منهج اصول التربية الاسلامية المطور: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NURمنهج اصول التربية الاسلامية المطورJ1.jpg
    | تصویر =NUR24942J1.jpg
    | عنوان =
    | عنوان =
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    خط ۸: خط ۸:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏1432 ‎‏/‎‏ي‎‏2‎‏م‎‏8‎‏ / 247/8 BP
    | موضوع =
    | موضوع =اخلاق اسلامي
    تربيت اخلاقي - جنبه‏هاي مذهبي - اسلام
    اسلام و آموزش و پرورش
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =دار عالم الکتب للطباعة و النشر و التوزیع
    | ناشر =دار عالم الکتب  
    | مکان نشر =ریاض
    | مکان نشر =عربستان - رياض
    | سال نشر =1428ق/2007م.  
    | سال نشر =1432ق.= 2011م.  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE24942AUTOMATIONCODE
    | چاپ =اول
    | چاپ =دوم
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =
    | تعداد جلد =

    نسخهٔ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۲

    منهج اصول التربية الاسلامية المطور
    منهج اصول التربية الاسلامية المطور
    پدیدآورانیالجن، مقداد (نویسنده)
    ناشردار عالم الکتب
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشر1432ق.= 2011م.
    چاپدوم
    موضوعاخلاق اسلامي

    تربيت اخلاقي - جنبه‏هاي مذهبي - اسلام

    اسلام و آموزش و پرورش
    کد کنگره
    ‏1432 ‎‏/‎‏ي‎‏2‎‏م‎‏8‎‏ / 247/8 BP

    منهج اصول التربية الاسلامية المطور تألیف مقداد یالجن، این نوشتار هجدهمین عنوان از مجموعه‌اى است با فروست: سلسله کتاب تربیتنا. اصل این کتاب متن درسى رشته علوم تربیتى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه اسلامى امام محمدبن سعود عربستان بوده است که با قدم و قلم شش تن از استادان آن رشته از جمله خود مقداد یالجن تهیه شده و آن دانشگاه در سال 1407 ق آن را منتشر کرده است: محب‌الدین ابوصالح و مقداد یالجن و دیگران، اصول التربیه الاسلامیه (چاپ اول: ریاض، کلیه العلوم الاجتماعیه). مقداد یالجن پس از گردن نهادن به تدریس ماده درسى اصول تربیت اسلامى در آن دانشگاه، کار چاپ‌شده آن شش استاد را به مقراض تهذیب و قلم تغییر مى‌سپارد تا به صورت کنونى درمى‌آید و منتشر مى‌شود. از این‌رو واژه مطور (= دگرگون‌شده/پیشرفته) را به عنوان کتاب افزوده است. یالجن در مقدمه و نیز متن کتاب به مواضع و موارد تصرفات خویش اشاره کرده و یادآور شده است که از دیگر همکاران خود در تألیف متن چاپ 1407 ق، براى اصلاح آن دعوت کرده اما پاسخ مساعدى دریافت نکرده است (ص 5-6). مقدمه، سیزده فصل، خاتمه و پیوست، محمل‌هاى برگزیده نویسنده براى بیان دیدگاه‌هاى خود در این کتاب است.

    در فصل نخست، مفهوم اصطلاحات اصلى، اهمیت بررسى اصول تربیت به‌طور خاص و تربیت اسلامى به‌طور عام، آبشخورهاى معرفتى تربیت اسلامى بحث و بررسى شده است.

    فصل دوم دربارۀ هدف‌هاى تربیت اسلامى پرداخته شده است. نویسنده میان هدف و غایت فرق نهاده و به اهمیت تعریف هدف‌هاى تربیتى پرداخته است؛ سپس به مفهوم لغوى و اصطلاحى اهداف تربیتى و غایت تربیتى روى کرده است. آنگاه همراه اشاره به هدف‌هاى کلى تربیت اسلامى از روش‌هاى وصول به آن‌ها هم سخن گفته است.

    مبانى اعتقادى و عبادى و تکلیفى و آثار تربیتى آن‌ها در فصل سوم شرح و شکافته گشته است؛ سپس در فصل چهارم، مبانى اخلاقى تربیت اسلامى مطرح و در واکاوى آن فهرست‌وار به این مباحث اشارت رفته است: مفهوم و تعریف اخلاق، اهمیت و معیارهاى اخلاق اسلامى، ویژگى‌ها و حوزه‌هاى اخلاق اسلامى، تربیت اخلاقى در اسلام و اهمیت آن، مهم‌ترین شروط تحقق تربیت اخلاقى در اسلام، عوامل و نهادهاى مسئول تربیت اخلاقى، سرشت اخلاقى کودک، مهم‌ترین مراحل تربیت اخلاقى کودک، آداب و اخلاق شاگرد و آثار آن‌ها در موفقیت و پیشرفت علمى او، آداب و اخلاق معلم و تأثیر آن‌ها بر کامیابى معلم و پیشرفت شغلى او.

    نگارنده در فصل پنجم به مبانى روان‌شناختى تربیت اسلامى پرداخته است. وى این بحث را به دو بخش تقسیم کرده و در بخش نخست، مطالب زیر را بررسى نموده است: ارتباط تربیت با مطالعه طبیعت انسان، اهمیت شناخت طبیعت انسان براى معلم و متعلم، عناصر اصلى طبیعت انسان، انگیزه‌ها و غرایز و آثار رفتارى آن‌ها، مهم‌ترین هدایت‌هاى تربیت اسلامى در حوزه غرایز و انگیزه‌ها، مهم‌ترین شروط ایجاد دگرگونى در طبیعت انسان. گفتنى است در این بخش مراد پرداختن به نیازهاى مادى و معنوى است (ص 120).

    در بخش دوم این فصل سخن بر سر نیازهاى انسان و روش‌هاى پاسخ به آن‌هاست. نگارنده پس از اشاره به دسته‌بندى مازلو از نیازهاى اساسى هفت‌گانه انسان، از نیازهاى ده‌گانه اساسى انسان نام برده و به شرح روش‌هاى پاسخگویى به آن‌ها پرداخته است.

    مبانى اجتماعى تربیت اسلامى در فصل ششم بحث و بررسى شده است. رئوس مطالب این فصل چنین است: نظریه‌هایى که گونه‌هاى تربیت اخلاقى بر آن‌ها پى نهاده شده است (نظریه جمعى، نظریه فردى، نظریه اسلامى)؛ اصول اجتماعى برساخته بر اصول اخلاقى در اسلام؛ اهداف تربیت اجتماعى در اسلام؛ مهم‌ترین ویژگى‌هاى جامعه اسلامى که لازم است ایجاد شود؛ تربیت اسلامى و مشکلات جامعه یا امت.

    فصل هفتم، جایگاه واکاوى مبانى اقتصادى [تربیت اسلامى] و دربردارنده مباحث ذیل است: تعریف مفاهیم و اصطلاحات؛ هدف‌هاى تربیت اقتصادى در اسلام؛ ارکان بنیادین تربیت اقتصادى در اسلام؛ روش‌هاى به‌کارگیرى اصول اسلامى در زمینه تربیت اقتصادى؛ برجسته‌ترین ویژگى‌هاى اقتصادى اسلام؛ مهم‌ترین روش‌هاى تربیت اقتصادى در اسلام.

    نگارنده در فصل هشتم، مبانى تاریخى تربیت اسلامى را پیش‌رو نهاده و در واشکافت بحث، نخست اهمیت مبانى تاریخى در تربیت به‌طور عام و تربیت اسلامى به‌طور خاص راواکاویده است. آنگاه به تعریف مفاهیم و اصطلاحات پرداخته؛ سپس از مقتضیات تربیتى‌مبانى تاریخى گفته و سرانجام به [ضرورت] آشنایى با دستاوردهاى بزرگ تاریخى پرداخته است.

    در فصل نهم، مبانى سیاسى و ادارى و مدیریتى [تربیت اسلامى] مطرح شده است و پس از اشاره به رابطه میان سیاست و تربیت، به تعریف اصطلاحات و شرح ارتباط میان مبانى سیاسى و مبانى تشریعى و شمارى از مشخصات بارز سیاست اسلامى پرداخته شده است؛ سپس هدف‌هاى بیان مبانى سیاسى و ادارى و مدیریتى آمده است و با اشاره به مهم‌ترین روش‌هاى تربیت مدیریت حکیمانه و آشنایى با ویژگى‌هاى مدیریت حکیمانه و تربیت بر اساس آن، فصل به فرجام آمده است.

    فصل دهم دربارۀ اصول تربیت اسلامى است و در آن به این اصول اشاراتى رفته است: اصل واجب بودن آموزش دیدن بر هر زن و مرد مسلمان؛ اصل واجب بودن آموزش دادن همگان؛ اصل استمرار آموزش؛ اصل لزوم پرورش براى عمل به علم؛ اصل وجوب خودسازى.

    نهادهاى آموزشى و تربیتى در اسلام و وظایف اساسى تربیتى آن‌ها موضوع فصل یازدهم است و در آن پس از بیان نقش نهادهاى آموزشى و تربیتى در ظفرمندى تربیت، به خانواده مسلمان و مهم‌ترین وظایف تربیتى او نظر شده است؛ سپس به مسجد و مهم‌ترین وظایف تربیتى آن؛ مدرسه اسلامى و وظایف تربیتى آن؛ نابایستى‌هاى مدرسه‌هاى جدید و راه‌هاى رفع آن‌ها؛ تبلیغات و وظایف تربیتى آن‌ها، مهم‌ترین هدف‌هاى تبلیغات تربیتى اسلامى پرداخته شده است.

    در فصل دوازدهم، روش‌هاى تربیت اسلامى بازشکافته شده است. سرآغاز این فصل بیان مفهوم روش و گونه‌هاى آن است و پس از آن به مهم‌ترین روش‌هاى آموزشى و تربیتى در اسلام و سپس اهمیت تعیین روش‌هاى تربیت اسلامى اشاره شده است. مطلب بعدى بیان مهم‌ترین روش‌هاى عام تربیت اسلامى همراه با گوشزدى به روش‌هاى پیشگیرى تربیتى در اسلام است.

    نگارنده در ادامه به شرح روش‌هاى زیر پرداخته است: روش بحث و مناظره علمى و مهم‌ترین شروط موفقیت این روش و اهمیت آن؛ روش تشویق و تهدید؛ روش عملى و تجربى؛ روش اسوه‌اى؛ مفهوم اسوه و سرمشق؛ اهمیت این روش تربیتى؛ انواع سرمشق؛ روش تمثیل؛ هدف‌هاى این روش؛ نمونه‌هایى از امثال در قرآن و سنت.

    فصل سیزدهم که فرجامین فراز کتاب است جستارى است دربارۀ ویژگى‌هاى تربیت اسلامى که از رهگذر آن به ویژگى‌هاى برشمارده‌شده براى تربیت اسلامى در پژوهش‌هاى پیشین، ویژگى‌هاى کلى و اساسى تربیت اسلامى و شرح این ویژگى‌ها پرداخته شده است.

    • منابعى براى مطالعه بیشتر:

    خورشید احمد، اصول تعلیم و تربیت اسلامى، ترجمه سکینه سرابخش (چاپ اول: [بى‌جا]، مترجم، 1367)؛ رضا فرهادیان، اصول و مبانى تربیت در قرآن (چاپ مکرر: قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم)؛ سید محمد مرتضوى، اصول و روش‌ها در نظام تربیتى اسلام (چاپ اول: مشهد، گل‌نشر، 1375)؛ سید احمد احمدى، اصول و روش‌هاى تربیت در اسلام (چاپ سوم: تهران، ماجد، 1372).[۱]


    پانویس

    1. رفیعی، بهروز، ص325-328


    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتاب‌شناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.

    وابسته‌ها