اندیشههای کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR.....J1.jpg | عنوان =اندیشههای کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = فرشاد، محسن (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =نشر علم | مکان نشر =تهران | سال نشر =1...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر = | | تصویر =NURاندیشههای کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفانJ1.jpg | ||
| عنوان =اندیشههای کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان | | عنوان =اندیشههای کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = |
نسخهٔ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۸
اندیشههای کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان | |
---|---|
پدیدآوران | فرشاد، محسن (نویسنده) |
ناشر | نشر علم |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1384 |
چاپ | دوم |
کد کنگره | |
اندیشههای کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان تألیف محسن فرشاد؛ این کتاب، در نُه فصل، مشابهات و مشترکات عرفان مولوی و فیزیک کوانتوم را مورد بحث قرار میدهد و این موضوع را مطرح میکند که انسان دارای نیروهای شهودی و باطنی است که اگر آن را به سلاح علم مجهز کند و یا علم را به سلاح نیروهای شهودی تجهیز نماید، سعادت خود را تأمین کرده و از این منجلابی که امروز بشر در آن دست و پا میزند و به نام عدالت و قانون و خدا همنوع خود را میکُشد، رهایی خواهد یافت. به نظر نویسنده، نظریه کوانتوم یکی از تئوریهایی است که قادر است علم و عرفان را با هم متحد کند. به همین دلیل وی ضمن پژوهش و مطالعه بر روی تئوری کوانتوم و کتاب مثنوی به این نتیجه رسیده که مولانا در اشعار خود و از طریق مکاشفه به مسائلی اشاره کرده که تئوری کوانتوم از طریق ساختمانهای ریاضی و کاوش در ذرّات اتمی و ریز اتمی به آنها رسیده است. او با مقایسۀ این دو، یعنی برخی اشعار مولانا و تئوری کوانتوم، کوشیده است که گامی در جهت وحدت علم و عرفان و اتحاد دانشمند و عارف بردارد.
نگارنده، در این پژوهش ضمن جستجوی اتحاد علم و عرفان با تکیه بر برخی اشعار مولانا به پرسشهای ذیل پاسخی ارائه داده است: چگونه انسان بدون اینکه دانشمند فیزیک و یا ریاضی و یا طبیعی به مفهوم دانشگاهی امروز باشد،از طریق کشف و شهود و بینش باطنی به نظریاتی دست مییابد که قرنها بعد دانش فیزیک و ریاضی یا اختر فیزیک، به آن دست مییازد؟ آیا راهی وجود دارد که این نیروی باطنی را برای سعادت بشر و استفادۀ هرچه بیشتر از گنج پنهان و ناشناخته وجود انسان، عمیقانه بشناسیم مورد بهرهبرداری قرار دهیم؟ آیا راهی هست که دانش جدید و علوم طبیعی و تجربی،این نیروی باطنی را شناخته و از آن برای خوشبختی انسان استفاده کنیم؟
عناوین فصلهای نُهگانه کتاب عبارت است از: اتحاد علم و عرفان؛ یگانگی ناظر و منظور؛ بیوپلاسما و هالۀ انسانی؛ مکانیک موجی و اندیشههای مولانا؛ رفتارشناسی ذرات بنیادی از دیدگاه مولانا،و شناختشناسی همه شهودی مولانا؛ هندسۀ کیهانی و مولانا، و ماده از دیدگاه متافیزیکی؛ یگانگی بزرگ فیزیکی و عرفانی عالم؛ اتحاد انسان با عالم هستی، حرکت به سمت نور از لحاظ فیزیکی؛ پیام فرهنگی طبیعت، و انرژیهای شفابخش و پزشکی جادویی؛ پیام فرهنگی طبیعت در جهان کلان یا عالم اکبر.
کتاب، فاقد کتابنامه و فهرست منابع است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص189-190
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.