حقائق التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
خط ۴۰: خط ۴۰:
مجموعه تفسيرى مورد بحث، به‌ترتيب، از طريق احمد بن محمد بن سعيد، [[ابن عقده، احمد بن محمد|ابن عقده]]، احمد بن يوسف بن يعقوب جعفى، اسماعيل بن مهران، حسن بن على بن ابى‌حمزه بطائنى و پدرش از اسماعيل بن جابر، از [[امام صادق]] نقل شده است كه همه راويان آن شيعه‌اند؛ اگرچه [[ابن عقده، احمد بن محمد|ابن عقده]]، مذهب زيدى جارودى داشته است.<ref>نجاشى، ص94؛ طوسى، ص28</ref>و حسن بن على بن ابى‌حمزه و پدرش نيز در شمار واقفه بودند. اين تفسير را - كه دست كم دو نسخه از آن موجود است - مى‌توان همتاى شيعى نسخه ابن عطا دانست كه سلمى آن را در تفسير خود نقل كرده است.<ref>نويا، ص131؛ سلمى، ج1، مقدمه نويا، ص6</ref>
مجموعه تفسيرى مورد بحث، به‌ترتيب، از طريق احمد بن محمد بن سعيد، [[ابن عقده، احمد بن محمد|ابن عقده]]، احمد بن يوسف بن يعقوب جعفى، اسماعيل بن مهران، حسن بن على بن ابى‌حمزه بطائنى و پدرش از اسماعيل بن جابر، از [[امام صادق]] نقل شده است كه همه راويان آن شيعه‌اند؛ اگرچه [[ابن عقده، احمد بن محمد|ابن عقده]]، مذهب زيدى جارودى داشته است.<ref>نجاشى، ص94؛ طوسى، ص28</ref>و حسن بن على بن ابى‌حمزه و پدرش نيز در شمار واقفه بودند. اين تفسير را - كه دست كم دو نسخه از آن موجود است - مى‌توان همتاى شيعى نسخه ابن عطا دانست كه سلمى آن را در تفسير خود نقل كرده است.<ref>نويا، ص131؛ سلمى، ج1، مقدمه نويا، ص6</ref>


نويا<ref>ص131، پانويس 48</ref>، در باب تفاوت‌هاى محتوايى روايت سنّى و روايت شيعى مجموعه تفسيرى امام جعفر صادق، به اين نكته اشاره كرده كه در متن سلمى، تمام روايت‌ها يا تفسيرهايى كه به اهل‌بيت اشاره داشته‌اند، حذف شده‌اند و تنها يك جا<ref>در نسخه خطى ينى جامع، ش43</ref>در باب تفسير آيه ''' «فتلقّى آدم من ربّه كلمات...» '''<ref>بقره: 37</ref>، روايتى نقل شده كه كاملا شيعى است و بعيد است از تفسيرى سنّى باشد. نويا<ref>ص131</ref>، به‌رغم اشاره به تفاوت‌هاى دو مجموعه تفسيرى مذكور، به اين نتيجه رسيده است كه با اثرى واحد، داراى فكر و سبک و حتى محتواى معنوى واحد، روبه‌روست و از آن مهم‌تر، در هر دو نسخه جملاتى با الفاظ يكسان يافت مى‌شود.
نويا<ref>ص131، پانويس 48</ref>، در باب تفاوت‌هاى محتوايى روايت سنّى و روايت شيعى مجموعه تفسيرى امام جعفر صادق، به اين نكته اشاره كرده كه در متن سلمى، تمام روايت‌ها يا تفسيرهايى كه به اهل‌بيت اشاره داشته‌اند، حذف شده‌اند و تنها يك جا<ref>در نسخه خطى ينى جامع، ش43</ref>در باب تفسير آيه''' «فتلقّى آدم من ربّه كلمات...»'''<ref>بقره: 37</ref>، روايتى نقل شده كه كاملا شيعى است و بعيد است از تفسيرى سنّى باشد. نويا<ref>ص131</ref>، به‌رغم اشاره به تفاوت‌هاى دو مجموعه تفسيرى مذكور، به اين نتيجه رسيده است كه با اثرى واحد، داراى فكر و سبک و حتى محتواى معنوى واحد، روبه‌روست و از آن مهم‌تر، در هر دو نسخه جملاتى با الفاظ يكسان يافت مى‌شود.


== گردآورنده روايات ==
== گردآورنده روايات ==
خط ۷۹: خط ۷۹:
همچنين در آن، اصطلاحات و مفاهيمى چون فنا، ماهيت<ref>سلمى، ج1، ص21</ref>، خواطر<ref>همان، ج2، ص28</ref>، نور الديمومية يا نور الهوية<ref>همان، ج1، ص45</ref>، مشاهده<ref>همان، ج1، ص46</ref>، خلعة الهداية<ref>همان، ج1، ص62؛ نيز نويا، ص178-156</ref>به كار رفته است. انتساب بسيارى از اين تعبيرها به [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]] صحيح نيست؛ زيرا عباراتى چون «فناء فى اللّه» و «بقاء باللّه» در دوره‌هاى بعد رايج شدند و بسيارى از عبارت‌هاى ديگر نشان از سده‌هاى سوم و چهارم دارند<ref>آتش، ص48</ref>
همچنين در آن، اصطلاحات و مفاهيمى چون فنا، ماهيت<ref>سلمى، ج1، ص21</ref>، خواطر<ref>همان، ج2، ص28</ref>، نور الديمومية يا نور الهوية<ref>همان، ج1، ص45</ref>، مشاهده<ref>همان، ج1، ص46</ref>، خلعة الهداية<ref>همان، ج1، ص62؛ نيز نويا، ص178-156</ref>به كار رفته است. انتساب بسيارى از اين تعبيرها به [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]] صحيح نيست؛ زيرا عباراتى چون «فناء فى اللّه» و «بقاء باللّه» در دوره‌هاى بعد رايج شدند و بسيارى از عبارت‌هاى ديگر نشان از سده‌هاى سوم و چهارم دارند<ref>آتش، ص48</ref>


از سوى ديگر برخى روايت‌هاى اين تفسير يكسره با باورهاى شيعه اماميه ناسازگارند؛ از جمله در پايان آيات سوره حمد، روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]] در تفسير كلمه آمين نقل شده<ref>سلمى، ج1، ص23</ref>كه تنها با مذهب فقهى اهل سنّت سازگار است و فقيهان شيعه، به‌اتفاق، ذكر اين كلمه را جايز نشمرده و حتى آن را از مبطلات نماز ذكر كرده‌اند<ref>نجفى، ج10، ص4-2</ref>در تفسير آيه ''' «... اليوم أكملت لكم دينكم...» '''<ref>مائده: 3</ref>، نيز «اليوم» را اشاره به بعثت پيامبر دانسته است.<ref>سلمى، ج1، ص28</ref>و حال آنكه مفسران شيعه، به‌اجماع و با استناد به احاديث متواتر، آيه مزبور را ناظر به روز غدير خم مى‌دانند.
از سوى ديگر برخى روايت‌هاى اين تفسير يكسره با باورهاى شيعه اماميه ناسازگارند؛ از جمله در پايان آيات سوره حمد، روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]] در تفسير كلمه آمين نقل شده<ref>سلمى، ج1، ص23</ref>كه تنها با مذهب فقهى اهل سنّت سازگار است و فقيهان شيعه، به‌اتفاق، ذكر اين كلمه را جايز نشمرده و حتى آن را از مبطلات نماز ذكر كرده‌اند<ref>نجفى، ج10، ص4-2</ref>در تفسير آيه''' «... اليوم أكملت لكم دينكم...»'''<ref>مائده: 3</ref>، نيز «اليوم» را اشاره به بعثت پيامبر دانسته است.<ref>سلمى، ج1، ص28</ref>و حال آنكه مفسران شيعه، به‌اجماع و با استناد به احاديث متواتر، آيه مزبور را ناظر به روز غدير خم مى‌دانند.


همچنين ذيل آيه ''' «اللّه نور السّموات و الأرض...» '''<ref>نور: 35</ref>، مطابق روايتى از [[امام صادق]]، نور الأرض به خلفاى چهارگانه تعبير شده است.<ref>همان، ج1، ص45</ref>ذيل آيه دهم سوره حديد، در باب خليفه اول، تعبيرى از [[امام صادق]] نقل شده كه با باورهاى شيعه چندان سازگار نيست<ref>سلمى، ج1، ص58</ref>
همچنين ذيل آيه''' «اللّه نور السّموات و الأرض...»'''<ref>نور: 35</ref>، مطابق روايتى از [[امام صادق]]، نور الأرض به خلفاى چهارگانه تعبير شده است.<ref>همان، ج1، ص45</ref>ذيل آيه دهم سوره حديد، در باب خليفه اول، تعبيرى از [[امام صادق]] نقل شده كه با باورهاى شيعه چندان سازگار نيست<ref>سلمى، ج1، ص58</ref>


بر اين اساس، عجيب به نظر مى‌رسد كه چگونه نويا تفسير نعمانى را همتاى شيعى تفسير [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]] دانسته و گذشته از مقارنه‌هاى عقيدتى، دو اثر مذكور را داراى فكر و سبک و حتى محتواى واحد دانسته است. اگرچه خود وى، در جايى ديگر<ref>ص131، پانويس 48</ref>، به اين نكته اشاره كرده كه در متنى كه سلمى در كتاب خود حفظ كرده، هرچه اشاره‌اى به اهل‌بيت داشته، حذف شده است.
بر اين اساس، عجيب به نظر مى‌رسد كه چگونه نويا تفسير نعمانى را همتاى شيعى تفسير [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق]] دانسته و گذشته از مقارنه‌هاى عقيدتى، دو اثر مذكور را داراى فكر و سبک و حتى محتواى واحد دانسته است. اگرچه خود وى، در جايى ديگر<ref>ص131، پانويس 48</ref>، به اين نكته اشاره كرده كه در متنى كه سلمى در كتاب خود حفظ كرده، هرچه اشاره‌اى به اهل‌بيت داشته، حذف شده است.