ابوغانم خراسانی، بشر بن غانم: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = ابوغانم خراسانی، بشر بن غانم | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = بشر بن غانم؛ | نامهای دیگر = ابوغانم خراسانی، بشر بن غانم؛ | لقب = | تخلص = ابوغانم خراسانی؛ | نسب = خراسانی؛ | نام پدر = غ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
ابوغانم برگرفتههای خود از مشایخ یاد شده در زمینۀ فقه اباضیه، به خصوص آراء ابوعبیده را در کتابی گرد آورد که به مناسبت شیوۀ تألیف، المدونة نامیده شد. این کتاب از حیث اسلوب پرسش و پاسخ به مدونۀ سحنون در فقه مالکی شباهت دارد. | ابوغانم برگرفتههای خود از مشایخ یاد شده در زمینۀ فقه اباضیه، به خصوص آراء ابوعبیده را در کتابی گرد آورد که به مناسبت شیوۀ تألیف، المدونة نامیده شد. این کتاب از حیث اسلوب پرسش و پاسخ به مدونۀ سحنون در فقه مالکی شباهت دارد. | ||
ابوغانم در دوران حکومت عبدالوهاب بن عبدالرحمن امام رستمی تاهرت (۱۶۸- ۲۰۸ ق / ۷۸۴-۸۲۳ م) راهی مغرب شد و در تاهرت نسخهای از المدونة را به عبدالوهاب تقدیم نمود. وی در مسیر خود به هنگام عبور از جبل نفوسه، با عالم نامدار آن دیار عمروس بن فتح مساکنی دیدار نمود و نسخهای از المدونة را نزد او به امانت نهاد و عمروس نیز از روی آن، نسخهای برای خویش استنساخ نمود. ابوغانم در راه بازگشت، نسخۀ امانت گذارده را از عمروس بـازگرفت و بـا خود به مشرق آورد. از سرانجام او در مشرق هیچ دانسته نیست، ولی نام او برای همیشه در مغرب بر جای ماند. | ابوغانم در دوران حکومت عبدالوهاب بن عبدالرحمن امام رستمی تاهرت (۱۶۸- ۲۰۸ ق / ۷۸۴-۸۲۳ م) راهی مغرب شد و در تاهرت نسخهای از المدونة را به عبدالوهاب تقدیم نمود. | ||
ابوغانم و المدونۀ او در تاریخ فقه اباضی شمال افریقا مقامی استثنایی دارند. دهها سال پیش از ابوغانم، پنج تن «حملة العلم» فقه اباضی را در بصره از ابوعبیده فرا گرفتند و به مغرب آمدند و ابن مغطیر نفوسی که پیشتر نزد ابوعبیده دانش آموخته بود، به جهت تحولی که در تعالیم ابوعبیده احساس میکرد، آموختههای خود را منسوخ شمرد. اما فقه شاگردان بصری ابوعبیده، همچنان در حال شکل گرفتن بود و در طول نیم قرن، مکتب بصری ـ مکیِ این گروه از شاگردان ابوعبیده، محافل علمی اباضی را در شرق در دست داشت. | وی در مسیر خود به هنگام عبور از جبل نفوسه، با عالم نامدار آن دیار عمروس بن فتح مساکنی دیدار نمود و نسخهای از المدونة را نزد او به امانت نهاد و عمروس نیز از روی آن، نسخهای برای خویش استنساخ نمود. | ||
ابوغانم که محضر بانیان این مکتب را درک کرده و فقه را از آنان فرا گرفته بود، در سفر خود به مغرب در قالب المدونة تعالیم مکتب فقهیِ بصری ـ مکی را به مغرب آورد. شاید همان اندازه که فقه ابنمغطیر در برابر فقه حملة العلم منسوخ مینمود، فقه حملة العلم نیز در برابر فقه المدونة کهنه به نظر میآمد. به هر تقدیر تعالیم مکتب بصری ـ مکی ربیع بن حبیب در مغرب نیز همچون مشرق مورد استقبال قرار گرفت و المدونۀ ابوغانم به عنوان متن معتبر فقهی پذیرفته شد. | ابوغانم در راه بازگشت، نسخۀ امانت گذارده را از عمروس بـازگرفت و بـا خود به مشرق آورد. از سرانجام او در مشرق هیچ دانسته نیست، ولی نام او برای همیشه در مغرب بر جای ماند. | ||
ابوغانم و المدونۀ او در تاریخ فقه اباضی شمال افریقا مقامی استثنایی دارند. | |||
دهها سال پیش از ابوغانم، پنج تن «حملة العلم» فقه اباضی را در بصره از ابوعبیده فرا گرفتند و به مغرب آمدند و ابن مغطیر نفوسی که پیشتر نزد ابوعبیده دانش آموخته بود، به جهت تحولی که در تعالیم ابوعبیده احساس میکرد، آموختههای خود را منسوخ شمرد. | |||
اما فقه شاگردان بصری ابوعبیده، همچنان در حال شکل گرفتن بود و در طول نیم قرن، مکتب بصری ـ مکیِ این گروه از شاگردان ابوعبیده، محافل علمی اباضی را در شرق در دست داشت. | |||
ابوغانم که محضر بانیان این مکتب را درک کرده و فقه را از آنان فرا گرفته بود، در سفر خود به مغرب در قالب المدونة تعالیم مکتب فقهیِ بصری ـ مکی را به مغرب آورد. | |||
شاید همان اندازه که فقه ابنمغطیر در برابر فقه حملة العلم منسوخ مینمود، فقه حملة العلم نیز در برابر فقه المدونة کهنه به نظر میآمد. | |||
به هر تقدیر تعالیم مکتب بصری ـ مکی ربیع بن حبیب در مغرب نیز همچون مشرق مورد استقبال قرار گرفت و المدونۀ ابوغانم به عنوان متن معتبر فقهی پذیرفته شد. | |||
در جریان سقوط تاهرت و حریق کتابخانۀ رستمیان در سالهای پایانی سدۀ ۳ ق نسخۀ المدونة در آتش سوخت و نسخۀ عمروس که در مغرب منحصر به فرد بود، اساس نسخ بعدی قرار گرفت. | در جریان سقوط تاهرت و حریق کتابخانۀ رستمیان در سالهای پایانی سدۀ ۳ ق نسخۀ المدونة در آتش سوخت و نسخۀ عمروس که در مغرب منحصر به فرد بود، اساس نسخ بعدی قرار گرفت. | ||
المدونة در مغرب با نامهای الغانمی، الغانمیات و دیوان ابی غانم نیز شناخته میشده است. | المدونة در مغرب با نامهای الغانمی، الغانمیات و دیوان ابی غانم نیز شناخته میشده است. | ||
این کتاب دست کم تا زمان تشکیل عزّابه در سدۀ ۵ ق، متن اساسی فقه اباضیان مغرب بوده است. در این مورد اظهارنظر ستایشآمیز ابوعبدالله محمد بن بکر، بنیانگذار عزابه، شایان توجه است. اگرچه شیوخ عزابه در سدۀ ۵ ق دیوان فقهی مشهور خود را فراهم آوردند، با این حال تألیف این دیوان جایگاه المدونة را متزلزل نساخت. چنانکه در نیمۀ دوم سدۀ ۶ ق ابویعقوب یوسف بن خلفون نوشتههای ابوغانم را بسیار باارزشتر از تألیفات شیوخ عزابه دانسته، عقیده داشت اساسیترین منبع فقه اباضی مغرب هنوز تألیفات ابوغانم است. | |||
این کتاب دست کم تا زمان تشکیل عزّابه در سدۀ ۵ ق، متن اساسی فقه اباضیان مغرب بوده است. در این مورد اظهارنظر ستایشآمیز ابوعبدالله محمد بن بکر، بنیانگذار عزابه، شایان توجه است. اگرچه شیوخ عزابه در سدۀ ۵ ق دیوان فقهی مشهور خود را فراهم آوردند، با این حال تألیف این دیوان جایگاه المدونة را متزلزل نساخت. | |||
چنانکه در نیمۀ دوم سدۀ ۶ ق ابویعقوب یوسف بن خلفون نوشتههای ابوغانم را بسیار باارزشتر از تألیفات شیوخ عزابه دانسته، عقیده داشت اساسیترین منبع فقه اباضی مغرب هنوز تألیفات ابوغانم است. | |||
در سدۀ ۷ ق درجینی، عالم مشهور مغرب، المدونة را از حیث مستند بودن و انتظام مطالب ستوده است. در سدۀ ۸ ق برّادی، ضمن شمردن و یادآور شده که جزء دوازدهم (کتاب الزکاة) را هرگز ندیده است. | در سدۀ ۷ ق درجینی، عالم مشهور مغرب، المدونة را از حیث مستند بودن و انتظام مطالب ستوده است. در سدۀ ۸ ق برّادی، ضمن شمردن و یادآور شده که جزء دوازدهم (کتاب الزکاة) را هرگز ندیده است. | ||
براساس منابع، نسخۀ عمروس که در زمان مؤلف نوشته بود، نیز به ۱۲ جزء تقسیم میشده است. اخیراً قطب محمد بن یوسف اطفیش (د ۱۳۳۲ ق) به المدونة ترتیب جدیدی داده و بر آن حاشیه نوشته است. | براساس منابع، نسخۀ عمروس که در زمان مؤلف نوشته بود، نیز به ۱۲ جزء تقسیم میشده است. اخیراً قطب محمد بن یوسف اطفیش (د ۱۳۳۲ ق) به المدونة ترتیب جدیدی داده و بر آن حاشیه نوشته است. | ||
امروزه المدونة به دو تحریر در دست است: المدونة الکبری، که با ترتیب اطفیش در بیروت (۱۳۹۴ ق / ۱۹۷۴ م) به چاپ رسیده و نسخ خطی متعددی دارد؛ المدونة الصغری، که نسخههایی از آن درکتابخانههای ابراهیم بن باقر در بنییزقن و خزانة البارونیة در جربه یافت میشود. | امروزه المدونة به دو تحریر در دست است: المدونة الکبری، که با ترتیب اطفیش در بیروت (۱۳۹۴ ق / ۱۹۷۴ م) به چاپ رسیده و نسخ خطی متعددی دارد؛ المدونة الصغری، که نسخههایی از آن درکتابخانههای ابراهیم بن باقر در بنییزقن و خزانة البارونیة در جربه یافت میشود. | ||
این کتاب در ۱۴۰۴ ق / ۱۹۸۴ م در عمان به چاپ رسیده است. باید افزود که المدونة به زبان بربری نیز ترجمه شده است. | این کتاب در ۱۴۰۴ ق / ۱۹۸۴ م در عمان به چاپ رسیده است. باید افزود که المدونة به زبان بربری نیز ترجمه شده است. | ||
2- اختلاف الفتیا، | 2- اختلاف الفتیا، | ||
بجز المدونة، تألیف دیگری نیز از ابوغانم در دست است که اختلاف الفتیا نام دارد. این کتاب هم شامل روایات فقهی ابوغانم از ابوعبیده است، اما برخلاف المدونة به شیوۀ پرسش و پاسخ نوشته نشده است. | بجز المدونة، تألیف دیگری نیز از ابوغانم در دست است که اختلاف الفتیا نام دارد. | ||
این کتاب هم شامل روایات فقهی ابوغانم از ابوعبیده است، اما برخلاف المدونة به شیوۀ پرسش و پاسخ نوشته نشده است. | |||
بنا به تصریح یوسف بن خلفون، این کتاب از آن ابوغانم خراسانی بوده و در سدۀ ۶ ق همپای المدونة رواج داشته است، ولی از آنجا که در عنوان نسخۀ خطی اختلاف الفتیا (به ضمیمۀ نسخهای از المدونة)، موجود در کتابخانۀ بنی یزقن قید شده: «کتاب اختلاف الفتیا روایة غانم بن بشر بن غانم عن الربیع بن حبیب ... »، برای برخی این تصور به وجود آمده که اختلاف الفتیا از آن غانم پسر ابوغانم خراسانی است که هویت شناخته شدهای ندارد. | بنا به تصریح یوسف بن خلفون، این کتاب از آن ابوغانم خراسانی بوده و در سدۀ ۶ ق همپای المدونة رواج داشته است، ولی از آنجا که در عنوان نسخۀ خطی اختلاف الفتیا (به ضمیمۀ نسخهای از المدونة)، موجود در کتابخانۀ بنی یزقن قید شده: «کتاب اختلاف الفتیا روایة غانم بن بشر بن غانم عن الربیع بن حبیب ... »، برای برخی این تصور به وجود آمده که اختلاف الفتیا از آن غانم پسر ابوغانم خراسانی است که هویت شناخته شدهای ندارد. | ||
همچنین مجموعهای از روایات افلح بن عبدالوهاب رستمی از ابوغانم خراسانی را ابویعقوب ورجلانی گردآورده و به همراه فوائدی دیگر، به عنوان جزء چهارم مسند ربیع بر آن افزوده است. این روایات را افلح احتمالاً در زمان حضور ابوغانم در مغرب از او فرا گرفته است<ref>پاکتچی، احمد، ج6، ص93-92</ref>. | همچنین مجموعهای از روایات افلح بن عبدالوهاب رستمی از ابوغانم خراسانی را ابویعقوب ورجلانی گردآورده و به همراه فوائدی دیگر، به عنوان جزء چهارم مسند ربیع بر آن افزوده است. این روایات را افلح احتمالاً در زمان حضور ابوغانم در مغرب از او فرا گرفته است<ref>پاکتچی، احمد، ج6، ص93-92</ref>. | ||
| |
نسخهٔ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۶
اَبوغانِمِ خُراسانی، بِشر بن غانم ، فقیه اباضی نیمۀ دوم سدۀ ۲ ق / ۸ م، گردآورندۀ کهنترین کتاب جامع فقه اباضی.
مذهب
ابوغانم از اباضیان خراسان بود.
تحصیلات
پس از وفات ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه (د پیش از سده ۱۵۸ ق) در زمان ریاست ربیع بن حبیب برای تحصیل علم راهی بصره یا احتمالاً مکه شد و از شاگردان ابوعبیده دانش آموخت.
مشایخ
در میان کسانی که ابوغانم در المدونۀ خود از آنان روایت کرده است، ربیع بن حبیب بصری، محبوب بن رحیل عبدی، وائل بن ایوب حضرمی، ابوغسان مخلد بن معرد و ابوالمهاجر کوفی دیده میشوند. در کنار این رجال نام کسانی چون ابوسعید عبدالله بن عبدالعزیز و ابوالمؤرج از شیوخ مطرود اباضی نیز به چشم میخورد.
آثار
1- المدونة،
ابوغانم برگرفتههای خود از مشایخ یاد شده در زمینۀ فقه اباضیه، به خصوص آراء ابوعبیده را در کتابی گرد آورد که به مناسبت شیوۀ تألیف، المدونة نامیده شد. این کتاب از حیث اسلوب پرسش و پاسخ به مدونۀ سحنون در فقه مالکی شباهت دارد. ابوغانم در دوران حکومت عبدالوهاب بن عبدالرحمن امام رستمی تاهرت (۱۶۸- ۲۰۸ ق / ۷۸۴-۸۲۳ م) راهی مغرب شد و در تاهرت نسخهای از المدونة را به عبدالوهاب تقدیم نمود. وی در مسیر خود به هنگام عبور از جبل نفوسه، با عالم نامدار آن دیار عمروس بن فتح مساکنی دیدار نمود و نسخهای از المدونة را نزد او به امانت نهاد و عمروس نیز از روی آن، نسخهای برای خویش استنساخ نمود. ابوغانم در راه بازگشت، نسخۀ امانت گذارده را از عمروس بـازگرفت و بـا خود به مشرق آورد. از سرانجام او در مشرق هیچ دانسته نیست، ولی نام او برای همیشه در مغرب بر جای ماند.
ابوغانم و المدونۀ او در تاریخ فقه اباضی شمال افریقا مقامی استثنایی دارند.
دهها سال پیش از ابوغانم، پنج تن «حملة العلم» فقه اباضی را در بصره از ابوعبیده فرا گرفتند و به مغرب آمدند و ابن مغطیر نفوسی که پیشتر نزد ابوعبیده دانش آموخته بود، به جهت تحولی که در تعالیم ابوعبیده احساس میکرد، آموختههای خود را منسوخ شمرد. اما فقه شاگردان بصری ابوعبیده، همچنان در حال شکل گرفتن بود و در طول نیم قرن، مکتب بصری ـ مکیِ این گروه از شاگردان ابوعبیده، محافل علمی اباضی را در شرق در دست داشت.
ابوغانم که محضر بانیان این مکتب را درک کرده و فقه را از آنان فرا گرفته بود، در سفر خود به مغرب در قالب المدونة تعالیم مکتب فقهیِ بصری ـ مکی را به مغرب آورد. شاید همان اندازه که فقه ابنمغطیر در برابر فقه حملة العلم منسوخ مینمود، فقه حملة العلم نیز در برابر فقه المدونة کهنه به نظر میآمد. به هر تقدیر تعالیم مکتب بصری ـ مکی ربیع بن حبیب در مغرب نیز همچون مشرق مورد استقبال قرار گرفت و المدونۀ ابوغانم به عنوان متن معتبر فقهی پذیرفته شد.
در جریان سقوط تاهرت و حریق کتابخانۀ رستمیان در سالهای پایانی سدۀ ۳ ق نسخۀ المدونة در آتش سوخت و نسخۀ عمروس که در مغرب منحصر به فرد بود، اساس نسخ بعدی قرار گرفت. المدونة در مغرب با نامهای الغانمی، الغانمیات و دیوان ابی غانم نیز شناخته میشده است.
این کتاب دست کم تا زمان تشکیل عزّابه در سدۀ ۵ ق، متن اساسی فقه اباضیان مغرب بوده است. در این مورد اظهارنظر ستایشآمیز ابوعبدالله محمد بن بکر، بنیانگذار عزابه، شایان توجه است. اگرچه شیوخ عزابه در سدۀ ۵ ق دیوان فقهی مشهور خود را فراهم آوردند، با این حال تألیف این دیوان جایگاه المدونة را متزلزل نساخت.
چنانکه در نیمۀ دوم سدۀ ۶ ق ابویعقوب یوسف بن خلفون نوشتههای ابوغانم را بسیار باارزشتر از تألیفات شیوخ عزابه دانسته، عقیده داشت اساسیترین منبع فقه اباضی مغرب هنوز تألیفات ابوغانم است.
در سدۀ ۷ ق درجینی، عالم مشهور مغرب، المدونة را از حیث مستند بودن و انتظام مطالب ستوده است. در سدۀ ۸ ق برّادی، ضمن شمردن و یادآور شده که جزء دوازدهم (کتاب الزکاة) را هرگز ندیده است.
براساس منابع، نسخۀ عمروس که در زمان مؤلف نوشته بود، نیز به ۱۲ جزء تقسیم میشده است. اخیراً قطب محمد بن یوسف اطفیش (د ۱۳۳۲ ق) به المدونة ترتیب جدیدی داده و بر آن حاشیه نوشته است.
امروزه المدونة به دو تحریر در دست است: المدونة الکبری، که با ترتیب اطفیش در بیروت (۱۳۹۴ ق / ۱۹۷۴ م) به چاپ رسیده و نسخ خطی متعددی دارد؛ المدونة الصغری، که نسخههایی از آن درکتابخانههای ابراهیم بن باقر در بنییزقن و خزانة البارونیة در جربه یافت میشود.
این کتاب در ۱۴۰۴ ق / ۱۹۸۴ م در عمان به چاپ رسیده است. باید افزود که المدونة به زبان بربری نیز ترجمه شده است.
2- اختلاف الفتیا،
بجز المدونة، تألیف دیگری نیز از ابوغانم در دست است که اختلاف الفتیا نام دارد.
این کتاب هم شامل روایات فقهی ابوغانم از ابوعبیده است، اما برخلاف المدونة به شیوۀ پرسش و پاسخ نوشته نشده است.
بنا به تصریح یوسف بن خلفون، این کتاب از آن ابوغانم خراسانی بوده و در سدۀ ۶ ق همپای المدونة رواج داشته است، ولی از آنجا که در عنوان نسخۀ خطی اختلاف الفتیا (به ضمیمۀ نسخهای از المدونة)، موجود در کتابخانۀ بنی یزقن قید شده: «کتاب اختلاف الفتیا روایة غانم بن بشر بن غانم عن الربیع بن حبیب ... »، برای برخی این تصور به وجود آمده که اختلاف الفتیا از آن غانم پسر ابوغانم خراسانی است که هویت شناخته شدهای ندارد.
همچنین مجموعهای از روایات افلح بن عبدالوهاب رستمی از ابوغانم خراسانی را ابویعقوب ورجلانی گردآورده و به همراه فوائدی دیگر، به عنوان جزء چهارم مسند ربیع بر آن افزوده است. این روایات را افلح احتمالاً در زمان حضور ابوغانم در مغرب از او فرا گرفته است[۱].
پانویس
- ↑ پاکتچی، احمد، ج6، ص93-92
منابع مقاله
پاکتچی، احمد، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.