اسکندرنامه (ابیالبرکات): تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR50789J1.jpg | عنوان = اسکندرنامه | عنوانهای دیگر = روایت فارسی از «کالیستنس دروغین» پرداخته میان قرون ششم / هشتم | پدیدآورندگان | پدیدآوران = کالیستنس دروغین (نويسنده) عبدالكافی بن ابی البركات (گردآورنده) افشار...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''اسکندرنامه'''، اثری از عبدالکافی بن ابیالبرکات (قرن 6/8) در ادبیات فارسی (نثر فارسی – داستانهای کهن) است و توسط ایرج افشار تحقیق و تصحیح شده است. | '''اسکندرنامه'''، اثری از [[عبدالكافی بن ابی البركات|عبدالکافی بن ابیالبرکات]] (قرن 6/8) در ادبیات فارسی (نثر فارسی – داستانهای کهن) است و توسط [[افشار، ایرج|ایرج افشار]] تحقیق و تصحیح شده است. | ||
نوشتار حاضر داستان اسکندر است و قدیمیترین روایت منثور از حکایات اسکندر در زبان فارسی است<ref>ر.ک: مقدمه، ص15</ref> و پس از شاهنامه دومین کتابی است که بهتفصیل افسانههای مربوط به اسکندر را در خود جای داده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. منشأ اصلی آن روایت کالیستنس دروغین تواند بود<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | نوشتار حاضر داستان اسکندر است و قدیمیترین روایت منثور از حکایات اسکندر در زبان فارسی است<ref>ر.ک: مقدمه، ص15</ref> و پس از شاهنامه دومین کتابی است که بهتفصیل افسانههای مربوط به اسکندر را در خود جای داده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. منشأ اصلی آن روایت [[کالیستنس دروغین]] تواند بود<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
این اثر اگرچه تاریخی نبوده و عاری از حقیقت است، بااینوجود قسمتی از عقاید و اخبار مربوط به اسکندر و متداول میان عامه را که سینهبهسینه از دورانهای قدیمتر به آن دوره رسیده است، با زبانی روان و بیانی گیرا به دوران ما نقل کرده و افکار خرافی گذشتگان و تصورات نامعقول آنان را نسبت به اسکندر به تصویر کشیده است. همچنین این اثر به دلیل قدمت آن میتواند بهعنوان مرجع و مأخذی برای محققان در پژوهش و مطالعه سبک فارسینویسی و ضبط استعمالات لغوی و تعبیرات کهن قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | این اثر اگرچه تاریخی نبوده و عاری از حقیقت است، بااینوجود قسمتی از عقاید و اخبار مربوط به اسکندر و متداول میان عامه را که سینهبهسینه از دورانهای قدیمتر به آن دوره رسیده است، با زبانی روان و بیانی گیرا به دوران ما نقل کرده و افکار خرافی گذشتگان و تصورات نامعقول آنان را نسبت به اسکندر به تصویر کشیده است. همچنین این اثر به دلیل قدمت آن میتواند بهعنوان مرجع و مأخذی برای محققان در پژوهش و مطالعه سبک فارسینویسی و ضبط استعمالات لغوی و تعبیرات کهن قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. |
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۴
اسکندرنامه | |
---|---|
پدیدآوران | کالیستنس دروغین (نويسنده)
عبدالكافی بن ابی البركات (گردآورنده) افشار، ایرج ( مصحح) |
عنوانهای دیگر | روایت فارسی از «کالیستنس دروغین» پرداخته میان قرون ششم / هشتم |
ناشر | چشمه |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1387ش |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اسکندرنامه، اثری از عبدالکافی بن ابیالبرکات (قرن 6/8) در ادبیات فارسی (نثر فارسی – داستانهای کهن) است و توسط ایرج افشار تحقیق و تصحیح شده است.
نوشتار حاضر داستان اسکندر است و قدیمیترین روایت منثور از حکایات اسکندر در زبان فارسی است[۱] و پس از شاهنامه دومین کتابی است که بهتفصیل افسانههای مربوط به اسکندر را در خود جای داده است[۲]. منشأ اصلی آن روایت کالیستنس دروغین تواند بود[۳].
این اثر اگرچه تاریخی نبوده و عاری از حقیقت است، بااینوجود قسمتی از عقاید و اخبار مربوط به اسکندر و متداول میان عامه را که سینهبهسینه از دورانهای قدیمتر به آن دوره رسیده است، با زبانی روان و بیانی گیرا به دوران ما نقل کرده و افکار خرافی گذشتگان و تصورات نامعقول آنان را نسبت به اسکندر به تصویر کشیده است. همچنین این اثر به دلیل قدمت آن میتواند بهعنوان مرجع و مأخذی برای محققان در پژوهش و مطالعه سبک فارسینویسی و ضبط استعمالات لغوی و تعبیرات کهن قرار گیرد[۴].
علیرغم اختلاف نظر میان محققان در تاریخ تحریر این کتاب، به دلیل شواهد و قرائن موجود، تاریخ تحریر آن میان قرنهای ششم و هشتم تخمین زده شده است[۵].
نویسنده در نگارش این اثر علاوه بر استفاده از روایتی از اسکندرنامه عربی که در دست داشته، از کتب عامهپسند و رایج در آن دوره نیز بهره برده است[۶]. وی همچنین از اساطیر دینی و داستانهای قدیمی مایه گرفته و این اثر را به آنها آراسته است[۷].
هرچند که این روایت از داستان اسکندر علاوه بر فقدان وصفهای قوی، از اطناب و یکنواختی متن رنج میبرد و قصهپرداز برای خوشامد خواننده جایهایی از متن را با برخی مطالب عاشقانه و گاه شهوتانگیز ممزوج کرده است، بااینوجود در مواری از ذوق و مایههای ادبی نیز برخوردار است[۸].
محقق اثر در مقدمهای تفصیلی حاوی مطالبی درباره داستان یادشده[۹] و همچنین روایت فارسی کتاب[۱۰]، اطلاعات کتابشناختی ارزشمند و مفیدی نیز پیرامون آن داده است[۱۱]. وی همچنین به تصحیح برخی از کلمات متن و اشاره به آن در پاورقی و در مواردی نیز به توضیحاتی راجع به برخی کلمات و عبارات متن و معنای آنها پرداخته است[۱۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.