ابن ظهیر اربلی، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = ابن ظهیر، ابوعبدالله، محمد بن احمد اربلى، ملقب به مجدالدین؛ | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = محمد بن احمد اِرْبِلى؛ | نامهای دیگر = ابن ظهیر، ابوعبدالله، محمد بن احم...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام کامل = محمد بن احمد اِرْبِلى؛ | | نام کامل = محمد بن احمد اِرْبِلى؛ | ||
| نامهای دیگر = ابن ظهیر، ابوعبدالله، محمد بن احمد | | نامهای دیگر = ابن ظهیر، ابوعبدالله، محمد بن احمد اربِلى؛ | ||
| لقب = مجدالدین؛ | | لقب = مجدالدین؛ | ||
| تخلص = ابن ظهیر؛ | | تخلص = ابن ظهیر؛ | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
1. تذکره الاریب و تبصره الادیب، | 1. تذکره الاریب و تبصره الادیب، | ||
که نسخهای از آن در پاریس موجود است. | |||
2. مختصرامثالالشریف الرضى، | 2. مختصرامثالالشریف الرضى، |
نسخهٔ ۲۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۷
ابن ظهیر، ابوعبدالله، محمد بن احمد اِرْبِلى
معرفی اجمالی
ابْنِ ظَهیر، ابوعبدالله، محمد بن احمد اِرْبِلى، ملقب به مجدالدین (602 -677ق/1205- 1278م)، ادیب، شاعر و فقیه حنفى.
از آنجا که پدرش ظهیرالدین لقب داشت، به ابن ظهیر شهرت یافت. وی در اربل به دنیا آمد و در همانجا به طلب علم پرداخت.
مشایخ و راویان
در اربل از ابن مکرم و در بغداد از ابوبکر ابن خازن و کاشغری و در دمشق از سخاوی، کریمه دختر عبدالوهاب قرشى و تاجالدین ابن حمویه حدیث شنید و گروهى چون ابوشامه، دمیاطى، ابن عطار، ابن خباز، از وی روایت حدیث کردهاند و او به ذهبى اجازه نقل همه روایات خود را داده بود.
شاگردان و نقل حدیث
احمد بن محمد بن غانم نیز از او دانش آموخت و شهابالدین محمود از شاگردان خاص او بود که فنون نظم و نثر را نزد وی فراگرفت و هموست که چون استادش درگذشت، قصیدهای بزرگ در رثای او سرود و مناقب او را در آن برشمرد.
وی بعد از پدر و برادرش شمسالدین به سرپرستى مدرسه قایماریه برگزیده شد.
ابن ظهیر به مصر نیز مسافرت کرد و در آنجا به نقل احادیثى که از کریمه و سخاوی فراگرفته بود، پرداخت.
شعر
ابن ظهیر شاعری زبردست بود و در این باب شهرت بسزایى داشت و بیشتر اشعار او در قالب غزل است با اینهمه از عهده دیگر انواع شعر چون مرثیه، اخوانیات، خمریه نیز به نیکى برمىآمد.
او را قصیدهای است در اشتیاق به دمشق که در آن زندگى شیرین خویش و نیز مناظر، تفرجگاهها، کوه قاسیون، غوطه، آبگیرها و مسجد جامع دمشق را به زیبایى تمام وصف کرده است. این قصیده به تصریح خود او در مصر سروده شده و چنین پیداست که از اقامت در مصر ناخشنود بوده است.
وفات
وی سرانجام به دمشق بازگشت و باقى عمر را در آنجا سپری کرد و پس از مرگ در مقابر الصوفیه به خاکش سپردند
آثار
آثار او عبارتاند از:
1. تذکره الاریب و تبصره الادیب،
که نسخهای از آن در پاریس موجود است.
2. مختصرامثالالشریف الرضى،
3. اشعاری از وی در ضمن مجموعههایى در بغداد و برلین موجود است.
دیوانى که برخى چون ابن تغری بردی به او نسبت دادهاند، ظاهراً مفقود شده است[۱].
پانویس
- ↑ بیرجندی، ابوالفضل،، ج4، ص165-164
منابع مقاله
بیرجندی، ابوالفضل، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.