۸۳٬۶۲۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[گلبن، محمد]] (محقق) | [[گلبن، محمد]] (محقق) | ||
[[علوی شیرازی، محمد هادی]] ( | [[علوی شیرازی، محمد هادی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =DK 26 /الف2س7 | | کد کنگره =DK 26 /الف2س7 | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
روسیه - سیر و سیاحت - قرن 19م. | روسیه - سیر و سیاحت - قرن 19م. | ||
سفر | سفر نامهها | ||
سفر | سفر نامههای ایرانی | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
دنیاى كتاب | دنیاى كتاب | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =11228 | ||
| کتابخوان همراه نور =11228 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|سفرنامه (ابهام زدایی)}} | |||
'''سفرنامه ميرزا ابوالحسن خان ايلچى''' يا '''حيرت نامه''' اثر محمد هادى علوى شيرازى است كه سالها در سفر ميرزا ابوالحسن خان ايلچى به روسيه، به ضبط وقايع و تحرير نوشتجات مأمور گرديده است. | '''سفرنامه ميرزا ابوالحسن خان ايلچى''' يا'''حيرت نامه''' اثر محمد هادى علوى شيرازى است كه سالها در سفر ميرزا ابوالحسن خان ايلچى به روسيه، به ضبط وقايع و تحرير نوشتجات مأمور گرديده است. | ||
موضوع اين سفرنامه، سفارت ميرزا ابوالحسن خان شيرازى معروف به ايلچى كبير به روسيّه است، پس از معاهده شوم گلستان به جهت پارهاى مذاكرات در باب باز پس گرفتن برخى از | موضوع اين سفرنامه، سفارت ميرزا ابوالحسن خان شيرازى معروف به ايلچى كبير به روسيّه است، پس از معاهده شوم گلستان به جهت پارهاى مذاكرات در باب باز پس گرفتن برخى از شهرهایى كه روسيه در جنگ دهساله اوّل ايران و روس تصرف كرده بود. ميرزا ابوالحسن خان رياست اين هيأت را بر عهده داشت كه با هدايايى گرانبها از جانب پادشاه ايران به روسيّه رفت و پس از سه سال دست خالى و بىنتيجه به ايران برگشت، نویسنده كتاب محمد هادى علوى شيرازى است، لكن سفرنامه به نام ميرزا ابوالحسن رئيس هيأت سياسى شهرت دارد. | ||
بنابراین شرح حال و مجمل احوالى از گزارش سفر مذكور و حقيقت احوال جماعت روسيه و ساير امورات اتفاقيه را لازم شمرده، در اين رساله ثبت و آن را به «دليل السفرا» موسوم ساخته، چون ايام سفر مذكور مدت سه سال و كسرى طول به هم رسانيد، در اين رساله ماه به ماه، بلكه روز به روز به طريقى كه ربط ايام از يكديگر گسسته نشود، وقايع اتفاقيه به قسم روزنامجات ثبت افتاده و غرض اصلى از تحرير رساله مذكور وقايع امور اتفاقيه است و عبارتپردازى و حسن مقاله به هيچوجه منظور نشده است. | بنابراین شرح حال و مجمل احوالى از گزارش سفر مذكور و حقيقت احوال جماعت روسيه و ساير امورات اتفاقيه را لازم شمرده، در اين رساله ثبت و آن را به «دليل السفرا» موسوم ساخته، چون ايام سفر مذكور مدت سه سال و كسرى طول به هم رسانيد، در اين رساله ماه به ماه، بلكه روز به روز به طريقى كه ربط ايام از يكديگر گسسته نشود، وقايع اتفاقيه به قسم روزنامجات ثبت افتاده و غرض اصلى از تحرير رساله مذكور وقايع امور اتفاقيه است و عبارتپردازى و حسن مقاله به هيچوجه منظور نشده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
در پيش درآمد كتاب به شرح احوال | در پيش درآمد كتاب به شرح احوال نویسنده كتاب و ميرزا ابوالحسن خان ايلچى و جنگ ايران و روم پرداخته شده است. كتاب شامل هشت فصل به قرار زير است: | ||
فصل اول: وقايع سفر از تهران تا تفليس | فصل اول: وقايع سفر از تهران تا تفليس | ||
خط ۶۷: | خط ۷۱: | ||
سفرنامهنويس ايرانى را سراغ نداريم كه در آن روزگار به اندازه ميرزا هادى در كليه ديدهها و شنيدههاى خود باريك و دقيق شده باشد. اگر ما نوشته ميرزا هادى را دقيق ملاحظه كنيم، درمىيابيم كه اين مرد تا چه اندازه دقيق و روشن و موشكاف است، و ديدههاى خود را دقيق بررسى كرده است و به احتمال قريب به يقين نوشته ميرزا هادى شيرازى بايد يكى از بهترين و جامعترين كتابهائى باشد كه در 170 واند سال پيش بيگانگان درباره چگونگى اوضاع و آداب و رسوم مردم روسيه نوشتهاند و به ثبت و ضبط مراسم اعياد، مهمانى و مهماننوازىها و نيز ثبتنام بسيارى از وسايل نقليه و غيره پرداختهاند. | سفرنامهنويس ايرانى را سراغ نداريم كه در آن روزگار به اندازه ميرزا هادى در كليه ديدهها و شنيدههاى خود باريك و دقيق شده باشد. اگر ما نوشته ميرزا هادى را دقيق ملاحظه كنيم، درمىيابيم كه اين مرد تا چه اندازه دقيق و روشن و موشكاف است، و ديدههاى خود را دقيق بررسى كرده است و به احتمال قريب به يقين نوشته ميرزا هادى شيرازى بايد يكى از بهترين و جامعترين كتابهائى باشد كه در 170 واند سال پيش بيگانگان درباره چگونگى اوضاع و آداب و رسوم مردم روسيه نوشتهاند و به ثبت و ضبط مراسم اعياد، مهمانى و مهماننوازىها و نيز ثبتنام بسيارى از وسايل نقليه و غيره پرداختهاند. | ||
ابوالحسنخان ايلچى به هنگام درنگ در لندن يا در گيرودار سفر از بنيادهاى فراوان علمى، صنعتى، اجتماعى، فنى و سياسى انگليس ديدن كرده و بسيارى از شيوههاى مرسوم در آن كشور را مورد بررسى قرار مىدهد. يتيمخانهها، مدارس، كارخانهها و ديگر ابنيهها از نكتههايى مىباشد كه اين ايرانى شيفته ظواهر را به خود جلب كرده است. سراسر حيرتنامه پر از شرح مهمانىها، گشت وگذار، تفرج، ديدار از مزارع، باغها و منازل مىباشد. داستانها، زيورگرايىها، شبنشينىها، خوشگذرانىها، زن بارگىها و عشق بازىهاى وى صفحههاى زيادى را در بر مىگيرد. به گونهاى كه گويى ابوالحسن خان ايلچى، فقط براى وصف زنان و دختران و | ابوالحسنخان ايلچى به هنگام درنگ در لندن يا در گيرودار سفر از بنيادهاى فراوان علمى، صنعتى، اجتماعى، فنى و سياسى انگليس ديدن كرده و بسيارى از شيوههاى مرسوم در آن كشور را مورد بررسى قرار مىدهد. يتيمخانهها، مدارس، كارخانهها و ديگر ابنيهها از نكتههايى مىباشد كه اين ايرانى شيفته ظواهر را به خود جلب كرده است. سراسر حيرتنامه پر از شرح مهمانىها، گشت وگذار، تفرج، ديدار از مزارع، باغها و منازل مىباشد. داستانها، زيورگرايىها، شبنشينىها، خوشگذرانىها، زن بارگىها و عشق بازىهاى وى صفحههاى زيادى را در بر مىگيرد. به گونهاى كه گويى ابوالحسن خان ايلچى، فقط براى وصف زنان و دختران و کیفیت رقص و دلبرى آنان به اين سفر مامور بوده است. البته ناگفته نماند كه اين مسافر فرنگ، نسبت به بعضى از مفاسد اخلاقى آنجا اظهار نارضايتى مىكند: «چون به گرمابه درآمديم، پشيمان شديم. نعوذبالله، اهل آنجا كه به صورت آدمى و از اشراف شهر مذكور محسوب مىشدند، هم چون دَد و حيوان برملا با بچهگان ارامنه لواط میكردند. پس معلوم شد كه خاص و عام اين شهر به اين كار شنيع مشغولند و به هيچ وجه پروايى ندارند، متحير شده از حمام بيرون آمده، به تفرج شهر طوف نموديم.» نوع نگاه ايلچى به مظاهر تمدن غرب، مىتواند سرآغاز غربگرايى روشنفكران دورههاى بعدى باشد. وى فرهنگ برهنگى غرب را در اوج به تصوير مىكشد، هر چند كه خود، چه بسا به آن توجه ندارد. | ||
همان گونه كه از نام حيرت نامه تداعى مىشود، ديدهها و شنيدههاى | همان گونه كه از نام حيرت نامه تداعى مىشود، ديدهها و شنيدههاى نویسنده سراسر عجيب و غريب بوده است، از اين رو نام «حيرتنامه» بر آن مىنهد. | ||
ما در اينجا فقط به نمونههايى از اين حيرتها اشاره مىكنيم: | ما در اينجا فقط به نمونههايى از اين حيرتها اشاره مىكنيم: | ||
خط ۷۷: | خط ۸۱: | ||
#عشق بازى ميان افراد كه او از آن به «عشق حقيقى» تعبير مىكند، از ديگر مقولههايى است كه او را حيرت زده مىكند و... | #عشق بازى ميان افراد كه او از آن به «عشق حقيقى» تعبير مىكند، از ديگر مقولههايى است كه او را حيرت زده مىكند و... | ||
ايلچى در ضمن گزارش ديدهها و آموزههاى خود، خوانندگان را به پيروى راهى فرا مىخواند كه فرنگيان مبتكر و طلايهدار آن هستند. او در ضيافتى حضور مىيابد كه نزدیک | ايلچى در ضمن گزارش ديدهها و آموزههاى خود، خوانندگان را به پيروى راهى فرا مىخواند كه فرنگيان مبتكر و طلايهدار آن هستند. او در ضيافتى حضور مىيابد كه نزدیک به نهصد و بيست نفر از وزيران، اميران و شاهزادگان همراه با زنانشان گرد آمده بودند. در آن مجلس كه صداى نوشانوش اهل محفل بر افلاك مىرسيد و هر كس خود را به وضع خوشى پيرايه كرده بود، مىگويد: «طرفه شهرى است كه شاهزادگان عظيمالشأن و وزرا و امرا و بزرگان به اين مهربانى، نسبت به هم با زنان آفتاب طلعتان ايشان به اين كوچك دلى و بىساختگى دست هم را گرفته در سماع رود و سرود كامرانى كنند و غم روزگار از دل بيدلان زدايند. كاش اين شيوه اعيان و اشراف انگليس[ در مملكت ما نيز متداول مىگشت.» | ||
در جاى ديگر پا را فراتر گذاشته و عفت زنان انگليسى را تا جايى مىستايد كه آرزو مىكند تا زنان ايرانى نيز از اين ره توشهها بهره مىبردند. ايلچى، هنگامى كه درباره خود و نحوه معاشرتش با زنان انگليسى مىشنود برآشفته شده و مىگويد: «حق تعالى شأنه، عليم و خبير است كه مكرر من آرزو از خدا كردهام كه كاش نسوان ايران را به عفت و عصمت زنان انگريز بهرهور گرداند، چنانچه آزاد و مختارند و كسى را برایشان تسلطى نيست.» و «كاش زنان ايران از اين زنان تعليم مىگرفتند و محبت شوهران را برخود لازم مىشمردند و قدر شوهران خود را به اين مقدار مىدانستند.» يا «آرزو كردم كه كاش، اهل ايران نيز انصاف از مردم انگريز كسب مىنمودند تا ايشان نيز روزگار به خوشدلى و فراغت مىگذرانيدند.» اين موارد حاكى از عدم درك روح مكتب اسلام و خودباختگى فرهنگى به تمدن غرب مىباشد. | در جاى ديگر پا را فراتر گذاشته و عفت زنان انگليسى را تا جايى مىستايد كه آرزو مىكند تا زنان ايرانى نيز از اين ره توشهها بهره مىبردند. ايلچى، هنگامى كه درباره خود و نحوه معاشرتش با زنان انگليسى مىشنود برآشفته شده و مىگويد: «حق تعالى شأنه، عليم و خبير است كه مكرر من آرزو از خدا كردهام كه كاش نسوان ايران را به عفت و عصمت زنان انگريز بهرهور گرداند، چنانچه آزاد و مختارند و كسى را برایشان تسلطى نيست.» و «كاش زنان ايران از اين زنان تعليم مىگرفتند و محبت شوهران را برخود لازم مىشمردند و قدر شوهران خود را به اين مقدار مىدانستند.» يا «آرزو كردم كه كاش، اهل ايران نيز انصاف از مردم انگريز كسب مىنمودند تا ايشان نيز روزگار به خوشدلى و فراغت مىگذرانيدند.» اين موارد حاكى از عدم درك روح مكتب اسلام و خودباختگى فرهنگى به تمدن غرب مىباشد. | ||
ايلچى در وصف يكى از ميهمانىها كه زنان و مردان از اعيان و اشراف، بدون هيچ محدوديتى بر سر يك ميز نشستهاند، تعجب مىكند به گونهاى كه اين وضعيت حيرت او را برمىانگيزد و در پاسخ به | ايلچى در وصف يكى از ميهمانىها كه زنان و مردان از اعيان و اشراف، بدون هيچ محدوديتى بر سر يك ميز نشستهاند، تعجب مىكند به گونهاى كه اين وضعيت حيرت او را برمىانگيزد و در پاسخ به سؤال ميس پرسول كه مىپرسد: «چنان مىفهم كه از اكل نمودن مرد و زن به جمعيت، تو را حيرت دست داده؛ خود انصاف ده كه شيوه ما بهتر است يا شيوه شما كه زنان را مستور داريد؟» مىگويد: «طريقه شما بهتر است، از رهگذر اين كه زن مستوره، چشم بسته و هم چو مرغى است كه در قفس حبس شود و چون رهايى يابد، قوت پرواز به طرف گلشن ندارد.» همان گونه كه ذكر شد، اعتراف ايلچى به برترى فرهنگ معاشرت فرنگيان از خودباختگى به فرهنگ بيگانه و بىاعتمادى به فرهنگ اسلامى- سنتى ايران حكايت مىكند. | ||
هر چند حيرتنامه ايلچى برخى روشهاى دانش و كارشناسى را به تصوير مىكشد؛ ولى با نگاه سطحى و خام، تقليد كوركورانه از غرب را سفارش مىكند. او علت پيشرفت و تحول در كشورهاى غربى را بررسى نكرده و فقط جلوههاى ظاهرى ترقى، او را به حيرت درآورده است. هر چند آگاهىهاى نوينى كه ايلچى در اختيار مخاطبان خود مىگذارد، براى آنها سودمند بودند؛ ولى در مجموع وى آموزشهاى مورد نياز آن روزگار را به طريق درست در اختيار ايرانيان نگذاشت و تمدن غرب را به شيوههاى همه جانبه به ايرانيان معرفى نكرد. به عبارت ديگر، وى فقط حكايتگر ابنيهها، اماكن و صنعت بوده؛ اما چگونگى دست يافتن و مترقى شدن را ارائه نمىدهد و در مواردى هم كه به اخذ تمدن سفارش مىكند، سراسر با غربزدگى همراه است. از همه مهمتر اين كه او با بدآموزىهايى كه در نوشته خود به جاى مىگذارد به آسانى يكى از ريشههاى غربزدگى سده بيستم در ايران را به خود اختصاص مىدهد. | هر چند حيرتنامه ايلچى برخى روشهاى دانش و كارشناسى را به تصوير مىكشد؛ ولى با نگاه سطحى و خام، تقليد كوركورانه از غرب را سفارش مىكند. او علت پيشرفت و تحول در كشورهاى غربى را بررسى نكرده و فقط جلوههاى ظاهرى ترقى، او را به حيرت درآورده است. هر چند آگاهىهاى نوينى كه ايلچى در اختيار مخاطبان خود مىگذارد، براى آنها سودمند بودند؛ ولى در مجموع وى آموزشهاى مورد نياز آن روزگار را به طريق درست در اختيار ايرانيان نگذاشت و تمدن غرب را به شيوههاى همه جانبه به ايرانيان معرفى نكرد. به عبارت ديگر، وى فقط حكايتگر ابنيهها، اماكن و صنعت بوده؛ اما چگونگى دست يافتن و مترقى شدن را ارائه نمىدهد و در مواردى هم كه به اخذ تمدن سفارش مىكند، سراسر با غربزدگى همراه است. از همه مهمتر اين كه او با بدآموزىهايى كه در نوشته خود به جاى مىگذارد به آسانى يكى از ريشههاى غربزدگى سده بيستم در ايران را به خود اختصاص مىدهد. | ||
خط ۸۷: | خط ۹۱: | ||
مىتوان گفت حيرتنامه، مظهر شخصيت خوشگذران و شهوت پرست ايلچى است، آنچه در اين نوشته آمده است، نشانگر حاكميت روحيات ايلچى مىباشد. هر چند وى مىخواهد به گونهاى خود را صادق و به دور از بسيارى انحرافهاى اجتماعى نمايان سازد؛ ولى روح حاكم بر اين نوشته، عبارت از خوشگذرانى و شهوتپرستى حيرتانگيز اين مسافر فرنگ مىباشد. سرتاسر نوشته، وصف عيش و نوشها، رقصها و آوازهخوانى مهرويان فرنگ مىباشد كه همچنان به حيرت ايلچى مىافزايد. اين ايرانى متلون، شبهاى بسيارى را در سرگرمىها مىگذراند؛ اما بايد توجه كرد كه آيا او به جز شركت در مهمانىها و تماشاى صحنههاى وقيح، وظيفه ديگرى نداشته است؟ | مىتوان گفت حيرتنامه، مظهر شخصيت خوشگذران و شهوت پرست ايلچى است، آنچه در اين نوشته آمده است، نشانگر حاكميت روحيات ايلچى مىباشد. هر چند وى مىخواهد به گونهاى خود را صادق و به دور از بسيارى انحرافهاى اجتماعى نمايان سازد؛ ولى روح حاكم بر اين نوشته، عبارت از خوشگذرانى و شهوتپرستى حيرتانگيز اين مسافر فرنگ مىباشد. سرتاسر نوشته، وصف عيش و نوشها، رقصها و آوازهخوانى مهرويان فرنگ مىباشد كه همچنان به حيرت ايلچى مىافزايد. اين ايرانى متلون، شبهاى بسيارى را در سرگرمىها مىگذراند؛ اما بايد توجه كرد كه آيا او به جز شركت در مهمانىها و تماشاى صحنههاى وقيح، وظيفه ديگرى نداشته است؟ | ||
نثر كتاب ساده و بدون تفنّن و تكلّف است، | نثر كتاب ساده و بدون تفنّن و تكلّف است، نویسنده هر گاه فرصتى يافته، با زبانى ساده وضع اجتماعى، آداب و رسوم، خرافات، معتقدات، فرهنگ عامّه، نحوه كشوردارى، مفاسد رايج در روسيّه و موضوعاتى از اين قبيل را شرح داده است.مزيّت ديگر آن بر كتابهاى معاصرش مانند:مسير طالبى و سفرنامه ميرزا صالح شيرازى، در اين است كه در كتاب مورد بحث از واژههاى فرنگى بسيار كم استفاده شده؛ مگر در مقام ضرورت، اگرچه كتاب خالى از اغلاط املايى رايج آن روزگار و برخى اغلاط دستورى نيست، لكن اين اشتباهات جزئى لطمهاى جدّى به سادگى نثر كتاب وارد نمىآورد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۹۷: | خط ۱۰۱: | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مجله زمانه سال سوم شهريور 1383 شماره 24، عنوان مقاله: گزارش فرنگ، نگاهى به اولين سفرنامههاى نوشته شده در ايران، | مجله زمانه سال سوم شهريور 1383 شماره 24، عنوان مقاله: گزارش فرنگ، نگاهى به اولين سفرنامههاى نوشته شده در ايران، نویسنده: تقى صوفى نياركى. | ||
مجله مشكوة، شماره 26، بهار 1369، عنوان مقاله: گشت و گذارى در سفرنامههاى سياسى، نوشته محمد بر آبادى. | مجله مشكوة، شماره 26، بهار 1369، عنوان مقاله: گشت و گذارى در سفرنامههاى سياسى، نوشته محمد بر آبادى. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |