۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'گزیده مثنوی (محمّدی)' به 'گزیده مثنوی معنوی مولانا جلالالدین محمد مولوی') |
|||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع =شعر | | موضوع =شعر فارسی- قرن 7ق | ||
مولوی، جلالالدین محمد، 604 - 672ق. - | مولوی، جلالالدین محمد، 604 - 672ق. - سرگذشتنامه | ||
مولوی، جلالالدین محمد، 604 - 672ق. شمس تبريزي - واژگان | مولوی، جلالالدین محمد، 604 - 672ق. شمس تبريزي - واژگان | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10040 | ||
| کتابخوان همراه نور =10040 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
بسیاری از اشعار کلیات شمس، بیانگر یک ناآرامی و حرکت درونی مداوم در [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] است. درون [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] آتشفشان فعالی است که فوران آن در قالب اشعار و الفاظ درآمده است. بسیاری از غزلهای مولانا، بسان گدازههای آتشفشان است که با حجمهای متفاوت و اشکال گوناگونی به اطراف پرت میشوند که گرمی و حرارت آنها نشانه ارتباط آنها با آتشفشان است؛ ازاینرو، گاهی در یک غزل یا قصیده، کلمات و مصرعهای فارسی، عربی و ترکی به هم میآمیزند<ref>ر.ک: فاضلی، قادر، ص138</ref>. | بسیاری از اشعار کلیات شمس، بیانگر یک ناآرامی و حرکت درونی مداوم در [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] است. درون [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] آتشفشان فعالی است که فوران آن در قالب اشعار و الفاظ درآمده است. بسیاری از غزلهای مولانا، بسان گدازههای آتشفشان است که با حجمهای متفاوت و اشکال گوناگونی به اطراف پرت میشوند که گرمی و حرارت آنها نشانه ارتباط آنها با آتشفشان است؛ ازاینرو، گاهی در یک غزل یا قصیده، کلمات و مصرعهای فارسی، عربی و ترکی به هم میآمیزند<ref>ر.ک: فاضلی، قادر، ص138</ref>. | ||
این نحوه شعرگویی، نهتنها نشانه زیبایی شعر نیست، بلکه گاهی از زیبایی آن نیز کاسته و موجب ضعف صنعت ادبی میگردد، ولی همانطور که گفته شد، انفجار آتشفشان با نظم خاصی همراه نیست تا اشیای بزرگ را از کوچک، یا سنگین را از سبک جدا کند و هرکدام را طبق دستهبندی خاص خود به یکسو پرت کند. این قبیل کارها برای خانهسازی خوب است. آنان که میخواهند بیت بسازند، اول لوازم آن را فراهم میکنند، سپس هرکدام از اجزای بیت را به ترتیب خاصی نزد هم قرار میدهند تا یک بیت ساخته میشود. شعرای بیت یا ابیات ساز نیز کارشان همان کار بنای خانهساز است که کلمات گوناگون را نزد هم میچینند و بعد از چندین مرتبه امتحان و سنجش و عوض کردن جای آنها و خط زدن و اصلاح کردن، یک بیت یا ابیاتی را به وجود میآورند <ref>ر.ک: همان</ref>. | این نحوه شعرگویی، نهتنها نشانه زیبایی شعر نیست، بلکه گاهی از زیبایی آن نیز کاسته و موجب ضعف صنعت ادبی میگردد، ولی همانطور که گفته شد، انفجار آتشفشان با نظم خاصی همراه نیست تا اشیای بزرگ را از کوچک، یا سنگین را از سبک جدا کند و هرکدام را طبق دستهبندی خاص خود به یکسو پرت کند. این قبیل کارها برای خانهسازی خوب است. آنان که میخواهند بیت بسازند، اول لوازم آن را فراهم میکنند، سپس هرکدام از اجزای بیت را به ترتیب خاصی نزد هم قرار میدهند تا یک بیت ساخته میشود. شعرای بیت یا ابیات ساز نیز کارشان همان کار بنای خانهساز است که کلمات گوناگون را نزد هم میچینند و بعد از چندین مرتبه امتحان و سنجش و عوض کردن جای آنها و خط زدن و اصلاح کردن، یک بیت یا ابیاتی را به وجود میآورند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
[[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] مخصوصاً در دیوان شمس، آتشفشانی است که در بسیاری از مراحل شعرگویی، نمیداند که چه میگوید؛ زیرا انسان وقتی خود را نیابد چگونه میتواند شعر را بیابد: | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] مخصوصاً در دیوان شمس، آتشفشانی است که در بسیاری از مراحل شعرگویی، نمیداند که چه میگوید؛ زیرا انسان وقتی خود را نیابد چگونه میتواند شعر را بیابد: | ||
{{شعر}} | |||
بگویم هرچه من گویم شهی دارم که بستاند | {{ب|''شکستهبسته تازیها برای عشقبازیها''|2='' بگویم هرچه من گویم شهی دارم که بستاند''}} | ||
{{ب|''چو من خود را نمییابم سخن را از کجا یابم''|2='' همان شمعی که داد این را همو شمعم بگیراند''<ref>ر.ک: همان، ص138- 139</ref>}}. | |||
همان شمعی که داد این را همو شمعم بگیراند | {{پایان شعر}} | ||
بدینجهت وی را به گفتن وامیدارند، بدون اینکه او به سراغ گفتن برود: | بدینجهت وی را به گفتن وامیدارند، بدون اینکه او به سراغ گفتن برود: | ||
{{شعر}} | |||
آن یکی ترکی که آید گویدم هی کیمسن | {{ب|'' من کجا شعر از کجا لیکن به من درمی دمد''|2='' آن یکی ترکی که آید گویدم هی کیمسن''}} | ||
{{ب|'' ترک کی تاجیک کی زنگی کی رومی کی''|2='' مالک الملکی که داند موبه مو سر و علن''}} | |||
مالک الملکی که داند موبه مو سر و علن | {{ب|'' جامه شعر است شعر و تا درون شعر کیست''|2='' یا که حوری جامه زیب و یا که دیوی جامه کن''}} | ||
{{ب|'' شعرش از سر برکشیم و حور را در بر کشیم''|2='' فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن''<ref>ر.ک: همان، ص139</ref>}} | |||
یا که حوری جامه زیب و یا که دیوی جامه کن | {{پایان شعر}} | ||
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن | |||
شاید یکی از رموز زنده و جاوید ماندن اشعار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، برخورداری اشعار او از این خصوصیت است؛ خصوصیت غیبی بودن و ناشی از عشق پاک شدن که شعرش شعار انقلاب درونی و بیانگر جاذبه حضرت ربوبی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | شاید یکی از رموز زنده و جاوید ماندن اشعار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، برخورداری اشعار او از این خصوصیت است؛ خصوصیت غیبی بودن و ناشی از عشق پاک شدن که شعرش شعار انقلاب درونی و بیانگر جاذبه حضرت ربوبی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شعر کلاسیک نیست که احسن آن، اکذب آن باشد، بلکه جوشش خون از اشعه نورانی حضرت بیچون است که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] به این خون، رنگ شعر میدهد؛ «خون که میجوشد منش از شعر رنگی میزنم»؛ لذا مولانا این قبیل اشعار را شعر احمر مینامد و میگوید: | شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شعر کلاسیک نیست که احسن آن، اکذب آن باشد، بلکه جوشش خون از اشعه نورانی حضرت بیچون است که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] به این خون، رنگ شعر میدهد؛ «خون که میجوشد منش از شعر رنگی میزنم»؛ لذا مولانا این قبیل اشعار را شعر احمر مینامد و میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
از دیده و وهم و روح برتر | {{ب|'' نوری است میان شعر احمر''|2='' از دیده و وهم و روح برتر''}} | ||
{{ب|'' خواهی خود را بدو بدوزی''|2='' برخیز و حجاب نفس بردر''<ref>ر.ک: همان، ص140</ref>}} | |||
برخیز و حجاب نفس بردر | {{پایان شعر}} | ||
مولانا با دهنی که عمری به تسبیح و ذکر خدا مشغول بوده است شعر میسراید، نه با دهنی که عمری به لهو و لعب گویی و مدیحهسرایی سلاطین جور مشغول بوده است؛ ازاینرو، شعری که مقدمهاش ذکر و تسبیح چندین ساله است، با سایر شعرها تفاوت بسیاری دارد: | مولانا با دهنی که عمری به تسبیح و ذکر خدا مشغول بوده است شعر میسراید، نه با دهنی که عمری به لهو و لعب گویی و مدیحهسرایی سلاطین جور مشغول بوده است؛ ازاینرو، شعری که مقدمهاش ذکر و تسبیح چندین ساله است، با سایر شعرها تفاوت بسیاری دارد: | ||
{{شعر}} | |||
شعر است و دوبیتی و ترانه'' | {{ب|'' اندر دهنی که بود تسبیح''|2='' شعر است و دوبیتی و ترانه''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
[[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] در بعضی از موارد حتی نمیخواهد چیزی بگوید، ولی او را به حرف درمیآورند؛ برای همین، وقتی به خود میآید، به خود خاموش باش میگوید: | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] در بعضی از موارد حتی نمیخواهد چیزی بگوید، ولی او را به حرف درمیآورند؛ برای همین، وقتی به خود میآید، به خود خاموش باش میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
نهان شوند معانی ز گفتن بسیار | {{ب|'' خمش خمش که اشارات عشق معکوس است''|2='' نهان شوند معانی ز گفتن بسیار''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
بااینهمه توصیه خویش به خاموشی، باز اینهمه گفتار از وی به دست ما رسیده است. در واقع این مقدار را تقریباً بهناچار و از روی احساس ضرورت گفته است که: | بااینهمه توصیه خویش به خاموشی، باز اینهمه گفتار از وی به دست ما رسیده است. در واقع این مقدار را تقریباً بهناچار و از روی احساس ضرورت گفته است که: | ||
{{شعر}} | |||
از ضعیفی شیشه دل بشکند | {{ب|'' این قدر هم گر نگویم ای سند''|2='' از ضعیفی شیشه دل بشکند''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
یکی از مزایای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و خصوصیت بارز وی، ارتباط عمیق وی با قرآن و حدیث و تمسک به اهلبیت(ع) که مفسر حقیقی قرآن کریم هستند، میباشد<ref>ر.ک: همان، ص140- 141</ref>. | یکی از مزایای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و خصوصیت بارز وی، ارتباط عمیق وی با قرآن و حدیث و تمسک به اهلبیت(ع) که مفسر حقیقی قرآن کریم هستند، میباشد<ref>ر.ک: همان، ص140- 141</ref>. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۸: | ||
#[[:noormags:26782| فاضلی، قادر، «تولد دوباره»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کیهان اندیشه، مهر و آبان 1377، شماره 80]]. | #[[:noormags:26782| فاضلی، قادر، «تولد دوباره»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کیهان اندیشه، مهر و آبان 1377، شماره 80]]. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[دیوان کبیر کلیات شمس تبریزی (نسخه قونیه)]] | |||
[[مثنوی معنوی]] | |||
[[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] | |||
[[گزیده مثنوی معنوی مولانا جلالالدین محمد مولوی]] | |||
[[مصحف خاموشان]] | |||
[[جستارهایی در سخن و سکوت]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۳۲: | ||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||