علم علل الحديث (علل الأسانيد): تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR127277J1.jpg | عنوان = علم علل الحديث (علل الأسانيد) | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = علی، حسین سامي شیر (نويسنده) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = | موضوع =علل الحدیث |ناشر | ناشر = دار الولاء | مکان نش...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآورندگان | | پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[علی، حسین سامي | [[علی، حسین سامي شیر]] (نويسنده) | ||
شیر]] (نويسنده) | |||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =BP۱۱۱/ش۹ع۸ | ||
| موضوع =علل الحدیث | | موضوع =علل الحدیث | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''علم علل الحديث (علل الأسانيد)'''، تألیف حسین سامی شیرعلی (معاصر)، پیرامون شناخت عواملی است که باعث میشود یک حدیث ناسالم تلقی گردد و از اعتبار ساقط شود و نتوان به آن احتجاج کرد. | '''علم علل الحديث (علل الأسانيد)'''، تألیف [[علی، حسین سامي شیر|حسین سامی شیرعلی]] (معاصر)، پیرامون شناخت عواملی است که باعث میشود یک حدیث ناسالم تلقی گردد و از اعتبار ساقط شود و نتوان به آن احتجاج کرد. | ||
نویسنده، معتقد است که علم علل الحدیث به جهت دقت مطالب و فروعات و تداخل مطالب، از جمله علوم دشوار بر محقق در حدیث است، ولذا شمار علمایی که در این علم ورود کردهاند به تعداد انگشتان دست نمیرسد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. این کتاب در اصل مجموعه مباحث در این موضوع است که بر دانشجویان دکترا تدریس شده است و مشتمل بر نه مبحث است که از آن جمله است: تفرد، ادراج، تدلیس، اضطراب و...<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | نویسنده، معتقد است که علم علل الحدیث به جهت دقت مطالب و فروعات و تداخل مطالب، از جمله علوم دشوار بر محقق در حدیث است، ولذا شمار علمایی که در این علم ورود کردهاند به تعداد انگشتان دست نمیرسد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. این کتاب در اصل مجموعه مباحث در این موضوع است که بر دانشجویان دکترا تدریس شده است و مشتمل بر نه مبحث است که از آن جمله است: تفرد، ادراج، تدلیس، اضطراب و...<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:حدیث]] | |||
[[رده:علم الحدیث]] | |||
[[رده: مباحث خاص علم الحدیث]] | |||
[[رده:امام علی(ع)]] | |||
[[رده:سیرت نبوی]] | |||
[[رده:تاریخ اسلام]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ شهریور 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ شهریور 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ شهریور 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ شهریور 1402 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۴
علم علل الحديث (علل الأسانيد) | |
---|---|
پدیدآوران | علی، حسین سامي شیر (نويسنده) |
ناشر | دار الولاء |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1438ق - 2017م |
چاپ | 1 |
شابک | 978-614-420-353-8 |
موضوع | علل الحدیث |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP۱۱۱/ش۹ع۸ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
علم علل الحديث (علل الأسانيد)، تألیف حسین سامی شیرعلی (معاصر)، پیرامون شناخت عواملی است که باعث میشود یک حدیث ناسالم تلقی گردد و از اعتبار ساقط شود و نتوان به آن احتجاج کرد.
نویسنده، معتقد است که علم علل الحدیث به جهت دقت مطالب و فروعات و تداخل مطالب، از جمله علوم دشوار بر محقق در حدیث است، ولذا شمار علمایی که در این علم ورود کردهاند به تعداد انگشتان دست نمیرسد[۱]. این کتاب در اصل مجموعه مباحث در این موضوع است که بر دانشجویان دکترا تدریس شده است و مشتمل بر نه مبحث است که از آن جمله است: تفرد، ادراج، تدلیس، اضطراب و...[۲].
اصطلاح «تفرد» که در مصادر امامیه بهکار رفته به خبری گفته میشود که فقط یک راوی آن را نقل کرده باشد. اگر آن راوی از ثقات باشد که مورد قبول واقع شده و به آن حدیث احتجاج میشود[۳].
نویسنده، بحث ادراج را با تعریف ابن الصلاح از ادراج به نقل از مقدمه ابن الصلاح آغاز کرده است. ابن الصلاح معتقد است که ادراج یعنی اینکه در حدیث رسولالله(ص)، بخشی از کلام راوی گنجانده شود؛ بدین صورت که صحابی یا شخص پس از وی، به دنبال حدیثی که روایت میکند، کلامی را از خویش بیاورد و آن را به حدیث بچسباند، بدون آنکه نام گوینده آن کلام بین حدیث و آن کلام فاصله گردد. این باعث میشود که امر بر کسی که به حقیقت حال آگاهی ندارد، مشتبه شده و خیال کند همه آنچه بیان شده از رسولالله(ص) است[۴].
آخرین مبحث، عبارت است از «انکار اصل، روایت فرع را» و این بدین معناست که راوی، شیخی است که در نزد وی شاگردانی است که وی برای آنها احادیثی را بازگو میکند؛ بنابراین او بهمنزله اصل و شاگردان بهمنزله فرع هستند. گاه اصل (شیخ)، روایت فرع (شاگرد) را انکار میکند؛ علمای شیعه در این رابطه با توجه به قطعیت یا احتمال شیخ در تکذیب فرع ابراز نظر کردهاند[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.