التربیة بضرب الأمثال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:فاقد تصویر روی جلد' به ''
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
جز (جایگزینی متن - 'رده:فاقد تصویر روی جلد' به '')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}
   
   
'''التربیة بضرب الأمثال'''، با ترجمه فارسی '''مثل‌های قرآنی با رویکرد تربیتی''' اثر [[عبدالرحمن نحلاوی]] و ترجمه [[ابراهیم مرادی]]، سومین کتاب از مجموعه روش‌های تربیتى اسلام به شمار می‌رود که نویسنده به آن پرداخته است. هدف این کتاب، بررسى روش استفاده از مثال براى تربیت است. این روش، از روش‌های اقناعى و جدلى به شمار است. کار نحلاوى از بداعت به اندازه برخوردار است و در فارسى و عربى سابقه ندارد؛ البته، در پار‌های از تربیت‌نگاشت‌های اسلامى از روش مورد بحث نحلاوى یاد شده است؛ اما هیچ‌یک، از لحاظ روش و محتوى به کار نحلاوى نمى‌ماند و تازگى کار او محفوظ است.  
'''التربیة بضرب الأمثال'''، با ترجمه فارسی'''مثل‌های قرآنی با رویکرد تربیتی''' اثر [[عبدالرحمن نحلاوی]] و ترجمه [[ابراهیم مرادی]]، سومین کتاب از مجموعه روش‌های تربیتى اسلام به شمار می‌رود که نویسنده به آن پرداخته است. هدف این کتاب، بررسى روش استفاده از مثال براى تربیت است. این روش، از روش‌های اقناعى و جدلى به شمار است. کار نحلاوى از بداعت به اندازه برخوردار است و در فارسى و عربى سابقه ندارد؛ البته، در پار‌های از تربیت‌نگاشت‌های اسلامى از روش مورد بحث نحلاوى یاد شده است؛ اما هیچ‌یک، از لحاظ روش و محتوى به کار نحلاوى نمى‌ماند و تازگى کار او محفوظ است.  


نویسنده، در بحثها چندان به مسائل تربیتى نپرداخته است، فصل اول تا سوم کتاب بیشتر در باب امثال قرآنى است و به کارى تفسیرى و ادبى، بیشتر مى‌ماند تا کارى تربیتى.  
نویسنده، در بحثها چندان به مسائل تربیتى نپرداخته است، فصل اول تا سوم کتاب بیشتر در باب امثال قرآنى است و به کارى تفسیرى و ادبى، بیشتر مى‌ماند تا کارى تربیتى.  
خط ۴۵: خط ۴۵:
ب) تقسیم‌بندى براساس روش ضرب مثل: برخى از مثالها صرف تشبیه است مانند تشبیه اعمال کافران به سراب، برخى از مثالها براى بیان مقایسه میان دو رفتار است که یکى نمونه خیر و دیگرى سرمشق شر است، مانند مثال آن دو مرد در سوره کهف (آیه 34-42)، برخى از امثال هم براى بیان تفاوت میان دو نقیض از راه مقایسه آنهاست، مانند آیه 24 سورۀ هود.  
ب) تقسیم‌بندى براساس روش ضرب مثل: برخى از مثالها صرف تشبیه است مانند تشبیه اعمال کافران به سراب، برخى از مثالها براى بیان مقایسه میان دو رفتار است که یکى نمونه خیر و دیگرى سرمشق شر است، مانند مثال آن دو مرد در سوره کهف (آیه 34-42)، برخى از امثال هم براى بیان تفاوت میان دو نقیض از راه مقایسه آنهاست، مانند آیه 24 سورۀ هود.  


ج) تقسیم‌بندى براساس دلالت و محتواى مثالها: پار‌های از مثال‌های قرآنى، براى پند دادن و عبرت گرفتن و منع و تحذیر است، برخى دیگر از مثال‌های قرآنى، براى وضوح و روشنایى مطلب بیان شده است، «مَثَلُ اَلْجَنَّةِ اَلَّتِی وُعِدَ اَلْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ أُکلُهٰا دٰائِمٌ وَ ظِلُّهٰا. . .» (رعد/ 35)؛ پار‌های از مثال‌های قرآنى براى بیان عظمت ممثل‌له یاد شده است «لِلَّذِینَ لاٰ یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ اَلسَّوْءِ وَ لِلّٰهِ اَلْمَثَلُ اَلْأَعْلىٰ‌. . .» (نحل/ 60).  
ج) تقسیم‌بندى براساس دلالت و محتواى مثالها: پار‌های از مثال‌های قرآنى، براى پند دادن و عبرت گرفتن و منع و تحذیر است، برخى دیگر از مثال‌های قرآنى، براى وضوح و روشنایى مطلب بیان شده است، «مَثَلُ اَلْجَنَّةِ اَلَّتِی وُعِدَ اَلْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ أُکلُهٰا دٰائِمٌ وَ ظِلُّهٰا...» (رعد/ 35)؛ پار‌های از مثال‌های قرآنى براى بیان عظمت ممثل‌له یاد شده است «لِلَّذِینَ لاٰ یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ اَلسَّوْءِ وَ لِلّٰهِ اَلْمَثَلُ اَلْأَعْلىٰ‌...» (نحل/ 60).  


د) تقسیم‌بندى براساس روش بیان مثال: پار‌های از مثال‌های قرآنى روش انشایى دارد و گاه به صورت پرسشى، گاه به شکل ندا و گاه به سیاق امر بیان مى‌شود. گروهى از مثال‌های قرآنى در قالب اخبار بیان مى‌شود و وجه اخبارى دارد و در آنها ممکن است ضرب المثل مقصود بالذات باشد (ص 33) و ممکن است مراد از بیان مثل، اقامه دلیل بر امرى باشد «. . . وَ مَثَلُهُمْ فِی اَلْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوىٰ عَلىٰ سُوقِهِ‌. . .» (فتح/ 29). گروه سومى از مثال‌های قرآنى که در خود قرآن (آیه) بر مثال بودن آنها با لفظ مثل تصریح شده، کما اینکه در برخى از مثال‌های قرآنى به این موضوع تصریح نشده است (نور/ 39).  
د) تقسیم‌بندى براساس روش بیان مثال: پار‌های از مثال‌های قرآنى روش انشایى دارد و گاه به صورت پرسشى، گاه به شکل ندا و گاه به سیاق امر بیان مى‌شود. گروهى از مثال‌های قرآنى در قالب اخبار بیان مى‌شود و وجه اخبارى دارد و در آنها ممکن است ضرب المثل مقصود بالذات باشد (ص 33) و ممکن است مراد از بیان مثل، اقامه دلیل بر امرى باشد «... وَ مَثَلُهُمْ فِی اَلْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوىٰ عَلىٰ سُوقِهِ‌...» (فتح/ 29). گروه سومى از مثال‌های قرآنى که در خود قرآن (آیه) بر مثال بودن آنها با لفظ مثل تصریح شده، کما اینکه در برخى از مثال‌های قرآنى به این موضوع تصریح نشده است (نور/ 39).  


نحلاوى در ادامه این بحث، تقسیم‌بندى اول و دوم را بتفصیل وامى‌کاود و براى هریک مثال‌هایى از قرآن مى‌آورد و به تحلیل تربیتى پار‌های از آنها مى‌پردازد. وى در تحلیل تربیتى، از سه مرحلۀ مقدمه و بیان، تطبیق مثل بر ممثل‌له، ذکر هدف و محتواى مثل، یاد مى‌کند.  
نحلاوى در ادامه این بحث، تقسیم‌بندى اول و دوم را بتفصیل وامى‌کاود و براى هریک مثال‌هایى از قرآن مى‌آورد و به تحلیل تربیتى پار‌های از آنها مى‌پردازد. وى در تحلیل تربیتى، از سه مرحلۀ مقدمه و بیان، تطبیق مثل بر ممثل‌له، ذکر هدف و محتواى مثل، یاد مى‌کند.  
خط ۷۳: خط ۷۳:
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:فاقد اتوماسیون]]
[[رده:فاقد اتوماسیون]]
[[رده:فاقد تصویر روی جلد]]