عریضی خراسانی، سید حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۷۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR04752.jpg|بندانگشتی|عریضی خراسانی، حسن]]
    [[پرونده:NUR04752.jpg|بندانگشتی|عریضی خراسانی، حسن]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|عریضی خراسانی، حسن
    ! نام!! data-type="authorName" |عریضی خراسانی، حسن
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| خراسانی، حسن بن محمدعلی
    | data-type="authorOtherNames" | خراسانی، حسن بن محمدعلی


    ب‍ش‍روی‌، ح‍س‍ن‌
    ب‍ش‍روی‌، ح‍س‍ن‌
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |محمدعلی
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |نيمۀ اول قرن سيزدهم هجرى قمرى
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |بشرويه خراسان جنوبی
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1306 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |1306ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]
     
    [[ملا آقا دربندى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[اربع اراجیز : الالفیه النوریه - الدر البهیه - ارجوزه کلامیه - ارجوزه منطقیه]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    | data-type="authorWritings" |[[اربع اراجیز: الالفیه النوریه - الدر البهیه - ارجوزه کلامیه - ارجوزه منطقیه]]  
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مولف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|4752
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE04752AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|عریضی (ابهام زدایی)}}


    ==ولادت==
    '''سيد حسن مجتهد خراسانى''' (متوفای 1306ق)، فقیه، عارف، زاهد، نویسنده نزدیک به 30 جلد کتاب در فقه، اصول، کلام و معارف اسلامی، از شاگردان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]


    حجة الاسلام آقاى حاج آقا سيد حسن مجتهد خراسانى طاب ثراه در نيمۀ اول قرن سيزدهم هجرى قمرى در يكى از روستاهاى جنوب خراسان به نام «بشرويه»پا به عرصۀ وجود گذاشت.
    == ولادت ==
    در نيمۀ اول قرن سيزدهم هجرى قمرى در يكى از روستاهاى جنوب خراسان به نام «بشرويه»پا به عرصۀ وجود گذاشت.


    ==خاندان==
    ==خاندان==


    خانوادۀ وى از سادات محترم و متدين بشرويه بودند كه محتملا در اوايل قرن يازدهم هجرى از ساير نقاط ايران به آن منطقه مهاجرت كرده و متوطن شده بودند،و با آن كه غالبا جزء معاريف محل بوده و در كسوت روحانيت رتق و فتق امور مردم را نيز به عهده داشتند،معذلك هرگز از جادۀ تقوى و فضيلت منحرف نشده،همواره با نهايت عدل و نصفت،و صداقت و صميميّت در خدمت مردم بوده‌اند.
    خانوادۀ وى از سادات محترم و متدين بشرويه بودند كه محتملا در اوايل قرن يازدهم هجرى از ساير نقاط ايران به آن منطقه مهاجرت كرده و متوطن شده بودند، و با آن كه غالباً  جزء معاريف محل بوده و در كسوت روحانیت رتق و فتق امور مردم را نيز به عهده داشتند، معذلك هرگز از جادۀ تقوى و فضيلت منحرف نشده، همواره با نهايت عدل و نصفت، و صداقت و صميميّت در خدمت مردم بوده‌اند.


    معظّم له به علت تربيت خانوادگى و به سبب اشتياق و علاقۀ وافرى كه به دين مبين اسلام داشت،تمام زندگى ساده و بى آلايش خود را در راه تبليغ معارف دينى و نشر علوم اسلامى و تهيه و تدوين كتب و رسالات علمى مصروف داشت، و آثار ارزنده‌اى كه از فقيد سعيد بجا مانده است نشانۀ توفيق و عنايت خاصى است كه شامل حال وى بوده است،و خود نوشته‌اند:(....و قد وفّقنى ربّي الكريم للتّشبّه بالعلماء العظام في تصنيف كتب كرام....)
    وی به علت تربيت خانوادگى و به سبب اشتياق و علاقۀ وافرى كه به دين مبين اسلام داشت، تمام زندگى ساده و بى آلايش خود را در راه تبليغ معارف دينى و نشر علوم اسلامى و تهيه و تدوين كتب و رسالات علمى مصروف داشت، و آثار ارزنده‌اى كه از فقيد سعيد بجا مانده است نشانۀ توفيق و عنايت خاصى است كه شامل حال وى بوده است، و خود نوشته‌اند:(....و قد وفّقنى ربّي الكريم للتّشبّه بالعلماء العظام في تصنيف كتب كرام....)


    اين نكته قابل تذكر است كه به علت اقامت در نقطۀ بسيار دوردستى كه فقط از طريق راههاى كاروانرو با شهرهاى بزرگ خراسان مربوط بوده است،به طرز معمول با حوزه‌هاى علمى و فضلاى آن كمتر ارتباط داشته،و به علت فروتنى (اربع اراجیز جلد 1 ، (صفحه 12) و گوشه‌گيرى به همان محيط محقّر و محدود ولى مصفّا و منزّه قناعت كرده،بدون لحظه‌اى غفلت همۀ عمر خود را فارغ از هرگونه ريا و تظاهر صرف امور علمى نموده است.
    اين نكته قابل تذكر است كه به علت اقامت در نقطۀ بسيار دوردستى كه فقط از طريق راه‌هاى كاروانرو با شهرهاى بزرگ خراسان مربوط بوده است، به طرز معمول با حوزه‌هاى علمى و فضلاى آن كمتر ارتباط داشته، و به علت فروتنى<ref>اربع اراجیز جلد صفحه 12</ref> و گوشه‌گيرى به همان محيط محقّر و محدود ولى مصفّا و منزّه قناعت كرده، بدون لحظه‌اى غفلت همۀ عمر خود را فارغ از هرگونه ريا و تظاهر صرف امور علمی‌نموده است.


    اشتغال دائم به مطالعه و تحقيق و تأليف،دورى از اجتماعات شهرى،و دورى از سياست و اوضاع و احوال روز و بخصوص حالت انزواى هميشگى، معظّم له را از جريانهاى آن دوره بر كنار مى‌داشته و بالنتيجه در گمنامى زيسته است،و تا آنجا كه ما اطلاع داريم نام و نشانى از وى و تحصيلات و آثار او در تذكره‌ها و كتب رجال مشاهده نشده است. <ref>خانلر خان اعتصام الملك نايب اول وزارت خارجۀ ايران در عهد ناصر الدين شاه در صفحۀ 254 سفرنامۀ خود مى‌گويد: در 1294 هجرى مطابق با 1256 شمسى در بشرويه توقف و حاجى آقا سيد حسن مجتهد بشرويه‌اى به اتفاق«سيد كوچك»دامادش به ديدن من آمدند و همچنين قاضى(جد مرحوم فروزانفر)،دو روز بعد به بازديد سيد حسن مى‌رود،و دربارۀ بشرويه با وى صحبت مى‌كند و مى‌گويد:با انار از من پذيرايى كرد.</ref> ولى با همۀ اين احوال،مقام معنوى و شخصيّت برجستۀ وى براى مردم محل كاملا محرز و مشخص بوده است،چنان كه در طول يك قرن كه از وفات ايشان مى‌گذرد،همواره تربت پاكش مورد احترام و زيارتگاه خاص و عام بوده است.و جالب آن كه شيارهاى عميقى كه به علت برداشتن خاك روى قبر وى به عنوان تبرّك و تيمّن در طول ساليان متمادى به وجود آمده است نشانۀ كمال احترام و ارادتى است كه مردم محل نسبت به آن فقيد سعيد داشته و دارند.
    اشتغال دائم به مطالعه و تحقيق و تأليف، دورى از اجتماعات شهرى، و دورى از سياست و اوضاع و احوال روز و بخصوص حالت انزواى هميشگى، معظّم‌له را از جريانهاى آن دوره بر كنار مى‌داشته و بالنتيجه در گمنامی‌زیسته است، و تا آنجا كه ما اطلاع داريم نام و نشانى از وى و تحصيلات و آثار او در تذكره‌ها و كتب رجال مشاهده نشده است.<ref>خانلر خان اعتصام الملك نايب اول وزارت خارجۀ ايران در عهد ناصرالدين شاه در صفحۀ 254 سفرنامۀ خود مى‌گويد: در 1294 هجرى مطابق با 1256 شمسى در بشرويه توقف و حاجى آقا سيد حسن مجتهد بشرويه‌اى به اتفاق«سيد كوچك» دامادش به ديدن من آمدند و همچنين قاضى(جد مرحوم فروزانفر)، دو روز بعد به بازديد سيد حسن مى‌رود، و دربارۀ بشرويه با وى صحبت مى‌كند و مى‌گويد: با انار از من پذيرايى كرد.</ref>ولى با همۀ اين احوال، مقام معنوى و شخصيّت برجستۀ وى براى مردم محل كاملا محرز و مشخص بوده است، چنان كه در طول يك قرن كه از وفات ايشان مى‌گذرد، همواره تربت پاکش مورد احترام و زيارتگاه خاص و عام بوده است.و جالب آن كه شيارهاى عميقى كه به علت برداشتن خاک روى قبر وى به عنوان تبرّك و تيمّن در طول ساليان متمادى به وجود آمده است نشانۀ كمال احترام و ارادتى است كه مردم محل نسبت به آن فقيد سعيد داشته و دارند.


    از اوضاع و احوال و تاريخ تولّد و جزئيات زندگى ايشان اطلاع دقيق و مشروحى در دست نيست،و فقط در بعضى از رسالات موجود،به اساتيد دوران تحصيل و آثار و تأليفات معظّم له اشارات مختصرى شده است.مطالب اين تاريخچه نيز از مندرجات همان رسالات و اطلاعات محلّى اقتباس شده است:
    از اوضاع و احوال و تاريخ تولّد و جزئيات زندگى ايشان اطلاع دقيق و مشروحى در دست نيست، و فقط در بعضى از رسالات موجود، به اساتيد دوران تحصيل و آثار و تأليفات معظّم‌له اشارات مختصرى شده است.مطالب اين تاريخچه نيز از مندرجات همان رسالات و اطلاعات محلّى اقتباس شده است:
    نام ايشان بنابر نوشته‌هاى خودشان حسن بن محمّد على(يا محمد حسن بن محمد على،يا حسن بن على)بن عبد اللّه بن نعيم بن عبد المطلب بن أبي الفضائل العلوي الحسيني العريضى الخراساني البشروئي بوده است-دوران تحصيلات مقدماتى را در محضر والد بزرگوار خود گذرانده،و سپس عازم مشهد مقدس و عتبات عاليات شده و در محضر اساتيد بزرگى مانند شيخ مرتضى انصارى و ملا آقا دربندى كسب فيض نموده‌اند؛مخصوصا ملا آقا دربندى نسبت به ايشان توجه و عنايت خاصى مبذول فرموده و براى معظم له قائل به احترام خاصى بوده است،چنان كه علاوه بر اظهار نظر در مجامع و محافل،در اين مورد با والد ايشان نيز مكاتبه فرموده است.


    به هر حال پس از اتمام تحصيلات و نيل به درجۀ اجتهاد،به موطن مألوف مراجعت كرده و همۀ عمر خود را به وعظ و تبليغ و تأليف و تصنيف پرداخته و سرانجام در چهارم ربيع الاول 1306 هجرى قمرى به رحمت ايزدى پيوستند.
    نام ايشان بنابر نوشته‌هاى خودشان حسن بن محمّدعلی (يا محمدحسن بن محمد على، يا حسن بن على) بن عبداللّه بن نعيم بن عبدالمطلب بن أبي‌الفضائل العلوي الحسيني العريضى الخراساني البشروئي بوده است-دوران تحصيلات مقدماتى را در محضر والد بزرگوار خود گذرانده، و سپس عازم مشهد مقدس و عتبات عاليات شده و در محضر اساتيد بزرگى مانند [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] و [[ملا آقا دربندى]] كسب فيض نموده‌اند؛ مخصوصاً ملا آقا دربندى نسبت به ايشان توجه و عنايت خاصى مبذول فرموده و براى معظم له قائل به احترام خاصى بوده است، چنان كه علاوه بر اظهار نظر در مجامع و محافل، در اين مورد با والد ايشان نيز مكاتبه فرموده است.


    به طور كلى براساس يكى از رسالات خودشان كه نزد اين جانب موجود است سه نفر از اساتيدشان عبارتند از:
    به طور كلى براساس يكى از رسالات خودشان كه نزد اين جانب موجود است سه نفر از اساتيدشان عبارتند از:


    1-«المولى المحقق المتقن استادنا العلامة المحسن الشيخ محسن قدّس اللّه روحه.
    1-المحسن الشيخ محسن  
    2-شيخ الاسلام و المسلمين و مرجع طوائف المؤمنين علامة الدوران و شمس علماء الزمان الفاضل الأفضل الأورع الأزهد الأتقى علم الهدى و بدر الدجى مولانا و سنادنا و أستادنا الشيخ مرتضى انصارى....
    3-استاد الكلّ فى الكلّ و علامة الأعلام المسلّم عند الخاصة و العامة فى العلم و الفضل و الانقطاع إلى أهل البيت(ع)...الشهير بالآقا دربندى...و هو استاد الاعظم لهذا الفقير المفتاق مسوّد هذه الأوراق....و قد كان لجنابه شفقة فى الغاية و عناية قد بلغت النهاية للفقير المعترف بالقصور و التقصير و قد تلمذت عليه نحوا من سبع سنين فى العتبات العاليات،و كان مع اشتهار عدم اعتنائه بأحد من فضلاء زمانه،و قدحه فى اجتهاد كل من مستفقهه أوانه يرجّحنى فى مقامات العلم على رؤوس الأشهاد على جميع من عداه من فحول معاصريه من غير استثناء مؤكّدا (اربع اراجیز جلد 1 ، (صفحه 14) ذلك بالأيمان المغلّظة،و قد كتب فى ذلك كتابا للوالد الماجد سلّمه اللّه تعالى أوائل تشرّفى بخدمته و انا حينئذ ابن ثمانية عشر سنة تقريبا و الكتاب بخطه المبارك موجود عندى و ذلك من فضل اللّه يؤتيه من يشاء...».


    2-[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]
    3-ملاآقا دربندى
    به هر حال پس از اتمام تحصيلات و نيل به درجۀ اجتهاد، به موطن مألوف مراجعت كرده و همۀ عمر خود را به وعظ و تبليغ و تأليف و تصنيف پرداخته است.
    == وفات ==
    سرانجام در چهارم ربيع‌الاول 1306 هجرى قمرى به رحمت ايزدى پيوستند.
    == آثار ==
    ضمنا تأليفات فقيد سعيد بنابر آنچه در همان رساله و به دنبال معرفى اساتيد خود مرقوم داشته‌اند به شرح ذيل است:
    ضمنا تأليفات فقيد سعيد بنابر آنچه در همان رساله و به دنبال معرفى اساتيد خود مرقوم داشته‌اند به شرح ذيل است:


    #شرح على اللّمعة الدّمشقية سمّيته«النفحات الحائرية و النفثات الحسينية»قد برز منها أربع #:مجلّدات من أول كتاب الطهارة إلى أواسط كتاب الصلاة.
    #شرح على اللّمعة الدّمشقية سمّيته «النفحات الحائرية و النفثات الحسينية» قد برز منها أربع:مجلّدات من أول كتاب الطهارة إلى أواسط كتاب الصلاة.
    #شرح على زبدة الأصول للشّيخ البهائى.
    #شرح على زبدة الأصول للشّيخ البهائى.
    #شرح على ألفية الشهيد
    #شرح على ألفية الشهيد
    #شرح على الدّرة الغروية
    #شرح على الدّرة الغروية
    #شرح على النخبة
    #شرح على النخبة
    #رسالة فى السهو و الشّك،مسماة بالفصول السهوية
    #رسالة فى السهو و الشّك، مسماة بالفصول السهوية
    #شرح على الرّسالة الاثنى عشرية الصومية للبهائي
    #شرح على الرّسالة الاثنی‌عشر ية الصومية للبهائي
    #ألفية منظومة فى الأصول مسماة بالألفية النّورية فى أصول فقه الإمامية
    #ألفية منظومة فى الأصول مسماة بالألفية النّورية فى أصول فقه الإمامية
    #منظومة فى الفقه مسماة بالدّرر البهية(تا اواخر اذان)
    #منظومة فى الفقه مسماة بالدّرر البهية(تا اواخر اذان)
    #منظومة فى المنطق
    #منظومة فى المنطق
    #منظومة فى العقايد
    #منظومة فى العقايد
    #كتاب فى أحوال الإمام الهمام السعيد سيد الشهداء و إمام السعداء أبي عبد اللّه الحسين عليه #:السّلام،به نام مهيّج الأسف على قتيل الطّف.
    #كتاب فى أحوال الإمام الهمام السعيد سيدالشهداء و إمام السعداء أبي‌عبداللّه الحسين عليه:السّلام، به نام مهيّج الأسف على قتيل الطّف.
    #كتاب ديگرى در شرح وقايع كربلا به فارسى
    #كتاب ديگرى در شرح وقايع كربلا به فارسى
    #:(چون اين كتاب به دليل سبك نگارش و موضوع آن در مراسم سوگوارى حضرت سيد الشهداء و در #:ساير ايام بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است تعدادى از اوراق ابتدا و انتهاى آن از بين #:رفته و به اين علت نام آن معلوم نشد.) (اربع اراجیز جلد 1 ، (صفحه 15)
    #:(چون اين كتاب به دليل سبک نگارش و موضوع آن در مراسم سوگوارى حضرت سيدالشهداء و در:ساير ايام بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است تعدادى از اوراق ابتدا و انتهاى آن از بين:رفته و به اين علت نام آن معلوم نشد.)<ref>اربع اراجیز جلد صفحه 15</ref>
    #رسالة فى الغيبة
    #رسالة فى الغيبة
    #رسالة فى القرعة
    #رسالة فى القرعة
    خط ۹۱: خط ۱۰۲:
    #أوراق فى الجواهر و الاعراض
    #أوراق فى الجواهر و الاعراض
    #رسالۀ فارسى در اصول عقايد
    #رسالۀ فارسى در اصول عقايد
    #كتاب مقامات علويه به فارسى«در باب كيفيت غصب ارباب طغيان حقوق اولياء ملك منان و.....»
    #كتاب مقامات علويه به فارسی «در باب کیفیت غصب ارباب طغيان حقوق اولياء ملك منان و.....»
    #كتاب قرة العيون به فارسى«در باب غزوات كتاب ناطق مهيمن خالق جلّت عظمته،و ساير احوال و #:وقايع ايام خلافت ظاهرى آن كاشف حقايق...»
    #كتاب قرة العيون به فارسی «در باب غزوات كتاب ناطق مهيمن خالق جلّت عظمته، و ساير احوال و:وقايع ايام خلافت ظاهرى آن كاشف حقايق...»
    #:(اين كتاب بدون آن كه بدان تصريحى شده باشد مى‌تواند جلد دوم مقامات علويه به حساب آيد.)
    #:(اين كتاب بدون آن كه بدان تصريحى شده باشد مى‌تواند جلد دوم مقامات علويه به حساب آيد.)
    #كتاب«دليل العباد و اللّه الهادى الى الرشاد»به فارسى
    #كتاب «دليل العباد و اللّه الهادى الى الرشاد» به فارسى
    #:(اين كتاب چنان كه از مقدمۀ آن استنباط مى‌شود رساله‌اى عمليه است كه بنا بوده است حاوى #:پاره‌اى از مسائل ضروريه نماز و روزه و زكات و غير باشد،ولى منحصرا شامل دو كتاب صلاة و #:صوم است.)
    #:(اين كتاب چنان كه از مقدمۀ آن استنباط مى‌شود رساله‌اى عمليه است كه بنا بوده است حاوى:پاره‌اى از مسائل ضروريه نماز و روزه و زكات و غير باشد، ولى منحصرا شامل دو كتاب صلاة و:صوم است.)
    #رساله‌اى به عربى در باب كيفيت ظهور باب و ردّ بر آن،و شرح حال مختصرى از علماى بزرگ تشيّع تا زمان تأليف كتاب(1287 هجرى قمرى)،و مختصرى در باب اجتهاد و تقليد-در همين رساله است كه به اساتيد و تاليفات خود اشاره كرده‌اند. (اربع اراجیز جلد 1 ، (صفحه 16)
    #رساله‌اى به عربى در باب کیفیت ظهور باب و ردّ بر آن، و شرح حال مختصرى از علماى بزرگ تشيّع تا زمان تأليف كتاب(1287 هجرى قمرى)، و مختصرى در باب اجتهاد و تقليد-در همين رساله است كه به اساتيد و تأليفات خود اشاره كرده‌اند.<ref>اربع اراجیز جلد صفحه 16</ref>
    كليۀ كتب و رسالاتى كه ذكر شد بعد از فوت مؤلّف به فرزند ارشد ايشان آقاى حاج آقا سيد فضايل و بعد از ايشان به آقاى سيد ابو المكارم نجفى و سپس آن چه موجود بوده بين بازماندگان تقسيم شده است.
    اكثر كتب مزبور كه به خط مؤلف به رشتۀ تحرير در آمده و مسلما به علت فقدان وسايل لازم با رنج و مشقّت بسيار تهيه و تدوين شده است با كمال تأسّف از دستبرد حوادث مصون و محفوظ نمانده و تعدادى از آنها به عناوين و طرق مختلف از ميان رفته است،و در حال حاضر حدود 15 مجلد بيشتر باقى نمانده كه از اين تعداد چند مجلد وقف مدرسه علمى بشرويه شده،و چند مجلد نزد يكى از نوه‌هاى ايشان(آقاى صدر المعالى دادبان)و يك مجلد نزد حقير(نوۀ ايشان)است -چند مجلد باقيمانده نيز در اختيار آقاى دكتر سيد ضياء الدين دانشورى نوادۀ ايشان است كه ظرف چند سال اخير به مطالعۀ اكثر آنها پرداخته و با مشورت اهل فن نسبت به كم و كيف مندرجات و موضوعات بعضى از آنها تحقيق كافى به عمل آورده و مخصوصا در مورد چهار رساله(شماره 8 تا 11)كه دربارۀ اصول، منطق،عقايد و قسمتى از فقه به صورت منظوم تأليف و تدوين شده كوشش و تلاش بيشترى مبذول داشته‌اند-.و چون به نظر اكثر كسانى كه منظومه‌هاى مزبور را مطالعه و ملاحظه كرده‌اند نظم و شيوۀ بيان همۀ آنها در خور توجه و بخصوص منظومه اصول آن محتملا در نوع خود بى سابقه و اثرى بديع و كم نظير است،و به طور كلى براى بحث و بررسى و تدريس در حوزه‌هاى علمى بسيار نافع و مفيد به نظر مى‌رسد،با صلاحديد دوستان و علاقه‌مندان مصمّم گرديد كه به صورت نمونه و به عنوان اولين اثر معظّم له وسيلۀ چاپ منظومه‌هاى مورد بحث را فراهم كند.و جاى خوشوقتى است كه بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى كه يكى از هدفهايش احياى نام علماى متعهد و خدمتگزار كشور و نشر و ترويج آثار ارزندۀ علمى است،با چاپ و انتشار رساله‌هاى مزبور موافقت نمود،و چه بجا و قابل تحسين است كه اين اقدام بنياد مصادف با يكصدمين سال وفات (اربع اراجیز جلد 1 ، (صفحه 17) آن عالم جليل القدر صورت مى‌گيرد. سيد محسن سميعى
     


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references />


    ==منبع==
    ==منابع مقاله==


    مقدمه کتاب اربع اراجیز جلد 1 ص 11 الی 16
    مقدمه کتاب اربع اراجیز جلد 1 ص 11 الی 16


    == وابسته‌ها ==
    ==پیوند==
    [[اربع اراجیز]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8518/1/12 مطالعه کتاب] [[أساس الاقتباس]] در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور
     
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
     
    [[اربع اراجیز]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:فروردین(1400)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۷

    عریضی خراسانی، حسن
    نام عریضی خراسانی، حسن
    نام‌های دیگر خراسانی، حسن بن محمدعلی

    ب‍ش‍روی‌، ح‍س‍ن‌

    ع‍ری‍ض‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی‌

    م‍ج‍ت‍ه‍د خ‍راس‍ان‍ی‌

    بشرویی، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ع‍ل‍ی

    علوی، حسن بن علی

    نام پدر محمدعلی
    متولد نيمۀ اول قرن سيزدهم هجرى قمرى
    محل تولد بشرويه خراسان جنوبی
    رحلت 1306ق
    اساتید شيخ مرتضى انصارى

    ملا آقا دربندى

    برخی آثار اربع اراجیز: الالفیه النوریه - الدر البهیه - ارجوزه کلامیه - ارجوزه منطقیه
    کد مؤلف AUTHORCODE04752AUTHORCODE

    سيد حسن مجتهد خراسانى (متوفای 1306ق)، فقیه، عارف، زاهد، نویسنده نزدیک به 30 جلد کتاب در فقه، اصول، کلام و معارف اسلامی، از شاگردان شيخ مرتضى انصارى

    ولادت

    در نيمۀ اول قرن سيزدهم هجرى قمرى در يكى از روستاهاى جنوب خراسان به نام «بشرويه»پا به عرصۀ وجود گذاشت.

    خاندان

    خانوادۀ وى از سادات محترم و متدين بشرويه بودند كه محتملا در اوايل قرن يازدهم هجرى از ساير نقاط ايران به آن منطقه مهاجرت كرده و متوطن شده بودند، و با آن كه غالباً جزء معاريف محل بوده و در كسوت روحانیت رتق و فتق امور مردم را نيز به عهده داشتند، معذلك هرگز از جادۀ تقوى و فضيلت منحرف نشده، همواره با نهايت عدل و نصفت، و صداقت و صميميّت در خدمت مردم بوده‌اند.

    وی به علت تربيت خانوادگى و به سبب اشتياق و علاقۀ وافرى كه به دين مبين اسلام داشت، تمام زندگى ساده و بى آلايش خود را در راه تبليغ معارف دينى و نشر علوم اسلامى و تهيه و تدوين كتب و رسالات علمى مصروف داشت، و آثار ارزنده‌اى كه از فقيد سعيد بجا مانده است نشانۀ توفيق و عنايت خاصى است كه شامل حال وى بوده است، و خود نوشته‌اند:(....و قد وفّقنى ربّي الكريم للتّشبّه بالعلماء العظام في تصنيف كتب كرام....)

    اين نكته قابل تذكر است كه به علت اقامت در نقطۀ بسيار دوردستى كه فقط از طريق راه‌هاى كاروانرو با شهرهاى بزرگ خراسان مربوط بوده است، به طرز معمول با حوزه‌هاى علمى و فضلاى آن كمتر ارتباط داشته، و به علت فروتنى[۱] و گوشه‌گيرى به همان محيط محقّر و محدود ولى مصفّا و منزّه قناعت كرده، بدون لحظه‌اى غفلت همۀ عمر خود را فارغ از هرگونه ريا و تظاهر صرف امور علمی‌نموده است.

    اشتغال دائم به مطالعه و تحقيق و تأليف، دورى از اجتماعات شهرى، و دورى از سياست و اوضاع و احوال روز و بخصوص حالت انزواى هميشگى، معظّم‌له را از جريانهاى آن دوره بر كنار مى‌داشته و بالنتيجه در گمنامی‌زیسته است، و تا آنجا كه ما اطلاع داريم نام و نشانى از وى و تحصيلات و آثار او در تذكره‌ها و كتب رجال مشاهده نشده است.[۲]ولى با همۀ اين احوال، مقام معنوى و شخصيّت برجستۀ وى براى مردم محل كاملا محرز و مشخص بوده است، چنان كه در طول يك قرن كه از وفات ايشان مى‌گذرد، همواره تربت پاکش مورد احترام و زيارتگاه خاص و عام بوده است.و جالب آن كه شيارهاى عميقى كه به علت برداشتن خاک روى قبر وى به عنوان تبرّك و تيمّن در طول ساليان متمادى به وجود آمده است نشانۀ كمال احترام و ارادتى است كه مردم محل نسبت به آن فقيد سعيد داشته و دارند.

    از اوضاع و احوال و تاريخ تولّد و جزئيات زندگى ايشان اطلاع دقيق و مشروحى در دست نيست، و فقط در بعضى از رسالات موجود، به اساتيد دوران تحصيل و آثار و تأليفات معظّم‌له اشارات مختصرى شده است.مطالب اين تاريخچه نيز از مندرجات همان رسالات و اطلاعات محلّى اقتباس شده است:

    نام ايشان بنابر نوشته‌هاى خودشان حسن بن محمّدعلی (يا محمدحسن بن محمد على، يا حسن بن على) بن عبداللّه بن نعيم بن عبدالمطلب بن أبي‌الفضائل العلوي الحسيني العريضى الخراساني البشروئي بوده است-دوران تحصيلات مقدماتى را در محضر والد بزرگوار خود گذرانده، و سپس عازم مشهد مقدس و عتبات عاليات شده و در محضر اساتيد بزرگى مانند شيخ مرتضى انصارى و ملا آقا دربندى كسب فيض نموده‌اند؛ مخصوصاً ملا آقا دربندى نسبت به ايشان توجه و عنايت خاصى مبذول فرموده و براى معظم له قائل به احترام خاصى بوده است، چنان كه علاوه بر اظهار نظر در مجامع و محافل، در اين مورد با والد ايشان نيز مكاتبه فرموده است.

    به طور كلى براساس يكى از رسالات خودشان كه نزد اين جانب موجود است سه نفر از اساتيدشان عبارتند از:

    1-المحسن الشيخ محسن

    2-شيخ انصارى

    3-ملاآقا دربندى

    به هر حال پس از اتمام تحصيلات و نيل به درجۀ اجتهاد، به موطن مألوف مراجعت كرده و همۀ عمر خود را به وعظ و تبليغ و تأليف و تصنيف پرداخته است.

    وفات

    سرانجام در چهارم ربيع‌الاول 1306 هجرى قمرى به رحمت ايزدى پيوستند.

    آثار

    ضمنا تأليفات فقيد سعيد بنابر آنچه در همان رساله و به دنبال معرفى اساتيد خود مرقوم داشته‌اند به شرح ذيل است:

    1. شرح على اللّمعة الدّمشقية سمّيته «النفحات الحائرية و النفثات الحسينية» قد برز منها أربع:مجلّدات من أول كتاب الطهارة إلى أواسط كتاب الصلاة.
    2. شرح على زبدة الأصول للشّيخ البهائى.
    3. شرح على ألفية الشهيد
    4. شرح على الدّرة الغروية
    5. شرح على النخبة
    6. رسالة فى السهو و الشّك، مسماة بالفصول السهوية
    7. شرح على الرّسالة الاثنی‌عشر ية الصومية للبهائي
    8. ألفية منظومة فى الأصول مسماة بالألفية النّورية فى أصول فقه الإمامية
    9. منظومة فى الفقه مسماة بالدّرر البهية(تا اواخر اذان)
    10. منظومة فى المنطق
    11. منظومة فى العقايد
    12. كتاب فى أحوال الإمام الهمام السعيد سيدالشهداء و إمام السعداء أبي‌عبداللّه الحسين عليه:السّلام، به نام مهيّج الأسف على قتيل الطّف.
    13. كتاب ديگرى در شرح وقايع كربلا به فارسى
      (چون اين كتاب به دليل سبک نگارش و موضوع آن در مراسم سوگوارى حضرت سيدالشهداء و در:ساير ايام بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است تعدادى از اوراق ابتدا و انتهاى آن از بين:رفته و به اين علت نام آن معلوم نشد.)[۳]
    14. رسالة فى الغيبة
    15. رسالة فى القرعة
    16. رسالة فى الرّجال
    17. رسالة فى الاستصحاب
    18. مختصر فى المناسك
    19. رسالة فى السير و السلوك
    20. رسالة فى الصلاة و الصوم
    21. أوراق فى الجواهر و الاعراض
    22. رسالۀ فارسى در اصول عقايد
    23. كتاب مقامات علويه به فارسی «در باب کیفیت غصب ارباب طغيان حقوق اولياء ملك منان و.....»
    24. كتاب قرة العيون به فارسی «در باب غزوات كتاب ناطق مهيمن خالق جلّت عظمته، و ساير احوال و:وقايع ايام خلافت ظاهرى آن كاشف حقايق...»
      (اين كتاب بدون آن كه بدان تصريحى شده باشد مى‌تواند جلد دوم مقامات علويه به حساب آيد.)
    25. كتاب «دليل العباد و اللّه الهادى الى الرشاد» به فارسى
      (اين كتاب چنان كه از مقدمۀ آن استنباط مى‌شود رساله‌اى عمليه است كه بنا بوده است حاوى:پاره‌اى از مسائل ضروريه نماز و روزه و زكات و غير باشد، ولى منحصرا شامل دو كتاب صلاة و:صوم است.)
    26. رساله‌اى به عربى در باب کیفیت ظهور باب و ردّ بر آن، و شرح حال مختصرى از علماى بزرگ تشيّع تا زمان تأليف كتاب(1287 هجرى قمرى)، و مختصرى در باب اجتهاد و تقليد-در همين رساله است كه به اساتيد و تأليفات خود اشاره كرده‌اند.[۴]

    پانويس

    1. اربع اراجیز جلد 1، صفحه 12
    2. خانلر خان اعتصام الملك نايب اول وزارت خارجۀ ايران در عهد ناصرالدين شاه در صفحۀ 254 سفرنامۀ خود مى‌گويد: در 1294 هجرى مطابق با 1256 شمسى در بشرويه توقف و حاجى آقا سيد حسن مجتهد بشرويه‌اى به اتفاق«سيد كوچك» دامادش به ديدن من آمدند و همچنين قاضى(جد مرحوم فروزانفر)، دو روز بعد به بازديد سيد حسن مى‌رود، و دربارۀ بشرويه با وى صحبت مى‌كند و مى‌گويد: با انار از من پذيرايى كرد.
    3. اربع اراجیز جلد 1، صفحه 15
    4. اربع اراجیز جلد 1، صفحه 16

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب اربع اراجیز جلد 1 ص 11 الی 16

    پیوند

    مطالعه کتاب أساس الاقتباس در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور

    وابسته‌ها