قرطبی اندلسی، یونس بن عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (A-esmaili صفحهٔ ابن صفار، ابوالولید یونس بن عبدالله بن محمد بن مُغیث قرطبى اندلسى را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به قرطبی اندلسی، یونس بن عبدالله بن محمد منتقل کرد) |
نسخهٔ ۱۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۵
ابن صفار، ابوالولید یونس بن عبدالله بن محمد بن مُغیث قرطبى اندلسى (2 ذیقعده 338- 28 رجب 429ق/23 آوریل 950-6 مه 1038م)، محدث، فقیه، ادیب و قاضى مالکى.
با آنکه وی به مقامات علمى و اجتماعى و سیاسى مهمى دست یافت، از جزئیات زندگى او اطلاع چندانى در دست نیست. احتمالاً از بنى صفار - قبیلهای در قرطبه - برخاسته است.
پدر او ابومحمد عبدالله نیز از عالمان و مشاهیر زمان خود بود.
هنگامى که خلیفه المستنصر بالله اموی عازم نبرد با مسیحیان بود، از ابومحمد خواست تا پسر را به میدان جنگ فرستد. ابومحمد بهانه آورد و خلیفه گفت هرگاه یونس کتابى در اشعار خلفای بنى امیه در شرق و اندلس، نظیر کتاب صولى در اشعار خلفای بنى عباس بنویسد، از شرکت در جنگ معاف خواهد بود.
ابن صفار در اواخر دوره فرمانروایى امویان اندلس مىزیست.
تحصیلات و اجازه روایت
او فقه و حدیث و ادب را از مشایخى چون محمد بن یبقى بن زَرب، عبدالرحمان بن احمد بن بقى، ابن عبدون و ابن قوطیه فرارگرفت، نیز ابن رشیق از مصر، و دارقُطنى از عراق به او اجازه روایت دادند.
راویان
ابن حزم ظاهری، ابومحمد مکى بن ابى طالب مقری، ابوعمرودانى، ابوعمر بن عبدالبر، قاضى ابوالولید باجى و ابوعمربن حذّاء و جز آنان از ابن صفار روایت کردهاند.
مناصب
وی نخستین بار در بطلیوس به قضا گمارده شد. پس از آن از منصب قضا برکنار شد و به عنوان خطیب و امام در مسجد الزهراء تعیین گردید و به عضویت خطه الشوری نیز درآمد.
پس از آن در روزگار عامریان به جای ابن ذکوان به سرپرستى خطه الرد و نیز خطابت جامع الزهراء گمارده شد. آنگاه مجدداً منصب قضا را برعهده گرفت و به امامت مسجد جامع قرطبه و نیز مقام وزارت گمارده شد.
پس از مدتى از تمام مناصب دست کشید و خانه نشین شد، اما در 419ق/1208م المعتمد بالله هشام بن محمد مروانى او را مجدداً به قضای قرطبه و امامت جمعه منصوب کرد و او تا هنگام مرگ در این مقام ماند.
ابن صفار را عالمى زاهد و پارسا دانستهاند که گرایشى به تصوف داشت، هر چند برخى در حقیقت پارسایى او تردید کردهاند.
اشعار صوفیانهای نیز از او بازمانده که ابیاتى از آن را حمیدی آورده است.
همچنین ابن بشکوال او را «کثیر الروایه» و چیرهدست در فن خطابه دانسته است.
آثار
در منابع آثار متعددی به وی نسبت داده شده که از آن میان مىتوان به «الموعب فى تقسیر الموطأ» اشاره کرد[۱].
پانویس
- ↑ نقدی ثقفی، یوسف، ج4، ص113
منابع مقاله
نقدی ثقفی، یوسف، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.