ابن عاشور، محمدطاهر بن محمد بن شاذلى: تفاوت میان نسخهها
جز (A-esmaili صفحهٔ ابن عاشور، محمدطاهر بن محمد بن شاذلى بن عبدالقادر را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به ابن عاشور، محمدطاهر بن محمد بن شاذلى منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
او در جامع زیتونه نزد عالمانى مانند برادرش محمد، ابن ملوکه، محمد بیرم سوم، محمد معاویه، ابراهیم ریاحى و دیگران دانش آموخت و در اصول و فروع چیرهدست شد تا آنجا نوشتهاند وی در علوم عقلى بیش از فقه مهارت داشت؛ اما بعدها برای جبران این نقیصه به فراگیری فقه اهتمام کرد و در زُمره فقها در آمد. | او در جامع زیتونه نزد عالمانى مانند برادرش محمد، ابن ملوکه، محمد بیرم سوم، محمد معاویه، ابراهیم ریاحى و دیگران دانش آموخت و در اصول و فروع چیرهدست شد تا آنجا نوشتهاند وی در علوم عقلى بیش از فقه مهارت داشت؛ اما بعدها برای جبران این نقیصه به فراگیری فقه اهتمام کرد و در زُمره فقها در آمد. | ||
او در آموزش و بیان مسائل فقهى از ابوالفدا اسماعیل تمیمى پیروی مىکرد و هر مسأله را با استدلال بیان مىداشت. او پس از فراغ از تحصیل در 1259ق به تدریس در جامع زیتونه پرداخت و در آنجا نحو، بلاغت و شرح المحلّى را تدریس کرد. | او در آموزش و بیان مسائل فقهى از [[ابوالفدا اسماعیل تمیمى]] پیروی مىکرد و هر مسأله را با استدلال بیان مىداشت. او پس از فراغ از تحصیل در 1259ق به تدریس در جامع زیتونه پرداخت و در آنجا نحو، بلاغت و شرح المحلّى را تدریس کرد. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
افراد بسیاری از او دانش آموختهاند که از جمله آنان وزیر محمد بوعتور، وزیر یوسف حعیط، احمد بن | افراد بسیاری از او دانش آموختهاند که از جمله آنان وزیر محمد بوعتور، وزیر یوسف حعیط، [[احمد بن خوجه]]، سالم بو حاجب، [[محمد نجّار]] و محمد بیرم پنجم را مىتوان نام برد. | ||
==مناصب== | ==مناصب== | ||
آوازه او تا آنجا رسید که مشیر احمد پاشای بای وی را برای تصدی قضا دعوت کرد و او در حالى که 37 سال داشت، در 1267ق به عنوان قاضى القضاه تونس انتخاب گردید. | آوازه او تا آنجا رسید که [[مشیر احمد پاشای بای]] وی را برای تصدی قضا دعوت کرد و او در حالى که 37 سال داشت، در 1267ق به عنوان قاضى القضاه تونس انتخاب گردید. | ||
در 1277ق در دوران حکومت مشیر محمد صادق بای از قاضى القضاتى کناره گرفت و مفتى شد و نیز سمت نقابت اشراف را تا پایان عمر برعهده داشت. | در 1277ق در دوران حکومت مشیر محمد صادق بای از قاضى القضاتى کناره گرفت و مفتى شد و نیز سمت نقابت اشراف را تا پایان عمر برعهده داشت. |
نسخهٔ ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۰۹
ابن عاشور، محمدطاهر بن محمد بن شاذلى بن عبدالقادر (1230-21 ذیحجه 1284ق/1815-14 آوریل 1868م)، ادیب، قاضى و مفتى مالکى و نقیب اشراف.
خاندان
عاشور، عنوان افراد خاندانى مالکى مذهب که در سدههای 11-14ق/17-20م عالمان و قضاتى از آن برخاستند و در تونس عهدهدار مناصبى شدند. نسب این خاندان به ادریسیان حسینى از اشراف مغرب باز مىگردد که از مراکش، خاستگاه اصلى خود، به اسپانیا رفته و مدتى در آنجا سکنى داشتهاند، اما در اثر آزارهای مذهبى، نیای بزرگ این خاندان، عاشور، در 1030ق/1621م اسپانیا را ترک و به مغرب کوچ نمود و در شهر سَلا مسکن گزید.
این خاندان بعدها به دو شاخه تقسیم شد: شاخهای از آن در مغرب اقصى (سلا و رباط) باقى ماند و شاخه دیگر به تونس منتقل گردید. این شاخه در تصوف و فقه و احراز مناصب دینى در تونس حائز اهمیت بسیاری شد.
وی در کودکى پدر را از دست داد، از این رو برادرش محمد حمده تربیت و آموزش وی را برعهده گرفت.
تحصیلات، اساتید و تدریس
او در جامع زیتونه نزد عالمانى مانند برادرش محمد، ابن ملوکه، محمد بیرم سوم، محمد معاویه، ابراهیم ریاحى و دیگران دانش آموخت و در اصول و فروع چیرهدست شد تا آنجا نوشتهاند وی در علوم عقلى بیش از فقه مهارت داشت؛ اما بعدها برای جبران این نقیصه به فراگیری فقه اهتمام کرد و در زُمره فقها در آمد.
او در آموزش و بیان مسائل فقهى از ابوالفدا اسماعیل تمیمى پیروی مىکرد و هر مسأله را با استدلال بیان مىداشت. او پس از فراغ از تحصیل در 1259ق به تدریس در جامع زیتونه پرداخت و در آنجا نحو، بلاغت و شرح المحلّى را تدریس کرد.
شاگردان
افراد بسیاری از او دانش آموختهاند که از جمله آنان وزیر محمد بوعتور، وزیر یوسف حعیط، احمد بن خوجه، سالم بو حاجب، محمد نجّار و محمد بیرم پنجم را مىتوان نام برد.
مناصب
آوازه او تا آنجا رسید که مشیر احمد پاشای بای وی را برای تصدی قضا دعوت کرد و او در حالى که 37 سال داشت، در 1267ق به عنوان قاضى القضاه تونس انتخاب گردید.
در 1277ق در دوران حکومت مشیر محمد صادق بای از قاضى القضاتى کناره گرفت و مفتى شد و نیز سمت نقابت اشراف را تا پایان عمر برعهده داشت.
جمعآوری کتاب
محمدطاهر املاک بسیاری داشت و درآمد سرشار وی از املاک خود و اوقاف خانواده و حقوق دیوانى به وی امکان مىداد که به جمعآوری کتابهای علمى کمیاب همت گمارد و حتى از خارج تونس مانند استانبول نیز کتاب تهیه کند و زندگى مرفهى برخلاف برادر خود محمد حمده داشته.
وفات
او نیز پس از مرگ در زاویه على زواوی به خاک سپرده شد.
آثار
- شفاء القلب الجریح بشرح برده المدیح، مىتوان اشاره کرد که در مصر (1296ق) به چاپ رسیده است.
- هدیه الاریب الى اصدق حبیب، که حاشیهای است بر قطر الندی از ابن هشام که در همان سال در مصر چاپ شده و تا اصلاحات نظام تخصیلى در 1958م، کتاب درسى مدرسه زیتونه تونس بوده است. برخى از اشعار و ابیات وی از حماسه و جز آن نیز در منابع آمده است. همچنین مجموعهای از اشعار وی به کوشش محمد سنوسى در مجمع الدواوین التونسیه جمعآوری شده که نسخهای از آن در مدرسه خلدونیه تونس موجود است.
- حاشیه على شرح المحلّى لجمع الجوامع، در اصول فقه، ناتمام،
- الغیث الافریقى،
- تعلیقه بر حاشیه عبدالحکیم سیالکوتى بر مطول، در بلاغت که ناتمام بوده و نسخههای خطى آنها در کتابخانه زیتونه تونس موجود است.
دیگر تألیفات او عبارتند از: کنش فى الفقه؛ تعلیقات على ما اقرأه من صحیح مسلم؛ تقاریر على حاشیه الصبان على الاشمونى، ناتمام؛ حاشیه على شرح ابن سعد الحجری على الاشمونى، که شاگرد وی احمد کریم جمع کرده است[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، علی، ج4، ص171
منابع مقاله
رفیعی، علی، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.