مجموع من رسائل السيوطي: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR99361J1.jpg | عنوان = مجموع من رسائل السيوطي | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر (نويسنده) عمرانی طنجی، أبوالفضل بدر (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر...» ایجاد کرد)
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۶

    مجموع من رسائل السيوطي
    مجموع من رسائل السيوطي
    پدیدآورانسیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر (نويسنده) عمرانی طنجی، أبوالفضل بدر (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1424ق - 2003م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مجموع من رسائل السيوطي، مجموعه 9 رساله از آثار ادیب، محدّث، مورّخ، مفسّر، فقیه و نویسنده فعال شافعی قرن نهم و دهم قمری، جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی (849-911ق) است که به بررسی موضوعات روایی، فقهی و کتاب‌شناسی می‌پردازد. محقق کتاب، ابوالفضل بدر عمرانی طنجی، نسخه‌های خطی هریک از رساله‌ها را معرفی کرده است[۱]. این رساله‌ها به‌ترتیب عبارت است از:

    نزول الرحمة في التحدّث بالنعمة

    سیوطی در این رساله کوتاه، با بیان اینکه در مورد خودستایی، قانون غالب این است که انسان از این کار بپرهیزد، افزوده است: ولی در صورتی که به‌عنوان یادکرد نعمت الهی و امتثال فرمان خدای متعال در آیه «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّك فَحَدِّث» (ضحی: 11) باشد، اشکالی ندارد و نیکوست. او برای تأیید این مطلب، به چند روایت استشهاد کرده است؛ از جمله: ابن ابی‌حاتم با سند از امام حسن مجتبی(ع) نقل کرده است که او در تفسیر همین آیه گفت: «إذا أصبتَ خيراً فحدّث به إخوانك»؛ هنگامی که به خیری رسیدی به برادرانت بگو[۲]. نویسنده تأکید دارد که «خود را ستودن» در صورتی که از باب فخرفروشی باشد، شایسته نیست و مذموم است[۳].

    القول الأشبه في حديث «من عرف نفسه فقد عرف ربه»

    سیوطی نوشته است: از این روایت، بسیار پرسیده می‌شود و گاهی معنایی برداشت کنند که صحیح نیست و من سخنی گویم که اشکال را برطرف سازد و آن، دو نکته است: اول: این روایت صحیح نیست و ابن تیمیه آن را ساختگی شمرده است. دوم: نووی این روایت را این‌گونه معنا کرده است: هرکسی که نفس خودش را بشناسد که ضعیف و نیازمند به خدا و بندگی اوست، پروردگارش را با وصف قوت و ربوبیت و کمال مطلق و صفات عالی خواهد شناخت[۴].

    أعذب المناهل في حديث «من قال أنا عالم فهو جاهل»

    نویسنده، سند این روایت را ضعیف دانسته و در معنا و دلالت این حدیث، اشکال کرده و آن را باطل شمرده و نپذیرفته است[۵].

    إعلام الأريب بحدوث بدعة المحاريب

    سیوطی در این رساله، محراب‌سازی در مساجد را بدعت می‌شمارد؛ زیرا به‌ گفته او، در مسجدالنبی(ص) در زمان پیامبر(ص) محراب وجود نداشته است و در روایت، از آن نهی شده است. البته دیدگاه سیوطی مبتنی بر دریافتی شخصی از روایات است و در بحث حاضر مورد انتقاد و انکار محقق کتاب، عمرانی طنجی، هم واقع شده است[۶].

    إتحاف الفرقة برفو الخرقة

    سیوطی در مسئله اختلافی «خرقه‌پوشی»، خودش آن را صحیح شمرده و برای اثباتش شواهدی آورده است[۷]، ولی عبدالله بن صدیق این دیدگاه و همه ادله آن را نقد کرده و هیچ‌یک را صحیح ندانسته است[۸].

    طوق الحمامة

    سیوطی در این رساله، واژه «حَمام» (کبوتر) و انواع آن و تفاوتش با «یَمام» (کبوتر چاهی) را توضیح می‌دهد و بعد به بررسی سندی چند روایت درباره حمام می‌پردازد و سپس روایت مورد سؤال «اتّخذ زوجاً من حمام» را از چند طریق نقل می‌کند و درباره سندش نظر می‌دهد و روایاتی مشابه می‌آورد و مسئله زندانی کردن کبوتر در قفس و بازی کردن با آن را مطرح می‌کند و روایت دو کبوتر در غار (در واقعه هجرت) و تسبیح برخی از پرندگان و اشعاری در مورد کبوتر می‌آورد و این رساله را با مطالبی - نثر و نظم - در باب کبوتر نامه‌بر پایان می‌دهد[۹].

    الإغضاء عن دعاء الأعضاء

    سیوطی در این رساله، در روایات دعای هنگام وضو از نظر سندی اشکال کرده و در پایان افزوده است: شگفت‌آور است که برخی، روایات اعضا را از سنن وضو شمرده‌اند، باآنکه ساختگی است، ولی روایت صلوات بعد از وضو را که در حدیث آمده، سنت نشمرده‌اند![۱۰].

    الأجر الجزل في الغزل

    سیوطی در این رساله، روایاتی را درباره فضیلت بافندگی (پشم‌ریسی) زنان آورده و آنها را صحیح شمرده است[۱۱].

    النضرة في أحاديث الماء و الرياض و الخضرة

    سیوطی در این رساله، روایاتی را بررسی کرده است که فضیلت نگاه کردن به آب و سبزه را بیان می‌کند[۱۲]، ولی ابوالفضل بدر عمرانی طنجی، همه این روایات را باطل و ساختگی دانسته است[۱۳].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص3-5
    2. ر.ک: متن کتاب، ص9
    3. ر.ک: همان، ص12
    4. ر.ک: همان، ص17
    5. ر.ک: همان، ص25- 28
    6. ر.ک: همان، ص31، پاورقی 4
    7. ر.ک: همان، ص39-43
    8. همان، ص44-58
    9. ر.ک: همان، ص61-93
    10. ر.ک: همان، ص95-103
    11. ر.ک: همان، ص109-114
    12. ر.ک: همان، ص121-127
    13. ر.ک: همان، ص119

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها