تفسير القاسمي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - 'ح‎ش' به 'ح‌ش')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۰: خط ۲۰:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =9
| تعداد جلد =9
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12529
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02022
| کتابخوان همراه نور =02022
| کتابخوان همراه نور =02022
| کد پدیدآور =13564
| کد پدیدآور =13564
خط ۴۸: خط ۴۸:
همچنین ازآنجاکه در حدیث‎شناسی دست دارد، صفحه‌ای از تفسیر عظیمش نیست که حدیثی در آن نباشد و بیشتر به احادیثی که در مجامیع بخاری، مسلم، ابن حنبل و مالک بن انس و ابن حیان نقل شده، اعتنا دارد. نویسنده در لغت هم صاحب‌نظر است و محتاط و مستند سخن می‌گوید و غالباً ً به «صحاح» جوهری و «قاموس‎ المحيط» و شرح آن استناد می‌کند. در قرائت نیز، غالباً ً به قرائات متواتره اعتماد می‌کند<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.
همچنین ازآنجاکه در حدیث‎شناسی دست دارد، صفحه‌ای از تفسیر عظیمش نیست که حدیثی در آن نباشد و بیشتر به احادیثی که در مجامیع بخاری، مسلم، ابن حنبل و مالک بن انس و ابن حیان نقل شده، اعتنا دارد. نویسنده در لغت هم صاحب‌نظر است و محتاط و مستند سخن می‌گوید و غالباً ً به «صحاح» جوهری و «قاموس‎ المحيط» و شرح آن استناد می‌کند. در قرائت نیز، غالباً ً به قرائات متواتره اعتماد می‌کند<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.


وی نگرش سلفی دارد و به علت فضل فراوانش، تمایل وهابی‌گری در او چندان ظاهر نیست، بلکه بیشتر اشعری‌گرا و اهل حدیث است. اشعری‌گری او پیشرفته است و غالباً ً در جنب و جوار گرایش‌های نقلی او، گرایش‌های عقلی هم مشهور است. غالب منابع فکری و موارد نقل و نقد او، چنان که اشاره کردیم، آثار قدماست و از معاصران فقط به عبده که «الأستاذ الحكيم» می‌نامدش اعتنا دارد و این اعتنا و علاقه تا به‎حدی است که ده صفحه از مقدمه تفسیر عبده را در مقدمه تفسیر خویش درج می‌کند. گرایش علمی -‎ علم به معنای جدید کلمه - ‎در او چندان قوی نیست، بلکه به‌ندرت مشهود است و فقط در فصلی از مقدمه به تطبیق بعضی از یافته‌های نجومی جدید با آیات قرآن می‌پردازد و این موارد در اثر او، فوق‎العاده کمیاب است<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.
وی نگرش سلفی دارد و به علت فضل فراوانش، تمایل وهابی‌گری در او چندان ظاهر نیست، بلکه بیشتر اشعری‌گرا و اهل حدیث است. اشعری‌گری او پیشرفته است و غالباً ً در جنب و جوار گرایش‌های نقلی او، گرایش‌های عقلی هم مشهور است. غالب منابع فکری و موارد نقل و نقد او، چنان که اشاره کردیم، آثار قدماست و از معاصران فقط به عبده که «الأستاذ الحكيم» می‌نامدش اعتنا دارد و این اعتنا و علاقه تا به‌حدی است که ده صفحه از مقدمه تفسیر عبده را در مقدمه تفسیر خویش درج می‌کند. گرایش علمی -‎ علم به معنای جدید کلمه - ‎در او چندان قوی نیست، بلکه به‌ندرت مشهود است و فقط در فصلی از مقدمه به تطبیق بعضی از یافته‌های نجومی جدید با آیات قرآن می‌پردازد و این موارد در اثر او، فوق‎العاده کمیاب است<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.


باری تفسیر قاسمی به سبک و سیاق تفاسیر قدیم است و در میان همه تفاسیر جدید (قرن چهاردهمی) که مطرح شده، فقط دو تفسیر است که دقیقاً منطق و متانت علمی قدیمی دارد: یکی همین تفسیر و دیگر تفسیر گران‎قدر «الميزان» که البته پرداختن به مسائل اجتماعی در هر دوی این تفاسیر تا حد معقول و معتنابهی است<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.
باری تفسیر قاسمی به سبک و سیاق تفاسیر قدیم است و در میان همه تفاسیر جدید (قرن چهاردهمی) که مطرح شده، فقط دو تفسیر است که دقیقاً منطق و متانت علمی قدیمی دارد: یکی همین تفسیر و دیگر تفسیر گران‎قدر «الميزان» که البته پرداختن به مسائل اجتماعی در هر دوی این تفاسیر تا حد معقول و معتنابهی است<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.


برای آشنایی با سبک و نوع تفسیر قاسمی، به نمونه ای از آرای تفسیری او اشاره می‌شود. وی در تفسیر سوره فاتحه چنین می‌نویسد: بعضی از سلف گفته‌اند فاتحه رمز اصلی و جان و جوهر قرآن است و رمز فاتحه همانا کلمه '''إياك نعبد و إياك نستعين'''(فاتحه: 5) است؛ چه، بخش اول این آیه، تبری از شرک است و بخش دوم آن، تبری از حول و قوه شخصی و تفویض و توکل کلی بر خداوند<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.
برای آشنایی با سبک و نوع تفسیر قاسمی، به نمونه‌ای از آرای تفسیری او اشاره می‌شود. وی در تفسیر سوره فاتحه چنین می‌نویسد: بعضی از سلف گفته‌اند فاتحه رمز اصلی و جان و جوهر قرآن است و رمز فاتحه همانا کلمه'''إياك نعبد و إياك نستعين'''(فاتحه: 5) است؛ چه، بخش اول این آیه، تبری از شرک است و بخش دوم آن، تبری از حول و قوه شخصی و تفویض و توکل کلی بر خداوند<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.


وی تفسیر آیه نهم از سوره بقره: '''يخَادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ مَا يخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يشْعُرُونَ''' را چنین آغاز می‌کند: کاشانی گوید: مخادعه یا نیرنگ، به‌کار بردن نیرنگ از هر دو سو است و نیرنگ، عبارت است از ظاهر ساختن خیر و پنهان داشتن شر. مراد از خدعه خداوند، خدعه رسول است؛ چراکه در جای خود محرز است که '''مَنْ يطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ''' (نساء: 80). آری خدعه آنها به خداوند و مؤمنین، در اظهار ایمان و دوستی و پنهان داشتن کفر و دشمنی است. خدعه خداوند و مؤمنین به آنها، مسالمت و پیشنهاد احکام اسلام به آنهاست و محترم شمردن مال و جان آنان و نظایر آن و درعین‌حال ذخیره کردن عذاب الیم و سرانجام وخیم و سوء عاقبت و بی‌آبرویی دنیوی با افشاگری‌های وحیانی، یعنی خبر دادن خداوند از طریق وحی به سوء نیت و مافي‌الضمير آنان. اما فرق این دو گونه خدعه یا نیرنگ در این است که نیرنگ آنان فقط به خودشان بازمی‌گردد؛ چه، مایه خسران و زیان جانی و سختی کشیدن و وِزر و وبال انداختن و ظلم و ظلمت‌افزایی و کفر و نفاق و خودویرانگری و شقاوت‎پیشگی و نظایر آن است و نیرنگ خداوند چنان است که با وجود اعلامش در قرآن، به کنه آن پی نمی‌برند؛ چنان‌که در آیه دیگری هم داریم '''وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيرُ الْمَاكِرِينَ''' (آل عمران: 54) و این از عمق جهالت آنان است که از ظاهر، پی به باطن نمی‌برند<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.
وی تفسیر آیه نهم از سوره بقره:'''يخَادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ مَا يخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يشْعُرُونَ''' را چنین آغاز می‌کند: کاشانی گوید: مخادعه یا نیرنگ، به‌کار بردن نیرنگ از هر دو سو است و نیرنگ، عبارت است از ظاهر ساختن خیر و پنهان داشتن شر. مراد از خدعه خداوند، خدعه رسول است؛ چراکه در جای خود محرز است که'''مَنْ يطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ''' (نساء: 80). آری خدعه آنها به خداوند و مؤمنین، در اظهار ایمان و دوستی و پنهان داشتن کفر و دشمنی است. خدعه خداوند و مؤمنین به آنها، مسالمت و پیشنهاد احکام اسلام به آنهاست و محترم شمردن مال و جان آنان و نظایر آن و درعین‌حال ذخیره کردن عذاب الیم و سرانجام وخیم و سوء عاقبت و بی‌آبرویی دنیوی با افشاگری‌های وحیانی، یعنی خبر دادن خداوند از طریق وحی به سوء نیت و مافي‌الضمير آنان. اما فرق این دو گونه خدعه یا نیرنگ در این است که نیرنگ آنان فقط به خودشان بازمی‌گردد؛ چه، مایه خسران و زیان جانی و سختی کشیدن و وِزر و وبال انداختن و ظلم و ظلمت‌افزایی و کفر و نفاق و خودویرانگری و شقاوت‌پیشگی و نظایر آن است و نیرنگ خداوند چنان است که با وجود اعلامش در قرآن، به کنه آن پی نمی‌برند؛ چنان‌که در آیه دیگری هم داریم'''وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيرُ الْمَاكِرِينَ''' (آل عمران: 54) و این از عمق جهالت آنان است که از ظاهر، پی به باطن نمی‌برند<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ ر.ک: همان]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۶۶: خط ۶۶:
# [https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ خرمشاهی، بهاءالدین، «درباره تفسیر محاسن التأويل»، برگفته از سایت راسخون، پنج‎شنبه 4 مرداد 1397]،
# [https://rasekhoon.net/article/show/935675/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A3%D9%88%DB%8C%D9%84/ خرمشاهی، بهاءالدین، «درباره تفسیر محاسن التأويل»، برگفته از سایت راسخون، پنج‎شنبه 4 مرداد 1397]،


== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۷۷: خط ۷۸:
   
   
[[رده:قرن 14 متون تفاسیر]]
[[رده:قرن 14 متون تفاسیر]]
[[رده:25 دی الی 24 بهمن(97)]]
[[رده:سال97-25دی الی24بهمن]]