تفسير الجلالین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۴۶: خط ۴۶:
در تفسير الجلالين پس از ذكر هر كلمه، عبارت، جمله يا آيه‌اى از قرآن، توضيحى كوتاه در معناى لغوى آن، اختلاف قرائت، تركيب نحوى، بيان مبهمات و شأن نزول و معناى كلى آيه آمده است.<ref>درباره اهميت نحو و اختلاف قرائات در اين تفسير: بوبتسين، Bobzin، ص33-44</ref> بلندترين و مفصل‌ترين توضيحات درباره شأن نزول برخى آيات است.<ref>براى نمونه: ج1، ص28، 100، 151-152؛ ج2، ص85، 111، 114، 228-229</ref> اين توضيحات به‌ندرت به مباحث فقهى و گاه كلامى برمى‌گردد كه در اين موارد، هر دو مفسر، رأى فقهى شافعى و ديدگاه كلامى اشاعره را منعكس مى‌كنند<ref>براى نمونه: ج1، ص29-30، ص97-98، 143؛ ج2، ص173</ref> در اين‌گونه موارد، نقل برخى اسرائيليات و قصه‌هاى باور نكردنى متداول است.<ref>براى نمونه: توصيف آبادانى و نعمت قوم سبأ در ج2، ص116؛ کیفیت هلاكت اصحاب فيل در ج2، ص274؛ داستان‌هايى از حضرت داود و سليمان(ع) در ج2، ص138-139</ref>
در تفسير الجلالين پس از ذكر هر كلمه، عبارت، جمله يا آيه‌اى از قرآن، توضيحى كوتاه در معناى لغوى آن، اختلاف قرائت، تركيب نحوى، بيان مبهمات و شأن نزول و معناى كلى آيه آمده است.<ref>درباره اهميت نحو و اختلاف قرائات در اين تفسير: بوبتسين، Bobzin، ص33-44</ref> بلندترين و مفصل‌ترين توضيحات درباره شأن نزول برخى آيات است.<ref>براى نمونه: ج1، ص28، 100، 151-152؛ ج2، ص85، 111، 114، 228-229</ref> اين توضيحات به‌ندرت به مباحث فقهى و گاه كلامى برمى‌گردد كه در اين موارد، هر دو مفسر، رأى فقهى شافعى و ديدگاه كلامى اشاعره را منعكس مى‌كنند<ref>براى نمونه: ج1، ص29-30، ص97-98، 143؛ ج2، ص173</ref> در اين‌گونه موارد، نقل برخى اسرائيليات و قصه‌هاى باور نكردنى متداول است.<ref>براى نمونه: توصيف آبادانى و نعمت قوم سبأ در ج2، ص116؛ کیفیت هلاكت اصحاب فيل در ج2، ص274؛ داستان‌هايى از حضرت داود و سليمان(ع) در ج2، ص138-139</ref>


اما ذكر نكردن برخى شأن نزول‌هاى معروف جاى شگفتى دارد؛ مثلاً[[سيوطى]] در اين تفسير باآنكه دائما به تعيين مبهمات و شأن نزول‌هاى غير مشهور اشاره كرده، در تفسير آيه ''' «إنما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون» ''' (مائده: 69)، ''' «راكعون» ''' را صرفا به معناى خاشعان يا به‌جاى‌آورندگان نماز مستحب دانسته است.<ref>محلى و سيوطى، ج1، ص105؛ قس سيوطى، ص107، كه با نقل روايات مختلف گفته است كه اين آيه در شأن على(ع) نازل شده است. براى بررسى جامعى از روايات [[سيوطى]] در تفسير الجلالين: عتر، ص287-304</ref>
اما ذكر نكردن برخى شأن نزول‌هاى معروف جاى شگفتى دارد؛ مثلاً[[سيوطى]] در اين تفسير باآنكه دائما به تعيين مبهمات و شأن نزول‌هاى غير مشهور اشاره كرده، در تفسير آيه''' «إنما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون»''' (مائده: 69)،''' «راكعون»''' را صرفا به معناى خاشعان يا به‌جاى‌آورندگان نماز مستحب دانسته است.<ref>محلى و سيوطى، ج1، ص105؛ قس سيوطى، ص107، كه با نقل روايات مختلف گفته است كه اين آيه در شأن على(ع) نازل شده است. براى بررسى جامعى از روايات [[سيوطى]] در تفسير الجلالين: عتر، ص287-304</ref>


[[سيوطى]] در كار تكميل اين تفسير، كه فقط چهل روز به طول انجاميده است، عينا به سبک محلى به تفسير پرداخته و حتى در تفسير آيات متشابه از گفته‌هاى محلى بهره برده است؛ مثلاًهر دو مفسر در بيان معناى حروف مقطعه مى‌گويند كه خداوند به مراد خود داناتر است.<ref>براى نمونه‌اى ديگر: تفسير [[سيوطى]] بر داستان عذاب قوم نوح در آيات 37 و 40، سوره هود و تفسير محلى بر همان داستان در مؤمنون: 27</ref> بااين‌همه، [[سيوطى]] نوشته محلى را برتر از نوشته خود مى‌داند و اذعان مى‌كند كه جز در مواردى معدود (كمتر از ده مورد) با رأى وى مخالفت نكرده است.<ref>ج1، ص239-240</ref> يك نمونه آن، تفسير محلى بر آيه ''' «نفخت فيه من روحي» '''<ref>ص: 72</ref> است كه وى مى‌گويد: روح جسمى لطيف است كه با نفوذ در آدمى سبب حيات مى‌شود<ref>ج2، ص141</ref> [[سيوطى]] در تفسير همين عبارت در آيه 29 سوره حجر، همه گفته‌هاى محلى به‌جز همين جمله را نقل مى‌كند<ref>ج1، ص216</ref> و در توجيه عمل خود مى‌گويد كه آيه ''' «قل الروح من أمر ربي» ''' (اسراء: 85)، به‌صراحت نشان مى‌دهد كه «شناخت» روح از جمله علوم الهى است و لذا امساك در تبيين آن اولى است.<ref>ج1، ص240؛ براى نمونه‌اى ديگر از تفاوت رأى آنها: تفسير كلمه صابئين در ج1، ص10، 106، 240، ج2، ص38</ref>
[[سيوطى]] در كار تكميل اين تفسير، كه فقط چهل روز به طول انجاميده است، عينا به سبک محلى به تفسير پرداخته و حتى در تفسير آيات متشابه از گفته‌هاى محلى بهره برده است؛ مثلاًهر دو مفسر در بيان معناى حروف مقطعه مى‌گويند كه خداوند به مراد خود داناتر است.<ref>براى نمونه‌اى ديگر: تفسير [[سيوطى]] بر داستان عذاب قوم نوح در آيات 37 و 40، سوره هود و تفسير محلى بر همان داستان در مؤمنون: 27</ref> بااين‌همه، [[سيوطى]] نوشته محلى را برتر از نوشته خود مى‌داند و اذعان مى‌كند كه جز در مواردى معدود (كمتر از ده مورد) با رأى وى مخالفت نكرده است.<ref>ج1، ص239-240</ref> يك نمونه آن، تفسير محلى بر آيه''' «نفخت فيه من روحي»'''<ref>ص: 72</ref> است كه وى مى‌گويد: روح جسمى لطيف است كه با نفوذ در آدمى سبب حيات مى‌شود<ref>ج2، ص141</ref> [[سيوطى]] در تفسير همين عبارت در آيه 29 سوره حجر، همه گفته‌هاى محلى به‌جز همين جمله را نقل مى‌كند<ref>ج1، ص216</ref> و در توجيه عمل خود مى‌گويد كه آيه''' «قل الروح من أمر ربي»''' (اسراء: 85)، به‌صراحت نشان مى‌دهد كه «شناخت» روح از جمله علوم الهى است و لذا امساك در تبيين آن اولى است.<ref>ج1، ص240؛ براى نمونه‌اى ديگر از تفاوت رأى آنها: تفسير كلمه صابئين در ج1، ص10، 106، 240، ج2، ص38</ref>


[[سيوطى]] و محلى، به‌جز نقل‌هايى اندك از اقوال صحابه و تابعين چون [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عكرمه، از هيچ‌يك از كتب تفسير و مفسران گذشته سخنى نقل نكرده‌اند. همچنين در توضيحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و كلامى به هيچ كتاب يا مؤلفى استناد نكرده‌اند. بيشترين ارجاعات ايشان به منابع حديثى چون صحاح سته، مستدرك [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و معجم طبرانى است.<ref>براى نمونه: ج1، ص22-23، 48، 54، 149، 183، 191، ج2، ص177</ref> مقايسه‌اى كوتاه ميان دو بخش اين تفسير نشان مى‌دهد كه نقل روايات و استناد به كتب حديثى كه در بخش دوم - تأليف محلى - بسيار اندك است، در بخش نخست - تأليف [[سيوطى]] - به‌مراتب فراوان‌تر است.
[[سيوطى]] و محلى، به‌جز نقل‌هايى اندك از اقوال صحابه و تابعين چون [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عكرمه، از هيچ‌يك از كتب تفسير و مفسران گذشته سخنى نقل نكرده‌اند. همچنين در توضيحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و كلامى به هيچ كتاب يا مؤلفى استناد نكرده‌اند. بيشترين ارجاعات ايشان به منابع حديثى چون صحاح سته، مستدرك [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و معجم طبرانى است.<ref>براى نمونه: ج1، ص22-23، 48، 54، 149، 183، 191، ج2، ص177</ref> مقايسه‌اى كوتاه ميان دو بخش اين تفسير نشان مى‌دهد كه نقل روايات و استناد به كتب حديثى كه در بخش دوم - تأليف محلى - بسيار اندك است، در بخش نخست - تأليف [[سيوطى]] - به‌مراتب فراوان‌تر است.