۱۱۸٬۷۳۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ده اند' به 'دهاند') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
فصل دوم: در فصل دوم حكومت اسلام يا حكومت خدا و مراحل دانه آن مورد بررسى مىباشد. آياتى از قرآن كريم بر حكومت خداوند صحّه گذاردهاند كه آيات 57 و 62 انعام از آن جمله مىباشند. | فصل دوم: در فصل دوم حكومت اسلام يا حكومت خدا و مراحل دانه آن مورد بررسى مىباشد. آياتى از قرآن كريم بر حكومت خداوند صحّه گذاردهاند كه آيات 57 و 62 انعام از آن جمله مىباشند. | ||
ايشان حق حاكميت را از آن خدا مىداند و دلايل خود را در اين زمينه به صراحت ارائه نموده است. ايشان بشر را فقط به عنوان خليفه خداوند در حكومت بر مردم قلمداد كرده و انجام اين كار؛ يعنى تشكيل حكومت را بر صالحان امرى ضرورى مىشمارد. مشكل حكومت اسلامى هم مطلب ديگرى است كه نویسنده در موردش مباحثى را مطرح كرده است، اما نظام حكومت اسلامى بعد از اثبات اصل آن در قالب سه قوه مقننه، مجريه و قضائيه عنوان بعدى كتاب است. اين اجمال حكومت اسلامى است كه در نگاه دقيقتر از تفصيل ديگرى برخوردار است؛ اين تفصيل عبارت است از چهار قوه و دو شور. چهار قوه عبارتند از: قوه مقننه يا همان مجلس شورا در بعد قانون گذارى، قوه مجريّه به سرپرستى رئيس جمهور، قوه مجريّه الهى؛ يعنى ولايت امر در مرحله تأييد رئيس جمهور و قوه قضائيه. اما دو شور عبارتند از: شور ملى؛ يعنى شور مردمى مجلس شورا در بعد نظر خواهى و شور النّبى يا شور رهبرى. ايشان در ادامه از آيه 151 سوره آل عمران كه ابتداى آن با '''«و شاورهم في الأمر...» ''' آغاز مىشود، نكاتى را قابل استفاده مىدانند كه از آن جمله مىتوان به زعامت سياسى پيامبر(ص)، حق شور در برابر حق طاعت و حق تصميم نهایى و محفوظ بودن آن براى رهبر اشاره كرد. | ايشان حق حاكميت را از آن خدا مىداند و دلايل خود را در اين زمينه به صراحت ارائه نموده است. ايشان بشر را فقط به عنوان خليفه خداوند در حكومت بر مردم قلمداد كرده و انجام اين كار؛ يعنى تشكيل حكومت را بر صالحان امرى ضرورى مىشمارد. مشكل حكومت اسلامى هم مطلب ديگرى است كه نویسنده در موردش مباحثى را مطرح كرده است، اما نظام حكومت اسلامى بعد از اثبات اصل آن در قالب سه قوه مقننه، مجريه و قضائيه عنوان بعدى كتاب است. اين اجمال حكومت اسلامى است كه در نگاه دقيقتر از تفصيل ديگرى برخوردار است؛ اين تفصيل عبارت است از چهار قوه و دو شور. چهار قوه عبارتند از: قوه مقننه يا همان مجلس شورا در بعد قانون گذارى، قوه مجريّه به سرپرستى رئيس جمهور، قوه مجريّه الهى؛ يعنى ولايت امر در مرحله تأييد رئيس جمهور و قوه قضائيه. اما دو شور عبارتند از: شور ملى؛ يعنى شور مردمى مجلس شورا در بعد نظر خواهى و شور النّبى يا شور رهبرى. ايشان در ادامه از آيه 151 سوره آل عمران كه ابتداى آن با'''«و شاورهم في الأمر...»''' آغاز مىشود، نكاتى را قابل استفاده مىدانند كه از آن جمله مىتوان به زعامت سياسى پيامبر(ص)، حق شور در برابر حق طاعت و حق تصميم نهایى و محفوظ بودن آن براى رهبر اشاره كرد. | ||
اما برنامه حكومت اسلامى چيست؟ مؤلف در اين زمينه عهدنامه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] را به مالك اشتر بهترين راهنما معرفى كرده و نكاتى را از آن در همين راستا استخراج نموده است كه تفصيلش در كتاب آمده است. | اما برنامه حكومت اسلامى چيست؟ مؤلف در اين زمينه عهدنامه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] را به مالك اشتر بهترين راهنما معرفى كرده و نكاتى را از آن در همين راستا استخراج نموده است كه تفصيلش در كتاب آمده است. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ايشان درباره حكومت اسلامى و رابطهاش با ولايت نيز به تفصيل سخن گفته و توضيحاتى راجع به ولايت تشريحى و ولايت تكوينى در همين زمينه ارائه كرده است. مؤلف قبل از اينكه وارد بحث از ولايت گردد، تفصيل نكاتى را لازم مىداند كه عبارتند از: ولايت در لغت، ولايت در منابع اسلامى، ولايت در اصطلاح فقهى و تفكيك ميان حق و ولايت. بعد وارد مراحل دانه ولايت معصوم(ع) مىشود كه از مهمترين مباحث كتاب است. | ايشان درباره حكومت اسلامى و رابطهاش با ولايت نيز به تفصيل سخن گفته و توضيحاتى راجع به ولايت تشريحى و ولايت تكوينى در همين زمينه ارائه كرده است. مؤلف قبل از اينكه وارد بحث از ولايت گردد، تفصيل نكاتى را لازم مىداند كه عبارتند از: ولايت در لغت، ولايت در منابع اسلامى، ولايت در اصطلاح فقهى و تفكيك ميان حق و ولايت. بعد وارد مراحل دانه ولايت معصوم(ع) مىشود كه از مهمترين مباحث كتاب است. | ||
اولین ولايت ائمه در تبليغ و بيان احكام متبلور است كه براى نمونه آيه 54 سوره نور مىفرمايد: '''«و ما على الرسول إلاّ البلاغ المبين»'''. ولايت بعدى ولايت تفويض يا سلطه تشريع است؛ بدين معنا كه پيامبر(ص) و به تبع ايشان ائمه عليهمالسلام از طرف خداوند اجازه دارند طبق صلاحديد خود در احكام تصرفاتى را اعمال كنند. ولايت قضا، ولايت اجراى حدود و تعزيرات، ولايت اطاعت در اوامر شرعى، ولايت اطاعت در اوامر عرفى، ولايت تصرف در اموال و نفوس و در امور اجتماعى و سياسى، ولايت اذن يا نظارت در امور اجتماعى، ولايت امر يا زعامت سياسى مذهبى و ولايت امامت يا پيشوايى مذهبى. نتيجهاى كه ايشان از مباحث فوق به دست مىآورد اين است كه رهبر سياسى - مذهبى، داراى دو سمت امامت و ولايت امر مىباشد. ولايت و حكومت اوصيا و اهلبيت، آخرين بحث مؤلف در اين قسمت مىباشد كه در واقع پاسخهایى به اعتقادات اهل سنت است. | اولین ولايت ائمه در تبليغ و بيان احكام متبلور است كه براى نمونه آيه 54 سوره نور مىفرمايد:'''«و ما على الرسول إلاّ البلاغ المبين»'''. ولايت بعدى ولايت تفويض يا سلطه تشريع است؛ بدين معنا كه پيامبر(ص) و به تبع ايشان ائمه عليهمالسلام از طرف خداوند اجازه دارند طبق صلاحديد خود در احكام تصرفاتى را اعمال كنند. ولايت قضا، ولايت اجراى حدود و تعزيرات، ولايت اطاعت در اوامر شرعى، ولايت اطاعت در اوامر عرفى، ولايت تصرف در اموال و نفوس و در امور اجتماعى و سياسى، ولايت اذن يا نظارت در امور اجتماعى، ولايت امر يا زعامت سياسى مذهبى و ولايت امامت يا پيشوايى مذهبى. نتيجهاى كه ايشان از مباحث فوق به دست مىآورد اين است كه رهبر سياسى - مذهبى، داراى دو سمت امامت و ولايت امر مىباشد. ولايت و حكومت اوصيا و اهلبيت، آخرين بحث مؤلف در اين قسمت مىباشد كه در واقع پاسخهایى به اعتقادات اهل سنت است. | ||
فصل سوم: مؤلف در فصل سوم مراحل دانهاى را هم براى ولايت فقيه ترسيم نموده كه عبارتند از: ولايت فتوا، ولايت قضا، ولايت در اجراى حدود و تعزيرات، ولايت اطاعت در اوامر شرعى، ولايت در موضوعات، ولايت تصرف در اموال و نفوس يا در امور اجتماعى و سياسى، ولايت اذن يا نظارت، ولايت زعامت يا حكومت، ولايت امامت يا رهبرى و ولايت در امور حسبيّه يا همان كارهاى ضرورى. ايشان در مقدمه بحث براى آشنايى خوانندگان با خطوط كلى بحث مطالبى را در آشنايى با فقيه و ولايت مطرح مىنمايد كه براى تفهيم مطالب بسيار مفيد است. | فصل سوم: مؤلف در فصل سوم مراحل دانهاى را هم براى ولايت فقيه ترسيم نموده كه عبارتند از: ولايت فتوا، ولايت قضا، ولايت در اجراى حدود و تعزيرات، ولايت اطاعت در اوامر شرعى، ولايت در موضوعات، ولايت تصرف در اموال و نفوس يا در امور اجتماعى و سياسى، ولايت اذن يا نظارت، ولايت زعامت يا حكومت، ولايت امامت يا رهبرى و ولايت در امور حسبيّه يا همان كارهاى ضرورى. ايشان در مقدمه بحث براى آشنايى خوانندگان با خطوط كلى بحث مطالبى را در آشنايى با فقيه و ولايت مطرح مىنمايد كه براى تفهيم مطالب بسيار مفيد است. |