صقلى، عمر بن خلف: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ ابن مکى، ابوحفص عمربن خلف بن مکى صقلى را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به صقلى، عمر بن خلف منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[تثقيف اللسان و تلقيح الجنان]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]] | [[رده:مقالات بازبینی نشده2]] | ||
[[رده:فاقد کد پدیدآور]] | [[رده:فاقد کد پدیدآور]] |
نسخهٔ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۳
ابن مَکى، ابوحفص عمربن خلف بن مکى صِقِلّى (د 501ق/ 1108م)، لغوی، نحوی، فقیه، خطیب و شاعر.
نسب
در بعضى منابع نسبتهای حمیری، مازری و قرطبى نیز به دنبال نام وی آمده است.
مناصب
وی نیمى از عمر خود را در صقلیه (سیسیل) گذرانید و در سالهای آخر اقامتش در آنجا به قضا اشتغال داشت. به هنگام سقوط صقلیه به دست نورمانها، همزمان با ابن جراس (حواس) آخرین امیر مسلمان صقلیه، آنجا را به قصد تونس ترک کرد. ابن مکى در تونس علاوه بر سمت قضا منصب خطابت را نیز برعهده گرفت. قبول این سمت از طرف وی احتمالاً در حدود 460ق بوده است.
اساتید
از اشارات خود او برمىآید که از محضر استادانى چون ابن البرّ تمیمى لغوی مشهور، ابن رشیق قیروانى صاحب العمده و عبدالحق بن محمد بن هارون سهمى فقیه مشهور صقلیه بهره برده است. صفدی به اختصار از او با عناوین محدث، فقیه، لغوی و نحوی یاد کرده است.
خطیب توانا
ابن مکى خطیب توانایى بوده است. گویند در تمام مدتى که در تونس خطیب جمعه بوده، هر هفته یک خطبه تازه، از خود انشاء مىکرده است. مهارت وی در فن خطابه مورد ستایش بسیار قرار گرفته و خطبههای او را هم طراز خطبههای ابن نباته و حتى برتر از آنها دانستهاند.
شاعر
وی شعر نیز مىسرود. در کتاب الدره الخطیره ابن قطاع، دانشمند همروزگارش که جنگى از اشعار سرایندگان بنام صقلیه آن روزگار است، قطعاتى از اشعار او نقل شده است. عمادالدین کاتب نیز 28 بیت از اشعار او را که بیشتر در مضامین پند اخلاقى است و شیوه موعظه دارد، نقل کرده است.
آثار
تنها اثری که از وی بر جای مانده:
1- کتاب تثقیف اللسان و تلقیح الجنان،
در لغت است که آن را پیش از مهاجرت به تونس تألیف کرده و مشتمل بر 50 باب است و در آن به موضوعاتى چون تصحیف، تبدیل و غیره پرداخته است. مؤلف در مقدمه کتاب انگیزه نگارش آن را شیوع فساد در زبان عربى و رواج یافتن غلطهای فراوان در میان خاص و عام عنوان کرده که احتمالاً تأثیرات لهجه مغربى را در زبان محاوره ساکنان صقلیه منظور نظر داشته است.
وی در پایان مقدمه متذکر شده است که پس از اتمام کتاب آن را بر استادش ابن البر تمیمى عرضه داشته و آنچه را که مورد پسند استاد بوده، باقى گذاشته و بقیه را فرونهاده است.
ابن مکى 3 بخش از کتاب را به غلطهای قرّاء، محدثان و فقیهان و بخش دیگری را به شرح و قواعد نگارش با عنوان «باب من الهجاء» اختصاص داده که شبیه فصلى است که ابن قتیبه در ادب الکاتب با عنوان «تقویم الید» آورده است.
این کتاب که بهترین گواه برای اثبات استقلال مکتب لغوی صقلیه است، سالها راهگشای لغویان و مورد استناد دانشمندان بوده است و فیروزآبادی کتاب تثقیف اللسان را گویای کثرت دانش، حافظه قوی و وسعت اطلاعات لغوی مؤلف دانستهاند.
این کتاب نخستین بار در 1386ق/1966م در قاهره به کوشش عبدالعزیز مطر و بار دیگر در 1967م در همان شهر توسط همو همراه لحن العامه زبیدی و تقویم اللسان ابن جوزی به چاپ رسیده است. [۱].
پانویس
- ↑ پورمحمد شیرجوپشت، رحمت، ج4، ص688
منابع مقاله
پورمحمد شیرجوپشت، رحمت، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.