شب‌های قونیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''شب‌های قونیه''' تألیف علیرضا علوی طباطبایی، این کتاب، به صورت داستانی، خاطرات سفر زیارتی یک جوان تهرانی به بارگاه مولانا و گفت و گویی است که طی نُه دیدار میان او و یک دوست فرضی به نام علی مردان مقیم قونیه واقع شده است.
'''شب‌های قونیه''' تألیف [[علوی طباطبایی، علیرضا|علیرضا علوی طباطبایی]]، این کتاب، به صورت داستانی، خاطرات سفر زیارتی یک جوان تهرانی به بارگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و گفت و گویی است که طی نُه دیدار میان او و یک دوست فرضی به نام علی‌مردان مقیم قونیه واقع شده است.


مهم‌ترین موضوعات و مطالبی که میان آن دو مطرح شده و به تفصیل مورد پرسش و پاسخ قرار گرفته عبارت است از: ولی؛ ارجاع موسی به خضر؛ کرامت اولیا؛ سماع درویشان؛ مذاهب شیعه؛ بهایی، وهابی، صوفی و تصوف؛ ماجرای سقیفه و غدیر خم؛ قضیه حلاج؛ درویشان گنابادی؛ و.... داستان از اینجا آغاز می‌شود که جوان تهرانی در سالروز وفات مولانا با وجود سردی شدید ترکیه و دوری راه، هر طوری که شده خود را به شهر قونیه، آرامگاه مولانا می‌رساند و از فرط علاقه، با اشک و آه وارد زیارتگاه شده و ناگهان خود را غرق در نور، شکوه، جلال ، عرفان و معنویت زیارتگاه احساس می‌کند؛ مبهوت و حیران و اشک ریزان در گوشه‌ای تکیه زده و آرام می‌گیرد و عظمت مولانا را در دل مرور می‌کند. جوان دیگری به نام علی‌مردان خان، از دور رفتار و گریه‌های عاشقانه و حالت روحی خاص این جوان را زیر نظر دارد. در ابتدا فکر می‌کند وی از درویشان است. نزدیک آمده و با او وارد گفت و گو می‌شود.
مهم‌ترین موضوعات و مطالبی که میان آن دو مطرح شده و به تفصیل مورد پرسش و پاسخ قرار گرفته عبارت است از: ولی؛ ارجاع موسی به خضر؛ کرامت اولیا؛ سماع درویشان؛ مذاهب شیعه؛ بهایی، وهابی، صوفی و تصوف؛ ماجرای سقیفه و غدیر خم؛ قضیه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]؛ درویشان گنابادی؛ و.... داستان از اینجا آغاز می‌شود که جوان تهرانی در سالروز وفات [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] با وجود سردی شدید ترکیه و دوری راه، هر طوری که شده خود را به شهر قونیه، آرامگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] می‌رساند و از فرط علاقه، با اشک و آه وارد زیارتگاه شده و ناگهان خود را غرق در نور، شکوه، جلال ، عرفان و معنویت زیارتگاه احساس می‌کند؛ مبهوت و حیران و اشک ریزان در گوشه‌ای تکیه زده و آرام می‌گیرد و عظمت [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در دل مرور می‌کند. جوان دیگری به نام علی‌مردان خان، از دور رفتار و گریه‌های عاشقانه و حالت روحی خاص این جوان را زیر نظر دارد. در ابتدا فکر می‌کند وی از درویشان است. نزدیک آمده و با او وارد گفت و گو می‌شود.


پس از آشنایی اجمالی و صحبت کوتاه، علی‌مردان سخت تحت تأثیر او قرار می‌گیرد و در واقع شیفتۀ شیفته شدۀ مولانا می‌شود.  
پس از آشنایی اجمالی و صحبت کوتاه، علی‌مردان سخت تحت تأثیر او قرار می‌گیرد و در واقع شیفتۀ شیفته شدۀ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] می‌شود.  


مدتی که جوان تهرانی در هتلی اقامت می‌گزیند، علی‌مردان بی قرار، شب و روز و در هر فرصتی با او دیدار می‌کند و هر صبح و شام باهم به زیارتگاه می‌روند و می‌آیند و به گفت و گو می‌نشینند و بسیاری از مسائل مورد علاقۀ دو طرف مورد بحث قرار می‌گیرد.
مدتی که جوان تهرانی در هتلی اقامت می‌گزیند، علی‌مردان بی قرار، شب و روز و در هر فرصتی با او دیدار می‌کند و هر صبح و شام باهم به زیارتگاه می‌روند و می‌آیند و به گفت و گو می‌نشینند و بسیاری از مسائل مورد علاقۀ دو طرف مورد بحث قرار می‌گیرد.