شرح غایة السول إلی علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR86560J1.jpg | عنوان = شرح غایة السول إلی علم الأصول | عنوان‌های دیگر = غایة السول إلی علم الأصول. شرح | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابن مبرد، یوسف بن حسن (نويسنده) ابن حنبل، احمد بن محمد (نويسنده) [[عنزی، احمد بن طرقی]...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
     
    (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ابن مبرد، یوسف بن حسن]] (نويسنده)
    [[ابن مبرد، یوسف بن حسن]] (نويسنده)
    [[ابن حنبل، احمد بن محمد ]] (نويسنده)
    [[ابن حنبل، احمد بن محمد]] (نويسنده)
    [[عنزی، احمد بن طرقی]] ( محقق)
    [[عنزی، احمد بن طرقی]] (محقق)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = عربی
    | زبان = عربی
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    '''شرح غایة السؤل إلی علم الأصول'''، نوشته یوسف بن حسن بن أحمد بن عبد الهادی، فقیه و اصولی حنبلی دمشقی مشهور به ابن مبرد(990-840ق) است که تقریباً همه باب‌های فن اصول را در برمی‌گیرد. این اثر با پژوهش و تحقیق احمد بن طرقی عنزی عرضه شده است.
    '''شرح غایة السؤل إلی علم الأصول'''، نوشته [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|یوسف بن حسن بن أحمد بن عبد الهادی]]، فقیه و اصولی حنبلی دمشقی مشهور به [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]](990-840ق) است که تقریباً همه باب‌های فن اصول را در برمی‌گیرد. این اثر با پژوهش و تحقیق [[عنزی، احمد بن طرقی|احمد بن طرقی عنزی]] عرضه شده است.


    او خواسته است که متنی را ارائه دهد که فهمیدن و از بر نمودنش برای خواننده آسان باشد. این کتاب به روش متکلمان شافعی مذهب و بر مبنای مذهب احمد بن حنبل نوشته شده است. <ref>ر.ک: همان، ص42</ref>‏ابن مبرد همه باب‌ها را با روش نو  شرح کرده است و آن‌ها را به نص قرآن، سنت و آرای عالمان این فن ربط داده است.
    او خواسته است که متنی را ارائه دهد که فهمیدن و از بر نمودنش برای خواننده آسان باشد. این کتاب به روش متکلمان شافعی مذهب و بر مبنای مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] نوشته شده است. <ref>ر.ک: همان، ص42</ref>‏[[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]] همه باب‌ها را با روش نو  شرح کرده است و آن‌ها را به نص قرآن، سنت و آرای عالمان این فن ربط داده است.


    عنزی، انگیزه‌هایش را از گزینش این کتاب و تحقیق آن برشمرده است و می‌گوید: حنفیان کمتر از دیگر مذاهب اربعه به دانش اصول پرداخته‌اند. ازاین‌رو، شایسته است آرای آنان نمود یابد؛ ابن مبرد در این کتاب، آرای حنبلیانی همچون قاضی ابویعلی، ابن عقیل و ابو خطاب کلودانی آورده است. <ref>ر.ک: همان، ص43</ref>‏او خود، از عالمان بزرگ حنبلی است که جایگاه والایی در نگارش علوم دینی دارد و کتاب او همۀ موضوع‌های دانش اصول را در برداشته و برای جای‌گرفتن در شمار متون آموزشی، شایستگی دارد. در این کتاب افزون بر آرای حنبلیان، دیدگاه عالمانی از فرقه‌های اصولی دیگر نیز آمده است. دقت عبارت‌ها و  استدلال‌های پُرشمار از کتاب و سنت، ویژگی دیگر این کتاب است.
    [[عنزی، احمد بن طرقی|عنزی]]، انگیزه‌هایش را از گزینش این کتاب و تحقیق آن برشمرده است و می‌گوید: حنفیان کمتر از دیگر مذاهب اربعه به دانش اصول پرداخته‌اند. ازاین‌رو، شایسته است آرای آنان نمود یابد؛ [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]] در این کتاب، آرای حنبلیانی همچون [[ابن ابی‌یعلی|قاضی ابویعلی]]، ابن عقیل و ابو خطاب کلودانی آورده است. <ref>ر.ک: همان، ص43</ref>‏او خود، از عالمان بزرگ حنبلی است که جایگاه والایی در نگارش علوم دینی دارد و کتاب او همۀ موضوع‌های دانش اصول را در برداشته و برای جای‌گرفتن در شمار متون آموزشی، شایستگی دارد. در این کتاب افزون بر آرای حنبلیان، دیدگاه عالمانی از فرقه‌های اصولی دیگر نیز آمده است. دقت عبارت‌ها و  استدلال‌های پُرشمار از کتاب و سنت، ویژگی دیگر این کتاب است.


    کتاب دو بخش دارد؛ عنزی در نخستین قسمت، از یک سو، به زندگی ابن مبرد و جایگاه علمی، استادان، شاگردان، نوشته‌ها و نیز به عرصه سیاسی و اجتماعی دورۀ او، پرداخته است و  از سوی دیگر، کاوش نامه‌ای را از کتاب و محتوای آن ارائه نموده است. او می‌گوید هرچند ابن مبرد از روش خود سخن نگفته است، اما از حجم فصل‌ها می‌توان دریافت که او ساده‌نویسی و کوتاه نوشتن را در پیش گرفته و در این کار از دو عالم حنبلی و دو کتاب آنان، «اصول» ابن مفلح و «مختصر» ابن لجام، بهره جسته است.
    کتاب دو بخش دارد؛ [[عنزی، احمد بن طرقی|عنزی]] در نخستین قسمت، از یک سو، به زندگی [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]] و جایگاه علمی، استادان، شاگردان، نوشته‌ها و نیز به عرصه سیاسی و اجتماعی دورۀ او، پرداخته است و  از سوی دیگر، کاوش نامه‌ای را از کتاب و محتوای آن ارائه نموده است. او می‌گوید هرچند [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]] از روش خود سخن نگفته است، اما از حجم فصل‌ها می‌توان دریافت که او ساده‌نویسی و کوتاه نوشتن را در پیش گرفته و در این کار از دو عالم حنبلی و دو کتاب آنان، «اصول» ابن مفلح و «مختصر» ابن لجام، بهره جسته است.


    ابن مبرد در بیشتر فصل‌ها و مسئله‌های کتاب، توجه ویژه‌ای به شناساندن معنای زبانی، شرعی و اصطلاحی واژه‌ها نموده است. شمار دیگر از کارهای را در مشخص‌کردن نام دارندگان آرای اصولی‌، بیان نمودن نوع اختلاف دیدگاه‌ها در مسائل اصولی، و شاعران عرب، توجه ویژه داشتن به عبارت‌ها و آرای احمد بن حنبل، پرهیزنمودن از درازگویی و تکرار و گواه آوردن از آیه‌های قرآنی و حدیث‌های نبوی (ص) نمود یافته است. البته او احادیث را مگر در جاهای اندک، مستندسازی نکرده است. وی از اصطلاح‌هایی بهره گرفته است که هر کدام، معنای ویژه‌ای دارند؛ اصطلاح «اصحابنا» به معنای جماعت حنبلی، «عامة أصحابنا» و «أکثر أصحابنا» به معنای جمهور آنان، «أهل الحدیث» به معنای فقیهانی است که هنگام بهره جستن از حدیث‌ها، بیش از آنکه آرای عالمان حدیث برایشان مهم باشد، به معنای احادیث توجه می‌کنند، «المتکلمون» به معنای کسانی است که دانش اصول فقه را با رویکرد کلامی پژوهش می‌کنند و اصطلاح «الفقهاء» به معنای عالمان حنفی مذهب است.<ref>ر.ک: همان، ص54-51</ref>‏
    [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]] در بیشتر فصل‌ها و مسئله‌های کتاب، توجه ویژه‌ای به شناساندن معنای زبانی، شرعی و اصطلاحی واژه‌ها نموده است. شمار دیگر از کارهای را در مشخص‌کردن نام دارندگان آرای اصولی‌، بیان نمودن نوع اختلاف دیدگاه‌ها در مسائل اصولی، و شاعران عرب، توجه ویژه داشتن به عبارت‌ها و آرای احمد بن حنبل، پرهیزنمودن از درازگویی و تکرار و گواه آوردن از آیه‌های قرآنی و حدیث‌های نبوی(ص) نمود یافته است. البته او احادیث را مگر در جاهای اندک، مستندسازی نکرده است. وی از اصطلاح‌هایی بهره گرفته است که هر کدام، معنای ویژه‌ای دارند؛ اصطلاح «اصحابنا» به معنای جماعت حنبلی، «عامة أصحابنا» و «أکثر أصحابنا» به معنای جمهور آنان، «أهل الحدیث» به معنای فقیهانی است که هنگام بهره جستن از حدیث‌ها، بیش از آنکه آرای عالمان حدیث برایشان مهم باشد، به معنای احادیث توجه می‌کنند، «المتکلمون» به معنای کسانی است که دانش اصول فقه را با رویکرد کلامی پژوهش می‌کنند و اصطلاح «الفقهاء» به معنای عالمان حنفی مذهب است.<ref>ر.ک: همان، ص54-51</ref>‏


    ابن مبرد مصدرهای کتابش را علاوه بر کتاب و سنت، از دو نوع مرجع دیگر ستانده است؛ نخست، منابعی که در دانش اصول فقه نگاشته‌ شده‌اند و دوم، آرای برخی عالمان و برخی فرقه‌ها و مذهب‌ها است. محقق در این زمینه از 17 منبع نام می‌برد که ابن مبرد از آن‌ها بهره جسته است؛ نقل‌قول‌های او از مذهب‌های حنفی، مالکی، شافعی، ظاهریه و نیز از معتزلیان، اشعریان، جهمیه، قدریه، مرجئه، جبائیه، سمنیه، رافضه، امامیه، بهشمیه، شیعه و نحویان و اهل حدیث و متکلمان و غیر آنان در این شمارند.محقق نام عالمان بسیاری از آنان را در مقدمه آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-54</ref>‏
    [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]] مصدرهای کتابش را علاوه بر کتاب و سنت، از دو نوع مرجع دیگر ستانده است؛ نخست، منابعی که در دانش اصول فقه نگاشته‌ شده‌اند و دوم، آرای برخی عالمان و برخی فرقه‌ها و مذهب‌ها است. محقق در این زمینه از 17 منبع نام می‌برد که [[ابن مبرد، یوسف بن حسن|ابن مبرد]] از آن‌ها بهره جسته است؛ نقل‌قول‌های او از مذهب‌های حنفی، مالکی، شافعی، ظاهریه و نیز از معتزلیان، اشعریان، جهمیه، قدریه، مرجئه، جبائیه، سمنیه، رافضه، امامیه، بهشمیه، شیعه و نحویان و اهل حدیث و متکلمان و غیر آنان در این شمارند.محقق نام عالمان بسیاری از آنان را در مقدمه آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-54</ref>‏


    عنزی در پژوهش خود، از دو نسخه خطی که در وزارت اوقاف کویت و کتابخانه شخصی شیخ فهد مشیقح در عربستان یافته، بهره جسته است. همچنین کارهایی را مانند مستندسازی احادیث نبوی (ص)، مستندسازی آرای عالمان، توثیق معناهای لغوی و اصطلاحی واژه‌ها، شناساندن طایفه‌ها و فرقه‌ها و در آخر، ارائه فهرست‌های گوناگون انجام داده است.<ref>ر.ک: همان، ص61-59</ref>‏
    [[عنزی، احمد بن طرقی|عنزی]] در پژوهش خود، از دو نسخه خطی که در وزارت اوقاف کویت و کتابخانه شخصی شیخ فهد مشیقح در عربستان یافته، بهره جسته است. همچنین کارهایی را مانند مستندسازی احادیث نبوی(ص)، مستندسازی آرای عالمان، توثیق معناهای لغوی و اصطلاحی واژه‌ها، شناساندن طایفه‌ها و فرقه‌ها و در آخر، ارائه فهرست‌های گوناگون انجام داده است.<ref>ر.ک: همان، ص61-59</ref>‏


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۴۹: خط ۴۹:
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[غاية السول إلی علم الأصول]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:فقه و اصول]]
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
    [[رده:اصول فقه اهل سنت]]


    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1402]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1402 توسط فریدون سبحانی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1402 توسط فریدون سبحانی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۹

    شرح غایة السول إلی علم الأصول
    شرح غایة السول إلی علم الأصول
    پدیدآورانابن مبرد، یوسف بن حسن (نويسنده)

    ابن حنبل، احمد بن محمد (نويسنده)

    عنزی، احمد بن طرقی (محقق)
    عنوان‌های دیگرغایة السول إلی علم الأصول. شرح
    ناشردار البشائر الإسلامیة
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1421ق - 2000م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /الف2 غ2022 156/2 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شرح غایة السؤل إلی علم الأصول، نوشته یوسف بن حسن بن أحمد بن عبد الهادی، فقیه و اصولی حنبلی دمشقی مشهور به ابن مبرد(990-840ق) است که تقریباً همه باب‌های فن اصول را در برمی‌گیرد. این اثر با پژوهش و تحقیق احمد بن طرقی عنزی عرضه شده است.

    او خواسته است که متنی را ارائه دهد که فهمیدن و از بر نمودنش برای خواننده آسان باشد. این کتاب به روش متکلمان شافعی مذهب و بر مبنای مذهب احمد بن حنبل نوشته شده است. [۱]ابن مبرد همه باب‌ها را با روش نو شرح کرده است و آن‌ها را به نص قرآن، سنت و آرای عالمان این فن ربط داده است.

    عنزی، انگیزه‌هایش را از گزینش این کتاب و تحقیق آن برشمرده است و می‌گوید: حنفیان کمتر از دیگر مذاهب اربعه به دانش اصول پرداخته‌اند. ازاین‌رو، شایسته است آرای آنان نمود یابد؛ ابن مبرد در این کتاب، آرای حنبلیانی همچون قاضی ابویعلی، ابن عقیل و ابو خطاب کلودانی آورده است. [۲]‏او خود، از عالمان بزرگ حنبلی است که جایگاه والایی در نگارش علوم دینی دارد و کتاب او همۀ موضوع‌های دانش اصول را در برداشته و برای جای‌گرفتن در شمار متون آموزشی، شایستگی دارد. در این کتاب افزون بر آرای حنبلیان، دیدگاه عالمانی از فرقه‌های اصولی دیگر نیز آمده است. دقت عبارت‌ها و استدلال‌های پُرشمار از کتاب و سنت، ویژگی دیگر این کتاب است.

    کتاب دو بخش دارد؛ عنزی در نخستین قسمت، از یک سو، به زندگی ابن مبرد و جایگاه علمی، استادان، شاگردان، نوشته‌ها و نیز به عرصه سیاسی و اجتماعی دورۀ او، پرداخته است و از سوی دیگر، کاوش نامه‌ای را از کتاب و محتوای آن ارائه نموده است. او می‌گوید هرچند ابن مبرد از روش خود سخن نگفته است، اما از حجم فصل‌ها می‌توان دریافت که او ساده‌نویسی و کوتاه نوشتن را در پیش گرفته و در این کار از دو عالم حنبلی و دو کتاب آنان، «اصول» ابن مفلح و «مختصر» ابن لجام، بهره جسته است.

    ابن مبرد در بیشتر فصل‌ها و مسئله‌های کتاب، توجه ویژه‌ای به شناساندن معنای زبانی، شرعی و اصطلاحی واژه‌ها نموده است. شمار دیگر از کارهای را در مشخص‌کردن نام دارندگان آرای اصولی‌، بیان نمودن نوع اختلاف دیدگاه‌ها در مسائل اصولی، و شاعران عرب، توجه ویژه داشتن به عبارت‌ها و آرای احمد بن حنبل، پرهیزنمودن از درازگویی و تکرار و گواه آوردن از آیه‌های قرآنی و حدیث‌های نبوی(ص) نمود یافته است. البته او احادیث را مگر در جاهای اندک، مستندسازی نکرده است. وی از اصطلاح‌هایی بهره گرفته است که هر کدام، معنای ویژه‌ای دارند؛ اصطلاح «اصحابنا» به معنای جماعت حنبلی، «عامة أصحابنا» و «أکثر أصحابنا» به معنای جمهور آنان، «أهل الحدیث» به معنای فقیهانی است که هنگام بهره جستن از حدیث‌ها، بیش از آنکه آرای عالمان حدیث برایشان مهم باشد، به معنای احادیث توجه می‌کنند، «المتکلمون» به معنای کسانی است که دانش اصول فقه را با رویکرد کلامی پژوهش می‌کنند و اصطلاح «الفقهاء» به معنای عالمان حنفی مذهب است.[۳]

    ابن مبرد مصدرهای کتابش را علاوه بر کتاب و سنت، از دو نوع مرجع دیگر ستانده است؛ نخست، منابعی که در دانش اصول فقه نگاشته‌ شده‌اند و دوم، آرای برخی عالمان و برخی فرقه‌ها و مذهب‌ها است. محقق در این زمینه از 17 منبع نام می‌برد که ابن مبرد از آن‌ها بهره جسته است؛ نقل‌قول‌های او از مذهب‌های حنفی، مالکی، شافعی، ظاهریه و نیز از معتزلیان، اشعریان، جهمیه، قدریه، مرجئه، جبائیه، سمنیه، رافضه، امامیه، بهشمیه، شیعه و نحویان و اهل حدیث و متکلمان و غیر آنان در این شمارند.محقق نام عالمان بسیاری از آنان را در مقدمه آورده است.[۴]

    عنزی در پژوهش خود، از دو نسخه خطی که در وزارت اوقاف کویت و کتابخانه شخصی شیخ فهد مشیقح در عربستان یافته، بهره جسته است. همچنین کارهایی را مانند مستندسازی احادیث نبوی(ص)، مستندسازی آرای عالمان، توثیق معناهای لغوی و اصطلاحی واژه‌ها، شناساندن طایفه‌ها و فرقه‌ها و در آخر، ارائه فهرست‌های گوناگون انجام داده است.[۵]

    پانویس

    1. ر.ک: همان، ص42
    2. ر.ک: همان، ص43
    3. ر.ک: همان، ص54-51
    4. ر.ک: همان، ص56-54
    5. ر.ک: همان، ص61-59

    منابع مقاله

    1. متن کتاب
    2. مقدمه محقق


    وابسته‌ها