ابن تیمیة لیس شیخ‌الإسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمه‌نويس')
    جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
     
    (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[مسکه، محمد بن احمد]] (نويسنده)
    [[مسکه، محمد بن احمد]] (نويسنده)
    [[مسکه، بشیر بن احمد ]] (مقدمه‌نويس)
    [[مسکه، بشیر بن احمد]] (مقدمه‌نويس)
    [[بن سید، احمد بازید]] (مقدمه‌نويس)
    [[بن سید، احمد بازید]] (مقدمه‌نويس)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = عربی
    | زبان = عربی
    | کد کنگره =    
    | کد کنگره =
    | موضوع =
    | موضوع =
    |ناشر  
    |ناشر  

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۷

    ابن تیمیه لیس شیخ‌الاسلام
    ابن تیمیة لیس شیخ‌الإسلام
    پدیدآورانمسکه، محمد بن احمد (نويسنده)

    مسکه، بشیر بن احمد (مقدمه‌نويس)

    بن سید، احمد بازید (مقدمه‌نويس)
    سال نشر1441ق - 2020م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ابن تيمية ليس شيخ‌الإسلام، اثری از محمد بن احمد مسکه بن عتیق یعقوبی برکی اشعری مالکی (ولادت 1356ق)، از پیروان طریقه مریدیه، در نقد ابن تیمیه است.

    نوشتار حاضر پیرامون ابن تیمیه به نگارش درآمده است. نگارنده بر آن بوده تا از رهگذر واکاوی شخصیت ابن تیمیه و بررسی عقایدش با تکیه بر آثار برجای‌مانده از او، متصف شدن وی را به‌عنوان شیخ‌الاسلام مورد نقد و انکار قرار دهد. ازآنجاکه نویسنده به رد عقاید انحرافی ابن تیمیه در دیگر آثارش پرداخته[۱]، در این اثر متعرض این امر نشده است[۲].

    شيخ‌الإسلام کیست؟

    شيخ‌الإسلام، عنوانی احترام‌آمیز برای علما و فقهای طراز اول و نیز منصبی دینی و رسمی در دوره صفوی-قاجاری و نیز در عثمانی بوده است. ظاهراً شیخ‌الاسلام برای اولین بار به‌عنوان یک لقب عالی دینی از حدود قرن چهارم در خراسان معمول شد و به تدریج از غرب تا آناطولی و سرزمین‌های عربی و از شرق تا چین و هند و سیام رواج یافت و صرف‌نظر از اختلاف دیدگاه‌ها در این زمینه، احتمالاً از عصر سلیمان قانونی (حک: 926-974) به صورت یک منصب رسمی دینی درآمد. احتمالاً در آغاز، به‌ویژه در خراسان، شیخ‌الاسلام‌ها، نه صاحبان فتوای رسمی، بلکه مدرسان بزرگ و صاحب‌نفوذ بوده‌اند... در برخی از منابع، برای ابن تیمیه این لقب به کار رفته است[۳] که مخالفانی از جمله نویسنده کتاب حاضر، محمد بن احمد مسکه دارد.

    ساختار

    مطالب کتاب در یک مقدمه، پانزده فصل و یک خاتمه تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده پیش از پرداختن به مباحث اصلی کتاب در مقدمه‌ای کوتاه پاره‌ای از سخنان علمای معاصر و برخی از همفکران ابن تیمیه، نظیر: حافظ ذهبی، تقی‌الدین سبکی، ابن حجر عسقلانی و برخی دیگر از عالمان سنی را درباره او و انحرافاتش آورده است[۴].

    در ادامه در فصل اول تحت عنوان «روش ابن تیمیه در فریب‌کاری و به گمراهی کشیدن»، به مباحث مختلفی از جمله گریز و طفره‌رفتن ابن تیمیه در بیان برخی مسائل به‌منظور فرار از بازخواست توسط علمای اهل سنت به‌همراه ذکر نمونه‌ مسائلی در این راستا پرداخته شده است[۵].

    فصل دوم، به ستم روا داشتن ابن تیمیه بر مخالفان و تحریف سخنان آنها اختصاص یافته است. نکوهش اشاعره توسط ابن تیمیه و دیدگاه وی راجع به عالمان این مذهب کلامی مانند ابوالحسن اشعری، ابوحامد غزالی و فخرالدین رازی و... از مباحث این فصل است[۶].

    فصل سوم، عدم امانت علمی ابن تیمیه را مورد توجه قرار داده و به تحریفات وی از سخنان برخی از عالمان در موضوعات مختلف و تلاش او برای تضعیف برخی احادیث و باورها به‌همراه نمونه‌هایی در موضوع عدم رعایت امانت او در نقل، اشاره شده است[۷].

    در فصل چهارم، به خصوصیات اخلاقی ابن تیمیه و غرور، خودپسندی و تکبر او اشاره شده است[۸].

    فصل پنجم، به تلاش ابن تیمیه در چشم‌پوشی از جایگاه و منزلت پیامبر(ص) اختصاص یافته است. تحریم، توسل، بغض حضرت علی(ع)، اثبات عدم عصمت پیامبر(ص) و... از مباحث این فصل است[۹].

    در فصل ششم، به بغض ابن تیمیه نسبت به حضرت علی(ع) و تعصب او نسبت به یزید اشاره شده و دیدگاه او نسبت به فضایل حضرت علی(ع) و خلافت ایشان و همچنین نسبت به امام حسن و امام حسین(ع) و... ذکر شده است[۱۰].

    فصل هفتم تا دهم، به باورهای ابن تیمیه در خصوص قدم عالم و بازخورد آن میان علمای اهل سنت[۱۱]، اعتقاد به تجسیم[۱۲]، قیام حوادث به خداوند[۱۳]، فنای جهنم و نظر علما راجع به معتقد به آن اختصاص یافته است[۱۴].

    در فصل یازدهم از تأثیرپذیری ابن تیمیه از فلاسفه و دیگر گمراهان در باورهایی نظیر قدم عالم و... سخن رفته است[۱۵].

    تحریم زیارت و توسل توسط ابن تیمیه و رد برخی علما بر او، مطالب فصل داوزدهم را تشکیل داده[۱۶] و در فصل سیزدهم اعتقاد او به عدم عصمت انبیا ذکر شده است[۱۷]. در فصل چهاردهم به سب برخی افراد نظیر ابن عربی، شاذلی، ابن فارض توسط او اشاره شده است[۱۸]. فصل پانزدهم و پایانی کتاب به مسائلی که ابن تیمیه در آن خرق اجماع کرده، اختصاص یافته است[۱۹].

    نویسنده در خاتمه اثر، به حرمت پراکندن آثار ابن تیمیه میان عموم مردم اشاره کرده است. او ملقب کردن ابن تیمیه را به شیخ‌الاسلام ترویج بدعت دانسته و در ادامه به پرهیز از برخی شاگردان و پیروان وی نظیر ابن قیم و برخی از آثار محتوی باورهای انحرافی گوشزد نموده است[۲۰].

    به جهت اهمیت این کتاب، عالمان متعددی از اهل سنت همچون شیخ احمد بن شیخ محمد بن ابوبکر بن فتی شقروی حسنی شنقیطی، شیخ محمد یحیی بن محمد عال مبارکی شنقیطی، شیخ محمدحسن بن احمد خدیم یعقوبی شمشویی شنقیطی، محمد سالم بن مختار بن محبوبی یدالی شمشویی شنقیطی، محجوب بن احمد دیمانی شنقیطی و... بر آن تقریظ زده و آن را به جهت ویژگی‌هایی که از آن برخوردار است، مورد ستایش قرار داده‌‌اند و در ضمن آن به برخی از ویژگی‌های آن اشاره نموده‌اند[۲۱].

    از جمله ویژگی‌های این اثر با توجه به حجم کم آن بیان عقاید اهل سنت از منظر عالمانی مانند غزالی و عز بن عبدالسلام، همچنین مشتمل بودن آن بر بحث ارزشمندی در عصمت انبیا همراه با سبک و روشی متمایز در توضیح مطالب و بیان روش‌های فریب‌کارانه ابن تیمیه در سخن و... است[۲۲].

    پانویس

    1. ر.ک: فتاوی ابن تیمیة فی المیزان
    2. ر.ک: مقدمه، ص19-21
    3. بیانلو، حسین، ج28، ص316
    4. ر.ک: مقدمه، ص21-24
    5. ر.ک: متن کتاب، ص55-56
    6. ر.ک: همان، ص79-80
    7. ر.ک: همان، ص91-92
    8. ر.ک: همان، ص107-108
    9. ر.ک: همان، ص117-118
    10. ر.ک: همان، ص133-134
    11. ر.ک: همان، ص169-170
    12. ر.ک: همان، ص177-178
    13. ر.ک: همان، ص199-200
    14. ر.ک: همان، ص219- 220
    15. ر.ک: همان، ص227-228
    16. ر.ک: همان، ص235-236
    17. ر.ک: همان، ص241-242
    18. ر.ک: همان، ص255-256
    19. ر.ک: همان، ص263-264
    20. ر.ک: همان، ص273-275
    21. ر.ک: همان، ص279-337
    22. ر.ک: همان، ص333-334

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. بیانلو، حسین، دانشنامه جهان اسلام، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور


    وابسته‌ها