تاريخ جوامع اسلامی: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR21302J1.jpg | عنوان = تاريخ جوامع اسلامی | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = لاپیدوس، آیرا ماروین (نويسنده) رمضان زاده، محمود (مترجم) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = /ل2ت2 35/63 DS |...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۳
تاريخ جوامع اسلامی | |
---|---|
پدیدآوران | لاپیدوس، آیرا ماروین (نويسنده) رمضان زاده، محمود (مترجم) |
ناشر | آستان قدس رضوی. بنياد پژوهشهای اسلامى |
مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1376ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-444-009-9 |
موضوع | اسلام - تاریخ - کشورهای اسلامی - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /ل2ت2 35/63 DS |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاریخ جوامع اسلامی، نوشته ایرا ماروین لاپیدوس (زادروز 1937م) است که سه حوزه جمعیتی مسلمانان «خاور میانه»، «آسیای مرکزی و جنوبی» و «افریقا» را تحلیل تاریخی کرده است. این اثر، مباحثی را درباره «مبانی تمدن اسلامی، دعوت اسلام، امپراتوری عربی - اسلامی، از فرهنگ اسلامی تا جامعه اسلامی (ایران و عراق)، گسترش جهانی جوامع اسلامی (سده 17 تا 19م)، جوامع اسلامی خاور میانهای، اسلام در آسیای میانه و جنوبی، اسلام در افریقا، تجدد و دگرگونی جوامع مسلمان، ناسیونالیسم و اسلام در خاور میانه، مذهبزدایی و اسلام در آسیای مرکزی و جنوبی و اسلام در افریقای قرن بیستم، پوشش داده است. محمود رمضانزاده، جلد نخست آن را و محسن مدیر شانهچی، جلد دوم را ترجمه کردهاند.
رمضانزاده در وصف کتاب میگوید: تحلیل تأثیر اسلام در شکلگیری نهادهای اجتماعی و ارزشهای قومی و ملی سرزمینهای مختلف و همچنین، تأثیر متقابل این نهادها و ارزشها بر چگونگی تحقق یافتن مفاهیم دینی، شاخصترین ویژگی این کتاب است. ویژگی دیگر آن، توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی زندگی مسلمانان در سراسر گیتی است؛ مباحثی چون هنر، ادبیات، معماری، فلسفه و برخی سنتها و آداب اجتماعی به جذابیت کتاب افزوده است[۱].
مدیر شانهچی نیز میگوید: امتیازات و ویژگیهای این کتاب اجمالا ازاینقرار است: الف)- جامعیت و گستردگی اثر: این کتاب در زمره معدود آثاری است که تاریخ و وضعیت همه سرزمینهای اسلامی را با جامعیتی کمنظیر نوشته است.
ب)- روشمندی و انسجام: این کتاب بهعنوان یک اثر آکادمیک معتبر از پژوهشگر و استادی صاحبنظر، بهگونهای روشمند و شیوهای علمی و منسجم نوشته شده است و خواننده در مطالب آن نوعی نظم و توالی منطقی و مقولهبندی مستدل و پذیرفتنی مییابد که آن را از بسیاری آثار مغشوش یا داستانگونه در این باب ممتاز میکند.
ج)- تحلیل و تبیین پدیدههای تاریخی: گرچه انبوه دادهها و اطلاعات تفصیلی در این اثر جامع، آن را به یک مرجع و دائرةالمعارف شبیه ساخته است، اما در واقع حجم گسترده مطلب، ماده خامی است که مؤلف آن را به شیوهای محققانه و درعینحال فارغ از قالبهای صوری و انتزاعی بهظاهر تحقیقی دستمایه تحلیل و تبیین علمی پژوهش خویش میسازد و از صرف تشریح و توصیف رویدادهای تاریخی فراتر میرود.
د)- بیطرفی و صحت مطالب: آثاری که غربیان در زمینه تاریخ جوامع و ملل مسلمان نگاشتهاند، غالبا متأثر از کماطلاعی، فقدان منابع مستقیم و معتبر، احساسات ضد شرقی و ضد اسلامی حاکم در جوامع غربی، اهداف استعماری و نفوذ مؤسسههای مالی و بنیادهای پژوهشی سرمایهسالارانه، گرایشهای صهیونیستی یا مارکسیستی است. اما آثار لاپیدوس در مجموع، با دیدی محققانه، بیطرفانه، مبتنی بر منابع موثق و با اشرافی کمنظیر بر زوایای تحولات و اوضاع گذشته و حال اسلامی و ملل مسلمان نگاشته شده است.
جلد دوم، که میتوان آن را «تاریخ معاصر جوامع اسلامی» خواند، به دگرگونیها و تحولات ملتهای مسلمان میپردازد؛ نویسنده، دیدگاه کلی از تجدد و دگرگونی جوامع مسلمان را مطرح میکند. سپس، این جوامع را به سه منطقه «خاور میانه»، «آسیا» و «افریقا» بخش میکند و در آنها به مباحث ناسیونالیسم و اسلام در خاور میانه، مذهبزدایی (سکولاریسم) در آسیای مرکزی و جنوبی و سرانجام، اسلام در افریقای قرن بیستم میپردازد.
لاپیدوس منطقه یا مجموعه خاور میانه را به شش زیرمجموعه اصلی «ایران»، «ترکیه»، «مصر»، «خاور میانه عربی (شبهجزیره عربستان، عراق و هلال خصیب)» و «افریقای شمالی» بخش میکند. او موضوع مشخصی را در هریک از این سرزمینها دنبال مینماید؛ در «ایران» دین و دولت در عصر جدید، در «ترکیه» فروپاشی عثمانی و نوسازی ترکیه، در «مصر» مذهبزدایی و تجدد اسلامی، در «خاور میانه عربی» عربگرایی و دولتهای نظامی و اسلام و در «افریقای شمالی» به تحولات سیاسی - اجتماعی آن منطقه میپردازد. او در باب «آسیای مرکزی و جنوبی» نیز به تقسیمبندی سهگانه کوچکتری دست میزند: «شبه قاره هند»، «اندونزی و مالزی» و «آسیای مرکزی»؛ که در اولی، تاریخ معاصر جوامع اسلامی هند، پاکستان و بنگلادش بهلحاظ سیاسی و اجتماعی بررسی شده است؛ در دومی، اسلام (بهطور کلی) محور بحث تحولات سیاسی و اجتماعی است و در سومی، حاکمیت روسها و چینیها کاوش شده است. در «افریقا» نیز به نقش اسلام در شرق و غرب آنجا پرداخته شده است. لاپیدوس در پایان با طرح مذهبزدایی و احیا در جهان اسلام، جمعبندی و نتیجهگیریهایش را از مطالب کتاب نوشته است[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمههای مترجمان.