۱۱۱٬۴۸۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جهان بینی ' به 'جهانبینی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جهانبینی' به 'جهانبینی ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''مولوی چگونه مولوی شد؟''' تألیف [[پيمان آزاد، محسن|محسن پیمان آزاد]]، این کتاب، مشتمل بر مقدمه و چهار فصل است که اغلب به صورت پرسش و پاسخ فراهم شده و در آن شخصیت، اندیشه و دیدگاههای عرفانی و روانشناختی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. | '''مولوی چگونه مولوی شد؟''' تألیف [[پيمان آزاد، محسن|محسن پیمان آزاد]]، این کتاب، مشتمل بر مقدمه و چهار فصل است که اغلب به صورت پرسش و پاسخ فراهم شده و در آن شخصیت، اندیشه و دیدگاههای عرفانی و روانشناختی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. | ||
در فصل اول، با عنوان، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چگونه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شد؟ ابتدا | در فصل اول، با عنوان، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چگونه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شد؟ ابتدا جهانبینی مادی و معنوی او را توضیح میدهد. آنگاه، نیازهای اساسی انسان، مانند احساس ارزشمندی، احساس امنیت و عشق را تشریح میکند. سپس جهانبینی و تأثیر آن در خلق و خوی انسان، عوامل و پیامدهای اضطراب، استرس و خشم را به کاوش میگیرد. در ادامه، به این پرسشها پاسخ میدهد که چگونه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] متحول شد؟ راز محبوبیت وی چیست؟ چه عواملی امنیت درونی و بیرونی ما را در زندگی به مخاطره میاندازد؟ چه خصوصیت بارزی را از نظر فکری در ذهنیت [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] سراغ دارید؟ آیا [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] به مفهوم حقوق طبیعی مردم نظر داشته و پرداخته است؟ هدف عرفان [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چیست؟ چرا [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] از فلسفه گریزان بود؟ نگارنده، در ارائه پاسخهای این پرسشها عمدتا به آثار خود مولانا متکی بوده است. | ||
در فصل دوم، با عنوان، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چه میخواهد بگوید؟ مطالب بسیاری به صورت مصاحبه و سئوال و جواب مطرح شده ، که پاسخها اغلب کوتاه و به شکل گفتاری است. مهمترین پرسشهای این فصل عبارت است از: مولوی به راستی چه میخواسته بگوید؟ حرف مولوی در زمینۀ روان انسان و | در فصل دوم، با عنوان، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چه میخواهد بگوید؟ مطالب بسیاری به صورت مصاحبه و سئوال و جواب مطرح شده ، که پاسخها اغلب کوتاه و به شکل گفتاری است. مهمترین پرسشهای این فصل عبارت است از: مولوی به راستی چه میخواسته بگوید؟ حرف مولوی در زمینۀ روان انسان و جهانبینی وی چگونه است؟ طبیعت اصیل انسان یعنی چه؟ چه عواملی ما را از طبیعت خود جدا کرده است؟ آیا روش [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] در شناخت این عوالم با روش روانشناختی متفاوت است؟ آیا میشود ذهن را مهار کرد؟ عرفان مولوی چه درمانی را برای انسان پسیکولوژیک پیشنهاد میکند؟ آیا همه میتوانند به آگاهی برسند؟ [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چگونه به حقیقت بیدار شد؟ پاسخها در این قسمت، اغلب دیدگاه نویسنده است و نظر مولانا کمتر ابراز شده است. | ||
در فصل سوم، رابطه عرفان با عقبماندگی اقتصادی، اجتماعی، مسائل خرافات، دموکراسی، روشنفکران و همچنین رابطۀ عقلانیت و عرفان و استفادۀ ابزاری از عرفان و مانند اینها، باز هم به صورت مصاحبه، مورد بحث واقع شده است. | در فصل سوم، رابطه عرفان با عقبماندگی اقتصادی، اجتماعی، مسائل خرافات، دموکراسی، روشنفکران و همچنین رابطۀ عقلانیت و عرفان و استفادۀ ابزاری از عرفان و مانند اینها، باز هم به صورت مصاحبه، مورد بحث واقع شده است. |