۱۹٬۶۵۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
[[نصار، محمد عبدالقادر]] (محقق) | [[نصار، محمد عبدالقادر]] (محقق) | ||
[[ابن عجیبه، احمد]] ( | [[ابن عجیبه، احمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
دار جوامع الکلم | دار جوامع الکلم | ||
| مکان نشر =قاهره - مصر | | مکان نشر =قاهره - مصر | ||
| سال نشر = 2005 م | | سال نشر = 2005 م | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10982AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10982AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =977-5259-97-5 | | شابک =977-5259-97-5 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10982 | ||
| کتابخوان همراه نور =10982 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
'''ايقاظ الهمم في شرح الحكم'''، به زبان عربى، اثر [[ابن عجیبه، احمد|ابوالعباس احمد بن العجيبة الحسنى]]، در تشريح مباحث عرفانى کتاب ارزنده «الحكم العطائية»، تصنيف أحمد بن محمد بن عبدالكريم بن عطاء الله است. | '''ايقاظ الهمم في شرح الحكم'''، به زبان عربى، اثر [[ابن عجیبه، احمد|ابوالعباس احمد بن العجيبة الحسنى]]، در تشريح مباحث عرفانى کتاب ارزنده «الحكم العطائية»، تصنيف أحمد بن محمد بن عبدالكريم بن عطاء الله است. | ||
اين شرح، در حقيقت، دو کتاب ارزنده و دو گوهر گرانبها از دو عارف بزرگ را در بر گرفته است و گستردهترين و محققانهترين شرحى است كه بر کتاب «الحكم» نوشته شده و در | اين شرح، در حقيقت، دو کتاب ارزنده و دو گوهر گرانبها از دو عارف بزرگ را در بر گرفته است و گستردهترين و محققانهترين شرحى است كه بر کتاب «الحكم» نوشته شده و در میان شروح آن، بىنظير است. | ||
شارح، در آغاز هر باب، قسمتى از كلام مصنف را ذكر مىكند و در ذيل آن، به شرح و تفصيل مىپردازد. | شارح، در آغاز هر باب، قسمتى از كلام مصنف را ذكر مىكند و در ذيل آن، به شرح و تفصيل مىپردازد. | ||
شارح، علم تصوف را بدان جهت كه مغز شريعت و كانون تابش انوار حقيقت است، ارزندهترين و بزرگترين علم مىداند و بزرگترين کتابى را كه در | شارح، علم تصوف را بدان جهت كه مغز شريعت و كانون تابش انوار حقيقت است، ارزندهترين و بزرگترين علم مىداند و بزرگترين کتابى را كه در این علم تصنيف شده است، کتاب «الحكم العطائية» مىخواند و آن را دربردارنده مواهب لدنى و أسرار ربانى معرفى مىنمايد و از بزرگى نقل مىكند كه گفته است: کتاب «الحكم» ابن عطاء، به وحى الهى بودن، نزدیک است و اگر نماز بدون قرآن روا بود، مىشد آن را با كلام «الحكم» خواند. | ||
شارح، در ادامه، | شارح، در ادامه، انگیزه خود را از نگارش این شرح، اجابت درخواست استاد عارف واصل و محقق كامل خویش، جناب محمد بوزيدى حسنى كه از وى خواسته كه شرحى متوسط بر کتاب مزبور بنگارد، معرفى مىكند. | ||
وى، آنگاه، دو مقدمه را ذكر مىكند كه در | وى، آنگاه، دو مقدمه را ذكر مىكند كه در یکى، به تعريف تصوف، موضوع آن، واضع آن، اسم آن، استمداد آن، حكم شارع درباره آن، تصور مسائل آن، فضيلت آن، نسبت آن و ثمره آن مىپردازد و در ديگرى، به ترجمه شيخ و ذكر محاسن وى همت مىگمارد. او، در مقدمه اول، موارد مزبور را چنين بيان مىكند: | ||
تعريف تصوف: تعريفهاى گوناگونى | تعريف تصوف: تعريفهاى گوناگونى برای تصوف ذكر شده است، مثل: «تصوف آن است كه حق تعالى، تو را از خودت بمیراند و به خودش زنده گرداند»، «تصوف آن است كه بدون هيچ وابستگى، با خدا همراه شوى» و... | ||
موضوع تصوف: موضوع آن، ذات بلندمرتبه خدا يا به قولى، نفسها و دلها و ارواح است. | موضوع تصوف: موضوع آن، ذات بلندمرتبه خدا يا به قولى، نفسها و دلها و ارواح است. | ||
| خط ۴۷: | خط ۴۶: | ||
#از صوفه، به معناى قطعهاى پشم، گرفته شده، چون صوفى در برابر خدا همچون قطعهاى پشم دورافكندهشده است كه هيچ تدبيرى ندارد. | #از صوفه، به معناى قطعهاى پشم، گرفته شده، چون صوفى در برابر خدا همچون قطعهاى پشم دورافكندهشده است كه هيچ تدبيرى ندارد. | ||
#از صوفة القفا، به معناى موهاى نرم و كركمانند پشت گردن، گرفته شده، چون صوفى، نرمخو و | #از صوفة القفا، به معناى موهاى نرم و كركمانند پشت گردن، گرفته شده، چون صوفى، نرمخو و آسانگیر است. | ||
#از صفة(صفت) گرفته شده، چون خلاصه آن، اتصاف به صفات پسنديده و ترك اوصاف ناپسند است. | #از صفة(صفت) گرفته شده، چون خلاصه آن، اتصاف به صفات پسنديده و ترك اوصاف ناپسند است. | ||
#از صفاء، به معناى | #از صفاء، به معناى پاک و باصفا شدن، گرفته شده است. | ||
#منقول است از صفه مسجد نبوى كه جايگاه «اهل صفه» بود، چون صوفى در صفاتى كه خدا در | #منقول است از صفه مسجد نبوى كه جايگاه «اهل صفه» بود، چون صوفى در صفاتى كه خدا در این آيه:'''«وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداة وَ الْعَشِىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ»'''(الكهف: 28)، برای آنان ثابت كرده، تابع آنهاست. | ||
استمداد تصوف: استمداد آن، از کتاب و سنت و الهامات صالحين و فتوحات عارفين است. | استمداد تصوف: استمداد آن، از کتاب و سنت و الهامات صالحين و فتوحات عارفين است. | ||
حكم شارع درباره آن: به قول [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]]، | حكم شارع درباره آن: به قول [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]]، این علم فرض عينى است، چون احدى از عيب و مرض خالى نمىباشد؛ مگر انبياء(ع). | ||
تصور مسائل تصوف: مسائل آن، معرفت اصطلاحات و كلماتى است كه | تصور مسائل تصوف: مسائل آن، معرفت اصطلاحات و كلماتى است كه میان صوفيه متداول است، مانند اخلاص، صدق، توكل، زهد، ورع، رضا، تسليم، محبت، فناء، بقاء و... | ||
(التحقيق في مسائل هذا العلم أنها القضايا التى يبحث عنها السالك في حال سيره، ليعمل بمقتضاها ككون الإخلاص شرطا في العمل و كون الزهد ركنا في طريق السير و إسقاط الحال شرطا في تحقيق ذروة كمال الإخلاص و الإعراض عن الكونين شرطا في كمال الشهود و... | (التحقيق في مسائل هذا العلم أنها القضايا التى يبحث عنها السالك في حال سيره، ليعمل بمقتضاها ككون الإخلاص شرطا في العمل و كون الزهد ركنا في طريق السير و إسقاط الحال شرطا في تحقيق ذروة كمال الإخلاص و الإعراض عن الكونين شرطا في كمال الشهود و... | ||
فضيلت تصوف: چون كه موضوع | فضيلت تصوف: چون كه موضوع این علم، ذات بلندمرتبه خداست و او افضل على الاطلاق است، پس علمى هم كه به آن مربوط است افضل على الاطلاق مىباشد. | ||
نسبت تصوف با ساير علوم: نسبتش به همه علوم، همچون نسبت جان به كالبد است. | نسبت تصوف با ساير علوم: نسبتش به همه علوم، همچون نسبت جان به كالبد است. | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۷: | ||
شارح ادامه مىدهد كه: «اين علم تنها لقلقه زبان و قيل و قال نيست، بلكه ذوق و وجدان است كه در خدمت رجال و صحبت اهل كمال حاصل مىشود». | شارح ادامه مىدهد كه: «اين علم تنها لقلقه زبان و قيل و قال نيست، بلكه ذوق و وجدان است كه در خدمت رجال و صحبت اهل كمال حاصل مىشود». | ||
وى، در مقدمه دوم، شيخ را چنين معرفى مىكند: «او، شيخ و امام و تاج دين و ترجمان عارفين، أبو الفضل، أحمد بن محمد بن عبدالكريم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عيسى بن | وى، در مقدمه دوم، شيخ را چنين معرفى مىكند: «او، شيخ و امام و تاج دين و ترجمان عارفين، أبو الفضل، أحمد بن محمد بن عبدالكريم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عيسى بن حسین بن عطاء الله است. وى اعجوبه زمان و نخبه عصر خویش است كه در جمادى الاخر سال 709 درگذشته است. وى، جامع انواع علوم، مانند تفسير و حديث و فقه و نحو و أصول و... بوده است. | ||
شارح، در معرفى کتاب «الحكم» آن را متضمن چهار امر مىداند: | شارح، در معرفى کتاب «الحكم» آن را متضمن چهار امر مىداند: | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۳: | ||
علم يادآورى و اندرز كه درخور عوام است؛ | علم يادآورى و اندرز كه درخور عوام است؛ | ||
علم | علم پاک كردن اعمال و درست نمودن احوال به سبب آراستن درون به خوهاى پسنديده و پيراستن آن از خوهاى ناپسند كه این شايسته راستان و رهروان تازهكار است؛ | ||
تحقيق دربارهى احوال و مقامات و اذواق و منازلات است كه بهره اهل اشراق از مريدين و عارفان تازهكار است؛ | تحقيق دربارهى احوال و مقامات و اذواق و منازلات است كه بهره اهل اشراق از مريدين و عارفان تازهكار است؛ | ||
معارف و علوم الهامى است كه مطالب | معارف و علوم الهامى است كه مطالب این کتاب، مشحون از آنهاست. | ||
نمونهاى از كار شارح: | نمونهاى از كار شارح: | ||
| خط ۸۶: | خط ۸۵: | ||
من علامة الاعتماد على العمل نقصان الرجاء عند وجود الزلل. | من علامة الاعتماد على العمل نقصان الرجاء عند وجود الزلل. | ||
الاعتماد على الشىء هو الاستناد عليه و الركون إليه و العمل حركة الجسم أو القلب، فإن تحرك بما يوافق الشريعة سمى طاعة و إن تحرك بما يخالف الشريعة سمى معصية و الأعمال عند أهل الفن على ثلاثة أقسام: عمل الشريعة و عمل الطريقة و عمل الحقيقة أو تقول: عمل الإسلام و عمل الإيمان و عمل الإحسان أو تقول: عمل العبادة و عمل العبودية و عمل العبودة؛ أى الحرية أو تقول: عمل أهل البداية و عمل أهل التوسط و عمل أهل | الاعتماد على الشىء هو الاستناد عليه و الركون إليه و العمل حركة الجسم أو القلب، فإن تحرك بما يوافق الشريعة سمى طاعة و إن تحرك بما يخالف الشريعة سمى معصية و الأعمال عند أهل الفن على ثلاثة أقسام: عمل الشريعة و عمل الطريقة و عمل الحقيقة أو تقول: عمل الإسلام و عمل الإيمان و عمل الإحسان أو تقول: عمل العبادة و عمل العبودية و عمل العبودة؛ أى الحرية أو تقول: عمل أهل البداية و عمل أهل التوسط و عمل أهل النهایة؛ فالشريعة أن تعبده و الطريقة أن تقصده و الحقيقة أن تشهده أو تقول: الشريعة لإصلاح الظواهر و الطريقة لإصلاح الضمائر و الحقيقة لإصلاح السرائر أو تقول: الشريعة لتطهير الجوارح من لوث الهفوات و الطريقة تطهير القلوب من الغفلات و الحقيقة تطهير الأسرار من الفترات و إصلاح الجوارح بثلاثة أمور: بالتوبة و التقوى و الاستقامة و إصلاح القلوب بثلاثة أمور: بالإخلاص و الصدق و الطمأنينة و إصلاح السرائر بثلاثة أمور: بالمراقبة و المشاهدة و المعرفة. | ||
کتاب، توسط محمد عبدالقادر نصار، تحقيق و تصحيح شده است. وى، در مقدمه | کتاب، توسط محمد عبدالقادر نصار، تحقيق و تصحيح شده است. وى، در مقدمه خویش، به معرفى مصنف و شارح و روش تحقيق خویش در مورد این کتاب و نسخههاى خطى آن پرداخته است. | ||
فهرست | فهرست محتویات در آخر کتاب ذكر شده است. | ||
پاورقىها، به ذكر منابع روايات و موارد اختلاف نسخ خطى و چاپى و مشخص كردن مرجع برخى از | پاورقىها، به ذكر منابع روايات و موارد اختلاف نسخ خطى و چاپى و مشخص كردن مرجع برخى از ضمیرها و... اختصاص يافته است. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش