وصايا و نصائح لطالب العلم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR93989J1.jpg | عنوان = وصايا و نصائح لطالب العلم | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) شیبانی، محمدبن ابراهیم (مصحح) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر |...» ایجاد کرد)
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۱۶

    وصايا و نصائح لطالب العلم
    وصايا و نصائح لطالب العلم
    پدیدآورانابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) شیبانی، محمدبن ابراهیم (مصحح)
    ناشرشرکة ام بی جی
    مکان نشرکویت
    سال نشر1423ق - 2003م
    چاپ2
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    وصايا و نصايا لطالب العلم، تألیف عبدالرحمن بن جوزی (508–597ق)، آن‌گونه که از نام آن پیداست، اندرزها و سفارش‌هایی به طالبان علم در راه فراگیری علم و دانش است که رهروان این مسیر راه را گم نکنند. تعلیقات و توضیحات محمد بن ابراهیم شیبانی در پانوشت نیز راهگشای خواننده است.

    کتاب با مقدمه‌ کوتاهی از محقق و شرح حال ابن جوزی، عقاید و آثار او آغاز شده است.

    ابن جوزی وصایا و نصایای خود را با این عبارت آغاز کرده که «جویندگان دنیا از لذتی که در آن شرافت علم است، غافلند»، سپس با اشاره به لذات مختلف دنیوی، تبعات و گذرا بودن هریک را ذکر کرده است[۱]‏. عجیب آنکه مبتدی در طلب علم را توصیه می‌کند که تا آنجا که امکان دارد از ازدواج پرهیز کند؛ چراکه احمد بن حنبل تا چهل سالش تمام نشد، ازدواج نکرد تا فکرش به فراگیری دانش مشغول شود؛ او البته در صورت عدم امکان و غلبه شهوت، توصیه به ازدواج می‌کند[۲].

    نویسنده، معتقد است که اگر عمر طولانی بود مانعی از فراگیری هر علم تا نهایت آن نبود، اما عمر کوتاه است و علم فراوان؛ لذا شایسته است که در علم قرائات به هنگام حفظ قرآن به قرائات ده‌گانه بسنده کند... با توجه به گستردگی علوم، طالب علم را توصیه می‌کند که از هر علم مباحث مهم آن را فراگیرد[۳].

    ابن جوزی تصنیف و تألیف را نافع‌تر از تدریس و تعلیم شفاهی می‌داند؛ چراکه در طول عمر تعداد معدودی را می‌توان آموزش کلامی داد، اما کسانی که با تألیف یک کتاب مورد آموزش قرار می‌گیرند، قابل احصا نیستند[۴].

    وی در فقرات دیگری از کتاب می‌گوید: روزی در مجلسی گفتم: اگر بر کوه‌ها آنچه بر دوش من است بار می‌شد ناتوان می‌شدند. پس از بازگشت به خانه‌ام با خودم گفتم چگونه چنین سخنی گفتی؟! چه‌بسا مردم تصور کنند که به تو بلایی رسیده و حال آنکه تو و خانواده‌ات در عافیت هستید. آیا آنچه بر دوش من است غیر از تکالیفی است که بر دوش همه مردم است؟ پس دلیل این شکایت چیست؟... سپس توضیحاتی را پیرامون تکلیف و اینکه اصعب التکالیف کدام است، می‌دهد[۵].

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص19
    2. ر.ک: همان، ص22
    3. ر.ک: همان، ص27
    4. ر.ک: همان، ص30
    5. ر.ک: همان، ص49

    منابع مقاله

    متن کتاب.


    وابسته‌ها