حصکفی، احمد بن‌ محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (Hbaghizadeh صفحهٔ ابن‌ منلا، ابوالعباس‌ شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ محمد حصکفى‌ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به حصکفی، احمد بن‌ محمد منتقل کرد)
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    }}
    }}


    ''' ابن‌ مُنْلا، ابوالعباس‌ شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ محمد حَصْکفى‌ ''' (937-1000 یا 1003ق‌/1531-1592 یا 1593م‌)، ادیب‌، نحوی‌ و عالم‌ شافعى‌ مذهب‌.
     
    ''' ابن‌ مُنْلا، ابوالعباس‌ شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ محمد حَصْکفى‌ ''' (937-1000 یا 1003ق‌/1531-1592 یا 1593م‌)، ادیب‌، نحوی‌ و عالم‌ شافعى‌ مذهب‌.


    شهرت‌ وی‌ را برخى‌ منابع‌ متأخر و معاصر، ابن‌ ملاّ نوشته‌اند.  منلا و ملا هر دو تصحیف‌ کلمه مولى‌ است‌.
    شهرت‌ وی‌ را برخى‌ منابع‌ متأخر و معاصر، ابن‌ ملاّ نوشته‌اند.  منلا و ملا هر دو تصحیف‌ کلمه مولى‌ است‌.
    ==نسب==
    ==نسب==


    خانواده ابن‌ منلا در اصل‌ از حصن‌ کیفا بودند و نسبت‌ حصکفى‌ وی‌ نیز از همین‌ جاست‌. احمد بن‌ یوسف‌ نیای‌ بزرگ‌ وی‌ نیز در آن‌ شهر قاضى‌ بود.
    خانواده ابن‌ منلا در اصل‌ از حصن‌ کیفا بودند و نسبت‌ حصکفى‌ وی‌ نیز از همین‌ جاست‌. احمد بن‌ یوسف‌ نیای‌ بزرگ‌ وی‌ نیز در آن‌ شهر قاضى‌ بود.


    ==ولادت، تحصیلات==
    ==ولادت، تحصیلات==
    خط ۶۶: خط ۶۱:
       
       
    ابن‌ منلا دوبار به‌ دمشق‌ سفر کرد.
    ابن‌ منلا دوبار به‌ دمشق‌ سفر کرد.
    سفر نخست‌ که‌ سفری‌ دراز بود، چنانکه‌ گفتیم‌، به‌ همراه‌ پدر انجام‌ یافت‌. در آن‌ شهر نزد دو استاد ایرانى‌ به‌ نام‌های‌ صوفى‌ محب‌الله‌ تبریزی‌ و ابوالفتح‌ شبستری‌ ادب‌ و تفسیر و حدیث‌ خواند از بدرالدین‌ غزی‌ کسب‌ علوم‌ و معارف‌ کرد. در 958ق‌ به‌ قسطنطنیه‌ رفت‌ و در آنجا اصول‌ اسطرلاب‌ را نزد غرس‌الدین‌ حلبى‌ آموخت‌ و از عبدالرحیم‌ عباسى‌ نیز اجازه روایت‌ صحیح‌ بخاری‌ را گرفت‌ و او را مدح‌ گفت‌. در همین‌ سفر مفتى‌ دارالسلطنه عثمانى‌ را در قصیده‌ای‌ ستود. مفتى‌ آن‌ مدیحه‌ را در سراسر «روم‌» (قسطنطنیه‌) بپراکند و به‌ واسطه آن‌ به‌ مقام‌های‌ بلندی‌ که‌ مى‌خواست‌، رسید.
     
    سفر نخست‌ که‌ سفری‌ دراز بود، چنانکه‌ گفتیم‌، به‌ همراه‌ پدر انجام‌ یافت‌. در آن‌ شهر نزد دو استاد ایرانى‌ به‌ نام‌های‌ صوفى‌ محب‌الله‌ تبریزی‌ و ابوالفتح‌ شبستری‌ ادب‌ و تفسیر و حدیث‌ خواند از بدرالدین‌ غزی‌ کسب‌ علوم‌ و معارف‌ کرد.  
     
    در 958ق‌ به‌ قسطنطنیه‌ رفت‌ و در آنجا اصول‌ اسطرلاب‌ را نزد غرس‌الدین‌ حلبى‌ آموخت‌ و از عبدالرحیم‌ عباسى‌ نیز اجازه روایت‌ صحیح‌ بخاری‌ را گرفت‌ و او را مدح‌ گفت‌. در همین‌ سفر مفتى‌ دارالسلطنه عثمانى‌ را در قصیده‌ای‌ ستود. مفتى‌ آن‌ مدیحه‌ را در سراسر «روم‌» (قسطنطنیه‌) بپراکند و به‌ واسطه آن‌ به‌ مقام‌های‌ بلندی‌ که‌ مى‌خواست‌، رسید.
     
    در بازگشت‌ به‌ حلب‌ رساله‌ای‌ به‌ استادش‌ ابن‌ حنبلى‌ عرضه‌ داشت‌ که‌ به‌ تقلید یکى‌ از رساله‌های‌ استاد، متضمن‌ 20 مسأله‌ در 20 دانش‌ مختلف‌ بود و حکایت‌ از مهارت‌ یافتن‌ او در دانش‌های‌ رایج‌ زمان‌ داشت‌. استاد نیز با سرودن‌ شعری‌ بدین‌ مناسبت‌، توانایى‌ ابن‌ منلا را ستود.
    در بازگشت‌ به‌ حلب‌ رساله‌ای‌ به‌ استادش‌ ابن‌ حنبلى‌ عرضه‌ داشت‌ که‌ به‌ تقلید یکى‌ از رساله‌های‌ استاد، متضمن‌ 20 مسأله‌ در 20 دانش‌ مختلف‌ بود و حکایت‌ از مهارت‌ یافتن‌ او در دانش‌های‌ رایج‌ زمان‌ داشت‌. استاد نیز با سرودن‌ شعری‌ بدین‌ مناسبت‌، توانایى‌ ابن‌ منلا را ستود.
    ابن‌ منلا در 964ق‌، در عین‌ حال‌ که‌ به‌ مجلس‌ درس‌ ابن‌ حنبلى‌ مى‌رفت‌، در مدرسه نوساز بلاطیه حلب‌ به‌ تدریس‌ نیز مشغول‌ شد. دوستى‌ و نزدیکى‌ آن‌ دو، تا مرگ‌ استاد ادامه‌ یافت‌ و پس‌ از آن‌، ابن‌ منلا بود که‌ به‌ گردآوری‌ دیوان‌ وی‌ پرداخت‌.
    ابن‌ منلا در 964ق‌، در عین‌ حال‌ که‌ به‌ مجلس‌ درس‌ ابن‌ حنبلى‌ مى‌رفت‌، در مدرسه نوساز بلاطیه حلب‌ به‌ تدریس‌ نیز مشغول‌ شد. دوستى‌ و نزدیکى‌ آن‌ دو، تا مرگ‌ استاد ادامه‌ یافت‌ و پس‌ از آن‌، ابن‌ منلا بود که‌ به‌ گردآوری‌ دیوان‌ وی‌ پرداخت‌.
    ==انزوا==
    ==انزوا==


    خط ۷۶: خط ۷۴:
    در روستا طبعاً مرجعى‌ برای‌ رفع‌ مشکلات‌ مردم‌ به‌ شمار مى‌رفت.
    در روستا طبعاً مرجعى‌ برای‌ رفع‌ مشکلات‌ مردم‌ به‌ شمار مى‌رفت.


    ==قتل==
    == قتل ==
    عاقبت‌ هم‌ جان‌ بر سر این‌ کار (رفع‌ مشکلات‌ مردم‌) نهاد: یک‌ بار کسى‌ از او خواست‌ که‌ دختری‌ از اعیان‌ آن‌ ناحیه‌ را برای‌ وی‌ خواستگاری‌ کند. ابن‌ منلا پذیرفت‌. پدر دختر نیز به‌ احترام‌ وی‌ با آن‌ ازدواج‌ موافقت‌ کرد، اما این‌ موضوع‌ خشم‌ پسر عموی‌ دختر را که‌ خود خواستگار او بود، برانگیخت‌، چندانکه‌ با گروهى‌ بر خانه ابن‌ منلا هجوم‌ برد و او را در حال‌ مطالعه‌ به‌ قتل‌ رساند.
    عاقبت‌ هم‌ جان‌ بر سر این‌ کار (رفع‌ مشکلات‌ مردم‌) نهاد: یک‌ بار کسى‌ از او خواست‌ که‌ دختری‌ از اعیان‌ آن‌ ناحیه‌ را برای‌ وی‌ خواستگاری‌ کند. ابن‌ منلا پذیرفت‌. پدر دختر نیز به‌ احترام‌ وی‌ با آن‌ ازدواج‌ موافقت‌ کرد، اما این‌ موضوع‌ خشم‌ پسر عموی‌ دختر را که‌ خود خواستگار او بود، برانگیخت‌، چندانکه‌ با گروهى‌ بر خانه ابن‌ منلا هجوم‌ برد و او را در حال‌ مطالعه‌ به‌ قتل‌ رساند.


    ==فرزندان==
    ==فرزندان==
    خط ۹۲: خط ۸۸:
    الف‌ - خطى‌:
    الف‌ - خطى‌:


    1. منتهى‌ امل‌ الاریب‌ من‌ الکلام‌ على‌ مغنى‌ اللبیب‌،
    1.منتهى‌ امل‌ الاریب‌ من‌ الکلام‌ على‌ مغنى‌ اللبیب‌،


    که‌ شرحى‌ است‌ بر مغنى‌ اللبیب‌ ابن‌ هشام‌ در دو جلد، نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه‌های‌ سپهسالار تهران‌، اوقاف‌ حلب‌، مانیسا و چند کتابخانه استانبول‌ موجود است‌. طباخ‌ از قول‌ شیخ‌ محمد طیب‌ مغربى‌ نقل‌ کرده‌ که‌ این‌ کتاب‌ (پیش‌ از 1344ق‌/1926م‌) در تونس‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ و در آنجا متداول‌ بوده‌ است‌، اما منابع‌ جدیدتر از جمله‌ بروکلمان‌ و زرکلى‌ آن‌ را خطى‌ شمرده‌اند؛
    که‌ شرحى‌ است‌ بر [[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنى‌ اللبیب‌]] [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن‌ هشام‌]] در دو جلد، نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه‌های‌ سپهسالار تهران‌، اوقاف‌ حلب‌، مانیسا و چند کتابخانه استانبول‌ موجود است‌. طباخ‌ از قول‌ شیخ‌ محمد طیب‌ مغربى‌ نقل‌ کرده‌ که‌ این‌ کتاب‌ (پیش‌ از 1344ق‌/1926م‌) در تونس‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ و در آنجا متداول‌ بوده‌ است‌، اما منابع‌ جدیدتر از جمله‌ [[بروکلمان، کارل|بروکلمان‌]] و [[زرکلی، خیرالدین|زرکلى‌]] آن‌ را خطى‌ شمرده‌اند؛


    2. مبحث‌ على‌ موضع‌ من‌ انوار التنزیل‌ بیضاوی،
    2.مبحث‌ على‌ موضع‌ من‌ انوار التنزیل‌ بیضاوی،


    نسخه‌ای‌ از آن‌ در قاهره‌ موجود است‌؛
    نسخه‌ای‌ از آن‌ در قاهره‌ موجود است‌؛


    3. متعه الاذهان‌ من‌ التمتع‌ بالاقران‌،
    3.متعه الاذهان‌ من‌ التمتع‌ بالاقران‌،


    نسخه‌ای‌ از این‌ اثر که‌ گزیده التمتع‌ بالاقران‌ تألیف‌ محمد بن‌ طولون‌ و درباره رجال‌ سده‌های‌ 9 و 10ق‌ است‌، در برلین‌ موجود است‌؛
    نسخه‌ای‌ از این‌ اثر که‌ گزیده التمتع‌ بالاقران‌ تألیف‌ محمد بن‌ طولون‌ و درباره رجال‌ سده‌های‌ 9 و 10ق‌ است‌، در برلین‌ موجود است‌؛


    4. مجموع‌ من‌ الابیات‌ المختاره فى‌ المعانى‌،
    4.مجموع‌ من‌ الابیات‌ المختاره فى‌ المعانى‌،


    نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه فاتح‌ ترکیه‌ موجود است‌؛
    نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه فاتح‌ ترکیه‌ موجود است‌؛


    5. ملخص‌ تاریخ‌ الاسلام‌ ذهبى‌،  
    5.ملخص‌ تاریخ‌ الاسلام‌ ذهبى‌،  


    در 8 جلد و چند پاره‌. نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه اوقاف‌ بغداد و حلب‌ موجود است‌؛
    در 8 جلد و چند پاره‌. نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه اوقاف‌ بغداد و حلب‌ موجود است‌؛


    6. گزیده‌ای‌ از تاریخ‌ جنابى‌ در احوال‌ دولت‌ عثمانى،
    6.گزیده‌ای‌ از تاریخ‌ جنابى‌ در احوال‌ دولت‌ عثمانى،


    که‌ به‌ سال‌ 996ق‌ تألیف‌ شده‌ است‌. این‌ نسخه‌ به‌ دست‌ ابراهیم‌ بن‌ منلا از دست‌ نوشته خود ابن‌ منلا رونویس‌ شده‌ و ابراهیم‌ حاشیه‌هایى‌ به‌ آن‌ افزوده‌ است‌. نسخه‌ای‌ از آن‌ در برلین‌ موجود است‌؛  
    که‌ به‌ سال‌ 996ق‌ تألیف‌ شده‌ است‌. این‌ نسخه‌ به‌ دست‌ ابراهیم‌ بن‌ منلا از دست‌ نوشته خود ابن‌ منلا رونویس‌ شده‌ و ابراهیم‌ حاشیه‌هایى‌ به‌ آن‌ افزوده‌ است‌. نسخه‌ای‌ از آن‌ در برلین‌ موجود است‌؛  


    7. النشر العایق‌ من‌ اقتطاف‌ الشقائق‌،
    7.النشر العایق‌ من‌ اقتطاف‌ الشقائق‌،


    که‌ ذیلى‌ بر الشقائق‌ النعمانیه طاش‌ کوپری‌زاده‌ است‌ و به‌ خط مؤلف‌ در کتابخانه سوهاج‌ قاهره‌ موجود است‌.
    که‌ ذیلى‌ بر الشقائق‌ النعمانیه طاش‌ کوپری‌زاده‌ است‌ و به‌ خط مؤلف‌ در کتابخانه سوهاج‌ قاهره‌ موجود است‌.


       
       
    ب‌ - آثار یافت‌ نشده‌:
    ب‌ - آثار یافت‌ نشده‌:


    خط ۱۴۱: خط ۱۳۸:
    8. غرر الاحکام‌،
    8. غرر الاحکام‌،


    9. فرائض‌،
    9. فرائض‌،‌<ref>مؤذن‌ جامى‌‌، محمدمهدی‌، ‌ج4، ص707-706</ref>.  
     
    <ref>مؤذن‌ جامى‌‌، محمدمهدی‌، ‌ج4، ص707-706</ref>.
    == پانویس==
    == پانویس==



    نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۶

    ابن‌ منلا، ابوالعباس‌ شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ محمد حصکفى‌ ‌
    NUR00000.jpg
    نام کاملاحمد بن‌ محمد حصکفى‌؛
    نام‌های دیگرابن‌ منلا، ابوالعباس‌ شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ محمد حصکفى‌؛
    لقبشهاب‌الدين؛
    تخلصابن منلا؛
    نسبحصکفی؛
    نام پدرمحمد بن علی بن احمد بن يوسف حلبی حصکفى‌؛
    ولادت937ق؛
    محل تولدحلب؛، شام،
    محل زندگیشام؛
    رحلت1000ق؛
    مدفنحلب (محل وفات)؛
    طول عمر63؛
    فرزندانابراهیم‌، محمد؛
    دیناسلام؛
    مذهبشافعی؛
    پیشهادیب‌، نحوی، عالم؛
    اطلاعات علمی
    اجازه اجتهاد از‌ ‌
    درجه علمیادیب‌، نحوی، عالم؛
    اساتیدابن‌ حنبلى، محمد بن‌ علوان‌، برهان‌الدین‌ عمادی،‌ شیخ‌ ابراهیم‌ ضریر دمشقى، صوفى‌ محب‌الله‌ تبریزی، ابوالفتح‌ شبستری، بدرالدین‌ غزی، غرس‌الدین‌ حلبى‌؛ ‌
    مشایخ‌ ‌ محمد بن‌ علوان‌، برهان‌الدین‌ عمادی،‌ شیخ‌ ابراهیم‌ ضریر دمشقى،‌ عبدالرحیم‌ عباسى‌؛ ‌
    برخی آثار1- منتهى‌ امل‌ الاریب‌ من‌ الکلام‌ على‌ مغنى‌ اللبیب‌؛

    ابن‌ مُنْلا، ابوالعباس‌ شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ محمد حَصْکفى‌ (937-1000 یا 1003ق‌/1531-1592 یا 1593م‌)، ادیب‌، نحوی‌ و عالم‌ شافعى‌ مذهب‌.

    شهرت‌ وی‌ را برخى‌ منابع‌ متأخر و معاصر، ابن‌ ملاّ نوشته‌اند. منلا و ملا هر دو تصحیف‌ کلمه مولى‌ است‌.

    نسب

    خانواده ابن‌ منلا در اصل‌ از حصن‌ کیفا بودند و نسبت‌ حصکفى‌ وی‌ نیز از همین‌ جاست‌. احمد بن‌ یوسف‌ نیای‌ بزرگ‌ وی‌ نیز در آن‌ شهر قاضى‌ بود.

    ولادت، تحصیلات

    اما ابن‌ منلا خود در حلب‌ به‌ دنیا آمد و نخست‌ نزد پدر که‌ از اعیان‌ شهر بود، دانش‌ آموخت‌ و چون‌ پدرش‌ متولى‌ اوقاف‌ مدرسه سلیمیه دمشق‌ شد، با او به‌ دمشق‌ رفت‌ و از محضر گروهى‌ از استادان‌ آن‌ شهر بهره‌ برد.


    سفرها، اساتید، مشایخ، تدریس

    برجسته‌ترین‌ استاد او در حلب‌ ابن‌ حنبلى بود که‌ فهرستى‌ دقیق‌ از کتاب‌هایى‌ که‌ ابن‌ منلا نزد خود او یا دیگران‌ خوانده‌، به‌ دست‌ داده‌ است‌. این‌ کتاب‌ها علوم‌ مختلفى‌ از ادب‌ و بلاغت‌ و تفسیر و ریاضیات‌ را در بر مى‌گیرند، با این‌همه‌ جنبه‌های‌ ادبى‌ بر آن‌ها غالب‌ است‌. از میان‌ استادان‌ وی‌ که‌ ضمناً مشایخ‌ اجازه او نیز بودند، مى‌توان‌ به‌ محمد بن‌ علوان‌، برهان‌الدین‌ عمادی‌ و شیخ‌ ابراهیم‌ ضریر دمشقى‌ اشاره‌ کرد.

    ابن‌ منلا دوبار به‌ دمشق‌ سفر کرد.

    سفر نخست‌ که‌ سفری‌ دراز بود، چنانکه‌ گفتیم‌، به‌ همراه‌ پدر انجام‌ یافت‌. در آن‌ شهر نزد دو استاد ایرانى‌ به‌ نام‌های‌ صوفى‌ محب‌الله‌ تبریزی‌ و ابوالفتح‌ شبستری‌ ادب‌ و تفسیر و حدیث‌ خواند از بدرالدین‌ غزی‌ کسب‌ علوم‌ و معارف‌ کرد.

    در 958ق‌ به‌ قسطنطنیه‌ رفت‌ و در آنجا اصول‌ اسطرلاب‌ را نزد غرس‌الدین‌ حلبى‌ آموخت‌ و از عبدالرحیم‌ عباسى‌ نیز اجازه روایت‌ صحیح‌ بخاری‌ را گرفت‌ و او را مدح‌ گفت‌. در همین‌ سفر مفتى‌ دارالسلطنه عثمانى‌ را در قصیده‌ای‌ ستود. مفتى‌ آن‌ مدیحه‌ را در سراسر «روم‌» (قسطنطنیه‌) بپراکند و به‌ واسطه آن‌ به‌ مقام‌های‌ بلندی‌ که‌ مى‌خواست‌، رسید.

    در بازگشت‌ به‌ حلب‌ رساله‌ای‌ به‌ استادش‌ ابن‌ حنبلى‌ عرضه‌ داشت‌ که‌ به‌ تقلید یکى‌ از رساله‌های‌ استاد، متضمن‌ 20 مسأله‌ در 20 دانش‌ مختلف‌ بود و حکایت‌ از مهارت‌ یافتن‌ او در دانش‌های‌ رایج‌ زمان‌ داشت‌. استاد نیز با سرودن‌ شعری‌ بدین‌ مناسبت‌، توانایى‌ ابن‌ منلا را ستود.

    ابن‌ منلا در 964ق‌، در عین‌ حال‌ که‌ به‌ مجلس‌ درس‌ ابن‌ حنبلى‌ مى‌رفت‌، در مدرسه نوساز بلاطیه حلب‌ به‌ تدریس‌ نیز مشغول‌ شد. دوستى‌ و نزدیکى‌ آن‌ دو، تا مرگ‌ استاد ادامه‌ یافت‌ و پس‌ از آن‌، ابن‌ منلا بود که‌ به‌ گردآوری‌ دیوان‌ وی‌ پرداخت‌.

    انزوا

    ابن‌ منلا در اواخر عمر، به‌ سبب‌ ناملایماتى‌ که‌ ناشى‌ از جیرگى‌ نااهلان‌ بر مدارس‌ بود، تدریس‌ را ترک‌ گفت‌ و با رها کردن‌ مناصب‌ خود، به‌ روستایى‌ در نزدیکى‌ حلب‌ که‌ از موقوفات‌ خانوادگى‌ وی‌ بود، کوچید و در آنجا انزوا اختیار کرد و با درآمدی‌ که‌ از همین‌ موقوفات‌ به‌ دست‌ مى‌آورد، گذران‌ مى‌کرد و تنها در بعضى‌ فصول‌ سال‌ در حلب‌ حضور مى‌یافت‌ و اعیان‌ شهر به‌ مجلسش‌ درمى‌آمدند. در روستا طبعاً مرجعى‌ برای‌ رفع‌ مشکلات‌ مردم‌ به‌ شمار مى‌رفت.

    قتل

    عاقبت‌ هم‌ جان‌ بر سر این‌ کار (رفع‌ مشکلات‌ مردم‌) نهاد: یک‌ بار کسى‌ از او خواست‌ که‌ دختری‌ از اعیان‌ آن‌ ناحیه‌ را برای‌ وی‌ خواستگاری‌ کند. ابن‌ منلا پذیرفت‌. پدر دختر نیز به‌ احترام‌ وی‌ با آن‌ ازدواج‌ موافقت‌ کرد، اما این‌ موضوع‌ خشم‌ پسر عموی‌ دختر را که‌ خود خواستگار او بود، برانگیخت‌، چندانکه‌ با گروهى‌ بر خانه ابن‌ منلا هجوم‌ برد و او را در حال‌ مطالعه‌ به‌ قتل‌ رساند.

    فرزندان

    از ابن‌ منلا دو پسر باقى‌ ماند که‌ هر دو اهل‌ فضل‌ و از شمار بزرگان‌ حلب‌ بودند: ابراهیم‌ که‌ همچون‌ پدر به‌ ادب‌ متمایل‌ بود، پس‌ از آنکه‌ تحصیلات‌ خود را به‌ پایان‌ آورد، از مردم‌ کناره‌ جست‌ و یکسره‌ به‌ مطالعه‌ و تلاوت‌ قرآن‌ و تألیف‌ مشغول‌ شد. محمد پسر دیگر او نیز تاریخى‌ برای‌ حلب‌ نوشت‌ که‌ متضمن‌ شرح‌ حال‌ فرمانروایان‌ حلب‌ از زمان‌ فتح‌ آن‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌، تا دوره ابراهیم‌ پاشا بود. وی‌ گویا با زبان‌ فارسى‌ نیز آشنایى‌ داشته‌، زیرا محبى‌ در اشاره‌ به‌ یکى‌ از رباعیات‌ او، آن‌ را ترجمه‌ از فارسى‌ دانسته‌ است.‌


    آثار

    الف‌ - خطى‌:

    1.منتهى‌ امل‌ الاریب‌ من‌ الکلام‌ على‌ مغنى‌ اللبیب‌،

    که‌ شرحى‌ است‌ بر مغنى‌ اللبیب‌ ابن‌ هشام‌ در دو جلد، نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه‌های‌ سپهسالار تهران‌، اوقاف‌ حلب‌، مانیسا و چند کتابخانه استانبول‌ موجود است‌. طباخ‌ از قول‌ شیخ‌ محمد طیب‌ مغربى‌ نقل‌ کرده‌ که‌ این‌ کتاب‌ (پیش‌ از 1344ق‌/1926م‌) در تونس‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ و در آنجا متداول‌ بوده‌ است‌، اما منابع‌ جدیدتر از جمله‌ بروکلمان‌ و زرکلى‌ آن‌ را خطى‌ شمرده‌اند؛

    2.مبحث‌ على‌ موضع‌ من‌ انوار التنزیل‌ بیضاوی،

    نسخه‌ای‌ از آن‌ در قاهره‌ موجود است‌؛

    3.متعه الاذهان‌ من‌ التمتع‌ بالاقران‌،

    نسخه‌ای‌ از این‌ اثر که‌ گزیده التمتع‌ بالاقران‌ تألیف‌ محمد بن‌ طولون‌ و درباره رجال‌ سده‌های‌ 9 و 10ق‌ است‌، در برلین‌ موجود است‌؛

    4.مجموع‌ من‌ الابیات‌ المختاره فى‌ المعانى‌،

    نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه فاتح‌ ترکیه‌ موجود است‌؛

    5.ملخص‌ تاریخ‌ الاسلام‌ ذهبى‌،

    در 8 جلد و چند پاره‌. نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه اوقاف‌ بغداد و حلب‌ موجود است‌؛

    6.گزیده‌ای‌ از تاریخ‌ جنابى‌ در احوال‌ دولت‌ عثمانى،

    که‌ به‌ سال‌ 996ق‌ تألیف‌ شده‌ است‌. این‌ نسخه‌ به‌ دست‌ ابراهیم‌ بن‌ منلا از دست‌ نوشته خود ابن‌ منلا رونویس‌ شده‌ و ابراهیم‌ حاشیه‌هایى‌ به‌ آن‌ افزوده‌ است‌. نسخه‌ای‌ از آن‌ در برلین‌ موجود است‌؛

    7.النشر العایق‌ من‌ اقتطاف‌ الشقائق‌،

    که‌ ذیلى‌ بر الشقائق‌ النعمانیه طاش‌ کوپری‌زاده‌ است‌ و به‌ خط مؤلف‌ در کتابخانه سوهاج‌ قاهره‌ موجود است‌.


    ب‌ - آثار یافت‌ نشده‌:

    1. الروضه الوردیه فى‌ الرحله الرومیه؛

    2. شرح‌ الشافیه ابن‌ حاجب‌؛

    3. شرح‌ العزی‌ فى‌ التصریف‌، تألیف‌ عزالدین‌ زنجانى‌؛

    4. شرح‌ الکافیه ابن‌ حاجب‌؛

    5. شکوی‌ الدمع‌ المراق‌ (المهراق‌) من‌ سهام‌ قسى‌ الفراق‌؛

    6. طالبه الوصال‌ من‌ مقام‌ ذاک‌ الغزال‌،

    دو اثر اخیر از رساله‌های‌ ادبى‌ اوست‌؛

    7. عقود الجمان‌ فى‌ وصف‌ نبذه من‌ الغلمان‌،

    8. غرر الاحکام‌،

    9. فرائض‌،‌[۱].

    پانویس

    1. مؤذن‌ جامى‌‌، محمدمهدی‌، ‌ج4، ص707-706

    منابع مقاله

    مؤذن‌ جامى‌‌، محمدمهدی‌، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


    وابسته‌ها