ابوصالح باذام: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'موسسه' به 'مؤسسه') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==وثاقت او== | ==وثاقت او== | ||
علىّ بن مدینى از یحیى قطان نقل مىکند: «من کسى از بزرگان معاصر را نمىشناسم که از او (ابوصالح) روایت نکرده باشد و کسى را هم نشنیدهام دربارهاش چیزى گفته، از او به بدى یاد کند». [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] مىگوید: «تنها عجلى او را توثیق کرده است و هنگامى که عبدالحق - در احکام - او را بسیار ضعیف شمرد، [[ابوالحسن بن قطان]] در کتابش بر او خرده گرفت و آن را نپذیرفت» . ابن معین مىگوید: «خدشهاى در شخصیت او نیست». ابن عدى مىگوید: «تمام روایات او در زمینۀ تفسیر است». آرى! دلیلى بر ضعیف شمردن او و امثال او وجود ندارد، جز آنکه اینان بر محور خاندانى بلندمرتبه دور مىزدند. ام هانى خواهر [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان علیهالسّلام]] همچون خود امام، از همان آغاز مورد عنایت و توجه پیامبر(ص) بود، و به برادر خود علاقۀ فراوان و خالصانه داشت؛ در نتیجه غلام وى که زیر نظرش تربیت شده، به طور طبیعى راه درست او را برخواهد گزید؛ ازاینرو جاى شگفتى نیست که کسانى که به ولایت این خاندان آشنایى ندارند، دوستداران آنان را به انواع تهمتها متهم سازند؛ تهمتهایى که کمترین آن ضعیف شمردن آنان است؛ مثلا جوزجانى مىگوید: «دربارۀ او گفتهاند: داراى رأى و عقیدۀ پسندیدهاى نبوده است» . آرى! دیدگاه و عقیدۀ او از نظر اینان ناپسند است و هر که در گروه و همگام با آنان نباشد، البته رأى او ناپسند است. گذشته از این تنها کسى که مدعى شده ابوصالح از [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] حدیث نشنیده؛ [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] است و این امر شگفتآور است. چگونه با اینکه در کنار [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در گروه دوستداران خاندان پیامبر(ص) بوده سخنى از او نشنیده است! | علىّ بن مدینى از یحیى قطان نقل مىکند: «من کسى از بزرگان معاصر را نمىشناسم که از او (ابوصالح) روایت نکرده باشد و کسى را هم نشنیدهام دربارهاش چیزى گفته، از او به بدى یاد کند». [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] مىگوید: «تنها عجلى او را توثیق کرده است و هنگامى که عبدالحق - در احکام - او را بسیار ضعیف شمرد، [[ابوالحسن بن قطان]] در کتابش بر او خرده گرفت و آن را نپذیرفت». ابن معین مىگوید: «خدشهاى در شخصیت او نیست». ابن عدى مىگوید: «تمام روایات او در زمینۀ تفسیر است». آرى! دلیلى بر ضعیف شمردن او و امثال او وجود ندارد، جز آنکه اینان بر محور خاندانى بلندمرتبه دور مىزدند. ام هانى خواهر [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان علیهالسّلام]] همچون خود امام، از همان آغاز مورد عنایت و توجه پیامبر(ص) بود، و به برادر خود علاقۀ فراوان و خالصانه داشت؛ در نتیجه غلام وى که زیر نظرش تربیت شده، به طور طبیعى راه درست او را برخواهد گزید؛ ازاینرو جاى شگفتى نیست که کسانى که به ولایت این خاندان آشنایى ندارند، دوستداران آنان را به انواع تهمتها متهم سازند؛ تهمتهایى که کمترین آن ضعیف شمردن آنان است؛ مثلا جوزجانى مىگوید: «دربارۀ او گفتهاند: داراى رأى و عقیدۀ پسندیدهاى نبوده است». آرى! دیدگاه و عقیدۀ او از نظر اینان ناپسند است و هر که در گروه و همگام با آنان نباشد، البته رأى او ناپسند است. گذشته از این تنها کسى که مدعى شده ابوصالح از [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] حدیث نشنیده؛ [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] است و این امر شگفتآور است. چگونه با اینکه در کنار [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در گروه دوستداران خاندان پیامبر(ص) بوده سخنى از او نشنیده است! | ||
==آثار او== | ==آثار او== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، | معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۲۵
ابوصالح باذام | |
---|---|
نام کامل | ابوصالح باذام یا باذان |
دین | اسلام |
مذهب | تشیع |
اطلاعات علمی | |
اساتید | امام علی(ع)، عبدالله بن عباس، ام هانی |
ابوصالح که او را باذام یا باذان هم مىگفتند - غلام امهانى دختر ابوطالب است.
جایگاه تفسیری او
وى از امیرمؤمنان علیهالسّلام و ابن عباس و امهانى روایت دارد و چهرههاى برجستهاى چون اعمش، سدّى بزرگ، کلبى، ثورى و دیگران از او روایت کردهاند.
وثاقت او
علىّ بن مدینى از یحیى قطان نقل مىکند: «من کسى از بزرگان معاصر را نمىشناسم که از او (ابوصالح) روایت نکرده باشد و کسى را هم نشنیدهام دربارهاش چیزى گفته، از او به بدى یاد کند». ابن حجر مىگوید: «تنها عجلى او را توثیق کرده است و هنگامى که عبدالحق - در احکام - او را بسیار ضعیف شمرد، ابوالحسن بن قطان در کتابش بر او خرده گرفت و آن را نپذیرفت». ابن معین مىگوید: «خدشهاى در شخصیت او نیست». ابن عدى مىگوید: «تمام روایات او در زمینۀ تفسیر است». آرى! دلیلى بر ضعیف شمردن او و امثال او وجود ندارد، جز آنکه اینان بر محور خاندانى بلندمرتبه دور مىزدند. ام هانى خواهر امیرمؤمنان علیهالسّلام همچون خود امام، از همان آغاز مورد عنایت و توجه پیامبر(ص) بود، و به برادر خود علاقۀ فراوان و خالصانه داشت؛ در نتیجه غلام وى که زیر نظرش تربیت شده، به طور طبیعى راه درست او را برخواهد گزید؛ ازاینرو جاى شگفتى نیست که کسانى که به ولایت این خاندان آشنایى ندارند، دوستداران آنان را به انواع تهمتها متهم سازند؛ تهمتهایى که کمترین آن ضعیف شمردن آنان است؛ مثلا جوزجانى مىگوید: «دربارۀ او گفتهاند: داراى رأى و عقیدۀ پسندیدهاى نبوده است». آرى! دیدگاه و عقیدۀ او از نظر اینان ناپسند است و هر که در گروه و همگام با آنان نباشد، البته رأى او ناپسند است. گذشته از این تنها کسى که مدعى شده ابوصالح از ابن عباس حدیث نشنیده؛ ابن حبان است و این امر شگفتآور است. چگونه با اینکه در کنار ابن عباس در گروه دوستداران خاندان پیامبر(ص) بوده سخنى از او نشنیده است!
آثار او
ابن سعد مىگوید: «به ابوصالح، باذام و باذان هم گفته شده است و غلام ام هانى دختر ابوطالب است. او تفسیرى دارد که همۀ آن را از ابن عباس نقل کرده است و محمد بن سائب کلبى و همچنین سماک بن حرب و اسماعیل بن ابى خالد این تفسیر را از او روایت کردهاند»[۱].
پانویس
- ↑ معرفت، محمدهادی، ج1، ص271
منابع مقاله
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.