الرسائل العشر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
رساله ششم، «السبل الجلیة فی الآباء العلیة» نیز درباره پدر و مادر پیامبر(ص) است، به این‌که آن دو از نجات‌یافتگان در روز رستاخیز ‌هستند و برایشان به رهایی از دوزخ و درآمدن به بهشت حکم شده است. [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] توجیه‌های گوناگونی را برای این باور نقل می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص165</ref>‏
رساله ششم، «السبل الجلیة فی الآباء العلیة» نیز درباره پدر و مادر پیامبر(ص) است، به این‌که آن دو از نجات‌یافتگان در روز رستاخیز ‌هستند و برایشان به رهایی از دوزخ و درآمدن به بهشت حکم شده است. [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] توجیه‌های گوناگونی را برای این باور نقل می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص165</ref>‏


رساله هفتم با نام «تنزیه الأنبیاء عن تشبیه الأغنیاء»، مشاجره‌ای را میان دو تن از مردم کوچه و بازار نقل می‌کند که یکی به دیگری می‌گوید: «ای بُزچران! و پاسخ می‌شنود که «پیامبران هم بزچران بوده‌اند.» سیوطی سپس بحث مبسوطی را در تعزیرشدن و یا مجازات‌نشدن گوینده این سخن ارائه کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>
رساله هفتم با نام «تنزیه الأنبیاء عن تشبیه الأغنیاء»، مشاجره‌ای را میان دو تن از مردم کوچه و بازار نقل می‌کند که یکی به دیگری می‌گوید: «ای بُزچران! و پاسخ می‌شنود که «پیامبران هم بزچران بوده‌اند.» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] سپس بحث مبسوطی را در تعزیرشدن و یا مجازات‌نشدن گوینده این سخن ارائه کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>


در رساله هشتم، «إنباه الأذکیاء فی حیاة الأنبیاء»، سیوطی زنده‌بودن پیامبر اسلام و پیامبران دیگر(علیهم‌السلام) را در گورهایشان، باور همه اهل سنت می‌داند و می‌خواهد این اعتقاد را با حدیثی که در آن گفته می‌شود که خداوند روح حضرت را به جسمش برمی‌گرداند تا ایشان بتواند پاسخ سلام‌کننده‌ها را بدهد، سازش دهد.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>‏[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] نخست، اخباری را که به زنده‌بودن پیامبر(ص) گواهی می‌دهند، می آورد.<ref>ر.ک: همان، ص202-197</ref>‏سپس، با پانزده استدلال به حدیثی که حیات دائمی پیامبر(ص) را نفی می‌کند، پاسخ می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص211-202</ref>‏
در رساله هشتم، «إنباه الأذکیاء فی حیاة الأنبیاء»، سیوطی زنده‌بودن پیامبر اسلام و پیامبران دیگر(علیهم‌السلام) را در گورهایشان، باور همه اهل سنت می‌داند و می‌خواهد این اعتقاد را با حدیثی که در آن گفته می‌شود که خداوند روح حضرت را به جسمش برمی‌گرداند تا ایشان بتواند پاسخ سلام‌کننده‌ها را بدهد، سازش دهد.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>‏[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] نخست، اخباری را که به زنده‌بودن پیامبر(ص) گواهی می‌دهند، می آورد.<ref>ر.ک: همان، ص202-197</ref>‏سپس، با پانزده استدلال به حدیثی که حیات دائمی پیامبر(ص) را نفی می‌کند، پاسخ می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص211-202</ref>‏


رساله نهم، «العرف الوردی فی أخبار المهدی»، را [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] با گردآوری حدیث‌ها و آثاری درباره مهدی و با خلاصه‌کردن نوشتاری از ابونعیم با نام «الأربعین» و همچنین، با افزودن برخی مطالب دیگر عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص213</ref>[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] با نقل احادیث اهل سنت، به رخدادهای عصر ظهور مهدی موعود(عج) می‌پردازد. نکته‌ای که در این روایت‌ها شایان توجه است و در جای‌جای رساله دیده می‌شود، انتساب مهدی(عج) به خاندان پیامبر(ص) است.<ref>ر.ک: همان، ص253-213</ref>‏ ‏
رساله نهم، «العرف الوردی فی أخبار المهدی»، را [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] با گردآوری حدیث‌ها و آثاری درباره مهدی و با خلاصه‌کردن نوشتاری از [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم]] با نام «الأربعین» و همچنین، با افزودن برخی مطالب دیگر عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص213</ref>[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] با نقل احادیث اهل سنت، به رخدادهای عصر ظهور مهدی موعود(عج) می‌پردازد. نکته‌ای که در این روایت‌ها شایان توجه است و در جای‌جای رساله دیده می‌شود، انتساب مهدی(عج) به خاندان پیامبر(ص) است.<ref>ر.ک: همان، ص253-213</ref>‏ ‏


در رساله دهم، «تبییض الصحیفة فی مناقب الإمام أبی حنیفة»، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] برخی از جنبه‌های شخصیت ابوحنیفه (امام حنفیان) را می‌شناساند. او گفتارش را با اصل و نسب ابوحنیفه و اینکه او پسر «نُعمان» پسر «مرزبان» از نژاد پارس است، آغاز می‌کند. مباحث بعدی او عبارتند از: حدیثی منسوب به پیامبر(ص) که به آمدن «مالک»، «شافعی» و ابوحنیفه بشارت داده‌اند،<ref>ر.ک: همان، ص256-255</ref>‏حدیث‌‎هایی در برجستگی نژاد پارس که ایمان و علم را از ثریا (خوشه پروین) می‌چینند،<ref>ر.ک: همان، ص256</ref>‏نام‌ هفت تن از صحابه‌ و هفتاد و چهار تن از تابعین که ابوحنیفه حضورشان را درک کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص262-257</ref>‏نام نود و پنج تن از راویانی که از ابوحنیفه روایت کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص264-262</ref>‏و ثبت گزارش‌ها و منقبت‌هایی که درباره‌اش گفته‌اند (مانند گفتاری که او از گرایش خود به دانش فقه نقل نموده است). [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در این مبحث به کلام [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب بغدادی]] در میان ناقلان بیشتر استناد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص286-264</ref>‏
در رساله دهم، «تبییض الصحیفة فی مناقب الإمام أبی حنیفة»، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] برخی از جنبه‌های شخصیت ابوحنیفه (امام حنفیان) را می‌شناساند. او گفتارش را با اصل و نسب ابوحنیفه و اینکه او پسر «نُعمان» پسر «مرزبان» از نژاد پارس است، آغاز می‌کند. مباحث بعدی او عبارتند از: حدیثی منسوب به پیامبر(ص) که به آمدن «مالک»، «شافعی» و ابوحنیفه بشارت داده‌اند،<ref>ر.ک: همان، ص256-255</ref>‏حدیث‌‎هایی در برجستگی نژاد پارس که ایمان و علم را از ثریا (خوشه پروین) می‌چینند،<ref>ر.ک: همان، ص256</ref>‏نام‌ هفت تن از صحابه‌ و هفتاد و چهار تن از تابعین که ابوحنیفه حضورشان را درک کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص262-257</ref>‏نام نود و پنج تن از راویانی که از ابوحنیفه روایت کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص264-262</ref>‏و ثبت گزارش‌ها و منقبت‌هایی که درباره‌اش گفته‌اند (مانند گفتاری که او از گرایش خود به دانش فقه نقل نموده است). [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در این مبحث به کلام [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب بغدادی]] در میان ناقلان بیشتر استناد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص286-264</ref>‏