۱۶٬۲۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[مصباحی، محمد]] (نویسنده) | [[مصباحی، محمد]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =/م?الف? / 749 B | | کد کنگره =/م?الف? / 749 B | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =المرکز الثقافي العربي | | ناشر =المرکز الثقافي العربي | ||
| مکان نشر =لبنان - بيروت | | مکان نشر =لبنان - بيروت | ||
| سال نشر =1988م. | | سال نشر =1988م. | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE65101AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE65101AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =چاپ | | چاپ =چاپ اول | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =65101 | ||
| کتابخوان همراه نور =65101 | | کتابخوان همراه نور =65101 | ||
| کد پدیدآور =10168 | | کد پدیدآور =10168 | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''إشكالية العقل عند ابن رشد'''، اثر [[مصباحی، محمد|محمد مصباحی]]، کتابی است یک جلدی به زبان عربی با موضوع فلسفه و شخصیتها. نویسنده در این کتاب در پی نشان دادن نگاه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] به مسئله عقل است. هرچند او نگاهی تاریخی به این مسئله هم میاندازد، ولی سعی وی در این تحقیقات، ارائه بحث با ماهیتی فلسفی است که میخواهد شیوه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] را از درون این سیستم فکری، از طریق فعل و انفعالات عناصرش، ارتباط آنها باهم، مکانیسمهای رشد این اندیشه، منجر شدنش به اشکالاتی که باهم مرتبط هستند و راهحلهای مورد نیاز برای پشتیبانی از ساختار کلی تفکر ابن رشدی را نشان دهد. | '''إشكالية العقل عند ابن رشد'''، اثر [[مصباحی، محمد|محمد مصباحی]]، کتابی است یک جلدی به زبان عربی با موضوع فلسفه و شخصیتها. نویسنده در این کتاب در پی نشان دادن نگاه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] به مسئله عقل است. هرچند او نگاهی تاریخی به این مسئله هم میاندازد، ولی سعی وی در این تحقیقات، ارائه بحث با ماهیتی فلسفی است که میخواهد شیوه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] را از درون این سیستم فکری، از طریق فعل و انفعالات عناصرش، ارتباط آنها باهم، مکانیسمهای رشد این اندیشه، منجر شدنش به اشکالاتی که باهم مرتبط هستند و راهحلهای مورد نیاز برای پشتیبانی از ساختار کلی تفکر ابن رشدی را نشان دهد. | ||
خط ۳۱: | خط ۲۹: | ||
کتاب، حاوی مدخل، پنج فصل و یک خاتمه است. این 5 فصل در دو باب اصلی ارائه شده: باب اول درباره هستیشناسی عقل است که محتوای فصل اول و دوم کتاب را در خود دارد و باب دوم با عنوان تاریخیت عقل، فصلهای سوم تا پنجم کتاب (سه فصل بعدی) را در خود جای داده است. | کتاب، حاوی مدخل، پنج فصل و یک خاتمه است. این 5 فصل در دو باب اصلی ارائه شده: باب اول درباره هستیشناسی عقل است که محتوای فصل اول و دوم کتاب را در خود دارد و باب دوم با عنوان تاریخیت عقل، فصلهای سوم تا پنجم کتاب (سه فصل بعدی) را در خود جای داده است. | ||
در نگارش این کتاب از منابع بسیاری استفاده شده و منابع، در دو بخش عربی و لاتین (اجنبی) بهصورت مجزا بهترتیب نام نویسندگان، آمده است. از جمله منابع عربی اثر میتوان از رسالة الاتصال، كتاب تدبير المتوحد، شروحات السماع الطبيعي و كتاب النفس ابن باجه، تهافت التهافت، الكليات في الطب، تلخيص كتاب النفس، الشرح الأوسط لكتاب النفس، تلخيص كتاب الحس والمحسوس، تلخيص مابعدالطبيعة، تفسير مابعدالطبيعة، كتاب السماع الطبيعي، جوامع كتاب السماء والعالم، جوامع كتاب الآثار العلوية، جوامع كتاب الكون والفساد، تلخيص كتاب المقولات، تلخيص كتاب النفس و... از کتابهای ابن رشد و رسائل درجه یک دیگری از ابن سینا، افلاطون، ارسطو و دیگران یاد کرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص231-247</ref>. | در نگارش این کتاب از منابع بسیاری استفاده شده و منابع، در دو بخش عربی و لاتین (اجنبی) بهصورت مجزا بهترتیب نام نویسندگان، آمده است. از جمله منابع عربی اثر میتوان از رسالة الاتصال، كتاب تدبير المتوحد، شروحات السماع الطبيعي و كتاب النفس ابن باجه، تهافت التهافت، الكليات في الطب، تلخيص كتاب النفس، الشرح الأوسط لكتاب النفس، تلخيص كتاب الحس والمحسوس، تلخيص مابعدالطبيعة، تفسير مابعدالطبيعة، كتاب السماع الطبيعي، جوامع كتاب السماء والعالم، جوامع كتاب الآثار العلوية، جوامع كتاب الكون والفساد، تلخيص كتاب المقولات، تلخيص كتاب النفس و... از کتابهای ابن رشد و رسائل درجه یک دیگری از ابن سینا، افلاطون، ارسطو و دیگران یاد کرد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65101/%D8%A7%D8%B4%D9%83%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%84-%D8%B9%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF?pageNumber=231&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص231-247]</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۰: | خط ۳۸: | ||
مبحث عقل در فلسفه قدیم، مبحثی است مستقل و متمایز منسوب و منتسب به علم النفس قدیم. علم النفس قدیم مباحث مختلفی را شامل میگردد که یکی از آنها «نظریه شناخت» است. نظریه شناخت با مبحث عقل در بسیاری از قضایا و اسلوبهای نظری مشترک است؛ منتها در موضوع و هدف با آن تفاوت دارد؛ چه، در نظریه شناخت، هدف بررسی شناخت در همه شکلها و جلوههایش است، ولی در مبحث عقل غرض در درجه نخست، بررسی وضعیت آنتولوژی و هستیشناسانه عقل در پیوندش با وضعیت تاریخی انسان میباشد؛ بنابراین آنچه در این مبحث، حائز درجه اهمیت است، این نیست که عقل همچون ابزاری برای شناخت مطالعه شود، بلکه آن است که طبیعت و ماهیت آن (که تحدید آن بسیار دشوار است) بررسی گردد. | مبحث عقل در فلسفه قدیم، مبحثی است مستقل و متمایز منسوب و منتسب به علم النفس قدیم. علم النفس قدیم مباحث مختلفی را شامل میگردد که یکی از آنها «نظریه شناخت» است. نظریه شناخت با مبحث عقل در بسیاری از قضایا و اسلوبهای نظری مشترک است؛ منتها در موضوع و هدف با آن تفاوت دارد؛ چه، در نظریه شناخت، هدف بررسی شناخت در همه شکلها و جلوههایش است، ولی در مبحث عقل غرض در درجه نخست، بررسی وضعیت آنتولوژی و هستیشناسانه عقل در پیوندش با وضعیت تاریخی انسان میباشد؛ بنابراین آنچه در این مبحث، حائز درجه اهمیت است، این نیست که عقل همچون ابزاری برای شناخت مطالعه شود، بلکه آن است که طبیعت و ماهیت آن (که تحدید آن بسیار دشوار است) بررسی گردد. | ||
مبحث عقل، ناظر به مفهوم عقل در پیوندش با نقل یا تاریخ یا ایدئولوژی نیست؛ یعنی نمیخواهد ارزش شناخت عقلی را در مقابل ارزشهای شناختی دیگر که از منابع دیگر برآمده، مطرح نماید؛ چه، این مبحث، حاصل یک گفتگوی فرهنگی و مدنی در رابطه با مقدار شایستگی عقل برای اینکه ابزاری باشد برای اینکه در معرکه سیاست بر فرهنگ یا تاریخ مسلط گردد، نیست؛ بهعبارتدیگر غرض آن تبیین جلوههای عقل عملی همچون عقل اخلاق و سیاست و... نمیباشد، بلکه مبحث مزبور حاصل و نتیجه بحث و اشکالی است که در مورد وضعیت ناهموار و دشوار عقل نظری وجود دارد؛ به این معنا که مبحث عقل، عقل را بما هو عقل مینگرد؛ یعنی به ذات و ماهیت عقل نظر دارد نه به عقل در عملکردهای آن یا در جلوهها و انعکاسات فرهنگی یا اجتماعی آن. بر همین پایه در این مبحث به عقل با یک نگاه فنی نگریسته میشود؛ نگاهی که فقط به ابزارهای نظری و روشهایی که میتوانند یک عقیده فلسفی را درباره عقل با قطع نظر از انعکاساتی که در واقعیت به آنها منجر میشود تاسیس نمایند، اهمیت میدهد، ولی معنای این سخن آن نیست که راه گفتگو پیرامون هر بحثی غیر از آن همچون علوم و مباحث نظری و عملی و ابزاری که با مبحث یادشده مرتبطند بسته میشود، بلکه برعکس این مبحث هرگز | مبحث عقل، ناظر به مفهوم عقل در پیوندش با نقل یا تاریخ یا ایدئولوژی نیست؛ یعنی نمیخواهد ارزش شناخت عقلی را در مقابل ارزشهای شناختی دیگر که از منابع دیگر برآمده، مطرح نماید؛ چه، این مبحث، حاصل یک گفتگوی فرهنگی و مدنی در رابطه با مقدار شایستگی عقل برای اینکه ابزاری باشد برای اینکه در معرکه سیاست بر فرهنگ یا تاریخ مسلط گردد، نیست؛ بهعبارتدیگر غرض آن تبیین جلوههای عقل عملی همچون عقل اخلاق و سیاست و... نمیباشد، بلکه مبحث مزبور حاصل و نتیجه بحث و اشکالی است که در مورد وضعیت ناهموار و دشوار عقل نظری وجود دارد؛ به این معنا که مبحث عقل، عقل را بما هو عقل مینگرد؛ یعنی به ذات و ماهیت عقل نظر دارد نه به عقل در عملکردهای آن یا در جلوهها و انعکاسات فرهنگی یا اجتماعی آن. بر همین پایه در این مبحث به عقل با یک نگاه فنی نگریسته میشود؛ نگاهی که فقط به ابزارهای نظری و روشهایی که میتوانند یک عقیده فلسفی را درباره عقل با قطع نظر از انعکاساتی که در واقعیت به آنها منجر میشود تاسیس نمایند، اهمیت میدهد، ولی معنای این سخن آن نیست که راه گفتگو پیرامون هر بحثی غیر از آن همچون علوم و مباحث نظری و عملی و ابزاری که با مبحث یادشده مرتبطند بسته میشود، بلکه برعکس این مبحث هرگز نمیتواند مانند دانشی محدود وخودکفا باشد و فقط به قواعد ویژه خود اکتفا نماید؛ ناگزیر میبایست راه را بهسوی دیگر میادین و عرصههای مشابه بگشاید تا با ابزار نظری آنها آشنا شده و بتواند کیان ویژه خویش را تأسیس کرده و سامان دهد؛ بهویژه که مبحث عقل با توجه به بعد تعلیمی و آموزشی آن، حلقه اتصالی بین دو کتاب طبیعت و ماوراءطبیعت و با عنایت به جنبه جوهری آن بین عالم بشری و عالم الهی را تشکیل میدهد | ||
بنابراین مبحث یادشده با نظر به ذاتش دانشی است مستقل که ویژگیهای خاص خود را دارد؛ بهگونهای که از اندراج تحت هر مبحثی از مباحث مشابه گریزان است. با این وجود راه آن به کرانههای متعدد گشوده است؛ کرانههایی که آن را برای اینکه مدخلی حقیقی باشد برای فهم بقیه اندیشههایی که به آن منتهی میشود، مهیا مینماید. اصولا عقل هرچند مهیمن بر مجموعهای از مجالات نیست، همچون موضوعی است که دستکم حضوری قوی در آن مجالات دارد. | بنابراین مبحث یادشده با نظر به ذاتش دانشی است مستقل که ویژگیهای خاص خود را دارد؛ بهگونهای که از اندراج تحت هر مبحثی از مباحث مشابه گریزان است. با این وجود راه آن به کرانههای متعدد گشوده است؛ کرانههایی که آن را برای اینکه مدخلی حقیقی باشد برای فهم بقیه اندیشههایی که به آن منتهی میشود، مهیا مینماید. اصولا عقل هرچند مهیمن بر مجموعهای از مجالات نیست، همچون موضوعی است که دستکم حضوری قوی در آن مجالات دارد. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۸: | ||
همچنین هدف او از این کار یک هدف و مطالعه تاریخی هم نبوده تا ملزم باشد به اعماق اندیشههای قبلی نقب بزند و ریشهها، پیشینههای عقاید و تزهای ابن رشدی را جستجو کند، بلکه سعی وی در این تحقیقات ارائه بحث بر ماهیتی فلسفی است که میخواهد شیوه ابن رشدی را از درون این سیستم فکری، از طریق فعل و انفعالات عناصرش، ارتباط آنها باهم، مکانیسمهای رشد این اندیشه، منجر شدنش به اشکالاتی که با هم مرتبط هستند و راهحلهای مورد نیاز برای پشتیبانی از ساختار کلی تفکر ابن رشدی را نشان دهد. | همچنین هدف او از این کار یک هدف و مطالعه تاریخی هم نبوده تا ملزم باشد به اعماق اندیشههای قبلی نقب بزند و ریشهها، پیشینههای عقاید و تزهای ابن رشدی را جستجو کند، بلکه سعی وی در این تحقیقات ارائه بحث بر ماهیتی فلسفی است که میخواهد شیوه ابن رشدی را از درون این سیستم فکری، از طریق فعل و انفعالات عناصرش، ارتباط آنها باهم، مکانیسمهای رشد این اندیشه، منجر شدنش به اشکالاتی که با هم مرتبط هستند و راهحلهای مورد نیاز برای پشتیبانی از ساختار کلی تفکر ابن رشدی را نشان دهد. | ||
قرائت وی از این امر در وهله اول از بازخوانی مستقیم متون [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] آغاز میشود؛ خصوصا فصلهای چهارم و پنجم از «تفسير كتاب النفس» که به مبحث عقل اختصاص دارد و کتاب «رسالة في سعادة النفس» و «مقالة في اتصال العقل المفارق بالإنسان» و متنی که همکار نویسنده، استاد [[کریفاتون]] در ترجمه آن از لاتینی به فرانسه، به وی کمک کرده است. بههرحال تعامل مستقیم با متون اولین شیوه مؤلف در این کتاب است؛ بهخصوص متون روانشناسانه (علم النفس) مستقیم. البته در نبود این متون نویسنده از متون شناختشناسانه یا فیزیکی یا متافیزیکی و منطقی، استفاده کرده است. البته از این نوع متون، بیشتر در روشنسازی متون روانشناسانه و در راستای تأیید این متون، بهره برده است. جهتگیری نویسنده در قرائت متن مربوط به [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و ادبیات مکتوب پیرامون او، عبارت است از میل و رغبت در قرائت [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] با [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و بهخاطر [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، نه به جهت فهم پیشینیان یا پسینیان وی<ref>ر.ک: مدخل، ص5-10</ref>. | قرائت وی از این امر در وهله اول از بازخوانی مستقیم متون [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] آغاز میشود؛ خصوصا فصلهای چهارم و پنجم از «تفسير كتاب النفس» که به مبحث عقل اختصاص دارد و کتاب «رسالة في سعادة النفس» و «مقالة في اتصال العقل المفارق بالإنسان» و متنی که همکار نویسنده، استاد [[کریفاتون]] در ترجمه آن از لاتینی به فرانسه، به وی کمک کرده است. بههرحال تعامل مستقیم با متون اولین شیوه مؤلف در این کتاب است؛ بهخصوص متون روانشناسانه (علم النفس) مستقیم. البته در نبود این متون نویسنده از متون شناختشناسانه یا فیزیکی یا متافیزیکی و منطقی، استفاده کرده است. البته از این نوع متون، بیشتر در روشنسازی متون روانشناسانه و در راستای تأیید این متون، بهره برده است. جهتگیری نویسنده در قرائت متن مربوط به [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و ادبیات مکتوب پیرامون او، عبارت است از میل و رغبت در قرائت [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] با [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و بهخاطر [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، نه به جهت فهم پیشینیان یا پسینیان وی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65101/%D8%A7%D8%B4%D9%83%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%84-%D8%B9%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF?pageNumber=5&viewType=pdf ر.ک: مدخل، ص5-10]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |