تاریخ و عقاید ماتریدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ش‎ش' به 'ش‌ش')
    جز (جایگزینی متن - '↵↵ ' به ' ')
     
    (۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳: خط ۳:
    | عنوان =تاریخ و عقاید ماتریدیه
    | عنوان =تاریخ و عقاید ماتریدیه
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[جلالي، لطف الله]] (نویسنده)
    [[جلالی، سید لطف‌الله]] (نویسنده)
       
       
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =978-964-8090-40-6
    | شابک =978-964-8090-40-6
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =32740
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17191
    | کتابخوان همراه نور =17191
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
     
    '''تاریخ و عقاید ماتریدیه'''، نوشته [[جلالی، سید لطف‌الله|سید لطف‌الله جلالی]]، کتابی است به زبان فارسی با موضوع ادیان و مذاهب اسلامی. نویسنده در این اثر به معرفی تاریخچه و بیان عقاید کلامی ماتریدیه از اهل سنت و جماعت حنفی پرداخته و سپس به مقایسه اشتراکات و افتراقات آنان با سه مکتب بزرگ کلامی اسلامی، یعنی معتزله، اشاعره و امامیه، می‌پردازد. این کتاب، اثر برگزیده کنگره دین‌پژوهان کشور در سال 1386 بوده است.
    '''تاریخ و عقاید ماتریدیه'''، نوشته [[جلالي، لطف الله|سید لطف‌الله جلالی]]، کتابی است به زبان فارسی با موضوع ادیان و مذاهب اسلامی. نویسنده در این اثر به معرفی تاریخچه و بیان عقاید کلامی ماتریدیه از اهل سنت و جماعت حنفی پرداخته و سپس به مقایسه اشتراکات و افتراقات آنان با سه مکتب بزرگ کلامی اسلامی، یعنی معتزله، اشاعره و امامیه، می‌پردازد. این کتاب، اثر برگزیده کنگره دین‌پژوهان کشور در سال 1386 بوده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    «هدف نگارنده در این تحقیق صرفا معطوف به معرفی ماتریدیان و اندیشه‌های آنان بوده و ازاین‌روی، جز در مواردی بسیار اندک، آن‌هم به صورتی بسیار کوتاه و مختصر نقدی صورت نگرفته است... اساسا بنای نویسنده این بوده که با نگاه تقریبی به مسئله بنگرد و بر پذیرش ماتریدیه به‌منزله یک مکتب اسلامی هزار ساله در کنار دیگر مکاتب جهان اسلام تأکید داشته است... که این امر لزوما به مفهوم پذیرش دیدگاه و عقاید ماتریدیان نیست»<ref>همان، ص17-18</ref>.
    «هدف نگارنده در این تحقیق صرفا معطوف به معرفی ماتریدیان و اندیشه‌های آنان بوده و ازاین‌روی، جز در مواردی بسیار اندک، آن‌هم به صورتی بسیار کوتاه و مختصر نقدی صورت نگرفته است... اساسا بنای نویسنده این بوده که با نگاه تقریبی به مسئله بنگرد و بر پذیرش ماتریدیه به‌منزله یک مکتب اسلامی هزار ساله در کنار دیگر مکاتب جهان اسلام تأکید داشته است... که این امر لزوما به مفهوم پذیرش دیدگاه و عقاید ماتریدیان نیست»<ref>همان، ص17-18</ref>.


    لطف‌الله جلالی، «در این تحقیق به‌ویژه از اطلاعات مقالات [[مادلونگ، ویلفرد|پرفسور مادلونگ]] و دکتر شمس سلفی در بخش اول کتاب، یعنی بخش تاریخ ماتریدیه و از کتاب دکتر حربی به‎لحاظ طرح مباحث و شیوه چینش مطالب در بخش دوم کتاب سود برده است. اما نکته مهم این است که نگارنده بر این باور است که بیش از همه آثار پیش‎گفته، مسائل مربوط به تاریخ ماتریدیه را مطرح کرده و کانون مطالعه قرار داده است. ضمن اینکه در تنظیم شاکله اصلی و کلی این بخش، وی خود را نخستین فرد می‌داند. در بخش دوم و سوم نیز، وی در طرح و تنظیم مطالب ابتکار عمل داشته و تنها در مواردی خاص از کتاب‌های دیگر، به‌ویژه کتاب دکتر حربی بهره برده است. ازاین‌روی، [می‌توان گفت] حاصل کار او، نوآوری‌های فراوانی دارد... [وی] در هر سه بخش، در برداشت مطالب، مستقیما به منابع ماتریدیان مراجعه کرده است... این اثر در دنیای فارسی‌زبانان، در نوع خود، کاری بدیع است»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.
    لطف‌الله جلالی، «در این تحقیق به‌ویژه از اطلاعات مقالات [[مادلونگ، ویلفرد|پرفسور مادلونگ]] و دکتر شمس سلفی در بخش اول کتاب، یعنی بخش تاریخ ماتریدیه و از کتاب دکتر حربی به‌لحاظ طرح مباحث و شیوه چینش مطالب در بخش دوم کتاب سود برده است. اما نکته مهم این است که نگارنده بر این باور است که بیش از همه آثار پیش‎گفته، مسائل مربوط به تاریخ ماتریدیه را مطرح کرده و کانون مطالعه قرار داده است. ضمن اینکه در تنظیم شاکله اصلی و کلی این بخش، وی خود را نخستین فرد می‌داند. در بخش دوم و سوم نیز، وی در طرح و تنظیم مطالب ابتکار عمل داشته و تنها در مواردی خاص از کتاب‌های دیگر، به‌ویژه کتاب دکتر حربی بهره برده است. ازاین‌روی، [می‌توان گفت] حاصل کار او، نوآوری‌های فراوانی دارد... [وی] در هر سه بخش، در برداشت مطالب، مستقیما به منابع ماتریدیان مراجعه کرده است... این اثر در دنیای فارسی‌زبانان، در نوع خود، کاری بدیع است»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.


    نویسنده «در بخش نخست، درباره مهم‎ترین مسائلی که می‌توان آنها را تاریخچه‌ای برای مکتب ماتریدیه تلقی کرد، صحبت می‌کند و با بنیان‌گذار، سیر تطور، شخصیت‎ها، قلمرو جغرافیایی و روابط و نحوه تعامل این مکتب با دیگر مکاتب عمده جهان اسلام» آشنایمان می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>.
    نویسنده «در بخش نخست، درباره مهم‎ترین مسائلی که می‌توان آنها را تاریخچه‌ای برای مکتب ماتریدیه تلقی کرد، صحبت می‌کند و با بنیان‌گذار، سیر تطور، شخصیت‎ها، قلمرو جغرافیایی و روابط و نحوه تعامل این مکتب با دیگر مکاتب عمده جهان اسلام» آشنایمان می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>.


    او در بخش دوم، اندیشه‌های کلامی آنان را (که بخش اصلی نوشته‌اش است) ارائه می‌کند: «مکتب کلامی ماتریدی، نظامی منسجم و نیرومند دارد، این نظام هرچند مبادی و ریشه‌های خود را از ابوحنیفه وام گرفته است، بر دست ابومنصور ماتریدی به شکل نظامی کلامی نسبتا مترقی و منسجمی درآمده و اصول آن به‌خوبی تبیین شده و سیر منطقی نسبتا قابل قبولی یافته است. در این نظام کلامی که تقریبا تمام نویسندگان ماتریدی به تبعیت از ابومنصور از آن پیروی می‌کنند، نخست حقیقت و وجود عالم و امکان معرفت به آن، اثبات و با سفسطه و شک‎گرایی مقابله می‌شود. سپس حدوث عالم اثبات می‌گردد و از حدوث عالم به محدث عالم، ویژگی‌ها و اوصاف او و تأثیر وی در عالم، از جمله در انسان و افعالش می‌رسند. سپس دیگر مسائل اعتقادی از جمله نبوت، امامت و معاد بررسی و در حقیقت، جهان‌بینی نظام‌مندی ارائه می‌شود... ماتریدیان در استدلال‎های خود بسی عقل‎گراتر از اشاعره‌اند. محض نمونه، در باب صفات خبری، برخلاف اشاعره که صفات خبری را کاملا می‌پذیرند و تنها کیفیت را از آنها سلب می‌کنند، ماتریدیان در بسیاری موارد، معانی آنها را تأویل می‌کنند یا دست‎کم قائل به تفویض می‌شوند. ماتریدیان جز در بحث امامت و برخی مسائل جزئی دیگر نظیر رؤیت خدا، به امامیه بسیار نزدیک می‌شوند و به‌ویژه در بحث خلق اعمال و جبر و اختیار با آنان هم‌رأی‌اند»<ref>همان، ص147-148</ref>.
    او در بخش دوم، اندیشه‌های کلامی آنان را (که بخش اصلی نوشته‌اش است) ارائه می‌کند: «مکتب کلامی ماتریدی، نظامی منسجم و نیرومند دارد، این نظام هرچند مبادی و ریشه‌های خود را از ابوحنیفه وام گرفته است، بر دست ابومنصور ماتریدی به شکل نظامی کلامی نسبتا مترقی و منسجمی درآمده و اصول آن به‌خوبی تبیین شده و سیر منطقی نسبتا قابل قبولی یافته است. در این نظام کلامی که تقریبا تمام نویسندگان ماتریدی به تبعیت از ابومنصور از آن پیروی می‌کنند، نخست حقیقت و وجود عالم و امکان معرفت به آن، اثبات و با سفسطه و شک‎گرایی مقابله می‌شود. سپس حدوث عالم اثبات می‌گردد و از حدوث عالم به محدث عالم، ویژگی‌ها و اوصاف او و تأثیر وی در عالم، از جمله در انسان و افعالش می‌رسند. سپس دیگر مسائل اعتقادی از جمله نبوت، امامت و معاد بررسی و در حقیقت، جهان‌بینی نظام‌مندی ارائه می‌شود... ماتریدیان در استدلال‎های خود بسی عقل‌گراتر از اشاعره‌اند. محض نمونه، در باب صفات خبری، برخلاف اشاعره که صفات خبری را کاملا می‌پذیرند و تنها کیفیت را از آنها سلب می‌کنند، ماتریدیان در بسیاری موارد، معانی آنها را تأویل می‌کنند یا دست‎کم قائل به تفویض می‌شوند. ماتریدیان جز در بحث امامت و برخی مسائل جزئی دیگر نظیر رؤیت خدا، به امامیه بسیار نزدیک می‌شوند و به‌ویژه در بحث خلق اعمال و جبر و اختیار با آنان هم‌رأی‌اند»<ref>همان، ص147-148</ref>.


    جلالی، در درآمد بخش سوم، درباره مسائلی که در آن مطرح می‌کند چنین می‌نویسد: «در بخش پایانی به‌اختصار اندیشه‌های کلامی ماتریدیه را با سه مکتب کلامی اعتقادی مهم در جهان اسلام، یعنی اشاعره، معتزله و امامیه مقایسه خواهیم کرد. این مقایسه با هریک از سه مکتب در سه محور انجام می‌شود. نخست مقایسه‌ای خواهیم داشت میان ماتریدیه و هریک از سه مکتب مزبور به‎لحاظ مبانی و مسائل روش‌شناختی و بیشتر رویکرد هریک از مکاتب فوق را به روش عقلی یا نقلی در باب کلام، برمی‌رسیم. در محور دوم، مهم‎ترین موارد توافق ماتریدیه با هریک از مکاتب یادشده و سرانجام در محور سوم نیز مهم‎ترین مسائل مورد اختلاف چهار مکتب را برمی‌شماریم. بدیهی است که چنین مقایسه‌ای به‌صورت تفصیلی نیازمند تحقیقی مستقل است و در این مقام، نگارنده جانب اختصار را رعایت کرده و تنها سرنخ‎هایی به دست خواهد داد»<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>.
    جلالی، در درآمد بخش سوم، درباره مسائلی که در آن مطرح می‌کند چنین می‌نویسد: «در بخش پایانی به‌اختصار اندیشه‌های کلامی ماتریدیه را با سه مکتب کلامی اعتقادی مهم در جهان اسلام، یعنی اشاعره، معتزله و امامیه مقایسه خواهیم کرد. این مقایسه با هریک از سه مکتب در سه محور انجام می‌شود. نخست مقایسه‌ای خواهیم داشت میان ماتریدیه و هریک از سه مکتب مزبور به‌لحاظ مبانی و مسائل روش‌شناختی و بیشتر رویکرد هریک از مکاتب فوق را به روش عقلی یا نقلی در باب کلام، برمی‌رسیم. در محور دوم، مهم‎ترین موارد توافق ماتریدیه با هریک از مکاتب یادشده و سرانجام در محور سوم نیز مهم‎ترین مسائل مورد اختلاف چهار مکتب را برمی‌شماریم. بدیهی است که چنین مقایسه‌ای به‌صورت تفصیلی نیازمند تحقیقی مستقل است و در این مقام، نگارنده جانب اختصار را رعایت کرده و تنها سرنخ‎هایی به دست خواهد داد»<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۶۲: خط ۶۲:
       
       
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    خط ۷۲: خط ۷۱:
       
       
    [[رده:مذاهب کلامی اهل سنت]]
    [[رده:مذاهب کلامی اهل سنت]]
    [[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد]]
    [[رده:سال97-1اردیبهشت الی31]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۳

    تاریخ و عقاید ماتریدیه
    تاریخ و عقاید ماتریدیه
    پدیدآورانجلالی، سید لطف‌الله (نویسنده)
    ناشرمرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب
    مکان نشرایران - قم
    چاپ1
    شابک978-964-8090-40-6
    موضوعاسلام - عقايد

    ماتریدی، محمد بن محمد، - ???ق.

    کلام ماتريدي
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏238‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏8‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاریخ و عقاید ماتریدیه، نوشته سید لطف‌الله جلالی، کتابی است به زبان فارسی با موضوع ادیان و مذاهب اسلامی. نویسنده در این اثر به معرفی تاریخچه و بیان عقاید کلامی ماتریدیه از اهل سنت و جماعت حنفی پرداخته و سپس به مقایسه اشتراکات و افتراقات آنان با سه مکتب بزرگ کلامی اسلامی، یعنی معتزله، اشاعره و امامیه، می‌پردازد. این کتاب، اثر برگزیده کنگره دین‌پژوهان کشور در سال 1386 بوده است.

    ساختار

    کتاب، دارای سخن ناشر، درآمد و محتوای مطالب در سه بخش است. هر بخشی، فصولی دارد و بخش دوم و سوم هم درآمدهای مستقلی پیش از متن اصلی دارند. نویسنده در نگارش این اثر از 159 کتاب و نشریه فارسی و عربی و 37 اثر و سایت انگلیسی بهره برده است.

    گزارش محتوا‎

    «کتاب تاریخ و عقاید ماتریدیه به معرفی کامل یکی از مذاهب پرطرف‎دار عقیدتی در طول تاریخ و نیز در میان مسلمانان معاصر می‌پردازد. ماتریدیه، اصلی‌ترین مذهب کلامی اهل سنت در شمال و شرق جهان اسلام بشمار می‌رود. در حال حاضر نیز بخش وسیعی از مسلمانان اهل سنت از هند و افغانستان تا ماوراءالنهر و ترکیه از جمله پیروان این فرقه محسوب می‌شوند... نویسنده این کتاب از حوزه جغرافیایی پیروان ماتریدیه برخاسته و در حوزه علمیه قم تحصیل کرده است»[۱].

    «ماتریدیان در فقه پیرو ابوحنیفه و در کلام و عقاید پیرو ابومنصور ماتریدی‌اند که امروزه تقریبا نیمی از جماعت اهل سنت و جماعت را در بر می‌گیرند»[۲].

    «هدف نگارنده در این تحقیق صرفا معطوف به معرفی ماتریدیان و اندیشه‌های آنان بوده و ازاین‌روی، جز در مواردی بسیار اندک، آن‌هم به صورتی بسیار کوتاه و مختصر نقدی صورت نگرفته است... اساسا بنای نویسنده این بوده که با نگاه تقریبی به مسئله بنگرد و بر پذیرش ماتریدیه به‌منزله یک مکتب اسلامی هزار ساله در کنار دیگر مکاتب جهان اسلام تأکید داشته است... که این امر لزوما به مفهوم پذیرش دیدگاه و عقاید ماتریدیان نیست»[۳].

    لطف‌الله جلالی، «در این تحقیق به‌ویژه از اطلاعات مقالات پرفسور مادلونگ و دکتر شمس سلفی در بخش اول کتاب، یعنی بخش تاریخ ماتریدیه و از کتاب دکتر حربی به‌لحاظ طرح مباحث و شیوه چینش مطالب در بخش دوم کتاب سود برده است. اما نکته مهم این است که نگارنده بر این باور است که بیش از همه آثار پیش‎گفته، مسائل مربوط به تاریخ ماتریدیه را مطرح کرده و کانون مطالعه قرار داده است. ضمن اینکه در تنظیم شاکله اصلی و کلی این بخش، وی خود را نخستین فرد می‌داند. در بخش دوم و سوم نیز، وی در طرح و تنظیم مطالب ابتکار عمل داشته و تنها در مواردی خاص از کتاب‌های دیگر، به‌ویژه کتاب دکتر حربی بهره برده است. ازاین‌روی، [می‌توان گفت] حاصل کار او، نوآوری‌های فراوانی دارد... [وی] در هر سه بخش، در برداشت مطالب، مستقیما به منابع ماتریدیان مراجعه کرده است... این اثر در دنیای فارسی‌زبانان، در نوع خود، کاری بدیع است»[۴].

    نویسنده «در بخش نخست، درباره مهم‎ترین مسائلی که می‌توان آنها را تاریخچه‌ای برای مکتب ماتریدیه تلقی کرد، صحبت می‌کند و با بنیان‌گذار، سیر تطور، شخصیت‎ها، قلمرو جغرافیایی و روابط و نحوه تعامل این مکتب با دیگر مکاتب عمده جهان اسلام» آشنایمان می‌کند[۵].

    او در بخش دوم، اندیشه‌های کلامی آنان را (که بخش اصلی نوشته‌اش است) ارائه می‌کند: «مکتب کلامی ماتریدی، نظامی منسجم و نیرومند دارد، این نظام هرچند مبادی و ریشه‌های خود را از ابوحنیفه وام گرفته است، بر دست ابومنصور ماتریدی به شکل نظامی کلامی نسبتا مترقی و منسجمی درآمده و اصول آن به‌خوبی تبیین شده و سیر منطقی نسبتا قابل قبولی یافته است. در این نظام کلامی که تقریبا تمام نویسندگان ماتریدی به تبعیت از ابومنصور از آن پیروی می‌کنند، نخست حقیقت و وجود عالم و امکان معرفت به آن، اثبات و با سفسطه و شک‎گرایی مقابله می‌شود. سپس حدوث عالم اثبات می‌گردد و از حدوث عالم به محدث عالم، ویژگی‌ها و اوصاف او و تأثیر وی در عالم، از جمله در انسان و افعالش می‌رسند. سپس دیگر مسائل اعتقادی از جمله نبوت، امامت و معاد بررسی و در حقیقت، جهان‌بینی نظام‌مندی ارائه می‌شود... ماتریدیان در استدلال‎های خود بسی عقل‌گراتر از اشاعره‌اند. محض نمونه، در باب صفات خبری، برخلاف اشاعره که صفات خبری را کاملا می‌پذیرند و تنها کیفیت را از آنها سلب می‌کنند، ماتریدیان در بسیاری موارد، معانی آنها را تأویل می‌کنند یا دست‎کم قائل به تفویض می‌شوند. ماتریدیان جز در بحث امامت و برخی مسائل جزئی دیگر نظیر رؤیت خدا، به امامیه بسیار نزدیک می‌شوند و به‌ویژه در بحث خلق اعمال و جبر و اختیار با آنان هم‌رأی‌اند»[۶].

    جلالی، در درآمد بخش سوم، درباره مسائلی که در آن مطرح می‌کند چنین می‌نویسد: «در بخش پایانی به‌اختصار اندیشه‌های کلامی ماتریدیه را با سه مکتب کلامی اعتقادی مهم در جهان اسلام، یعنی اشاعره، معتزله و امامیه مقایسه خواهیم کرد. این مقایسه با هریک از سه مکتب در سه محور انجام می‌شود. نخست مقایسه‌ای خواهیم داشت میان ماتریدیه و هریک از سه مکتب مزبور به‌لحاظ مبانی و مسائل روش‌شناختی و بیشتر رویکرد هریک از مکاتب فوق را به روش عقلی یا نقلی در باب کلام، برمی‌رسیم. در محور دوم، مهم‎ترین موارد توافق ماتریدیه با هریک از مکاتب یادشده و سرانجام در محور سوم نیز مهم‎ترین مسائل مورد اختلاف چهار مکتب را برمی‌شماریم. بدیهی است که چنین مقایسه‌ای به‌صورت تفصیلی نیازمند تحقیقی مستقل است و در این مقام، نگارنده جانب اختصار را رعایت کرده و تنها سرنخ‎هایی به دست خواهد داد»[۷].

    وضعیت کتاب

    «در مستندات و ارجاعات کتاب، معمولا به بیش از یک منبع ارجاع شده که در بیشتر این موارد، ابتدا منبعی ارائه شده که با مطلب مورد بحث بیش از دیگر منابع ارتباط دارد و سپس بقیه منابع به همین ترتیب ارائه شده است؛ هرچند ممکن است در مواردی نادر از این شیوه تخطی شده باشد»[۸].

    «در تمام موارد، تاریخ‎ها به هجری قمری است، مگر اینکه به‌طور خاص به تاریخ هجری شمسی یا میلادی تصریح شده باشد»[۹].

    فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده و منابع و مآخذ و نمایه‌ها در انتهای آن.

    پانویس

    1. سخن ناشر، ص5
    2. درآمد کتاب، ص14
    3. همان، ص17-18
    4. ر.ک: همان، ص18
    5. ر.ک: متن کتاب، ص147
    6. همان، ص147-148
    7. ر.ک: همان، ص329
    8. درآمد کتاب، ص18-19
    9. همان، ص19

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها