الكاشف (الجديد في الحكمة): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - '↵↵ ' به ' ')
 
(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
[[ابن کمونه، سعد بن منصور]](نویسنده)
[[ابن کمونه، سعد بن منصور]](نویسنده)
   
   
[[ناجي اصفهاني، حامد]] (محقق)
[[ناجی اصفهانی، حامد]] (محقق)


| زبان = فارسی عربی
| زبان = فارسی عربی
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏802‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏2‎‏  
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏802‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏2‎‏  
| موضوع =
| موضوع =
خدا شناسي - متون قدیمی تا قرن 14  
خدا شناسی - متون قدیمی تا قرن 14  


علوم طبيعي - متون قدیمی تا قرن 14  
علوم طبيعي - متون قدیمی تا قرن 14  


فلسفه اسلامي - متون قدیمی تا قرن 14  
فلسفه اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14  


مشاييان  
مشاييان  
خط ۲۰: خط ۲۰:
منطق - متون قدیمی تا قرن 14  
منطق - متون قدیمی تا قرن 14  
| ناشر =  
| ناشر =  
موسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ایران
مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
| مکان نشر = ایران - تهران
| مکان نشر = ایران - تهران
| سال نشر = |مجلد1: 1387ش ,  
| سال نشر = |مجلد1: 1387ش ,  
خط ۲۸: خط ۲۸:
| شابک =964-8036-51-0
| شابک =964-8036-51-0
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =31302
| کتابخانۀ دیجیتال نور =26497
| کتابخوان همراه نور =26497
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''الكاشف (الجديد في الحكمة)'''، تألیف [[ابن کمونه، سعد بن منصور|عزالدوله سعد بن کمونه بغدادی]]، کتابی است به زبان عربی با موضوع فلسفه اسلامی و منطق. این اثر به تصحیح و تحقیق [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجی اصفهانی]] رسیده و توسط مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به چاپ رسیده است.
'''الكاشف (الجديد في الحكمة)'''، تألیف [[ابن کمونه، سعد بن منصور|عزالدوله سعد بن کمونه بغدادی]]، کتابی است به زبان عربی با موضوع فلسفه اسلامی و منطق. این اثر به تصحیح و تحقیق [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجی اصفهانی]] رسیده و توسط مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به چاپ رسیده است.


خط ۳۹: خط ۳۹:
کتاب دارای، مقدمه مصحح و متن کتاب در هفت باب است.
کتاب دارای، مقدمه مصحح و متن کتاب در هفت باب است.


نویسنده در طول این کتاب، اگرچه یادی از هیچ کتاب فلسفی ننموده است، از آثار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنیار]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] بهره وافر برده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه سی‎وشش</ref>.
نویسنده در طول این کتاب، اگرچه یادی از هیچ کتاب فلسفی ننموده است، از آثار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنیار]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] بهره وافر برده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/36 ر.ک: مقدمه محقق، صفحه سی‌وشش]</ref>.
 
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق کتاب، مقدمه مفصلی به زبان فارسی برای آن نوشته و مؤلف و کتاب را در آن به‎خوبی معرفی کرده است.
محقق کتاب، مقدمه مفصلی به زبان فارسی برای آن نوشته و مؤلف و کتاب را در آن به‌خوبی معرفی کرده است.


و‎ی در بخشی از آن نوشته است: «الكاشف، مفصّل‎ترین اثر مستقلّ [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] است و ازآن‎رو که نُه سال پس از حجیم‎ترین نگارش وی، شرح تلویحات، به رشته تحریر درآمده، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این اثر بر اساس تفکر مشایی به رشته تحریر درآمده و اگر فیلسوفانی چون بهمنیار و لوکری و علامه حلّی را از مشّائیان دست دوم تلقّی کنیم، به‎یقین این اثر از حیث اهمیت، پس از آثار این دسته قابل طرح است.
و‎ی در بخشی از آن نوشته است: «الكاشف، مفصّل‌ترین اثر مستقلّ [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] است و ازآن‌رو که نُه سال پس از حجیم‎ترین نگارش وی، شرح تلویحات، به رشته تحریر درآمده، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این اثر بر اساس تفکر مشایی به رشته تحریر درآمده و اگر فیلسوفانی چون بهمنیار و لوکری و علامه حلّی را از مشّائیان دست دوم تلقّی کنیم، به‌یقین این اثر از حیث اهمیت، پس از آثار این دسته قابل طرح است.


عبارات [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] در این اثر، وامدار نگارش‎های [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و بهمنیار و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] است، ولی متأسفانه از حیث نگارش منطقی...، قدری نامنظم و پراکنده است و گاه‎وبی‎گاه بدون طرح لوازم مقدّمات بحث، گفتار جدیدی طرح می‎گردد و همین امر به انضمام دشوارنویسی‎ گاه‎وبی‎گاه و ضعف ادبی مؤلّف آن در نگارش عربی، خواننده آن را دچار اشکال می‎نماید.
عبارات [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] در این اثر، وامدار نگارش‌های [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و بهمنیار و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] است، ولی متأسفانه از حیث نگارش منطقی...، قدری نامنظم و پراکنده است و گاه‌وبی‌گاه بدون طرح لوازم مقدّمات بحث، گفتار جدیدی طرح می‌گردد و همین امر به انضمام دشوارنویسی‎ گاه‌وبی‌گاه و ضعف ادبی مؤلّف آن در نگارش عربی، خواننده آن را دچار اشکال می‌نماید.


[[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] کتاب خود را در هفت باب به شرح زیر تنظیم کرده است:
[[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] کتاب خود را در هفت باب به شرح زیر تنظیم کرده است:
خط ۵۱: خط ۵۲:
باب اوّل: منطق؛ باب دوم: امور عامه؛ باب سوم: اقسام اعراض وجودی؛ باب چهارم: اجسام طبیعی؛ باب پنجم: نفس؛ باب ششم: عقول؛ باب هفتم: واجب‌الوجود.
باب اوّل: منطق؛ باب دوم: امور عامه؛ باب سوم: اقسام اعراض وجودی؛ باب چهارم: اجسام طبیعی؛ باب پنجم: نفس؛ باب ششم: عقول؛ باب هفتم: واجب‌الوجود.


او در پایان امور عامّه در پی تبیین جوهر و عرض، در چگونگی بخش‎بندی کتب خود گوید: «و من ههنا... أشرع في الكلام في كل واحد من هذه الأقسام و أحكامه، متبدأ بأخسّها و أضعفها... ترقّيا عنها إلی الأشرف فالأشرف و الأقوی فالأقوی... ثم أختم الأبواب بالكلام في حال الغنی المطلق...»؛ لذا بخش‎های کتاب او برخلاف سایر آثار مشهور مشّائیان از بحث اعراض وجودی به عقول منتهی می‎شود، نه بالعکس و از سویی دیگر گویی خداوند در امتداد مباحث عقول قرار نمی‎گیرد؛ لذا همچون سایر آثار مشّائیان باب خاصی بدو اختصاص داده شده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>.
او در پایان امور عامّه در پی تبیین جوهر و عرض، در چگونگی بخش‌بندی کتب خود گوید: «و من ههنا... أشرع في الكلام في كل واحد من هذه الأقسام و أحكامه، متبدأ بأخسّها و أضعفها... ترقّيا عنها إلی الأشرف فالأشرف و الأقوی فالأقوی... ثم أختم الأبواب بالكلام في حال الغنی المطلق...»؛ لذا بخش‌های کتاب او برخلاف سایر آثار مشهور مشّائیان از بحث اعراض وجودی به عقول منتهی می‌شود، نه بالعکس و از سویی دیگر گویی خداوند در امتداد مباحث عقول قرار نمی‌گیرد؛ لذا همچون سایر آثار مشّائیان باب خاصی بدو اختصاص داده شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/19 ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست]</ref>.


«این اثر به درخواست دولت‎شاه بن سیف‎الدین سنجر، درحالی‎که مؤلّف آن به مشاغل دنیوی و احیانا حکومتی، به نزد وی اشتغال داشته، به رشته تحریر درآمده‎»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست</ref>.
«این اثر به درخواست دولت‌شاه بن سیف‌الدین سنجر، درحالی‌که مؤلّف آن به مشاغل دنیوی و احیانا حکومتی، به نزد وی اشتغال داشته، به رشته تحریر درآمده‎»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/20 ر.ک: همان، صفحه بیست]</ref>.


«سعی مؤلّف در ارائه این اثر، گزارشی از خلاصه افکار متقدّمان و متأخّران با حذف مطالب غیر یقینی و بی‎فایده، به انضمام آراء خود او بوده است‎»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎ویک</ref>.
«سعی مؤلّف در ارائه این اثر، گزارشی از خلاصه افکار متقدّمان و متأخّران با حذف مطالب غیر یقینی و بی‌فایده، به انضمام آراء خود او بوده است‎»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/21 ر.ک: همان، صفحه بیست‌ویک]</ref>.


«در طول این کتاب، اثری از طرح بحث «ولایت» نیست، جز اشاراتی که بسان کتاب‎های مشایی همچون «[[الإشارات]]» درباره پاره‎ای از عارفان و اطلاع از مغیبات آمده و این در زبان مشائیان به «ولایت» تعبیر نمی‎گردد؛ لذا تقارن «النبوة و الولاية» یا برگرفته از آموزه‎های شیعی است و یا آموزه‎های عرفانی، که احتمال اول با توجّه به اطلاعات عصری مؤلّف تقویت می‎گردد»<ref>ر.ک: همان</ref>.
«در طول این کتاب، اثری از طرح بحث «ولایت» نیست، جز اشاراتی که بسان کتاب‌های مشایی همچون «[[الإشارات]]» درباره پاره‌ای از عارفان و اطلاع از مغیبات آمده و این در زبان مشائیان به «ولایت» تعبیر نمی‌گردد؛ لذا تقارن «النبوة و الولاية» یا برگرفته از آموزه‌های شیعی است و یا آموزه‌های عرفانی، که احتمال اول با توجّه به اطلاعات عصری مؤلّف تقویت می‌گردد»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/21 ر.ک: همان]</ref>.


«مؤلّف چون بنا بر آنچه در دیباچه آمده، قصد خلاصه‎گویی داشته، از طرح بعضی از مباحث در طول گفتار خود، خودداری کرده است؛ همچون: انتاج مختلطات شکل دوم قیاس اقترانی، بررسی اقسام قیاس‎های اقترانی مرکب از دو شرطیه متصله‎، سایر مباحث مربوط به قیاس و... او مباحث متعلق به بخش برهان در صناعات خمس و همچنین مباحث متعلق به بخش‎های جدل و خطابه و شعر در این صناعات را در این کتاب بررسی نمی‎کند. ابن کمونه، بر این باور است که بسیاری از مباحث منطق، در براهین کارگشا نیستند و صرفا ورزشی ذهنی می‎باشند. وی مباحث کم منفصل را هم مناسب ذکر در این کتاب نمی‎داند. سایر مباحثی که او در کتابش مطرح نمی‎کند، عبارتند از: بررسی صفات مرکب اخلاقی، تحلیل مباحث نباتات و بدن انسان، تحلیل برخی مباحث فلکی مانند اینکه بنا بر اصول فلکی، حرکات بعضی از کواکب نیازمند به اعتباری فلکی غیر از افلاک مشهور است و...»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎ودو بیست‎وچهار</ref>.
«مؤلّف چون بنا بر آنچه در دیباچه آمده، قصد خلاصویی داشته، از طرح بعضی از مباحث در طول گفتار خود، خودداری کرده است؛ همچون: انتاج مختلطات شکل دوم قیاس اقترانی، بررسی اقسام قیاس‎های اقترانی مرکب از دو شرطیه متصله‎، سایر مباحث مربوط به قیاس و... او مباحث متعلق به بخش برهان در صناعات خمس و همچنین مباحث متعلق به بخش‌های جدل و خطابه و شعر در این صناعات را در این کتاب بررسی نمی‌کند. ابن کمونه، بر این باور است که بسیاری از مباحث منطق، در براهین کارگشا نیستند و صرفا ورزشی ذهنی می‌باشند. وی مباحث کم منفصل را هم مناسب ذکر در این کتاب نمی‌داند. سایر مباحثی که او در کتابش مطرح نمی‌کند، عبارتند از: بررسی صفات مرکب اخلاقی، تحلیل مباحث نباتات و بدن انسان، تحلیل برخی مباحث فلکی مانند اینکه بنا بر اصول فلکی، حرکات بعضی از کواکب نیازمند به اعتباری فلکی غیر از افلاک مشهور است و...»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/22 ر.ک: همان، صفحه بیست‌ودو بیست‌وچهار]</ref>.


با دقت در ارائه برخی مباحث عرضه‎شده در کتاب، مانند اینکه نویسنده حادث را بر حادث زمانی و بُعد تام را بر جسم تعلیمی اطلاق می‎کند، می‎توان گفت که وی سعی در استوارنویسی فلسفی داشته و درعین‎حال اختصارگویی را هم رعایت کرده؛ زیرا به بسیاری از اقوال که باعث تطویل کلام می‎شده، نپرداخته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وچهار</ref>.
با دقت در ارائه برخی مباحث عرضه‌شده در کتاب، مانند اینکه نویسنده حادث را بر حادث زمانی و بُعد تام را بر جسم تعلیمی اطلاق می‌کند، می‌توان گفت که وی سعی در استوارنویسی فلسفی داشته و درعین‌حال اختصارگویی را هم رعایت کرده؛ زیرا به بسیاری از اقوال که باعث تطویل کلام می‌شده، نپرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/24 ر.ک: همان، صفحه بیست‌وچهار]</ref>.


این کتاب دچار اشکالاتی نیز هست که اگر بخواهیم آنها را شماره کنیم باید چنین بگوییم:
این کتاب دچار اشکالاتی نیز هست که اگر بخواهیم آنها را شماره کنیم باید چنین بگوییم:
# ‎تنظیم این اثر در طرح مباحث منطقی، گاه دچار آشفتگی عقلی است و باید یک بحث از حیث توالی منطقی قبل یا بعد از مباحث دیگر طرح شود، همچون: بحث حدّ ناقص در ذیل بحث حدّ ماهوی و مفهومی؛ طرح اقسام واحد، تامّ و ناقص، میان بحث تضاد و عدم تقابل واحد و کثیر؛ عدم تسلسل منطقی عبارات وی در طرح اقسام تقابل؛ عدم اسلوب منطقی مباحث لذّت و الم؛ جایگاه نادرست بحث عدم جواز اعتبار دو واجب‌الوجود مندرج تحت یک نوع؛ بحث زودهنگام صفت حی در خداوند؛ عبارات نویسنده در پاره‎ای از موارد نیز کاملا نپخته و طرح بحث آن بدون مقدّمه و ذیل است، همچون بحث أین و متی در ضمن مباحث اضافه.
# ‎تنظیم این اثر در طرح مباحث منطقی، گاه دچار آشفتگی عقلی است و باید یک بحث از حیث توالی منطقی قبل یا بعد از مباحث دیگر طرح شود، همچون: بحث حدّ ناقص در ذیل بحث حدّ ماهوی و مفهومی؛ طرح اقسام واحد، تامّ و ناقص، میان بحث تضاد و عدم تقابل واحد و کثیر؛ عدم تسلسل منطقی عبارات وی در طرح اقسام تقابل؛ عدم اسلوب منطقی مباحث لذّت و الم؛ جایگاه نادرست بحث عدم جواز اعتبار دو واجب‌الوجود مندرج تحت یک نوع؛ بحث زودهنگام صفت حی در خداوند؛ عبارات نویسنده در پاره‌ای از موارد نیز کاملا نپخته و طرح بحث آن بدون مقدّمه و ذیل است، همچون بحث أین و متی در ضمن مباحث اضافه.
# ‎در بخش منطق کتاب، مؤلّف مرتکب چند خطای فاحش منطقی شده است:
# ‎در بخش منطق کتاب، مؤلّف مرتکب چند خطای فاحش منطقی شده است:
الف)- در نتیجه ضرب سوم شکل دوم، باآنکه یکی از مقدّمات قیاس، جزئی است، وی نتیجه را به سالبه کلیه به‎جای سالبه جزئیه آورده است؛
الف)- در نتیجه ضرب سوم شکل دوم، باآنکه یکی از مقدّمات قیاس، جزئی است، وی نتیجه را به سالبه کلیه به‌جای سالبه جزئیه آورده است؛


ب)- صورت ضرب چهارم از شکل دوم، در مقدّمات و نتیجه کلا اشتباه طرح شده است؛
ب)- صورت ضرب چهارم از شکل دوم، در مقدّمات و نتیجه کلا اشتباه طرح شده است؛


ج)- اشتباه در نتیجه اثبات شکل دوم از طریق افتراض.
ج)- اشتباه در نتیجه اثبات شکل دوم از طریق افتراض.
# ‎نارسایی عبارات در القای مفاهیم فلسفی، همچون: عروض اقسام تقابل بر اشیای گوناگون و گاه نیز نارسایی عبارت از نظر ادبی، همچون: «و نحن الذي يظهر لنا»، به‎جای: «و الذي ظهر (یا يظهر) لنا» و یا عبارت: «و هذا كلّه و أمثاله من الحادث تحقّق أنّها أسباب و إنّما يتمّ تحقيق ذلك ممّا ينضمّ من القرائن و الأحوال التي توجب الحدس المفيد لليقين».
# ‎نارسایی عبارات در القای مفاهیم فلسفی، همچون: عروض اقسام تقابل بر اشیای گوناگون و گاه نیز نارسایی عبارت از نظر ادبی، همچون: «و نحن الذي يظهر لنا»، به‌جای: «و الذي ظهر (یا يظهر) لنا» و یا عبارت: «و هذا كلّه و أمثاله من الحادث تحقّق أنّها أسباب و إنّما يتمّ تحقيق ذلك ممّا ينضمّ من القرائن و الأحوال التي توجب الحدس المفيد لليقين».
در پاره‎ای از موارد، ایجاز کاملا مخلّ در طرح مباحث وی به چشم می‎خورد، همچون: کلّی‎گویی در اثبات شکل ثانی و عدم چگونگی اثبات ضروب به‎تفکیک.
در پاره‌ای از موارد، ایجاز کاملا مخلّ در طرح مباحث وی به چشم می‌خورد، همچون: کلّی‌گویی در اثبات شکل ثانی و عدم چگونگی اثبات ضروب به‌تفکیک.
# ‎خطا در کاربرد برخی از واژه‎ها به‎جهت ضعف لغوی و ادبی، همچون استعمال «أغوار» و «غيران»، به‎جای «مغاور» و «مغارات»، به معنی غارها.
# ‎خطا در کاربرد برخی از واژه‌ها به‌جهت ضعف لغوی و ادبی، همچون استعمال «أغوار» و «غيران»، به‌جای «مغاور» و «مغارات»، به معنی غارها.
# ‎خطا در تقسیم و حصرهای منطقی، همچون: تقسیم هفت‎گانه صفات خداوند که به اعتبار منطقی، شش‎گانه یا هشت‎گانه است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وپنج بیست‎وشش</ref>.
# ‎خطا در تقسیم و حصرهای منطقی، همچون: تقسیم هفت‌گانه صفات خداوند که به اعتبار منطقی، شش‎گانه یا هشت‌گانه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/25 ر.ک: همان، صفحه بیست‌وپنج بیست‌وشش]</ref>.


محقق، 47 مورد از آرا و نتایجی را که [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در این کتاب ‎گرفته، ذکر کرده است؛ مثل اینکه: «قضیه مهمله در حکم قضیه شخصیه است»، «برخلاف [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، تحقق وجود در خارج را مستلزم تسلسل نمی‎داند و دقیقا برخلاف مبانی اشراقی عدم تحقّق آن را در خارج مستلزم تسلسل دانسته است»، «مطابقت مورد بحث در صدق و کذب قضایا، فقط در قضایای خارجیه‎ مورد اعتبار است و در قضایای ذهنی مطابقت با احکام ذهنی مورد اعتبار می‎باشد» و..<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وهفت سی‎وپنج</ref>.
محقق، 47 مورد از آرا و نتایجی را که [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در این کتاب ‎گرفته، ذکر کرده است؛ مثل اینکه: «قضیه مهمله در حکم قضیه شخصیه است»، «برخلاف [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، تحقق وجود در خارج را مستلزم تسلسل نمی‌داند و دقیقا برخلاف مبانی اشراقی عدم تحقّق آن را در خارج مستلزم تسلسل دانسته است»، «مطابقت مورد بحث در صدق و کذب قضایا، فقط در قضایای خارجیه‎ مورد اعتبار است و در قضایای ذهنی مطابقت با احکام ذهنی مورد اعتبار می‌باشد» و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/27 ر.ک: همان، صفحه بیست‌وهفت سی‌وپنج]</ref>.


[[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] همچو سایر آثار مشائیان که به‎ندرت از صریح آیات قرآن کریم‎ بهره می‎جویند، گاه به‎اشارت از آیات قرآن کریم استفاده کرده است‎؛ همچون:
[[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]] همچو سایر آثار مشائیان که به‌ندرت از صریح آیات قرآن کریم‎ بهره می‌جویند، گاه به‌اشارت از آیات قرآن کریم استفاده کرده است‎؛ همچون:
# '''و من لم يكن اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ''' (‎النور: 40)؛
#'''و من لم يكن اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ''' (‎النور: 40)؛
# '''الإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ''' (‎العصر: 2)؛
#'''الإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ''' (‎العصر: 2)؛
# '''و رحمةالله وَسِعَتْ كلَّ شَي‎ءٍ''' (‎الاعراف: 156)؛
#'''و رحمةالله وَسِعَتْ كلَّ شَي‎ءٍ''' (‎الاعراف: 156)؛
# '''أَنْ يغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يوْمَ الدِّينِ''' (‎الشعراء: 82).
#'''أَنْ يغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يوْمَ الدِّينِ''' (‎الشعراء: 82).
البته او در پاره‎ای از آثار خود، همچون «کلمات وجیزه»، از احادیث نبوی نیز بهره جسته؛ همچون:
البته او در پاره‌ای از آثار خود، همچون «کلمات وجیزه»، از احادیث نبوی نیز بهره جسته؛ همچون:


«رأس الحكمة مخافة اللّه». وی در پایان کتاب نیز به‎قطع از مضامین ادعیه شیعی نیز متأثر شده و گفته است: «فاسألك اللّهم... أن تنفعني بما علّمتني و أن تجعله يوم القيامة حجّة لي، لا عليّ»<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎وپنج سی‎وشش</ref>.
«رأس الحكمة مخافة اللّه». وی در پایان کتاب نیز به‌قطع از مضامین ادعیه شیعی نیز متأثر شده و گفته است: «فاسألك اللّهم... أن تنفعنیبما علّمتنیو أن تجعله يوم القيامة حجّة لي، لا عليّ»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/35 ر.ک: همان، صفحه سی‌وپنج سی‌وشش]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست اجمالی مطالب در ابتدای اثر و فهارس فنی (شامل فهرست تفصیلی مطالب، آیات، اعلام، موضوعات و مصطلحات و منابع تحقیق) در انتهای آن ذکر شده است. این اثر، هشتمین شماره از مجموعه سلسله متون و مطالعات فلسفی و کلامی است که زیر نظر رابینه اشمیتکه، شهین اعوانی، [[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]]، رضا پورجوادی، [[پورجوادی، نصرالله|نصرالله پورجوادی]]، [[مادلونگ، ویلفرد|ویلفرد مادلونگ]] و [[یوسف ثانی، محمود|سید محمود یوسف ثانی]] و توسطه انتشارات مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه آزاد برلین آلمان، چاپ شده است.
فهرست اجمالی مطالب در ابتدای اثر و فهارس فنی (شامل فهرست تفصیلی مطالب، آیات، اعلام، موضوعات و مصطلحات و منابع تحقیق) در انتهای آن ذکر شده است. این اثر، هشتمین شماره از مجموعه سلسله متون و مطالعات فلسفی و کلامی است که زیر نظر رابینه اشمیتکه، شهین اعوانی، [[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]]، رضا پورجوادی، [[پورجوادی، نصرالله|نصرالله پورجوادی]]، [[مادلونگ، ویلفرد|ویلفرد مادلونگ]] و [[یوسف ثانی، سید محمود|سید محمود یوسف ثانی]] و توسطه انتشارات مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه آزاد برلین آلمان، چاپ شده است.


کتاب [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]]، بسان بسیاری از تألیفات عقلی، فاقد ارجاعات اعلام است، جز آنکه وی در دو مورد، هنگام ارائه بحث، از نجم‎الدین ایروانی در بحث مغالطات و مؤیدالدین عرضی دمشقی در بحث از اجرام علوی و افلاک، نام می‎برد<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وچهار بیست‎وپنج</ref>.
کتاب [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمّونه]]، بسان بسیاری از تألیفات عقلی، فاقد ارجاعات اعلام است، جز آنکه وی در دو مورد، هنگام ارائه بحث، از نجم‌الدین ایروانی در بحث مغالطات و مؤیدالدین عرضی دمشقی در بحث از اجرام علوی و افلاک، نام می‌برد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/24 ر.ک: همان، صفحه بیست‌وچهار بیست‌وپنج]</ref>.


در صفحات 52 تا 57 کتاب، صفحات اول و آخر، سه نمونه از نسخه‎های خطی کتاب ارائه شده است.
در صفحات 52 تا 57 کتاب، صفحات اول و آخر، سه نمونه از نسخه‌های خطی کتاب ارائه شده است.


این اثر یک بار سابقا توسط حمید مرعید الکبیسی تصحیح شده بوده که به‎خاطر برخی ضعف‎ها و مشکلات مجددا تصحیح گردیده. محقق در تصحیحش، شش نسخه خطی را دیده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‎وهشت پنجاه‎ویک</ref>.
این اثر یک بار سابقا توسط حمید مرعید الکبیسی تصحیح شده بوده که به‌خاطر برخی ضعف‌ها و مشکلات مجددا تصحیح گردیده. محقق در تصحیحش، شش نسخه خطی را دیده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/31302/1/48 ر.ک: همان، صفحه چهل‌وهشت پنجاه‌ویک]</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۴: خط ۱۰۵:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
   
   
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده:25 دی الی 24 بهمن]]
[[رده:قربانی-بهمن96]]