۱۴٬۲۴۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref >' به '<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
پدر جامی، نظامالدین احمد بن شمسالدین محمد دشتى، از اهالی محله دشت اصفهان است که بر مذهب حنفی بودهاند<ref >ر.ک: اصیلالدین واعظ، عبدالله، ص101</ref>. | پدر جامی، نظامالدین احمد بن شمسالدین محمد دشتى، از اهالی محله دشت اصفهان است که بر مذهب حنفی بودهاند<ref>ر.ک: اصیلالدین واعظ، عبدالله، ص101</ref>. | ||
پدر و نیای جامی در عصر خویش از عالمان دین و سرآمدان زهد و تقوى بوده و پس از هجرت از اصفهان به جام، در خراسان، سالها در آنجا به امر قضا و فتوى اشتغال داشتند<ref>ر.ک: عابدی، محمود، صفحه پنج؛ صفا، ذبیحالله. ج4، ص348</ref>. | پدر و نیای جامی در عصر خویش از عالمان دین و سرآمدان زهد و تقوى بوده و پس از هجرت از اصفهان به جام، در خراسان، سالها در آنجا به امر قضا و فتوى اشتغال داشتند<ref>ر.ک: عابدی، محمود، صفحه پنج؛ صفا، ذبیحالله. ج4، ص348</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
جامی نخستین سالهاى تحصیل خود را به فراگرفتن مقدمات سوادآموزى تا آموختن صرف و نحو عربى نزد پدرش سپری نمود<ref>ر.ک: صفا، ذبیحالله، ج4، ص349</ref>. هنگامى که نظامالدین احمد از خرجرد به هرات منتقل شد، عبدالرحمن هنوز به بلوغ شرعى نرسیده و در حداثت سن بود. پدر، او را با خود بدان شهر برد و او در نظامیه هرات به تحصیل علوم همت گماشته و در خردسالى نزد معروفترین دانشمند زمان علم آموخت. چنانکه مختصر تلخیص و شرح مفتاح العلوم سکاکى و مطول سعد تفتازانى و حاشیه آن را از مولانا جنید اصولى که در فنون عربی ماهر و مشهور بود، فراگرفت، سپس به درس خواجه على سمرقندى از شاگردان میر سید شریف جرجانى حاضر شد. وی آنگاه در زمره شاگردان مولانا شهابالدین محمد جاجرمى که از افاضل مباحثان زمان خود بود و سلسله تعلیمش به مولانا سعدالدین تفتازانى مىرسید، درآمد و از او نیز کسب فیض نمود. بعد از طى این مراحل، جامى از هرات به سمرقند عزیمت کرده و آنجا در درس قاضىزاده رومى که محقق دوران خود بود، حضور یافت<ref>ر.ک: همان؛ کاشفی، حسین بن علی، ج1، ص235</ref>. | جامی نخستین سالهاى تحصیل خود را به فراگرفتن مقدمات سوادآموزى تا آموختن صرف و نحو عربى نزد پدرش سپری نمود<ref>ر.ک: صفا، ذبیحالله، ج4، ص349</ref>. هنگامى که نظامالدین احمد از خرجرد به هرات منتقل شد، عبدالرحمن هنوز به بلوغ شرعى نرسیده و در حداثت سن بود. پدر، او را با خود بدان شهر برد و او در نظامیه هرات به تحصیل علوم همت گماشته و در خردسالى نزد معروفترین دانشمند زمان علم آموخت. چنانکه مختصر تلخیص و شرح مفتاح العلوم سکاکى و مطول سعد تفتازانى و حاشیه آن را از مولانا جنید اصولى که در فنون عربی ماهر و مشهور بود، فراگرفت، سپس به درس خواجه على سمرقندى از شاگردان میر سید شریف جرجانى حاضر شد. وی آنگاه در زمره شاگردان مولانا شهابالدین محمد جاجرمى که از افاضل مباحثان زمان خود بود و سلسله تعلیمش به مولانا سعدالدین تفتازانى مىرسید، درآمد و از او نیز کسب فیض نمود. بعد از طى این مراحل، جامى از هرات به سمرقند عزیمت کرده و آنجا در درس قاضىزاده رومى که محقق دوران خود بود، حضور یافت<ref>ر.ک: همان؛ کاشفی، حسین بن علی، ج1، ص235</ref>. | ||
در تمام این مراحل، حدت ذهن و استعداد کمنظیر جامى و قوت بحث و مناظره و تصرف و اظهار نظر او موجب اعجاب همگان شده بود. گفته شده است که او وقت بسیاری را در آموختن صرف نمىکرد و چون به درس مىرفت جزوهاى از همشاگردان خود مىگرفت و در آن نظرى مىکرد و پس مىداد. هنگامی که در درس حاضر مىشد، مطالب آن روز را از همه بهتر مىدانست و این حافظه نیرومند و هوش فعال و سرعت انتقال را تا پایان عمر حفظ کرد<ref >ر.ک: همان، ص350؛ همان، ص237</ref>. | در تمام این مراحل، حدت ذهن و استعداد کمنظیر جامى و قوت بحث و مناظره و تصرف و اظهار نظر او موجب اعجاب همگان شده بود. گفته شده است که او وقت بسیاری را در آموختن صرف نمىکرد و چون به درس مىرفت جزوهاى از همشاگردان خود مىگرفت و در آن نظرى مىکرد و پس مىداد. هنگامی که در درس حاضر مىشد، مطالب آن روز را از همه بهتر مىدانست و این حافظه نیرومند و هوش فعال و سرعت انتقال را تا پایان عمر حفظ کرد<ref>ر.ک: همان، ص350؛ همان، ص237</ref>. | ||
قاضیزاده روم که از ریاضیدانان عصر بود و جامی هیئت را نزد او فراگرفته است، بارها جامی را به یکتایی و بیهمتایی ستوده است<ref>ر.ک: عابدی، محمود، صفحه هفت</ref>. | قاضیزاده روم که از ریاضیدانان عصر بود و جامی هیئت را نزد او فراگرفته است، بارها جامی را به یکتایی و بیهمتایی ستوده است<ref>ر.ک: عابدی، محمود، صفحه هفت</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در مورد مذهب جامی میان تذکرهنویسان و محققان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی، وی را در شمار علمای درجه اول اسلام برشمرده و حتی برای وی مرتبه ولایت قائل شده و برخی دیگر، وی را ناصبی دانستهاند. برخی به شواهد و قرائنی از آثار او استناد نموده و او را عالمی شیعی یا متمایل به اهلبیت(ع) معرفی کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>. | در مورد مذهب جامی میان تذکرهنویسان و محققان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی، وی را در شمار علمای درجه اول اسلام برشمرده و حتی برای وی مرتبه ولایت قائل شده و برخی دیگر، وی را ناصبی دانستهاند. برخی به شواهد و قرائنی از آثار او استناد نموده و او را عالمی شیعی یا متمایل به اهلبیت(ع) معرفی کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>. | ||
برخی از منابع که به سنی بودن وی اشاره کردهاند، وی را پیرو مذهب فقهی حنفی و مذهب کلامی اشعری دانستهاند. | |||
جامی در هرات از بزرگان پیشوایان و علمای اهل سنت دانسته شده که به طعن بر برخی از شیعیان معروف بود؛ ازاینرو در نظر سلاطین صفویه مورد طعن و مذمت بود<ref>ر.ک: همان، ص51 و 137؛ مدرس، محمدعلی، ج1، ص385</ref>. | جامی در هرات از بزرگان پیشوایان و علمای اهل سنت دانسته شده که به طعن بر برخی از شیعیان معروف بود؛ ازاینرو در نظر سلاطین صفویه مورد طعن و مذمت بود<ref>ر.ک: همان، ص51 و 137؛ مدرس، محمدعلی، ج1، ص385</ref>. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
==آثار جامی== | ==آثار جامی== | ||
غالب آثار جامی در دوران سلطان حسین بایقرا، یعنی در ربع آخر زندگانی وی و در فاصله مابین سالهای (875-898ق) به ظهور رسیده است. جامی در این زمینه بیشتر مدیون علیشیر نوایی (م 906ق)، از امرای ادیب، دانشپرور و دانشگستر دربار این پادشاه است<ref>ر.ک: همان، ص7 و ص30-31</ref>. تقریبا همه آثار معروف وی شرح و تبیین اندیشههاى ابن عربى، محىالدّین، بود و بهراستى هم در این باب قلمى توانا داشت<ref >ر.ک: عابدی، محمود، ص3</ref>. | غالب آثار جامی در دوران سلطان حسین بایقرا، یعنی در ربع آخر زندگانی وی و در فاصله مابین سالهای (875-898ق) به ظهور رسیده است. جامی در این زمینه بیشتر مدیون علیشیر نوایی (م 906ق)، از امرای ادیب، دانشپرور و دانشگستر دربار این پادشاه است<ref>ر.ک: همان، ص7 و ص30-31</ref>. تقریبا همه آثار معروف وی شرح و تبیین اندیشههاى ابن عربى، محىالدّین، بود و بهراستى هم در این باب قلمى توانا داشت<ref>ر.ک: عابدی، محمود، ص3</ref>. | ||
پس از دولتشاه سمرقندى (842-900ق) ظاهرا، نخستین کسى که به آثار جامى اشاره کرده و سخن خود را با اسامى کتابهایى از او آراسته است<ref>ر.ک: سمرقندی، دولتشاه، ص494</ref>، معینالدّین اسفزارى است. نامبرده که بخش اعظم کتاب خود، «روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات» را در زمان حیات جامی نوشته است، به آثار او اشاره کرده است<ref>ر.ک: اسفزاری، معینالدین، ج1، ص26-29</ref>. | پس از دولتشاه سمرقندى (842-900ق) ظاهرا، نخستین کسى که به آثار جامى اشاره کرده و سخن خود را با اسامى کتابهایى از او آراسته است<ref>ر.ک: سمرقندی، دولتشاه، ص494</ref>، معینالدّین اسفزارى است. نامبرده که بخش اعظم کتاب خود، «روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات» را در زمان حیات جامی نوشته است، به آثار او اشاره کرده است<ref>ر.ک: اسفزاری، معینالدین، ج1، ص26-29</ref>. | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
# کاشفی، حسین بن علی، «رشحات عين الحياة في مناقب مشايخ الطريقة النقشبندية»، تهران، بنیاد نیکوکارى نوریانى، چاپ اول، 1356ش. | # کاشفی، حسین بن علی، «رشحات عين الحياة في مناقب مشايخ الطريقة النقشبندية»، تهران، بنیاد نیکوکارى نوریانى، چاپ اول، 1356ش. | ||
# مشار، خانبابا، «مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى»، تهران، بینا، بیتا، چاپ اول. | # مشار، خانبابا، «مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى»، تهران، بینا، بیتا، چاپ اول. | ||
# مدرس، محمدعلی، «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية أو اللقب»، تهران، خیام، چاپ سوم، 1369ق. | # مدرس، محمدعلی، «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية أو اللقب»، تهران، خیام، چاپ سوم، 1369ق. | ||
# میرخواند، محمد بن خاوندشاه، «تاريخ روضة الصفاء في سيرة الأنبياء و الملوك و الخلفاء»، مصحح: کیانفر، جمشید، تهران، اساطیر، چاپ اول، 1380ش. | # میرخواند، محمد بن خاوندشاه، «تاريخ روضة الصفاء في سيرة الأنبياء و الملوك و الخلفاء»، مصحح: کیانفر، جمشید، تهران، اساطیر، چاپ اول، 1380ش. |