جوهری، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]] | ||
نسخهٔ ۲۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۸
اِبْنِ عَیاش، احمد بن محمد بن عُبیدالله جوهری (د 401ق/ 1011م)، محدث امامى.
ولادت
درباره تولد وی تاریخ بخصوصى نقل نشده است، اما مىتوان با استفاده از تاریخ وفات اقدم مشایخ او، تاریخ تولد او را تخمین زد.
بنابر دو سندی که ابن عیاش خود در مقتضب الاثر نقل کرده، تردیدی نیست که وی از ابوبکر محمد بن عبدالله انماطى استماع حدیث کرده و با وصف حالى که آورده، مىتوان تخمین زد که ابن عیاش حدود 270ق متولد شده باشد.
محل زندگی
وی چنانکه از بررسى مشایخ و شاگردانش برمىآید، بخش عمده عمر خود را در بغداد گذرانیده است. تنها از یک سفر وی به سامرا در حوالى 339ق اطلاع در دست است. این سفر بایستى کوتاه بوده باشد، زیرا ابن عیاش در 340ق ظاهراً در بغداد از سهل بن محمد طرطوسى حدیث شنیده است.
خانواده
پدر و جد او از افراد سرشناس بغداد در دوره آل حمّاد بودند. مادرش سکینه دختر ابویعلى حسین بن یوسف از رجال برجسته آل حمّاد و برادر ابوعمر محمد بن یوسف قاضى بود.
خانواده ابن عیاش هم از جانب پدر و هم از جانب مادر از اهل علم بودهاند و چنانکه خود متذکر شده است خاندان او با ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى از نواب خاص در ارتباط بودهاند. جدّ وی عبیدالله از علمای شیعه بغداد و در واقع از اولین مشایخ ابن عیاش بوده است.
شیوخ بغداد
کتاب مقتضب الاثر جای شبههای در اینکه ابن عیاش شیعه اثناعشری بوده، باقى نمىگذارد؛ با این حال ابن عیاش چندان مورد مهر شیوخ بغداد نبوده است، نجاشى و طوسى متذکر شدهاند که ابن عیاش در اواخر عمر دچار اضطراب گردیده است.
طوسى و نجاشى از سعه روایت ابن عیاش تمجید کردهاند.
ذکر زمان و مکان در برخى موارد، توضیح در مورد نحوه تحمل حدیث، توضیح درباره موارد دقیق اختلاف در روایت یک حدیث و توضیح در مورد تقطیعاتى که به جهت ضرورت در حدیث انجام داده، همه از شواهد دقت ضبط او در حدیث است.
از مقایسه احادیث ابن عیاش با نظایر آن در دیگر کتب حدیث میزان دقت وی در ضبط حدیث اعم از سند و متن بیشتر آشکار مىشود. به عنوان نمونه حدیثِ جابربن سمره و حدیث سعید بن غزوان را مىتوان ذکر کرد.
مشایخ، شاگردان
ابن عیاش چنانکه در مقدمه مقتضب الاثر متذکر شده، در مواردی به نقدِ حدیث نیز پرداخته است.
در میان مشایخ او در حدیث، على رغم اینکه اغلب آثار وی از دست رفته، نام بیش از 40 تن در دست است. از جمله آنان مىتوان از ابن عقده همدانى، ابوعلى صولى، عبدالله بن جعفر حمیری، احمد بن محمد بن یحیى عطار، ابن حمزه طبری، ابن جعابى، محمد بن احمد منصوری، سهل بن محمد طرطوسى و حسین بن على بزوفری نام برد.
از شاگردان و روات مشهور ابن عیاش مىتوان ابن شاذان قمى، نجاشى، خزاز قمى و جعفر بن محمد دوریستى را نام برد.
شیخ طوسى در موارد متعدد با واسطه «جماعه» یا «جماعه من اصحابنا» از ابن عیاش نقل کرده که باید مقصود وی برخى از شیوخ معروفش چون شیخ مفید و حسین بن عبیدالله غضائری باشد.
روایت آثار سلف
ابن عیاش، به عنوان حلقه واسطه در روایت آثار سلف کوشش بسیار کرده است، چنانکه برخى از این آثار تنها به همت او به دست آیندگان رسیده و برخى چون طب الائمه پسران بسطام تا امروز محفوظ مانده است.
از میان آثار شیعه و سنى که وی روایت کرده، مىتوان از الحصال و الکمال ابن عنبسه، التخریج عبید بن کثیر و کتابهای وکیع بن جراح و موسى بن عیسى منصوری نام برد.
اطلاعات رجالی
ابن عیاش اطلاعات رجالى وسیعى داشته و علاوه بر آثاری که مستقلاً در این علم تألیف کرده، در جای جای مقتضب الاثر نیز به حسب مناسبت به بحثهای رجالى پرداخته است. به عنوان نمونه توضیحى که ابن عیاش در مورد نسب «طاطری» داده، در قیاس با توضیحات مراجعى چون انساب سمعانى و معجم البلدان یاقوت جالب توجه است.
نجاشى در رجال خود به کرات از ابن عیاش استفاده کرده، ولى به هر دلیل مطالب مربوط به جرح و تعدیل را از وی نقل نمىکند.
ثبت تاریخ ائمه
نظری به عناوین آثار مفقود ابن عیاش و قطعات پراکنده باقى مانده از آنها نشان مىدهد که وی از افرادی بوده که در ثبت تاریخ ائمه متأخر شیعه و نیز تاریخ غیبت صغری (260-329ق/874 -941م) نقش بسزایى داشتهاند و این امر از آن جهت بیشتر حائز اهمیت است که وی خود غیبت صغری را درک کرده و در مورد مسائل مطروحه درباره آن دوره، چون مسأله ادعای ابوبکر بغدادی شخصاً درگیر ماجرا بوده است. جز آنچه ذکر شد، مطالبى نیز در مورد تاریخ ائمه متقدم از وی نقل شده است.
ادبیات عرب
ابن عیاش، به گفته شاگردش نجاشى در ادب و شعر نیز چیرهدست بوده است. برخى از عناوین موجود در فهرست آثار وی نمودار اطلاع او در تاریخ ادبیات عرب است.
لقب جوهری
ابن عیاش ظاهراً از حرفه جواهرسازی ارتزاق مىکرده است. وی نه تنها خود به لقب «جوهری» شهرت داشته، بلکه ابن نجار جد او عبیدالله را نیز جوهری خوانده و این دلالت بر خانوادگى بودن این حرفه در میان آنان دارد. مهارت ابن عیاش در جواهرسازی تا اندازهای بوده که در این زمینه به تألیف نیز پرداخته است.
وفات
وی پس از عمری طولانى در بغداد درگذشت.
آثار
آثار چاپى
1-مقتضب الاثر فى النص على الائمه الاثنى عشره،
این کتاب که یک بار در 1346ق در نجف و بار دیگر و در 1379ق در قم به چاپ رسیده، حاوی مجموعهای از احادیث - عمدتاً از طریق اهل سنت - در اثبات ائمه اثناعشر است.
این کتاب از نخستین آثار امامیه در این باره بود و خزاز قمى شاگرد ابن عیاش تا حد زیادی از آن تأثیر گرفته و در واقع باید کفایه الاثر وی را کوششى در جهت تکمیل کار استاد دانست.
از آنجا که مؤلف در مقتضب الاثر از ابن حمزه طبری نقل کرده و ابن حمزه در 356ق/967م وارد بغداد شده، تألیف این کتاب باید مربوط به بعد از سال مزبور باشد.
آثار یافت نشده
1.الاغسال،
موضوع این کتاب چنانکه از موارد نقل برمىآید، احادیثى در باب اغسال مندوبه و احتمالاً واجبه بوده است. نسخه آن تا قرن 9ق/15م باقى بوده و کفعمى از آن نقل کرده است.
2.اخبار ابى هاشم...
از موارد نقل چنین پیداست که این کتاب مشتمل بر روایات تاریخى در مورد ائمه متأخر بوده است. نسخه آن تا قرن 7ق/13م باقى بوده، طبرسى، ابن شهر آشوب و اربلى از آن نقل کردهاند. علامه حلى نیز در اجازه به بنى زهره آن را روایت کرده است.
3.عمل رجب، شعبان و شهر رمضان،
که مورد استفاده ابن طاووس در مهج الدعوات قرار گرفته است.
4. مسائل الرجال،
که موضوع آن پرسشهایى از امام هادی(ع) و پاسخهای آنها بوده است. نسخه این کتاب تا قرن 7ق/13م باقى بوده و ابن ادریس در مستطرفات السرائر و ابن طاووس در الامان از آن نقل کردهاند.
آثار ابن عیاش که نسخهای از آنها تاکنون به دست نیامده
عبارتند از:
کتاب فى ذکر الشجاج، اخبار جابر الجعفى، اخبار السید (اسماعیل الحمیری)، شعرابى هاشم الجعفری، ما نزل من القرآن فى صاحب الامر (الزمان) (عج)، الاشتمال على معرفه الرجال، که کتابى کم حجم بوده و در آن راویان هر امام را ذکر کرده است، ذکر من روی الحدیث من بنى ناشره (یا بنى عمار بن یاسر)، اخبار وکلاء الائمه الاربعه، که کتابى مختصر بوده است.
افزون بر این از وی کتابى با عنوان اللؤلؤ و صنعته و انواعه، در مورد ساخت لؤلؤ (مروارید) و انواع آن یاد کردهاند. [۱].
پانویس
- ↑ پاکتچى، احمد، ج4، ص349- 348
منابع مقاله
پاکتچى، احمد، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.