عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ج' به 'ابن‌ ج'
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ج' به 'ابن‌ ج')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:
عبقات الانوار فی امامه الائمه الاطهار. برگزیده
عبقات الانوار فی امامه الائمه الاطهار. برگزیده
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[کنتوری‌، میر حامد حسین‌]] (نويسنده)
[[کنتوری‌، میر حامد حسین‌]] (نویسنده)


[[مولانا بروجردی، غلامرضا]] (محقق)
[[مولانا بروجردی، غلامرضا]] (محقق)
خط ۲۶: خط ۲۶:
دهلوی، عبدالعزیز بن احمد، 1159 - 1239ق. التحفه الاثنی عشریه - نقد و تفسیر
دهلوی، عبدالعزیز بن احمد، 1159 - 1239ق. التحفه الاثنی عشریه - نقد و تفسیر


شیعه - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها
شیعه - دفاعیه‌ها و ردیه‌ها


علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت
خط ۳۶: خط ۳۶:
| سال نشر = 1404 ق  
| سال نشر = 1404 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2338AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02338AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =23
| تعداد جلد =23
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13921
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02338
| کتابخوان همراه نور =02338
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۵: خط ۴۶:
}}
}}
   
   
'''عبقات الأنوار فى اثبات امامة الائمة الاطهار'''، تألیف سيد [[کنتوری، میرحامدحسین|مير حامد حسين هندى]] نيشابورى است كه در ردّ باب امامت كتاب تحفۀ اثنا عشريۀ عبدالعزيز دهلوى - كه در ردّ عقايد شيعه نوشته شده - مى‌باشد.
'''عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار'''، تألیف سيد [[کنتوری، سید میر حامدحسین|مير حامد حسين هندى]] نيشابورى است كه در ردّ باب امامت كتاب تحفۀ اثنا عشريۀ عبدالعزيز دهلوى - كه در ردّ عقايد شيعه نوشته شده - مى‌باشد.


== ساختار و گزارش محتوا ==
== ساختار و گزارش محتوا ==
خط ۱۰۰: خط ۱۰۱:
اين دفتر هم در دو مجلّد يكى در 456 صفحه و ديگرى در 248 صفحه به سال 1301ق چاپ شده است. (در لكهنو).
اين دفتر هم در دو مجلّد يكى در 456 صفحه و ديگرى در 248 صفحه به سال 1301ق چاپ شده است. (در لكهنو).


-دفتر هفتم: دربارۀ خبر «من ناصب عليّا الخلافة بعدى فهو كافر» كه پاكنويس آن به انجام نرسيده است.
-دفتر هفتم: دربارۀ خبر «من ناصب عليّا الخلافة بعدى فهو كافر» كه پاکنويس آن به انجام نرسيده است.


-دفتر هشتم: ويژه حديث «كنت أنا و علىّ نورا بين يدى اللّه قبل أن يخلق الله آدم...»، معروف به حديث نور.  
-دفتر هشتم: ويژه حديث «كنت أنا و علىّ نورا بين يدى اللّه قبل أن يخلق الله آدم...»، معروف به حديث نور.  
خط ۱۱۲: خط ۱۱۳:
دفتر دهم: ويژۀ خبر «علىّ مع الحق و الحق مع على(ع)» كه دست‌نوشت ناقصى از پيش‌نويس آن در كتابخانۀ ناصريه وجود داشته است.
دفتر دهم: ويژۀ خبر «علىّ مع الحق و الحق مع على(ع)» كه دست‌نوشت ناقصى از پيش‌نويس آن در كتابخانۀ ناصريه وجود داشته است.


دفتر يازدهم: ويژه خبر «إن منكم من يقاتل على تأويل القرآن كما قاتلت على تنزيله». از اين دفتر هم پاكنوشتى بدست نيامده است. (در 3 مجلد).
دفتر يازدهم: ويژه خبر «إن منكم من يقاتل على تأويل القرآن كما قاتلت على تنزيله». از اين دفتر هم پاکنوشتى بدست نيامده است. (در 3 مجلد).


دفتر دوازدهم: در بررسى اسناد و دلالات خبر متواتر و معروف ثقلين به پيوست حديث سفينه به همان مفاد. [چاپ در لكهنو سال 1313 و 1351ق اصفهان 1380ق (در 6 جلد) مدرسة الامام المهدى 1406ق] اين دفتر در زمان حيات مؤلف چاپ سنگى به اندازۀ رحلى خورده و طبع حروفى آن (در 6 جلد) با اهتمام سيد محمدعلى روضاتى در اصفهان به انضمام انجام نامه‌اى پرفايده (دربارۀ عبقات و مؤلفش و تحفۀ اثنا عشريه و...) صورت پذيرفته است.
دفتر دوازدهم: در بررسى اسناد و دلالات خبر متواتر و معروف ثقلين به پيوست حديث سفينه به همان مفاد. [چاپ در لكهنو سال 1313 و 1351ق اصفهان 1380ق (در 6 جلد) مدرسة الامام المهدى 1406ق] اين دفتر در زمان حيات مؤلف چاپ سنگى به اندازۀ رحلى خورده و طبع حروفى آن (در 6 جلد) با اهتمام [[سيد محمدعلى روضاتى]] در اصفهان به انضمام انجام نامه‌اى پرفايده (دربارۀ عبقات و مؤلفش و تحفۀ اثنا عشريه و...) صورت پذيرفته است.


همچنين فشردۀ مباحث و فوايد تحقيقى اين مجموعه را مى‌توان در كتاب نفحات الأزهار فى خلاصة عبقات الأنوار، به زبان عربى به قلم آقاى [[حسینی میلانی، علی|سيد على ميلانى]] بدست آورد كه در 20 جلد متوسط در قم چاپ شده است.
همچنين فشردۀ مباحث و فوايد تحقيقى اين مجموعه را مى‌توان در كتاب نفحات الأزهار فى خلاصة عبقات الأنوار، به زبان عربى به قلم آقاى [[حسینی میلانی، علی|سيد على ميلانى]] بدست آورد كه در 20 جلد متوسط در قم چاپ شده است.
خط ۱۵۰: خط ۱۵۱:
«الثمرات» به قلم سيد محسن نواب.
«الثمرات» به قلم سيد محسن نواب.


2-چگونگى بحث و سبک استدلال:
2-چگونگى بحث و سبک استدلال:


وى هر مجلّد از منهج دوّم كتاب را در يك يا دو جزء قرار داده است. نخست در سند حديث و اثبات تواتر و قطعى الصدور بودن آن، تنها از طرق عامّه بحث نموده و با استناد به مدارك معتبره اهل سنّت از زمان پيغمبر اكرم(ص) و عصر صدور تا زمان مؤلّف(به صورت قرن به قرن) ابتدا به توثيق و تعديل هر يك از راويان بلا واسطۀ حديث از طريق قول ديگر صحابه و سپس به توثيق و تعديل هر يك از صحابه و توثيق كنندگان آنها از طريق قول تابعين و در نهايت به توثيق و تعديل طبقات بعد از طريق كتب رجال و تراجم و جوامع حديثى و مصادر مورد وثوق خود آنها تا به زمان خود، پرداخته است. آنگاه به تجزيه و تحليل متن حديث پرداخته و سپس وجوه استفاده و چگونگى دلالت حديث را بر وفق نظر شيعه تشريح نموده و در پايان كليۀ شبهات و اعتراضات وارده از طرف عامه را يك به يك نقل و به همۀ آنها پاسخ داده است. و در اين زمينه گاهى براى ردّ دليلى از آنان به كلمات خود آنان استدلال كرده است.
وى هر مجلّد از منهج دوّم كتاب را در يك يا دو جزء قرار داده است. نخست در سند حديث و اثبات تواتر و قطعى الصدور بودن آن، تنها از طرق عامّه بحث نموده و با استناد به مدارک معتبره اهل سنّت از زمان پيغمبر اكرم(ص) و عصر صدور تا زمان مؤلّف(به صورت قرن به قرن) ابتدا به توثيق و تعديل هر يك از راويان بلا واسطۀ حديث از طريق قول ديگر صحابه و سپس به توثيق و تعديل هر يك از صحابه و توثيق كنندگان آنها از طريق قول تابعين و در نهايت به توثيق و تعديل طبقات بعد از طريق كتب رجال و تراجم و جوامع حديثى و مصادر مورد وثوق خود آنها تا به زمان خود، پرداخته است. آنگاه به تجزيه و تحليل متن حديث پرداخته و سپس وجوه استفاده و چگونگى دلالت حديث را بر وفق نظر شيعه تشريح نموده و در پايان كليۀ شبهات و اعتراضات وارده از طرف عامه را يك به يك نقل و به همۀ آنها پاسخ داده است. و در اين زمينه گاهى براى ردّ دليلى از آنان به كلمات خود آنان استدلال كرده است.


3-قدرت علمى:  
3-قدرت علمى:  
خط ۱۸۶: خط ۱۸۷:
ب: بحث و تحقيق همه جانبه:
ب: بحث و تحقيق همه جانبه:


ايشان به هر موضوعى كه وارد شده، تمام جوانب آن را بررسى كرده و مورد دقّت قرار مى‌دهد. لذا زمانى كه مى‌خواهد حرف طرف مقابل خود را ابطال كند، به يك دليل و دو دليل اكتفاء نمى‌كند، بلكه همۀ جوانب را بررسى كرده و به اندازه‌اى دليل و مدرك ارائه مى‌كند كه استدلال طرف مقابل از پايه و اساس نابود مى‌شود. لذا زمانى كه به قدح [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] در حديث ثقلين وارد مى‌شود 156 وجه در ردّ آن بيان مى‌كند.
ايشان به هر موضوعى كه وارد شده، تمام جوانب آن را بررسى كرده و مورد دقّت قرار مى‌دهد. لذا زمانى كه مى‌خواهد حرف طرف مقابل خود را ابطال كند، به يك دليل و دو دليل اكتفاء نمى‌كند، بلكه همۀ جوانب را بررسى كرده و به اندازه‌اى دليل و مدرک  ارائه مى‌كند كه استدلال طرف مقابل از پايه و اساس نابود مى‌شود. لذا زمانى كه به قدح [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] در حديث ثقلين وارد مى‌شود 156 وجه در ردّ آن بيان مى‌كند.


14 ج: تحقيق كامل:
14 ج: تحقيق كامل:
خط ۲۰۰: خط ۲۰۱:
2-ايشان در ريشه‌يابى اقوال به اين نتيجه مى‌رسد كه بعضى از اقوال يا نسبت‌هايى كه به بعضى افراد داده شده، حقيقت ندارد.
2-ايشان در ريشه‌يابى اقوال به اين نتيجه مى‌رسد كه بعضى از اقوال يا نسبت‌هايى كه به بعضى افراد داده شده، حقيقت ندارد.


مثلاًزمانى كه دربارۀ حديث طير از قول [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در يواقيت مطرح مى‌شود كه ابن‌جوزى آن را در شمار احاديث موضوعه آورده مى‌گويد: «... اولا ادعاى ذكر ابن الجوزى اين حديث را در موضوعات از اقبح افتراآت و اسمج اختلاقات و اوضح كذبات و افضح خزعبلاتست و قطع نظر از آن كه از تفحص و تتبع تام كتاب «الموضوعات» ابن الجوزى كه نسخۀ عتيقه آن بحمد الله الغافر پيش قاصر موجودست، هرگز اثرى از اين حديث پيدا نمى‌شود، سابقا دريافتى كه حافظ علاى تصريح نموده باين معنى كه ابوالفرج؛ يعنى ابن الجوزى اين حديث را در كتاب الموضوعات ذكر نكرده، و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نيز صراحة افاده فرموده كه ابن الجوزى در موضوعات خود آن را ذكر ننموده، پس اگر [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] اصل كتاب الموضوعات را نديده و بر تصريح حافظ علاى هم مطلع نگرديده بود، كاش بر افادۀ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه در لواقح الانوار نهايت مدحت‌سرايى او نموده، مطلع مى‌گرديد و خوفا من الخزى و الخسران گرد اين كذب و بهتان نمى‌گرديد و...».
مثلاًزمانى كه دربارۀ حديث طير از قول [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در يواقيت مطرح مى‌شود كه ابن‌ جوزى آن را در شمار احاديث موضوعه آورده مى‌گويد: «... اولا ادعاى ذكر ابن الجوزى اين حديث را در موضوعات از اقبح افتراآت و اسمج اختلاقات و اوضح كذبات و افضح خزعبلاتست و قطع نظر از آن كه از تفحص و تتبع تام كتاب «الموضوعات» ابن الجوزى كه نسخۀ عتيقه آن بحمد الله الغافر پيش قاصر موجودست، هرگز اثرى از اين حديث پيدا نمى‌شود، سابقا دريافتى كه حافظ علاى تصريح نموده باين معنى كه ابوالفرج؛ يعنى ابن الجوزى اين حديث را در كتاب الموضوعات ذكر نكرده، و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نيز صراحة افاده فرموده كه ابن الجوزى در موضوعات خود آن را ذكر ننموده، پس اگر [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] اصل كتاب الموضوعات را نديده و بر تصريح حافظ علاى هم مطلع نگرديده بود، كاش بر افادۀ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه در لواقح الانوار نهايت مدحت‌سرايى او نموده، مطلع مى‌گرديد و خوفا من الخزى و الخسران گرد اين كذب و بهتان نمى‌گرديد و...».


15 3-صاحب عبقات با اين شيوۀ خود تحريفات و تصرفاتى كه در بعضى اقوال و انتساب‌ها روى داده را كشف كرده است.
15 3-صاحب عبقات با اين شيوۀ خود تحريفات و تصرفاتى كه در بعضى اقوال و انتساب‌ها روى داده را كشف كرده است.
خط ۲۰۶: خط ۲۰۷:
مثلاًدربارۀ حديث نور دهلوى مى‌گويد: «اين حديث به اجماع اهل سنت موضوع است و در اسناد آن... در اين زمينه به كلام ابن روزبهان كه معمولا مستند نصرالله كابلى است كه دهلوى هم از كابلى مطالب خود را أخذ مى‌كند، مراجعه مى‌كنيم. وى در اين باره مى‌گويد: «[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] اين حديث را در كتاب موضوعات آورده و نقل به معنا كرده است. و اين حديث موضوع بوده و در اسناد آن...» سپس كابلى مى‌گويد: «و اين حديث باطل است چون به اجماع أهل خبر وضعى است و در اسناد آن...».
مثلاًدربارۀ حديث نور دهلوى مى‌گويد: «اين حديث به اجماع اهل سنت موضوع است و در اسناد آن... در اين زمينه به كلام ابن روزبهان كه معمولا مستند نصرالله كابلى است كه دهلوى هم از كابلى مطالب خود را أخذ مى‌كند، مراجعه مى‌كنيم. وى در اين باره مى‌گويد: «[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] اين حديث را در كتاب موضوعات آورده و نقل به معنا كرده است. و اين حديث موضوع بوده و در اسناد آن...» سپس كابلى مى‌گويد: «و اين حديث باطل است چون به اجماع أهل خبر وضعى است و در اسناد آن...».


پس اجماع اهل خبر را در اينجا كابلى اضافه مى‌كند؛ امّا اين كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] آن را در كتاب موضوعات خود نقل كرده، مربوط به حديث ديگرى غير از حديث نور است[... قال رسول اللّه «ص»: خلقت أنا و هارون بن عمران و يحيى بن زكريا و على بن أبى طالب من طينة واحدة].
پس اجماع اهل خبر را در اينجا كابلى اضافه مى‌كند؛ امّا اين كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] آن را در كتاب موضوعات خود نقل كرده، مربوط به حديث ديگرى غير از حديث نور است[... قال رسول‌اللّه «ص»: خلقت أنا و هارون بن عمران و يحيى بن زكريا و على بن أبى طالب من طينة واحدة].


ه‍: ذكر موارد مخالف التزام.
ه‍: ذكر موارد مخالف التزام.
خط ۲۴۵: خط ۲۴۶:
#:در ابتداء به دنبال گسترش معلومات خويش و پيدا كردن مآخذ و اطلاعات وسيع مى‌رود و سال‌هاى سال از عمر خويش را در اين راه صرف مى‌كند؛ در حالى كه پاسخ دادن به نوشته‌هاى واهى و بى‌ريشۀ تحفه با يك صدم معلومات ايشان هم ممكن بود، امّا مير حامد حسين با اين كار خود تربيت علمى مكتب تشيع و ژرف‌نگرى يك عالم شيعى و احترام گذاشتن به شعور انسانى را به نمايش مى‌گذارد.
#:در ابتداء به دنبال گسترش معلومات خويش و پيدا كردن مآخذ و اطلاعات وسيع مى‌رود و سال‌هاى سال از عمر خويش را در اين راه صرف مى‌كند؛ در حالى كه پاسخ دادن به نوشته‌هاى واهى و بى‌ريشۀ تحفه با يك صدم معلومات ايشان هم ممكن بود، امّا مير حامد حسين با اين كار خود تربيت علمى مكتب تشيع و ژرف‌نگرى يك عالم شيعى و احترام گذاشتن به شعور انسانى را به نمايش مى‌گذارد.
#بعد اجتماعى:
#بعد اجتماعى:
#:كتاب‌هايى كه به قصد تخطئه و ردّ مذهب اهل‌بيت(ع) نوشته مى‌شود، در حقيقت تحقير مفاهيم عالى اسلام، ردّ حكومت عادل معصوم بر حق، طرفدارى از حكومت جباران، دور داشتن مسلمانان از پيروى مكتبى كه با ظلم و ظالم در ستيز است و خيانت به اسلام و مسلمين است و اين آثار از سطح يك شهر و مملكت شروع شده و دامنۀ آن به مسائل عالى بشرى مى‌كشد. لذا كتاب‌هايى كه عالمان شيعه به قصد دفاع و نه هجوم در اين زمينه مى‌نويسند، نظر نادرست ديگران را نسبت به شيعه و پيروى از آل محمد(ص) درست مى‌كند و كم كم به شناخت حق و نزدیک شدن مسلمين به هم - به صورت صحيح آن منتهى مى‌گردد.
#:كتاب‌هايى كه به قصد تخطئه و ردّ مذهب اهل‌بيت(ع) نوشته مى‌شود، در حقيقت تحقير مفاهيم عالى اسلام، ردّ حكومت عادل معصوم بر حق، طرفدارى از حكومت جباران، دور داشتن مسلمانان از پيروى مكتبى كه با ظلم و ظالم در ستيز است و خيانت به اسلام و مسلمين است و اين آثار از سطح يك شهر و مملكت شروع شده و دامنۀ آن به مسائل عالى بشرى مى‌كشد. لذا كتاب‌هايى كه عالمان شيعه به قصد دفاع و نه هجوم در اين زمينه مى‌نويسند، نظر نادرست ديگران را نسبت به شيعه و پيروى از آل محمد(ص) درست مى‌كند و كم كم به شناخت حق و نزدیک شدن مسلمين به هم - به صورت صحيح آن منتهى مى‌گردد.
#بعد دينى:  
#بعد دينى:  
#:اهميت هر دين و مرام به محتواى عقلى و علمى آن است و به بيان ديگر مهم‌ترين بخش از يك دين و عقيده بخش اجتهادى آن است نه بخش تقليدى. چون اين بخش است كه هويت اعتقادى و شخصيت دينى فرد را مى‌سازد. بنابراين كوشندگانى كه با پيگيرى‌هاى علمى و پژوهش‌هاى بيكران خويش مبانى اعتقادى را توضيح مى‌دهند و حجم دلايل و مستندات دين را بالا مى‌برند و بر توان استدلالى و نيروى برهانى دين مى‌افزايند و نقاط نيازمند به استناد و بيان را مطرح مى‌سازند و روشن مى‌كنند، اينان در واقع هويت استوار دين را مى‌شناسانند و جاذبۀ منطق مستقل آيين حق را نيرو مى‌بخشند.
#:اهميت هر دين و مرام به محتواى عقلى و علمى آن است و به بيان ديگر مهم‌ترين بخش از يك دين و عقيده بخش اجتهادى آن است نه بخش تقليدى. چون اين بخش است كه هويت اعتقادى و شخصيت دينى فرد را مى‌سازد. بنابراین كوشندگانى كه با پيگيرى‌هاى علمى و پژوهش‌هاى بيكران خويش مبانى اعتقادى را توضيح مى‌دهند و حجم دلايل و مستندات دين را بالا مى‌برند و بر توان استدلالى و نيروى برهانى دين مى‌افزايند و نقاط نيازمند به استناد و بيان را مطرح مى‌سازند و روشن مى‌كنند، اينان در واقع هويت استوار دين را مى‌شناسانند و جاذبۀ منطق مستقل آيين حق را نيرو مى‌بخشند.
#بعد اخلاص:
#بعد اخلاص:
#:نقش اخلاص در زندگانى و كارنامۀ عالمان دين مسئله‌اى است بسيار مهم. اگر زندگى و كار و زهد و وفور اخلاص نزد اين عالمان با عالمان ديگر اديان و اقوام و يا استادان و مؤلفانى كه اهل مقام و مدركند مقايسه شود اهميت آنچه ياد شد، آشكار مى‌گردد.
#:نقش اخلاص در زندگانى و كارنامۀ عالمان دين مسئله‌اى است بسيار مهم. اگر زندگى و كار و زهد و وفور اخلاص نزد اين عالمان با عالمان ديگر اديان و اقوام و يا استادان و مؤلفانى كه اهل مقام و مدرک ند مقايسه شود اهميت آنچه ياد شد، آشكار مى‌گردد.
#:عالمان با اخلاص و بلند همت و تقوى پيشۀ مسلمان كه در طول قرون و اعصار انواع مصائب را تحمل كردند و مشعل فروزان حق و حق‌طلبى را سردست گرفتند، چنان بودند و چنان اخلاصى در كار و ايمانى به موضع خويش داشتند.
#:عالمان با اخلاص و بلند همت و تقوى پيشۀ مسلمان كه در طول قرون و اعصار انواع مصائب را تحمل كردند و مشعل فروزان حق و حق‌طلبى را سردست گرفتند، چنان بودند و چنان اخلاصى در كار و ايمانى به موضع خويش داشتند.
#بعد اقتدا:
#بعد اقتدا:
خط ۲۶۰: خط ۲۶۱:
تا جايى كه دست راست وى از كتابت بازماند، پس با دست چپ خود نوشت. هرگاه از نشستن خسته مى‌شد، به رو مى‌خوابيد و مى‌نوشت و اگر باز هم خسته مى‌شد به پشت مى‌خوابيد و كتاب را روى سينۀ خود مى‌گذاشت و مى‌نوشت تا جايى كه آیت‌الله مرعشى نجفى به نقل از فرزند ايشان سيد ناصر حسين مى‌فرمايد: «زمانى كه جنازه ايشان را روى مغتسل قرار دادند، اثر عميق يك خط افقى بر روى سينۀ شريف ايشان كه حاكى از محل قرار دادن كتاب بر آن بود ديده شد.»
تا جايى كه دست راست وى از كتابت بازماند، پس با دست چپ خود نوشت. هرگاه از نشستن خسته مى‌شد، به رو مى‌خوابيد و مى‌نوشت و اگر باز هم خسته مى‌شد به پشت مى‌خوابيد و كتاب را روى سينۀ خود مى‌گذاشت و مى‌نوشت تا جايى كه آیت‌الله مرعشى نجفى به نقل از فرزند ايشان سيد ناصر حسين مى‌فرمايد: «زمانى كه جنازه ايشان را روى مغتسل قرار دادند، اثر عميق يك خط افقى بر روى سينۀ شريف ايشان كه حاكى از محل قرار دادن كتاب بر آن بود ديده شد.»


دربارۀ [[کنتوری، میرحامدحسین|مير حامد حسين هندى]](ره) نوشته‌اند كه از بس نوشت دست راستش از كار افتاد. اين تعهد شناسان اينسان به بازسازى‌هاى فرهنگى و اقدامات علمى پرداخته و نيروهاى بدنى خود را در راه آرمان‌هاى بلند نهاده و با همت بلند تن به رنج داشته‌اند تا جان‌هاى ديگر مردمان آگاه و آزاد گردد.
دربارۀ [[کنتوری، سید میر حامدحسین|مير حامد حسين هندى]](ره) نوشته‌اند كه از بس نوشت دست راستش از كار افتاد. اين تعهد شناسان اينسان به بازسازى‌هاى فرهنگى و اقدامات علمى پرداخته و نيروهاى بدنى خود را در راه آرمان‌هاى بلند نهاده و با همت بلند تن به رنج داشته‌اند تا جان‌هاى ديگر مردمان آگاه و آزاد گردد.


تعدادى از منابع وى مثل زاد المسير [[سيوطى]] مرتبط به كتابخانه پدر بزرگوارش كه بعدا به تشكيل كتابخانه ناصريه منجر شد، مى‌باشد و تعدادى از آنها را در ضمن سفرهاى خود به بلاد مختلف؛ مانند سفر حج و عتبات خريدارى نموده است. در اين سفرها از كتابخانه‌هاى معتبر حرمين شريفين و عراق نيز استفاده‌هاى فراوانى برده و به نسخه‌هاى اصلى دست يافته است. همچنين تعدادى از كتب نيز توسط بعضى علماء به درخواست ايشان برايش فرستاده شده است، براى استفاده از بعضى مصادر نيز ناچار شده تا با تلاش فراوان و يا سختى از كتابخانه‌هاى خصوصى افراد مخصوصا مخالفين استفاده نمايد.
تعدادى از منابع وى مثل زاد المسير [[سيوطى]] مرتبط به كتابخانه پدر بزرگوارش كه بعدا به تشكيل كتابخانه ناصريه منجر شد، مى‌باشد و تعدادى از آنها را در ضمن سفرهاى خود به بلاد مختلف؛ مانند سفر حج و عتبات خريدارى نموده است. در اين سفرها از كتابخانه‌هاى معتبر حرمين شريفين و عراق نيز استفاده‌هاى فراوانى برده و به نسخه‌هاى اصلى دست يافته است. همچنين تعدادى از كتب نيز توسط بعضى علماء به درخواست ايشان برایش فرستاده شده است، براى استفاده از بعضى مصادر نيز ناچار شده تا با تلاش فراوان و يا سختى از كتابخانه‌هاى خصوصى افراد مخصوصاً مخالفين استفاده نمايد.


17 مرحوم [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]] پس از برشمردن تأليفات مير حامد حسين مى‌نويسد: «امرى عجيب است كه مير حامد حسين، اين همه كتاب‌هاى نفيس و اين دايرةالمعارف‌هاى بزرگ را تأليف كرده است؛ در حالى كه جز با كاغذ و مركب اسلامى (يعنى كاغذ و مركبى كه در سرزمين‌هاى اسلامى و به دست مسلمانان تهيه مى‌شده است)، نمى‌نوشته است و اين به دليل تقواى فراوان و ورع بسيار او بوده است.
17 مرحوم [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]] پس از برشمردن تأليفات مير حامد حسين مى‌نويسد: «امرى عجيب است كه مير حامد حسين، اين همه كتاب‌هاى نفيس و اين دايرةالمعارف‌هاى بزرگ را تأليف كرده است؛ در حالى كه جز با كاغذ و مركب اسلامى (يعنى كاغذ و مركبى كه در سرزمين‌هاى اسلامى و به دست مسلمانان تهيه مى‌شده است)، نمى‌نوشته است و اين به دليل تقواى فراوان و ورع بسيار او بوده است.
خط ۲۷۱: خط ۲۷۲:




[[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] و شيخ زين‌العابدين مازندرانى، [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]]، سيد محمدحسین شهرستانى، شریف‌العلماء خراسانى، حاج سيد اسماعيل صدر، [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شيخ الشريعۀ اصفهانى]] و اكثر بزرگان آن زمان، تقريظات بسيارى بر آن كتاب نوشته‌اند و عالم جليل شيخ عباس بن احمد انصارى هندى شيروانى، رسالۀ مخصوصى به نام «سواطع الأنوار فى تقريظات عبقات الأنوار» تأليف كرده و در آن تا بيست و هشت تقريظ از علماء طراز اول نقل نموده است كه در بعضى از آنها بر اين مطلب تصريح شده كه به بركت آن كتاب در يك سال جمع كثيرى شيعه و مستبصر شده‌اند.
[[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى شيرازى]] و شيخ زين‌العابدين مازندرانى، [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]]، سيد محمدحسین شهرستانى، شریف‌العلماء خراسانى، حاج سيد اسماعيل صدر، [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شيخ الشريعۀ اصفهانى]] و اكثر بزرگان آن زمان، تقريظات بسيارى بر آن كتاب نوشته‌اند و عالم جليل شيخ عباس بن احمد انصارى هندى شيروانى، رسالۀ مخصوصى به نام «سواطع الأنوار فى تقريظات عبقات الأنوار» تأليف كرده و در آن تا بيست و هشت تقريظ از علماء طراز اول نقل نموده است كه در بعضى از آنها بر اين مطلب تصريح شده كه به بركت آن كتاب در يك سال جمع كثيرى شيعه و مستبصر شده‌اند.


اين كتاب در زمان حيات مؤلف به سال 1303ق در لكهنو به چاپ رسيده است.
اين كتاب در زمان حيات مؤلف به سال 1303ق در لكهنو به چاپ رسيده است.
خط ۲۷۷: خط ۲۷۸:
همچنين منتخبى از اين كتاب در سال 1322ق به چاپ رسيده كه در دو بخش مرتب شده است، بخش نخست تقريظها و نامه‌هايى كه در حيات صاحب عبقات رسيده و بخش دوم آنهايى است كه بعد از وفات وى و خطاب به فرزندش سيد ناصر حسين نوشته شده است.
همچنين منتخبى از اين كتاب در سال 1322ق به چاپ رسيده كه در دو بخش مرتب شده است، بخش نخست تقريظها و نامه‌هايى كه در حيات صاحب عبقات رسيده و بخش دوم آنهايى است كه بعد از وفات وى و خطاب به فرزندش سيد ناصر حسين نوشته شده است.


مرحوم [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] در بخشى از نامۀ خود خطاب به صاحب عبقات چنين مى‌نويسد:
مرحوم [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى شيرازى]] در بخشى از نامۀ خود خطاب به صاحب عبقات چنين مى‌نويسد:


«... واحد أحد أقدس-عزت اسمائه-گواه است هميشه شكر نعمت وجود شريف را مى‌كنم و به كتب و مصنّفات رشيقه جنابعالى مستأنسم و حق زحمات و خدمات آن وجود عزيز را در اسلام نيكو مى‌شناسم. انصاف توان گفت: تاكنون در اسلام در فنّ كلام كتابى باينگونه نافع و تمام تصنيف نشده است، خصوصا كتاب عبقات الانوار كه از حسنات اين دهر و غنائم اين زمان است.
«... واحد أحد أقدس-عزت اسمائه-گواه است هميشه شكر نعمت وجود شريف را مى‌كنم و به كتب و مصنّفات رشيقه جنابعالى مستأنسم و حق زحمات و خدمات آن وجود عزيز را در اسلام نيكو مى‌شناسم. انصاف توان گفت: تاكنون در اسلام در فنّ كلام كتابى باينگونه نافع و تمام تصنيف نشده است، خصوصا كتاب عبقات الانوار كه از حسنات اين دهر و غنائم اين زمان است.
خط ۲۸۵: خط ۲۸۶:
و در نامه‌اى ديگر كه به زبان عربى نگاشته است چنين مى‌گويد:
و در نامه‌اى ديگر كه به زبان عربى نگاشته است چنين مى‌گويد:


«من در كتاب شما، مطالب عالى و ارجمند خواندم، نسيم خوش تحقيقاتى كه شما براى پيدا كردن اين مطالب به كار برده‌ايد، بر هر مشك پرورده و معجون دماغ‌پرورى برترى دارد. عبارات رساى كتاب، دليل پختگى نويسنده است و اشارات جهل زداى آن مايۀ دقت و آموختن. و چگونه چنين نباشد؟ در حالى كه كتاب از سرچشمه‌هاى فكرى تابناك نشأت گرفته و به دست مجسمۀ اخلاص و تقوى تأليف يافته است. آرى كتاب بايد از اين دست باشد و مؤلف از اين گونه و اگر غير از اين باشد هرگز مباد و مباد.»
«من در كتاب شما، مطالب عالى و ارجمند خواندم، نسيم خوش تحقيقاتى كه شما براى پيدا كردن اين مطالب به كار برده‌ايد، بر هر مشك پرورده و معجون دماغ‌پرورى برترى دارد. عبارات رساى كتاب، دليل پختگى نویسنده است و اشارات جهل زداى آن مايۀ دقت و آموختن. و چگونه چنين نباشد؟ در حالى كه كتاب از سرچشمه‌هاى فكرى تابناك نشأت گرفته و به دست مجسمۀ اخلاص و تقوى تأليف يافته است. آرى كتاب بايد از اين دست باشد و مؤلف از اين گونه و اگر غير از اين باشد هرگز مباد و مباد.»


همچنين شيخ زين‌العابدين مازندرانى نامه‌هايى به بزرگان هند مى‌نويسد و در آنها از ميرحامد حسين و تأليفات ايشان تجليل مى‌كند و آنان را تشويق مى‌نمايد تا ديگر آثار مير حامد حسين را به چاپ برسانند و ضمن نامۀ مفصلى خطاب به مرحوم مير حامد حسين چنين مى‌گويد:
همچنين شيخ زين‌العابدين مازندرانى نامه‌هايى به بزرگان هند مى‌نويسد و در آنها از ميرحامد حسين و تأليفات ايشان تجليل مى‌كند و آنان را تشويق مى‌نمايد تا ديگر آثار مير حامد حسين را به چاپ برسانند و ضمن نامۀ مفصلى خطاب به مرحوم مير حامد حسين چنين مى‌گويد:
خط ۲۹۹: خط ۳۰۰:
[2] و هو فى مجلد كبير غير مطبوع لكنه موجود فى مكتبة المصنف بلكهنو، و فى مكتبة المولى السيد رجب على خان سبحان الزمان فى جكراوان الذى كان من تلاميذ المصنف... (الذريعه)
[2] و هو فى مجلد كبير غير مطبوع لكنه موجود فى مكتبة المصنف بلكهنو، و فى مكتبة المولى السيد رجب على خان سبحان الزمان فى جكراوان الذى كان من تلاميذ المصنف... (الذريعه)


[3] همچنين جزء يكم از مجلدات حديث غدير «عبقات» در تهران به دستور مرحوم آیت‌الله [[صدر، صدرالدین|سيد صدرالدين صدر]] (ساكن قم و متوفاى 1373)، در قطع رحلى به همت فضلاى حوزۀ علميه قم - چاپخانه شركت تضامنى علمى (در 600 صفحه) به چاپ رسيده است].
[3] همچنين جزء يكم از مجلدات حديث غدير «عبقات» در تهران به دستور مرحوم آیت‌الله [[صدر، سید صدرالدین|سيد صدرالدين صدر]] (ساكن قم و متوفاى 1373)، در قطع رحلى به همت فضلاى حوزۀ علميه قم - چاپخانه شركت تضامنى علمى (در 600 صفحه) به چاپ رسيده است].


[4] پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد:... و لكن الله يحب عبدا إذا عمل عملا أحكمه. [[امالی شيخ صدوق|امالى صدوق]] -ص 344  
[4] پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد:... و لكن الله يحب عبدا إذا عمل عملا أحكمه. [[امالی شيخ صدوق|امالى صدوق]] -ص 344  


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[نفحات الأزهار في خلاصة عبقات الأنوار للعلم الحجة آيةالله السيد حامد حسين اللكهنوي]]
[[نفحات الأزهار في خلاصة عبقات الأنوار للعلم الحجة آيةالله السيد حامد حسين اللكهنوي]]


خط ۳۱۰: خط ۳۱۳:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]]
[[رده:امام علی(ع)]]