچه مباحث اصولى، در مباحث زيادى مطرح شده كه به ذكر بعضى از آنها بسنده مى‌كنيم:
تاريخچه مباحث اصولى، در مباحث زيادى مطرح شده كه به ذكر بعضى از آنها بسنده مى‌كنيم:
# در بحث طلب و اراده، منشأ اين نظريه را از غير مسلمانان مى‌داند، زيرا حسن بصرى كه رئيس گروه اشاعره بوده است، از كفارى بوده كه در جنگ «عين التمر»، اسير شده و پس از مسلمان شدن، منشأ اين نظريه شده است. مقرّر نيز در حاشيه، اين‌گونه گفته است: «أقول: بل لعل المتتبع في كتب التاريخ يطمئن بأن أكثر الفتن و المذاهب المختلفة في الديانة الإسلاميّة إنما نشأت من جهة إلقاء أسراء الكفار من العجم و غيرهم جميع ما كانوا يعتقدون من الأصول و الفروع بين المسلمين و المؤمنين بالقرآن.»<ref>همان، ص76</ref> <ref>همان، ص88</ref> 
# در بحث طلب و اراده، منشأ اين نظريه را از غير مسلمانان مى‌داند، زيرا حسن بصرى كه رئيس گروه اشاعره بوده است، از كفارى بوده كه در جنگ «عين التمر»، اسير شده و پس از مسلمان شدن، منشأ اين نظريه شده است. مقرّر نيز در حاشيه، اين‌گونه گفته است: «أقول: بل لعل المتتبع في كتب التاريخ يطمئن بأن أكثر الفتن و المذاهب المختلفة في الديانة الإسلاميّة إنما نشأت من جهة إلقاء أسراء الكفار من العجم و غيرهم جميع ما كانوا يعتقدون من الأصول و الفروع بين المسلمين و المؤمنين بالقرآن.»<ref>همان، ص76</ref> <ref>همان، ص88</ref> 
# در بحث مغايرت طلب و اراده، نظر [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|شيخ محمدتقى اصفهانى]]، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] را با توجه به تاريخچه علم كلام رد مى‌كند و مى‌گويد: «و يكون ناشئاً من عدم تتبع تاريخ المسئلة و ما هو محط نظر المتنازعين فيها.»<ref>همان، ص79</ref> <ref>همان، ص91</ref> 
# در بحث مغايرت طلب و اراده، نظر [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|شيخ محمدتقى اصفهانى]]، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] را با توجه به تاريخچه علم كلام رد مى‌كند و مى‌گويد: «و يكون ناشئاً من عدم تتبع تاريخ المسئلة و ما هو محط نظر المتنازعين فيها.»<ref>همان، ص79</ref> <ref>همان، ص91</ref> 
# در مبحث إجزاء نيز مى‌فرمايند: «الظاهر تسالم الفقهاء إلى زمن الشيخ - قده - على ثبوت الإجزاء و إنما وقع الخلاف فيه من زمنه.»<ref>همان، ص129</ref> <ref>همان، ص141</ref> 
# در مبحث إجزاء نيز مى‌فرمايند: «الظاهر تسالم الفقهاء إلى زمن الشيخ - قده - على ثبوت الإجزاء و إنما وقع الخلاف فيه من زمنه.»<ref>همان، ص129</ref> <ref>همان، ص141</ref> 
# در مسئله ترتب، اين‌گونه آمده كه اين مسئله محل اختلاف نظريات متأخران(علماى متأخر) شده و اولين كسى كه آن را تصحيح كرده، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]] بوده است. [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] بزرگ نيز آن را استوار ساخته و شاگردان او و شاگردان آنها به جز [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] همه آن را محكم و استوار ديده‌اند، ولى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] با آن مخالفت كرده و در نهايت نظر [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]] و [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] را مى‌پذيرند.
# در مسئله ترتب، اين‌گونه آمده كه اين مسئله محل اختلاف نظريات متأخران(علماى متأخر) شده و اولين كسى كه آن را تصحيح كرده، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]] بوده است. [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى شيرازى]] بزرگ نيز آن را استوار ساخته و شاگردان او و شاگردان آنها به جز [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] همه آن را محكم و استوار ديده‌اند، ولى [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] با آن مخالفت كرده و در نهايت نظر [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]] و [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى شيرازى]] را مى‌پذيرند.
# در بحث اجتماع امر و نهى، مى‌گويند: در كلمات قدماى از اصحاب، بحث امتناع اجتماع امر و نهى به عنوان يك مسئله اصولى وجود ندارد، بلكه آنها فتوى به بطلان نماز در مكان غصبى داده‌اند، زيرا آن نماز مبغوض پروردگار است و مى‌فرمايد: «فراجع كلام الشيخ في العدة و كذا السيد و أمثالهما و مما ذكرنا ظهر أن نسبة الامتناع إلى المشهور من جهة إفتائهم ببطلان الصلاة في المسئلة الفقهية في غير محلّها.»<ref>همان، ص231</ref> <ref>همان، ص261</ref> 
# در بحث اجتماع امر و نهى، مى‌گويند: در كلمات قدماى از اصحاب، بحث امتناع اجتماع امر و نهى به عنوان يك مسئله اصولى وجود ندارد، بلكه آنها فتوى به بطلان نماز در مكان غصبى داده‌اند، زيرا آن نماز مبغوض پروردگار است و مى‌فرمايد: «فراجع كلام الشيخ في العدة و كذا السيد و أمثالهما و مما ذكرنا ظهر أن نسبة الامتناع إلى المشهور من جهة إفتائهم ببطلان الصلاة في المسئلة الفقهية في غير محلّها.»<ref>همان، ص231</ref> <ref>همان، ص261</ref> 
# در بحث تمسك عام قبل از فحص از مخصص، مى‌فرمايد: ابتدا، ابوالعباس بن سريج كه در قرن چهارم وفات يافته، اين مسئله را عنوان كرده است، سپس اشكال شاگردش ابوبكر صيرفى را مطرح كرده و بعد مسئله ديگرى را كه با آن مرتبط است و قدما مطرح كرده‌اند، آورده است.
# در بحث تمسك عام قبل از فحص از مخصص، مى‌فرمايد: ابتدا، ابوالعباس بن سريج كه در قرن چهارم وفات يافته، اين مسئله را عنوان كرده است، سپس اشكال شاگردش ابوبكر صيرفى را مطرح كرده و بعد مسئله ديگرى را كه با آن مرتبط است و قدما مطرح كرده‌اند، آورده است.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۸:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: 25 شهریور الی 24 مهر]]