هندی، سید احمدخان: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'موسسه' به 'مؤسسه') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات زندگینامه | {{جعبه اطلاعات زندگینامه | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| تصویر = | | تصویر = NURسید احمد خان هندی.jpg | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| تخلص = | | تخلص = | ||
| نسب = | | نسب = | ||
| نام پدر = | | نام پدر = محمدتقیخان | ||
| ولادت = | | ولادت = 1827 م/ 1232 ق | ||
| محل تولد = | | محل تولد =دهلی | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد = هندوستان | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| رحلت = | | رحلت = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| علایق پژوهشی = | | علایق پژوهشی = | ||
| سبک نوشتاری = | | سبک نوشتاری = | ||
| آثار = | | آثار = [[تفسیر القرآن و هو الهدى و الفرقان]] | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==ارتباط با انگلیس== | ==ارتباط با انگلیس== | ||
یکچندی به عنوان بایگان در دادگاه جنایی وابسته به حکومت استعمار انگلیس در هند، به خدمت مشغول شد. در خاموش کردن مسالمتآمیز در یک شورش انقلابی که هندیان در طی آن، به جان انگلیسیها افتادند، به نفع انگلیسیها کوشید. به پاس این خدمات و تلقی محترمانهای که از انگلیسیها داشت، به أخذ مقرّری سالانه و سپس دریافت لقب «سر»(شوالیه) از دولت انگلیس نایل آمد. در پنجاه و دو سالگی که دو فرزندش را برای ادامه تحصیلات به انگلستان برد، دیدن ترقیات شگرف اروپائیها از نزدیک، اندیشهاش را در مهم شمردن تعلیم و تربیت به سبک جدید و با الهام از فرهنگ غربی، ریشهدارتر کرد. در بازگشت، انجمنی علمی- ادبی و دانشگاهی به سبک دانشگاههای اروپایی در علیگره تأسیس کرد که بر محور آن دانشگاه و فارغالتحصیلان آن، گرایش فکری پیشتازی پدید آمد. | |||
==افکار سیاسی-انگلیسی او== | ==افکار سیاسی-انگلیسی او== | ||
گرایش و نگرش سیاسی و بسیار محافظهکارانه سید احمدخان متناقض و بی انسجام بود. از یک سو با عزمی جزم از کشیده شدن به عرصه سیاست پرهیز داشت و شعار او «آموزش، آموزش، آموزش» بود- که این عزم او به کناره گرفتن از نهضتهای سیاسی، غالبا مورد سوء ظن و تمسخر واقع شده- و از سوی دیگر تردیدی نیست که وی دستآموز سیاست مزورانه انگلیس بوده است. توصیه سیاسی مهم او همین بود که مسلمانان باید با تمسک به ذیل عنایت اسلام، خود یک ملّت مستقل و واحدی باشند. اما این تمسک به ذیل اسلام، در عمل، توسل به ذیل عنایت دولت علّیه بریتانیا شد. تصور نمیرود که عنوان پر افتخار «سر» که انگلیسیها در سال 1305 ق/ 1888 م به سید احمدخان دادند در جهت تحکیم مبانی اسلام و تحقّق امّت واحده اسلامی بوده باشد. به تعبیر دیگر میتوان گفت: وی توجیه کننده مظالم استعمار انگلیس بوده و دور نیست چنین نقشی را ناخودآگاهانه در پیش گرفته باشد و مراد اصلی او- که شامّه و فقه سیاسی پیشرفتهای نداشت- تنش زدایی و ایجاد ائتلاف و تأمین آرامش اجتماعی برای با فرهنگتر شدن مسلمانان و جبران عقبماندگی آنان باشد. ولی همه جا نمیتوان رفتار و گفتار وی را چنین حمل بر صحت کرد؛ از جمله آنجا که میگوید: «... اگر خداوند، اطاعت و دست نشاندگی ما را در قبال نژاد دیگر(انگلیسیها) مقدر کرده باشد، نژادی که آزادی دینی را از ما دریغ نمیدارند و برای ما عادلانه حکم میرانند و صلح و صفا برقرار میدارند و مال و جان ما را حفظ میکنند؛ چنان که انگلیسیها در هند، بر همین نهج رفتار میکنند، بر ماست که خیرخواه آنان باشیم و دست دوستی آنان را بفشاریم...». | گرایش و نگرش سیاسی و بسیار محافظهکارانه سید احمدخان متناقض و بی انسجام بود. از یک سو با عزمی جزم از کشیده شدن به عرصه سیاست پرهیز داشت و شعار او «آموزش، آموزش، آموزش» بود- که این عزم او به کناره گرفتن از نهضتهای سیاسی، غالبا مورد سوء ظن و تمسخر واقع شده- و از سوی دیگر تردیدی نیست که وی دستآموز سیاست مزورانه انگلیس بوده است. | ||
توصیه سیاسی مهم او همین بود که مسلمانان باید با تمسک به ذیل عنایت اسلام، خود یک ملّت مستقل و واحدی باشند. اما این تمسک به ذیل اسلام، در عمل، توسل به ذیل عنایت دولت علّیه بریتانیا شد. تصور نمیرود که عنوان پر افتخار «سر» که انگلیسیها در سال 1305 ق/ 1888 م به سید احمدخان دادند در جهت تحکیم مبانی اسلام و تحقّق امّت واحده اسلامی بوده باشد. به تعبیر دیگر میتوان گفت: وی توجیه کننده مظالم استعمار انگلیس بوده و دور نیست چنین نقشی را ناخودآگاهانه در پیش گرفته باشد و مراد اصلی او- که شامّه و فقه سیاسی پیشرفتهای نداشت- تنش زدایی و ایجاد ائتلاف و تأمین آرامش اجتماعی برای با فرهنگتر شدن مسلمانان و جبران عقبماندگی آنان باشد. | |||
ولی همه جا نمیتوان رفتار و گفتار وی را چنین حمل بر صحت کرد؛ از جمله آنجا که میگوید: «... اگر خداوند، اطاعت و دست نشاندگی ما را در قبال نژاد دیگر(انگلیسیها) مقدر کرده باشد، نژادی که آزادی دینی را از ما دریغ نمیدارند و برای ما عادلانه حکم میرانند و صلح و صفا برقرار میدارند و مال و جان ما را حفظ میکنند؛ چنان که انگلیسیها در هند، بر همین نهج رفتار میکنند، بر ماست که خیرخواه آنان باشیم و دست دوستی آنان را بفشاریم...». | |||
یکی از نویسندگان معاصر درباره او چنین مینویسد: «چنان که شیوه رایج است ابتدا کوشیدند تا حصاری نامرئی پیرامون او بکشند و او را در یک جوّ کنترل شده و قرنطینه نامحسوس بگیرند تا بتوانند شرایط ذهنی خاصّی را که میخواهند برایش به وجود آورند و بر گردش هالهای بکشند تا همه چیز را از ورای آن ببیند و کمکم استحاله شود و زمینه روحی برای استخدام «ناآگاهانه» و سپس «نیمه آگاهانه» و سرانجام «آگاهانه»اش فراهم گردد». | یکی از نویسندگان معاصر درباره او چنین مینویسد: «چنان که شیوه رایج است ابتدا کوشیدند تا حصاری نامرئی پیرامون او بکشند و او را در یک جوّ کنترل شده و قرنطینه نامحسوس بگیرند تا بتوانند شرایط ذهنی خاصّی را که میخواهند برایش به وجود آورند و بر گردش هالهای بکشند تا همه چیز را از ورای آن ببیند و کمکم استحاله شود و زمینه روحی برای استخدام «ناآگاهانه» و سپس «نیمه آگاهانه» و سرانجام «آگاهانه»اش فراهم گردد». | ||
مأموران مخفی کمپانی انگلیسی، در چهره مسلمانان و ارادتمندان جدیدش بر گرد او حلقه زدند و به نام پرداخت وجوه مذهبی و کمکهای مالی برای امور اسلامی و اداره مؤسسات علمی و تأسیس مدرسه دینی علیگره و جز آن، او را تقویت کردند و سپس به نام مشاور و استاد و متخصص فنّی و کمک کننده به اداره مدرسه علیگره و سپس در چهرههای بینقاب، اما به عنوان حمایت انگلستان از مسلمانان هند و علاقه | مأموران مخفی کمپانی انگلیسی، در چهره مسلمانان و ارادتمندان جدیدش بر گرد او حلقه زدند و به نام پرداخت وجوه مذهبی و کمکهای مالی برای امور اسلامی و اداره مؤسسات علمی و تأسیس مدرسه دینی علیگره و جز آن، او را تقویت کردند و سپس به نام مشاور و استاد و متخصص فنّی و کمک کننده به اداره مدرسه علیگره و سپس در چهرههای بینقاب، اما به عنوان حمایت انگلستان از مسلمانان هند و علاقه نایبالسلطنه به پیشرفت امور اجتماعی و فرهنگی مسلمانان و تقویت آنان در برابر هندوها، او را یکسره در اختیار گرفتند و رابطههای پنهانی و پولهای به ظاهر شرعی، کمکم رو شد و سید احمدخان رسما همدستی با نایبالسلطنه را برای حفظ «بیضه اسلام» و حمایت از حوزههای علمی مسلمین لازم شمرد و اعلام کرد که باید ما خواستار حکومت نایبالسلطنه انگلیسی و ابقای نظام استعماری باشیم تا بدین وسیله بتوانیم استقلال، هویت و ملیت اسلامی خود را حفظ و شکوفا سازیم!! یعنی در زیر سایه بزرگترین دشمن اسلام و مسلمین، دولت بریتانیا!!<ref>معرفت، محمدهادی، ج2، ص509-516</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۵: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، | معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش. | ||
{{خاورشناسان}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
خط ۶۸: | خط ۷۳: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1402]] | ||
[[رده:فاقد کد پدیدآور]] | [[رده:فاقد کد پدیدآور]] | ||
[[رده:خاورشناسان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۲۷
هندی، سید احمدخان | |
---|---|
نام پدر | محمدتقیخان |
ولادت | 1827 م/ 1232 ق |
محل تولد | دهلی، هندوستان |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | تفسیر القرآن و هو الهدى و الفرقان |
سید احمد خان هندی (۱۸۱۷-۱۸۹۸م) دانشمند اصلاح طلب و مفسر مادیگرای هندی بود.
تولد
سید احمدخان فرزند محمدتقیخان در سال 1827 م/ 1232 ق در دهلی به دنیا آمد.
ارتباط با انگلیس
یکچندی به عنوان بایگان در دادگاه جنایی وابسته به حکومت استعمار انگلیس در هند، به خدمت مشغول شد. در خاموش کردن مسالمتآمیز در یک شورش انقلابی که هندیان در طی آن، به جان انگلیسیها افتادند، به نفع انگلیسیها کوشید. به پاس این خدمات و تلقی محترمانهای که از انگلیسیها داشت، به أخذ مقرّری سالانه و سپس دریافت لقب «سر»(شوالیه) از دولت انگلیس نایل آمد. در پنجاه و دو سالگی که دو فرزندش را برای ادامه تحصیلات به انگلستان برد، دیدن ترقیات شگرف اروپائیها از نزدیک، اندیشهاش را در مهم شمردن تعلیم و تربیت به سبک جدید و با الهام از فرهنگ غربی، ریشهدارتر کرد. در بازگشت، انجمنی علمی- ادبی و دانشگاهی به سبک دانشگاههای اروپایی در علیگره تأسیس کرد که بر محور آن دانشگاه و فارغالتحصیلان آن، گرایش فکری پیشتازی پدید آمد.
افکار سیاسی-انگلیسی او
گرایش و نگرش سیاسی و بسیار محافظهکارانه سید احمدخان متناقض و بی انسجام بود. از یک سو با عزمی جزم از کشیده شدن به عرصه سیاست پرهیز داشت و شعار او «آموزش، آموزش، آموزش» بود- که این عزم او به کناره گرفتن از نهضتهای سیاسی، غالبا مورد سوء ظن و تمسخر واقع شده- و از سوی دیگر تردیدی نیست که وی دستآموز سیاست مزورانه انگلیس بوده است.
توصیه سیاسی مهم او همین بود که مسلمانان باید با تمسک به ذیل عنایت اسلام، خود یک ملّت مستقل و واحدی باشند. اما این تمسک به ذیل اسلام، در عمل، توسل به ذیل عنایت دولت علّیه بریتانیا شد. تصور نمیرود که عنوان پر افتخار «سر» که انگلیسیها در سال 1305 ق/ 1888 م به سید احمدخان دادند در جهت تحکیم مبانی اسلام و تحقّق امّت واحده اسلامی بوده باشد. به تعبیر دیگر میتوان گفت: وی توجیه کننده مظالم استعمار انگلیس بوده و دور نیست چنین نقشی را ناخودآگاهانه در پیش گرفته باشد و مراد اصلی او- که شامّه و فقه سیاسی پیشرفتهای نداشت- تنش زدایی و ایجاد ائتلاف و تأمین آرامش اجتماعی برای با فرهنگتر شدن مسلمانان و جبران عقبماندگی آنان باشد.
ولی همه جا نمیتوان رفتار و گفتار وی را چنین حمل بر صحت کرد؛ از جمله آنجا که میگوید: «... اگر خداوند، اطاعت و دست نشاندگی ما را در قبال نژاد دیگر(انگلیسیها) مقدر کرده باشد، نژادی که آزادی دینی را از ما دریغ نمیدارند و برای ما عادلانه حکم میرانند و صلح و صفا برقرار میدارند و مال و جان ما را حفظ میکنند؛ چنان که انگلیسیها در هند، بر همین نهج رفتار میکنند، بر ماست که خیرخواه آنان باشیم و دست دوستی آنان را بفشاریم...».
یکی از نویسندگان معاصر درباره او چنین مینویسد: «چنان که شیوه رایج است ابتدا کوشیدند تا حصاری نامرئی پیرامون او بکشند و او را در یک جوّ کنترل شده و قرنطینه نامحسوس بگیرند تا بتوانند شرایط ذهنی خاصّی را که میخواهند برایش به وجود آورند و بر گردش هالهای بکشند تا همه چیز را از ورای آن ببیند و کمکم استحاله شود و زمینه روحی برای استخدام «ناآگاهانه» و سپس «نیمه آگاهانه» و سرانجام «آگاهانه»اش فراهم گردد».
مأموران مخفی کمپانی انگلیسی، در چهره مسلمانان و ارادتمندان جدیدش بر گرد او حلقه زدند و به نام پرداخت وجوه مذهبی و کمکهای مالی برای امور اسلامی و اداره مؤسسات علمی و تأسیس مدرسه دینی علیگره و جز آن، او را تقویت کردند و سپس به نام مشاور و استاد و متخصص فنّی و کمک کننده به اداره مدرسه علیگره و سپس در چهرههای بینقاب، اما به عنوان حمایت انگلستان از مسلمانان هند و علاقه نایبالسلطنه به پیشرفت امور اجتماعی و فرهنگی مسلمانان و تقویت آنان در برابر هندوها، او را یکسره در اختیار گرفتند و رابطههای پنهانی و پولهای به ظاهر شرعی، کمکم رو شد و سید احمدخان رسما همدستی با نایبالسلطنه را برای حفظ «بیضه اسلام» و حمایت از حوزههای علمی مسلمین لازم شمرد و اعلام کرد که باید ما خواستار حکومت نایبالسلطنه انگلیسی و ابقای نظام استعماری باشیم تا بدین وسیله بتوانیم استقلال، هویت و ملیت اسلامی خود را حفظ و شکوفا سازیم!! یعنی در زیر سایه بزرگترین دشمن اسلام و مسلمین، دولت بریتانیا!![۱].
پانویس
- ↑ معرفت، محمدهادی، ج2، ص509-516
منابع مقاله
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.